«شاخه گلي براي جوليان»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم علي ودايع است كه در آن ميخوانيد؛ ولع به افشاگري و مخابره همزمان اطلاعات با حوادث، هميشه جان روزنامهنگاران و خبرنگاران جهان را نشانه گرفته است. زماني که انتشار برخي حقايق پنهان پشت خط قرمز سياستمداران يا حتي مافيا روي دهد، عامل افشا بايد حذف گردد. ظرف دو دهه گذشته هزاران خبرنگار و روزنامهنگار در مکزيک، عراق، افغانستان، روسيه، چچن، ليبي، مصر، يمن، چين، کشورهاي حاشيه خليج فارس و چندين کشور ديگر جان خود را از دستدادهاند.
دولتها خود را پشت الفاظ زيبا و دلنشين آزادي بيان و حقوق بشر پنهان ميکنند اما با کوچکترين تهديد از سوي رسانههاي مستقل به خشم ميآيند از سال 2006 با افتتاح سايت ويکي ليکس مقدمات يک انقلاب رسانه اي فراهم شد که در سال 2010 رخ نمود. افشاگريهاي اين سايت البته متفاوت از نشريات زرد مرداک که با رسوايي شنودگيت، منفعت طلبي هاي امپراطوري رسانه اي نيوز کورپورشين به انحلال کشيده شد. اگرچه گه گاه ماجراهايي مانند واترگيت نيز رخ داده است اما افشاگري هايي از اين دست، سريالي نبودهاند و هميشه يک طرف قدرتهاي سياسي ذي نفع بودهاند.
پس «نظم نوين جهاني» به خطر نيفتاده است. از جولاي 2010 با افشاي 251 هزار پيام محرمانه ايالات متحده زلزلهاي ايجاد شد که سونامي آن بدترين کابوسهاي کاخ سفيد و ديپلماتهاي شيک پوش جهان را رقم زد. زنان و مرداني که در پس لبخندهاي تصنعي براي کسب منفعتهاي شخصي انسانهاي بيگناه را قرباني ميکنند.
حاميان ويکيليکس، جوليان آسانژ را قهرمان آزادي بيان ميدانند و وجود آن را براي اصلاح جامعه جهاني و ايستادگي مقابل «فساد نوين جهاني» لازم ميدانند. در مقابل برخي او را يک فرصت طلب و عوام فريب خطاب ميکنند. به موازات جنگ و جدل حاميان و مخالفان نوع افشاگريهاي ويکيليکس؛ ايالات متحده به همراه سياستمداران خشمگين، پروژه انتقام از ويکيليکس را آغاز کردند.
براساس يک اصل نا نوشته قانون اساسي ايالات متحده در سال 1789، هر ضربه به منافع ملي آمريکا بايد به شديدترين شکل پاسخ داده شود و اين موضوع دموکرات يا جمهوريخواه نميشناسد زيرا ارزش آمريکايي، کوتاهي در دفاع ازمنافع اين کشور در هرجاي جهان را يک گناه نابخشودني قلمداد ميکند.
کشوري که با کوچکترين بهانه ميلياردها دلار خرج لشکرکشي ميکند، هرگز نميتواند از کنار شبيخون اطلاعاتي جوليان و کمک برادلي منينگ بگذرد. منينگ،افسر اطلاعاتي آمريکا که عامل درز اطلاعات بود؛ بيش از 800 روز تحت بازجويي شبانهروزي قرار گرفت تا عمق کينه مقامات امنيتي واشنگتن اثبات شود.
برخورد با آسانژ متفاوت است؛ جوليان که اکنون به عنوان يک آلترناتيو در نگاه مردم قرار دارد را نميتوان با پلوتونيوم غني شده در چاي يا تصادف حذف فيزيکي کرد، پس بايد در طولاني مدت زمينه استرداد وي به ايالات متحده فراهم شود. در غرب دم دستترين جرم، اتهام تجاوز جنسي است. پس کاخ سفيد اتهام تجاوز به 2 زن که با ويکيليکس همراهي داشتهاند را اجرايي کرد.