0

تقویم تاریخ -1شهریور

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

تقویم تاریخ -1شهریور

1514م:23اوت سال 1514 ميلادي (دوم شهريور در 494 سال پيش)، دشت چالدران در نزديكي خوي صحنه نخستين و در عين حال قاطعترين جنگ عثماني (تركيه) و ايران بود. هدفهاي سليم اول سلطان عثماني از لشكر كشي به ايران عبارت بود از: جلوگيري از گسترش مذهب شيعه اثني عشري كه مذهب رسمي ايرانيان اعلام شده بود به متصرفات عثماني و پيوستن شيعيان قلمرو عثماني به دولت تازه تاسيس صفوي ايران؛ ضميمه كردن مناطق كردنشين شمال غربي و محل سكونت تركمان ها (در شرق تركيه امروز و شمال شرقي عراق كه آق قويونلوها و قره قويونلوها و بقاياي سلجوقيان بوده اند) به قلمرو خود، مانع شدن از گسترش و رشد «ايرانيسم»كه با روي كار آمدن شاه اسماعيل صفوي دوباره سربلند كرده بود.

سلطان سليم در برابر شاه اسماعيل


1941م:رضا شاه پهلوي 23 اوت 1941 بالاخره دستور داد آن دسته از اتباع آلمان كه در ايران به وجودشان نياز نيست از اين كشور خارج شوند. شايد او هنوز متوجه نشده بود که اخطارهاي پي در پي لندن و مسکو داير بر اخراج آلماني ها ، فريب او و خريد وقت براي اشغال نظامي ايران بود. راديو دولتي لندن که در کنترل ماشين جنگي انگلستان بود پنج روز پيش از اين، شمار آلماني ها را در ايران دو هزار و هفتصد تن اعلام كرده بود و گفته بود كه وجود اين آلماني ها در ايران امنيت همسايگان اين کشور را تهديد مي كند.

رضا شاه که در سالهاي آخر سلطنت خود تلاش کرده بود از حلقه نفوذ انگليسي ها خارج شود به احتمال زياد تفسير درستي از تحولات بين المللي تير و مرداد 1320 نداشت از جمله اين تحولات : قرار داد دفاع متقابل انگلستان و شوروي در 21 تير ، ملاقات چرچيل و روزولت و طرح منشور اطلس ( اتلانتيک ) در 23 تيرماه ، ملاقاتهاي پي در پي آندره اسميرنوف سفير تازه شوروي در تهران و ريدرزبولارد سفير انگلستان با علي منصور نخست وزير وقت و اظهارات ضد و نقيض آنها، دستور محرمانه چهارم مرداد چرچيل به ژنرال" ويول " در هند که نيروهاي آماده خود را هرچه زودتر به عراق بفرستد ، توجيه پارلمان انگلستان در 15 مرداد از سوي ايدن وزير امور خارجه وقت از خطر ادامه اقامت آلماني ها در ايران و ... و بالاخره افزايش گزارشها و مقلات رسانه هاي غرب در باره ايران ، هدفهاي هيتلر در ايران و خاورميانه و استقرار آلماني ها در اين کشور.

 

جسد رضا شاه را كه نتوانست دست كم از شمار مقامهاي مستعد خيانت بكاهد در تابوتش نشان مي دهد.

 

1953م:23 اوت 1953 (اول شهريور 1332) سرلشكر زاهدي كابينه خود را كه در آن علي اميني وزير دارايي بود و بسياري آن را کابينه کودتا مي خوانند تشكيل داد و به بسياري از كساني كه به او در رسيدن به قدرت ياري داده بودند مقام و منصب و امتيازهاي متعدد داد.

در همين روز، كرميت روزولت مامور ارشد "سيا" كه از او به عنوان يکي از مجريان اصلي طرح براندازي حكومت دكتر مصدق نام مي برند با شاه ملاقات كرد.

 

زاهدي اول شهريور ماه 1332 كابينه خود را تشكيل داد


1357ش:با هدف گسترش فعاليت در انقلاب و به اميد بدست گرفتن قدرت (كه مورد حمايت و خواست جيمي كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا به دليل جبران براندازي 28 امرداد بود) يكم شهريور ماه 1357(22 آوست 1978) يك رشته تغييرات اجرايي در اركان جبهه ملي ايران صورت گرفت و دبير اجرايي و مسئوليت هاي تازه در سازمان سياسي تعيين شدند. در اين تغييرات، كريم سنجابي به سمت دبير اجرايي جبهه، داريوش فروهر رهبر حزب ملت ايران مسئول نشريات و هرگونه اطلاع رساني، شاپور بختيار رئيس حزب ايران مسئول تشكيلات و رضا شايان مسئول پذيرش اعضاي تازه شدند و قرار شد كه اين مسئول پذيرش (پذيرش افراد، گروهها و احزاب ديگر) پس از بررسي كافي درباره آنان كه از فرصت طلبان نباشند اقدام كند. ضمنا اعلام شد كه جبهه ملي ششم شهريور ماه اعلاميه مهمي صادر خواهد كرد.

 

فروهر ------- بختيار ------- سنجابي

 

1978م:ايناشيو سيلونه روزنامه نگار و داستان نويس ايتاليائي قرن بيستم 23 اوت سال 1978 در 78 سالگي درگذشت. همه داستانهاي او با هدف ترويج و اثبات اصالت سوسياليسم به عنوان تنها راه حل مسائل بشر نوشته شده است ، با وجود اين ، وي در داستانهايش هيچگاه نكات انساني را از نظر دور نداشته است. از آنجا كه ايناشيو يك روزنامه نگار حرفه اي و دهها سال سردبير روزنامه بود، داستانهايش سبك ژورناليستي دارد ، يعني پر از خبر است و خواننده خيلي زود متوجه قضيه مي شود و بازي با جمله ندارد.

معروفترين داستانهاي ايناشيو كه به بسياري از زبانها ترجمه شده اند عبارتند از :

«فونتامارا »، نان و شراب، مدرسه براي پرورش ديكتاتور. افكار زنده مازيني، بذر زير برف، خروج اضطراري، قصه آدمي كه فروتن بود و....

 

ايناشيو سيلونه

 

1383ش:سرمقاله يكم شهريور 1383 روزنامه «شرق» به مناسبت يكساله شدنش؛ درباره مشكلات روزنامه نگاري غير دولتي در ايران امروز بود. در اين سرمقاله، محمد قوچاني سردبير اجرايي شرق به مشكلات انتشار روزنامه در ايران امروز به زباني كه زياد برايش دردساز نباشد اشاره كرده بود.

مشكل رديف اول اين است كه در وطن ما، به همان گونه كه قوجاني متذكر شده است پنج روزنامه بزرگ، دولتي و حكومتي هستند. البته برخي ديگر هم ممكن است از كمك هايي برخوردار شوند. وقتي دولت و حكومت «روزنامه نگار» باشد، پشت روزنامه هاي متعلق به آن به صندوقهاي بيت المال گرم است و لذا از ارزانفروشي باك ندارند و روزنامه را تا يك چهارم قيمت تمام شده عرضه مي كنند و ورود يك ناشر حرفه اي به چنين بازاري، از نظر سرمايه گذاري، ريسك بزرگي است و احتمال از دست دادن سرمايه وجود دارد زيرا كه از نظر مالي دشوار است كه بتواند با دولت ـ دولتي كه درآمد عمده اش نفت بادآورده است ـ رقابت كند و دوام آورد. اين كه چرا دولت در اين زمان دست به انتشار روزنامه زده كه دولتهاي ديگر، مطبوعات را به عنوان اصل «قوه چهارم دمكراسي» پذيرفته و خود را كاملا منفك از حرفه روزنامه نگاري كرده اند، سئوالي است كه بايد نمايندگان مجلس از دولت بكنند.

 

محمد قوچاني


1939م: 23اوت سال 1939ميان دو دولت آلمان و شوروي (هيتلر و استالين) يك پيمان عدم تجاوز ده ساله به امضا رسيد. از سوي آلمان، فون ريبنتروپ Von Ribbentrop و از سوي شوروي، مولوتوف (وزيران امور خارجه دو کشور) اين پيمان را امضا کردند. سران وقت شوروي كه از سابقه دشمني و كينه هيتلر نسبت به كمونيسم آگاه بودند فريب خودشان و او را خوردند و تن به امضاي پيمان دادند. براي هيتلر، اين پيمان تنها دو سال و دو ماه مفيد بود و در سال 1941 خاك شوروي را مورد حمله قرارداد و بزرگترين تلفات يك جنگ در طول تاريخ را به آن اتحاديه وارد ساخت و ويراني فراوان به بارآورد. مورخان معاصر، پيمان عدم تجاوز هيتلر و استالين را نخستين فريب روسها از غرب در قرن بيستم بشمار آورده اند و دومين فريب را اغفال گورباچف در سه سال آخر دهه 1990 و يلتسين در تمامي طول زمامداري اش دانسته اند.

از زمان فروپاشي شوروي، روسها شاهد نقض همه وعده هايي بودند كه غرب قبلا به آنان داده بود. آنان خاك آلمان را به رغم اخطار مورخان روس كه آلماني ها دوباره ضربه خواهند زد تخليه كردند، از اروپاي مركزي، لهستان و اروپاي شرقي و جنوب شرقي خارج شدند و در برابر فروپاشي شوروي مقاومت خشونت آميز نكردند زيرا كه غرب مي گفت «عملي غير دمكراتيك و زور» است. در اوت 2008 همان لهستان با آمريكا قرارداد استقرار پايگاه موشكي امضاء كرد و گرجستان كوچولو كه از بطن شوروي بيرون آمده با رقيب ساخت و بهانه مداخله تراشيد.

از سال 2004 بود كه روسها به اين حقيقت كه فريب خورده بودند واقف شدند و دام گرجستان در اوت 2008 با شبيخون نظامي به اوستياي جنوبي (كه نقشه ديگران بود) آنان را به خود آورد، صريحا حرفهايي را كه در دل داشتند زدند و استوار ايستادند و با متوقف ساختن همكاري هاي خود با «ناتو» بناي «نه گفتن» را گذاردند و به اين ترتيب بر يك دوره كوتاه تاريخي كه از 1989 آغاز شده بود نقطه پايان نهادند و از اين رهگذر بسياري از ملل به راحتي نفس خواهند کشيد.

هيتلر نتيجتا از فريب دادن مسکو سودي نبرد."تاريخ" نشان داد كه اگر هيتلر به شوروي حمله نكرده بود، جهان اينك چهره ديگري داشت. انگلستان منهدم شده بود، آمريكا وارد جنگ نمي شد و ايران كه با آلمان مناسبات حسنه داشت، دست كم در آن زمان از سلطه انگلستان رها مي شد. هيتلر هشدار آن دسته از ژنرالهايش كه مخالف حمله به شوروي بودند، ناديده گرفت و با اين حمله جنگ را باخت و كمتر از چهار سال بعد، اين نيروهاي شوروي بودند كه پايتخت او - شهر برلن را تصرف كردند.

 

مولوتوف درحال امضاي پيمان


1991م:در اين روز در سال 1991، كودتاي ضد گورباچف پس از شصت ساعت شكست خورد. مورخان، با اين كه از اين كودتا سال ها گذشته و مجريان آن دوباره داراي مقام شده اند هنوز درباره اصالت آن ترديد دارند زيرا كه كودتا ها معمولا در ساعات شب و با دستگيري مخالفان آغاز مي شود و در روزهاي اول مخصوصا اگر كودتاگران ضعيف باشند دست به خشونت شديد مي زنند كه در مورد اين كودتا چنين نبود. اين كودتا نتيجه عكس داشت و شوروي را كه قرار بود به صورت اتحاديه اي از جمهوري هاي مستقل درآيد كاملا متلاشي كرد. فروپاشي شوروي اگر چه عملا انجام شده ولي مبناي قانوني ندارد. يعني از طريق جلب نظر مردم (رفراندم) انجام نشده است.

 

1958م:شارل دوگل رهبر فرانسويان 23 اوت 1958 در آخرين مرحله سفر طولاني به مستعمرات فرانسه كه امپراتوري اين كشوررا تشكيل مي دادند در شهر برازاويل پايتخت كنگوي فرانسه در اجتماعي ( عكس بالا ) خطاب به هزاران تن از ساكنان اين شهر قول داد كه در برابر تمايلات استقلال طلبانه مردم مستعمرات فرانسه قرار نخواهد گرفت و گفت كه به سود فرانسه است كه مستعمرات را رها سازد و با هم يك گروه مشترك المنافع تشكيل دهند. بيان چنين مطلبي از سوي دوگل كه در احساسات ناسيوناليستي او ترديد نبوده است در سراسر جهان با اهميت ويژه تلقي شد و ساير دولتهاي مستعمره دار نيز در صدد رها ساختن مستعمرات بر آمدند كه ظرف چهار سال از آن زمان بسياري از مستعمرات استقلال يافتند.

 

دوگل

 

1982م:در پي بمباران شديد و روزانه محله هاي غرب بيروت از سوي هواپيماهاي اسرائيلي و پيشروي سربازان اين كشور تا بيروت ، ياسر عرفات با ميانجي گري هايي كه بعمل آمد پذيرفت كه نيروهايش را از لبنان خارج سازد و 23 اوت 1982 يك هزار تن از اين نيروها ، به صورتي كه در عكس ديده مي شود به بندرگاه رفتند و عازم يمن شدند . خروج اين نيروها كه اجازه داده شده بود تفنگ ( سلاح سبك ) خود را همراه داشته باشند چند روز طول كشيد.

 

خروج نبروهاي فلسطيني از لبنان

 

1998م:در دهمين سالروز حمله آمريكا به مخفيگاه اسامه بن لادن در كوههاي مشرق افغانستان با موشك كروز، در نقاط متعدد از پاكستان تا الجزاير انفجاري هاي انتحاري كه شيوه اي رو به گسترش است صورت گرفت و تلفات سنگين ببارآورد. حمله موشكي بيستم اوت 1998 آمريكا از ناوهاي اين كشور به مقرّ بن لادن در «توره بوره» به انتقام انفجار هفتم اوت سفارتخانه هاي آن كشور در كنيا و تانزانيا صورت گرفت. ناوهاي آمريكايي همزمان به يك كارخانه توليد دارو در حاشيه شهر خرطوم سودان كه تصور مي رفت متعلق به بن لادن است نيز موشك زدند. اين حملات آسيبي به بن لادن وارد نساخت ولي «بهانه» مناسبي به دست يك قدرت مشخص داد كه به نام سركوبي تروريسم به تامين هدف هاي ديگر خود بپردازند. رويدادهاي نيويورك و واشنگتن معروف به «يازدهم سپتامبر» كه در سال 2001 انجام گرفت لشكركشي به افغانستان و عراق، سختگيري هاي امنيتي ـ پليسي از جمله استراق سمع و بازداشت و نيز نفوذ هرچه بيشتر در پاكستان و جلب همكاري محدود برخي از كشورهاي آسياي ميانه را به دنبال داشت كه بتدريج با واكنش هايي رو به رو شده است. تيره شدن مناسبات روسيه با غرب در آگست جاري اين واكنش ها سخت تر خواهد ساخت. با وجود اين، بن لادن همچنان باقي مانده و به گفته برخي از مفسّران، تاريخ مصرف آن هنوز منقضي نشده است.

 

بن لادن در تلويزيون الجزيره (29 اکتبر 2004)

 

1617: براي نخستين بار در جهان يك خيابان يكطرفه(One - Way) شد و اين كار در شهر لندن صورت گرفت.

1754: لوئي 16 به دنيا آمد كه از 1774 تا 1792 شاه فرانسه بود، توسط انقلاب بركنار و با "گيوتين" اعدام شد.

1821: اسپانيا پس از 3 قرن به مكزيك استقلال داد. مكزيك پيش از ورود اسپانيائي ها به قاره غربي داراي تمدني درخشان و كهن، و يك امپراتوري بود.

1904: زنجير چرخ اتومبيل كه آن را قادر مي سازد در برف و يخ حركت كند اختراع شد.

1978:جوموكنياتا رهبر كنيا كه نام او به معناي «نيزه مشتعل كنيا» است در 86 سالگي درگذشت . وي كه در انگلستان تحصيل كرده بود از قديمي ترين مبارزان آزادي و استقلال در افريقا بشمار مي رود.

چهارشنبه 1 شهریور 1391  1:13 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها