براي آنكه به عظمت و بزرگي كار شاگردان محمد بنا واقف شويم، كافي است اشاره كنيم كه طي همه ادوار المپيك سهم اين رشته در مدالآوري كاروان ورزش ايران تنها دو مدال برنز و نقره مرحوم محمد پذيرايي و رحيم عليآبادي بود كه به ترتيب در المپيك 1960 رم و المپيك 1972 مونيخ براي ورزش ايران به دست آمده بود.
طي 40 سال نيز تلاش كشتيگيراني چون رضا سيمخواه، حسن بابك، عبداله چمن گلي، احد پازاج، حسن رنگرز و... نيز براي كسب مدال المپيك بينتيجه ماند تا پس از آنكه حميد سوريان در المپيك پكن تحت تاثير جو و فضاي موجود و دور بودنش از محمد بنا با شكست از حريفان روس و كره جنوبي دستش از مدال المپيك كوتاه ماند و به مقام پنجمي بازيهاي 2008 قناعت كرد، در المپيك 2012 لندن هيچكس ياري مقابله با شاگردان محمد بنا را نداشته باشد.
حتي ناداوريها نيز نتوانست جلوي عزم راسخ فرنگيكاران ايران را بگيرد تا آنان علاوه بر شكست طلسم 40 ساله بيمدالي در المپيك، سه مدال طلاي خوشرنگ و با ارزش را نيز جلوي نام كشتي فرنگي ايران بنويسند؛ سه طلايي كه شايد به اين زوديها براي اينرشته تكرار نشود.
اما براستي اين موفقيت بزرگ چگونه رقم خورد؟
هر چند براي آنان كه دستي در اين موفقيت نداشتهاند، بسيار سخت است كه پيروزي تاريخي محمد بنا و شاگردانش را به نظاره بنشينند، همانهايي كه به انحاي مختلف ميخواستند چوب لاي چرخ كشتي فرنگي و محمد بنا گذاشته و او را ديگر بار از محيط كشتي فراري دهند، اما اين مربي با وجود آنكه چند بار به نشانه اعتراض، تيم ملي را ترك كرد، اما هربار به خاطر افتخارآفريني شاگردانش و كامل كردن ماموريتش به كشتي برگشت تا بويژه با حضور رسول خادم به عنوان مدير تيمهاي ملي، بنا و تيمش با دور شدن از مباحث حاشيهاي بهتر و بيدغدغهتر بتوانند براي حضور در المپيك خيز بردارند.
در كنار همه اينها سرمربي كاربلد تيم ملي كشتي فرنگي، هدف خود را قهرماني در المپيك قرار داده و با اين هدف شاگردانش را براي حضور در آوردگاه لندن آماده كرده بود.
پرورش روحيه بزرگي و قدرت اعتماد به نفس، فاكتورهايي بود كه از سوي بنا و دستيارانش در كادر فني تيم ملي به كشتيگيران تزريق شد تا جملگي مليپوشان كه به دنبال قول و قرارهاي محقق نشده مسوولان ورزش، دل و دماغي براي مبارزه نداشتند ديگر بار در جلد واقعي خويش فرو رفته و براي المپيك لحظهشماري كنند.
سوريان، طلايهدار هميشگي
حميد سوريان هر چند مسابقات جهاني سال 2011 تركيه را از دست داد و اين اجازه را داد كه در غيابش كشتيگير آذربايجاني قهرمان شود، اما نابغه كشتي فرنگي ايران و جهان از زماني كه اراده كرد و فعل خواستن را از نو صرف كرد، يك روز و يك لحظه را نيز در راه المپيك از دست نداد تا با وجود تمام مصائب قهرماني و فشارهاي روحي و رواني اين بازيها، يك بار ديگر همان حميد سورياني شود كه روي تشك مبارزه، هوشيار، جسور و فني عمل ميكند.
شايد تنها مبارزه سخت او در مبارزه اولش و در برابر كشتيگير قرقيزستاني بود، اما حميد وقتي از سد اين حريف گذشت، همه حريفان را با سلاح خواهندگي خود مغلوب كرد تا در فينال نيز با پيروزي بر حريف آذربايجاني كه براي طلا، پاي رئيسجمهور كشورش را نيز به سالن اكسل لندن كشانده بود، به مدال طلا و قهرماني المپيك رسيده و با شكست طلسم 40 ساله، راه مدالآوري را براي ديگر مليپوشان هموار كند.
نوروزي، مظهر استقامت
به دنبال سوريان، اميد نوروزي نيز كه براي رسيدن به سر وزن، حسابي همه اعضاي كادر فني را به مرز سكته رسانده و خودش نيز مرده و زنده شده بود، وقتي اضافه وزن بالا را به عنوان اصليترين حريفش روي پل نگه داشت و ضربه فني كرد، هيچ حريفي را در راه طلا جلودار خود نديد تا با طلاي او در شب دوم مبارزهها، مافياي داوري كه هميشه در پشت پرده و گوش به فرمان مقامهاي بالا دستي فيلا، حقهاي زيادي را ناحق كردهاند دست به كار شده و سناريوي شكست سعيد عبدولي را در 66 كيلو بنويسند. چرا؟ چون براي دستاندركاران فيلا بسيار سخت بود كه طلاي سه وزن 55، 60 و 66 كيلوگرم را روي سينه قهرمانان ايراني ببينند.
براي همين نيز آنها عبدولي را در شرايطي كه همه، راي به برترياش مقابل حريف فرانسوي دادند، بازنده اعلام كردند تا عدالت را پاي مصالح پشت پرده قرباني كنند كه البته اين حقخوري نيز باعث نشد كه در روحيه ورزشكاران ماخللي ايجاد شود، شايد وقتي دو كشتيگير تيم ملي در وزن 96كيلو دوپينگي و دو سال از حضور در ميادين محروم شدند، كمتر كسي فكر ميكرد كه كشتي فرنگي بتواند در وزن ششم صاحب موفقيت شود، اما قاسم رضايي كه پيش از اين نيز به مدال برنز جهاني رسيده بود، وقتي دوباره اعتماد كادر فني تيم ملي را به خود جلب كرد، با انگيزهاي دوچندان در مسير خوب شدن كوشيد تا در لندن همه را از كشتيهاي خود به وجد آورد. او در المپيك با قدرت و جسارت و جنگندگي تمام حريفانش را با شايستگي شكست داد تا حتي كشتيگير مغرور روس نيز كه ميخواست طلا را از چنگ قهرمان آملي كشتي ايران خارج كند، در دو تايم شكست خورده و در رقابت قهرماني ايران و روسيه در المپيك، اين شاگردان محمد بنا باشند كه فاتحانه تشك مبارزه را ترك كنند.
هر چند كشتي فرنگي ايران در لندن در وزن 74 كيلوگرم، نمايندهاي را در ميدان مبارزات نداشت، اما در دو وزن 84 و 120 كيلوگرم حبيباله اخلاقي و بشير باباجانزاده برابر حريفان خود شكست خوردند تا تيم ملي با سه مدال طلاي ناب و قهرماني المپيك لندن به كار خود پايان دهد.