«خطرناكتر از جنگهاي صليبي»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛لازم نيست كشورهاي اسلامي در انتظار جنگ جديدي باشند. غرب اكنون با استفاده ماهرانه از پوشش دموكراسي، جنگ ظالمانهاي را بر مسلمانان تحميل كرده كه جانهاي آنها را ميگيرد، ارتشهاي آنها را نيمه جان ميكند، خانه هايشان را ويران مينمايد و پولها و ساير اموالشان را به بهانه فروش سلاح به آنها به جيب ميزند.
اين، همان جنگ صليبي جديد است كه بوش كوچك رئيسجمهور سابق آمريكا بعد از انفجار برجهاي دوقلوي نيويورك در سال 1380 مسلمانان را به آغاز آن تهديد كرده بود. از آن زمان تاكنون آمريكا دو جنگ رسمي عليه ملتهاي افغانستان و عراق به راه انداخته و اكنون جنگ غيررسمي اما واقعي و البته بسيار سختتري را بر ملتهاي مسلمان تحميل كرده كه عواقب خطرناكتري براي امت اسلامي دارد.
كساني كه فكر ميكنند جنگ فقط آنست كه با اعلام قبلي، لشكركشي رسمي و نواختن شيپور جنگ شروع شده باشد، دچار اشتباهي هستند كه از عدم شناخت دقيق آنها از ساختار فكري سردمداران قدرتهاي استعماري به ويژه آمريكا و انگليس ناشي ميشود. انگليسها كه به حيلهگري و شيطنت معروفند و دولتمردان آمريكائي نيز فرزندان انگليسها هستند هر چند اكنون از پدران خود پيشي گرفتهاند و به تعبير امام خميني، كه تعبيري كاملاً دقيق است، به "شيطان بزرگ" تبديل شدهاند. سردمداران دولتهاي استعماري، با استفاده از تجربيات طولاني خود از غارت گري و جنگ و خون ريزي و مكيدن خون ملتهاي ديگر به ويژه ملتهاي شرقي، اكنون بدون آنكه شيپور جنگ را به صدا در آورند و سربازان و افسران خود را رسماً به ميدان بياورند، جنگ تمام عيار و همه جانبهاي را عليه مسلمانان آغاز كردهاند كه زخمهاي آن بر تن كليه ملتهاي مسلمان از شمال آفريقا تا غرب آسياي مركزي مينشيند و سود آن به جيب صاحبان زرادخانههاي غربي، صهيونيسم بين الملل و رژيم جعلي و غاصب صهيونيستي ميرود.
تأسف بارتر اينكه هزينههاي اين جنگ را سران ارتجاع عرب از بيت المال مسلمين ميپردازند و در عين حال بوقهاي تبليغاتي آنها تبليغات گستردهاي به نفع دولتهاي جنگ افروز غربي به راه انداخته و غرب را مهد دموكراسي معرفي ميكنند كه دولتمردان آن بسيار مايل هستند ملتهاي مسلمان را نيز با دموكراسي آشنا كنند! اين، همان غربي است كه سازمان ملل و عفو بين الملل و ساير مجامع جهاني را زير سلطه خود دارد و براي هر جا بخواهد قطعنامه جنگ صادر ميكند، به هر جا بخواهد سفير به اصطلاح صلح ميفرستد، هر فرد يا جماعتي را كه نپسندد به ضديت با حقوق بشر محكوم ميكند و مهرههاي مطيع خود را حتي اگر ديكتاتورترين حاكمان جهان باشند مورد حمايت قرار ميدهد.
در جنگي كه امروز غربيها بر ما مسلمانان تحميل كرده اند، تحويل دادن "استينگر" در بنادر تركيه به تروريستها و شورشيان كمك به دموكراسي معرفي ميشود، تخصيص بودجه براي تقويت القاعده دفاع از حقوق بشر تلقي ميگردد، سر بريدن انسانهائي كه زير بار دخالتهاي خارجي نميروند اقدامي قانوني است، انفجارهاي خونبار و به خاك و خون كشيده شدن افراد بيگناه لازم است، نرخگذاري روي آدمها و خريدن آنها از مبلغ 15 ميليون دلار به بالا براي خيانت به كشورشان جايز است، پناه دادن به مقامات فراري متهم به تروريسم و دست داشتن در انفجارها و كشتار دهها نماينده مجلس و شخصيتهاي علمي و سياسي اشكالي ندارد و به جان هم انداختن دولتهاي همسايه و به هدر دادن پول و جان و مال و امكانات آنها از لوازم دموكراسي محسوب ميشود.
همين دموكراسي، حاضر است كشتار بيرحمانه و سركوب مردم بحرين كه به جرم راهپيمائي مسالمت آميز قرباني ديكتاتوري آل خليفه ميشوند را مشاهده كند و سكوت نمايد، كشتار مردم شرق عربستان را توسط آل سعود ببيند و باز هم از آل سعود حمايت كند، در يمن فرياد مردمي كه از ديكتاتوري علي عبدالله صالح به ستوه آمدهاند را بشنود اما با آغوش باز از ديكتاتور يمن استقبال كند و براي نجات او يك انتخابات نمايشي ترتيب بدهد و معاون ديكتاتور را بر مسند رياست جمهوري بنشاند و باز هم فرياد دموكراسي سر بدهد و براي حقوق بشر دل بسوزاند!
در اين آشفته بازار سياست است كه انسان براي ساده لوحاني كه هنوز هم نفهميدهاند در خاورميانه چه ميگذرد و آمريكا و انگليس و فرانسه و رژيم صهيونيستي در تدارك چه خيانتي به اسلام و ملتهاي مسلمان هستند متأسف ميشود. تأسف بيشتر براي اينست كه عدهاي حاضر ميشوند دعوت شيطاني شاه عبدالله را براي حضور در كنار خانه خدا و تأييد مأموريتي كه آمريكا به آل سعود براي فراهم ساختن زمينههاي عميقتر شدن جنگي كه عليه مسلمانان به راه افتاده است داده بپذيرند تا شاهد باشند در مكه مكرمه، كه مركز ظهور اسلام و محل نزول قرآن است، سند انشقاق مسلمين امضاء شود و نقشه شيطاني آمريكا يك مرحله ديگر به تحقق نزديكتر گردد.
درحالي كه طبق گزارش خود سازمانهاي غربي، دهها هزار مسلمان در ميانمار قتل عام گرديده و حتي بعضي از شهرهاي مسلمان نشين در ميانمار بطور كلي نابود شده اند، سران كشورهاي اسلامي تحت عنوان گردهمائي سازمان همكاريهاي اسلامي در مكه جمع ميشوند اما به جاي آنكه مرهمي بر زخم عميق مسلمانان ميانمار بگذارند براي به تعليق در آوردن عضويت دولت سوريه در اين سازمان تصميم ميگيرند و به خاطر اينكه يكي از خانههاي جدول طراحي شده توسط آمريكا را پر كردهاند مورد ستايش و تمجيد دولتمردان آمريكائي قرار ميگيرند.
اين اقدام شيطاني در ماه مبارك رمضان صورت گرفته، ماهي كه بيشترين زمينه را براي تقويت وحدت مسلمانان دارد و توصيه اكيد پيشوايان اسلام اينست كه در اين ماه تمام همتها مصروف نزديكتر شدن قلبهاي مسلمانان به يكديگر شود. اجلاس مكه، نه تنها هيچ تصميمي براي متوقف ساختن كشتار مردم بحرين و شيعيان شرق عربستان نگرفت، بلكه حضور سران كشورهاي اسلامي در كنار شاه عبدالله و فشردن دستان او كه به خون مردم بحرين و عربستان و يمن و سوريه آلوده است، تأييدي براين خون ريزيها بود.
شهادت شيخ مهدي الصميدعي مفتي اهل سنت عراق در روز عيد فطر و بعد از اقامه نماز عيد توسط القاعده و فقط چند روز پس از برگزاري اجلاس سران كشورهاي عضوسازمان همكاريهاي اسلامي را قطعاً بايد از نتايج همين اجلاس دانست. شيخ الصميدعي، به دليل مخالفت با اشغالگري 6 سال از عمر خود را در زندانهاي آمريكائيها گذراند و با روشهاي القاعده و سلفيها مخالفت كرد و به همين جرم بعد از اقامه نماز عيد فطر در مسجد يرموك عراق با سه نفر از همراهانش قرباني توطئه آمريكا و ارتجاع عرب به دست القاعده شد. انفجارهاي پرتلفات روزهاي گذشته عراق نيز بخشي از توطئه مزدوران آمريكاست، كما اينكه نقش بازي كردن رجب طيب اردوغان كه آمريكا طراح آنست و هر روز جان دهها نفر از مسلمانان را ميگيرد نيز بخشي از همين توطئه آمريكائي است.
اين، يك جنگ واقعي عليه اسلام و مسلمانان است، جنگي كه از جنگهاي صليبي نيز خطرناكتر است. در جنگهاي صليبي، مسيحيان با مسلمانان ميجنگيدند ولي اكنون مسيحيان و صهيونيستها، مسلمانان را به جان هم انداختهاند و خود بر آتش اين جنگ خانمان برانداز ميدمند و از آن سود ميبرند. آيا وقت آن نرسيده كه عقلاي جهان اسلام براي نجات دادن ملتهاي مسلمان از اين توطئه شوم تدبيري بيانديشند؟