0

نسبت اخلاق مدرن با اخلاق اسلامی

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

نسبت اخلاق مدرن با اخلاق اسلامی

 

  یکی از دلایل اثر پذیری جامعه‌ی نوپای اسلامی 30 ساله‌ی ما از فرهنگ و اخلاق و اندیشه‌ی غربی آن است که نهادها و مؤسسه‌های عالی ما فقط نام اسلام و اخلاق اسلامی را یدک می‌کشند. به رغم گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی هنوز کارهای اساسی و مهم زیربنایی برای اسلامی کردن و اخلاقی نمودن جامعه‌ی خود انجام نداده‌ایم.

 

خبرگزاری فارس: نسبت اخلاق مدرن با اخلاق اسلامی

 

تمامی مجاری اندیشه‌ای، فکری و فرهنگی و اخلاقی جامعه‌ی ما متأثر از همان محصولات فرهنگ غرب است و فرهنگ غربی در اصلی‌ترین نهادهای ما حاضر هستند؛ در دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، نظام آموزش و پرورش و ... پس دلیل تأثیر پذیری مردم از فرهنگ و اخلاق غرب، چیزی و کسی جز خود ما نیستیم. در این ارتباط با «حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمود نمازی» عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به گفت‌و گو نشسته‌ایم .

آیا اصولاً اخلاق بر اساس ادیان و ایدئولوژی‌های مختلف قابل تفکیک است یا اینکه مستقل است؟

فارغ از بحث‌های بسیار طولانی اشاعره و معتزله درباره‌ی تأثر یا عدم تأثر اخلاق از دین، برخی معتقد به تباین، عده‌ای معتقد به تعامل و تعدادی از اندیشمدان معتقد به اتحاد این دو هستند. به نظر ما رابطه‌ی وثیقی بین اخلاق و دین وجود دارد. اخلاق تابعی از ایدئولوژی و ایدئولوژی تابعی از جهان‌بینی است. جهان‌بینی مادی‌گرا، ایدئولوژی مادی و اخلاق مادی را به همراه خواهد داشت چنانچه جهان‌بینی الهی ایدئولوژی الهی و در نتیجه اخلاق اسلامی به ثمر خواهد آورد. تنها در سایه‌ی درک درست و عمیق از اسلام است که می‌توان یک سیستم اخلاقی و ارزشی متناسب با آن را در اخلاق طرح‌ریزی کرد.

آیا بر اساس نظام‌های اخلاقی غرب که دین را در عرصه‌ی جامعه و تصمیم‌گیری‌ها دخالت نمی‌دهند ما نیز می‌توانیم این مدل را در جامعه‌ی ایران اجرا کنیم؟

خیر؛ دین اسلام از 3 بخش تفکیک ناپذیر و تجزیه ناپذیر اعتقادات، اخلاقیات و احکام و مراسم شرعی سامان یافته است. سیاست آن عین دیانت و دیانتش عین سیاست است. تمامی تصمیم‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اخلاقی، تربیتی و اجرایی اساسی آن متخذ از سیاست‌های کلان نظام اسلامی و در رأس آن شخص ولی فقیه است. بنابراین از آنجا که سیاست و اخلاق جزء لاینفک دین هستند، نمی‌توانند منفک از هم تعیین شوند. کانون اصلی این ترکیب و سائس واحد این تشخیص، ولی فقیه و نائب بر حق امام عصر(ارواحنا فداه) هستند.

چگونه می‌توان اخلاق اسلامی را در جامعه‌ی اسلامی کاربردی کرد؟

راهبرد اصلی کاربردی کردن اخلاق در جامعه‌ی اسلامی عبارت است از اینکه می‌بایست اساسنامه‌های نهادها و مؤسسه‌های عالی جامعه‌ی اسلامی بر اساس مقررات اسلامی تعریف شوند و همچنین متولیان این نهادها خود باید اسلامی عمل کنند و مطابق با اخلاق اسلامی در آن نهاد حضور یابند. به عبارت بهتر «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم؛ مردم را نه با زبان که با عمل خویش به اخلاق اسلامی دعوت کنید.»

دلایل اثر پذیری جامعه از فرهنگ و اخلاق غربی چیست؟

یکی از دلایل اثر پذیری جامعه‌ی نوپای اسلامی 30 ساله‌ی ما از فرهنگ و اخلاق و اندیشه‌ی غربی آن است که نهادها و مؤسسه‌های عالی ما فقط نام اسلام و اخلاق اسلامی را یدک می‌کشند. به رغم گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی هنوز کارهای اساسی و مهم زیربنایی برای اسلامی کردن و اخلاقی نمودن جامعه‌ی خود انجام نداده‌ایم. هنوز نگاه دانشگاه‌ها، اندیشمندان، هنرمندان، فیلم‌نامه نویسان، متولیان آموزش و پرورش و مهم‌تر از همه رسانه‌های جمعی ما به دین و اخلاق اسلامی تشریفاتی است و کار زیربنایی قابل اعتنایی انجام نشده است. این‌ها همان نهادهایی هستند که سهم بزرگی در فرهنگ و ارزش‌های جامعه دارند.

از آنجا که مؤسسه‌ها و نهادهای عالی و مهم مملکت اسلامی ما هنوز اسلام را در کانون توجه خود قرار نداده‌اند، اخلاقی که از درون این نهادها به جامعه تزریق می‌شود، همان اندیشه‌ها و اخلاقیاتی است که از گذشته به جا مانده و متأثر از فرهنگ غربی است، در آن‌ها رسوخ کرده است. این اخلاقیات هیچ گونه قرابتی با اسلام و تعالیم بلند آن ندارند.

آیا در جامعه‌ی ما اخلاق عرفی برگرفته از اخلاق اسلامی است؟

خیر؛ چنانچه در پاسخ به سؤال قبلی عرض شد، به راستی از آنجا که مؤسسه‌ها و نهادهای عالی و مهم مملکت اسلامی ما هنوز اسلام را در کانون توجه خود قرار نداده‌اند، اخلاقی که از درون این نهادها به جامعه تزریق می‌شود، همان اندیشه‌ها و اخلاقیاتی است که از گذشته به جا مانده و متأثر از فرهنگ غربی است، در آن‌ها رسوخ کرده است. این اخلاقیات هیچ گونه قرابتی با اسلام و تعالیم بلند آن ندارند.

با توجه به اینکه عرف یا اخلاق اجتماعی در واقع محل بروز و ظهور اخلاقیات است اما متأسفانه در جامعه بسیاری از مواقع مشاهده می‌کنیم که این رویه برعکس شده و اخلاق از روی عرف شکل می‌گیرد. پیامدهای این مسئله در جامعه‌ی اسلامی ما چیست؟

توجه نکردن به کاربردی سازی و نهادینه‌سازی اسلام و اخلاقیات اسلامی در عرصه‌ها و ساحت‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و ... موجب خواهد شد زحمات چندین ساله‌ی امام راحل، رهبر حکیم انقلاب، خون پاک و مطهر شهدا و تلاش‌های بی‌وقفه‌ای که مؤمنین و متدینین برای اجرای قوانین اسلامی کرده‌اند، از بین برود. مردم و نسل‌های جدید که به انقلاب و نظام اسلامی می‌پیوندند، سرخورده شوند و نتوانند راه درستی را برای خود و خانواده‌ی خود تعریف و ترسیم کنند. مدینه‌ی فاضله‌ای که نبی مکرم اسلام در طول 10 سال ساختند و رهبری نمودند، گواه آن است که می‌توان در مدت کمی اسلام و اخلاق اسلامی را در تمامی عرصه‌ها و ساحت‌ها نهادینه کرد. انقلاب اسلامی و نظام اسلامی تنها در سایه‌ی چنین الگویی پایدار خواهد ماند.

آیا اخلاق با پیشرفت در تزاحم است؟ آیا می‌توان قائل به این مسئله بود که جوامع پیشرفته عاری از اخلاقیات هستند؟

اگر پیشرفت را متفاوت با توسعه و رفاه عاری از ارزش‌های غربی بدانیم و اگر آن را محدود به پیشرفت در عرصه‌ی مادیات تفسیر نکنیم و اگر برای پیشرفت‌های معنوی، روحانی و الهی هم در کنار پیشرفت‌های مادی ارزش قائل باشیم، باید پاسخ دهیم که چنین پیشرفتی نه تنها با اخلاق و معنویت در تزاحم و تعارض نیست که مقوم آن نیز خواهد بود و پیشرفت را دو چندان می‌کند. آیا در قرآن کریم نیامده است که «لو ان اهل القری امنو و اتقوا لفتحنا علیهم برکات السموات و الارض» یعنی‌ «اگر مردم ایمان به خدای واحد آورند و تقوی را پیشه‌ی خود سازند ما هم (در مقابل) درهای برکت آسمان و زمین را بر آن‌ها می‌گشاییم.»

این کریمه‌ی گران‌سنگ رابطه‌ی وثیقی را بین ایمان و تقوای مردم با پیشرفت مادی مطرح می‌سازد و می‌فرماید هر چه ایمان و تقوای شما بیشتر باشد، برکات آسمان به عنوان نماینده‌ی نزول رحمت واسعه‌ی خداوند و زمین به عنوان پرورشگاه برکات پروردگار متعال فزونی می‌یابد. بنابراین هر پیشرفتی، در هر ساحت و عرصه‌ای در اسلام مرهون ایمان، تقوی و اخلاق الهی است.

دلایل تأثیرپذیری اخلاق عامه در ایران از فرهنگ و اخلاق غربی چیست و چه آسیب‌هایی را متوجه فرد و جامعه می‌کند؟

چنانچه عرض شد، اخلاق عامه‌ی مردم در میان همین رسانه‌ها، نهادها، مؤسسه‌های عالی و آموزش و پرورش شکل می‌گیرد. آنگاه که دانشگاه‌های ما پس از گذشت 100 سال از عمر خود در ایران هنوز همه‌ی دروس، منابع و برنامه‌های خود را به‌ویژه در علوم انسانی، از غرب و تعالیم صرفاً مبتنی بر تجربی و عاری از مستقلات عقلیه و تعالیم انبیا اخذ می‌کند و هنوز عزمی راسخ و اراده‌ای قوی برای اسلامی‌سازی این علوم و تعریف و ترسیم آن‌ها بر اساس مبانی اندیشه‌ی اسلامی سامان نیافته است، آنگاه که رسانه‌های پرتأثیر ما از غالب محصولات غرب، هم متأثر و هم استفاده کننده هستند و .... چگونه می‌توان از تأثر مردم از اندیشه و فرهنگ غرب سخن نگفت. به قول معروف «از کوزه همان طراود که در اوست.»

تمامی مجاری اندیشه‌ای، فکری و فرهنگی جامعه‌ی ما متأثر از همان محصولات فرهنگ غرب است و فرهنگ غربی در اصلی‌ترین نهادهای ما حاضر هستند؛ در دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، نظام آموزش و پرورش و ... پس دلیل تأثیر پذیری مردم از فرهنگ و اخلاق غرب، چیزی و کسی جز خود ما نیستیم و تنها راه درمان آن خود بیداری، خود اتکایی و ارزشمند دانستن حجم عظیم معارف اسلامی است که در دست و پنجه‌ی ماست و در روبه‌روی ما، در زیر لایه‌هایی از گرد و غبار در خانه‌ها، کتاب‌خانه‌ها و مؤسسه‌های عالی ما خاک می‌خورد. آری بازگشت به قرآن و اسلام و سنت همیشه جاوید نبی مکرم اسلام و ائمه‌ی اطهار(علیهم‌السلام) است.

منبع : پایگاه تحلیلی تبیینی برهان

سه شنبه 31 مرداد 1391  4:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها