0

موفقیت : روابط اجتماعی

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

موفقیت : روابط اجتماعی

«انتقاد» دارویی تلخ اما مفید
«انتقاد» دارویی تلخ اما مفیدهر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابی ها دارای جنبه های تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتیکه هوشمندانه انجام گیرد، آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنش های منفی مختلفی مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن، زیان بار خواهد بود. انتقاد درست، آن است که ضمن تاکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد.
پذیرش انتقاد از دیگران بین طبقات مختلف متفاوت است. برای مثال در بیشتر مواقع انتقاد از سوی افراد خانواده قابلیت پذیرش بیشتری در مقایسه با سایرین دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بیگانه آسیب پذیری بیشتری داریم. برخی از انواع انتقاد عبارتند از:
۱) انتقاد سازنده:
این روش در بسیاری موارد می تواند جنبه ای سازنده و مثبت داشته باشد. اگر لحن انتقادکننده دوستانه باشد بیشتر موثر واقع شده و شنونده بدون آنکه مورد حمله قرار گیرد از معایب خود مطلع می شود. بی تردید برای هیچکس خوشایند نیست که بشنود «بد غذا می خورید» و یا «در لباس پوشیدن بدسلیقه هستید.» برای آنکه انتقاد سازنده و موثر باشد منتقد باید مواردی را رعایت کرده و پرسش هایی را مطرح کند که هر یک از آنها در رساندن وی به هدف خود نقش مثبتی ایفا کند. این سئوالات می بایست محتوای اطلاعاتی را که لازم است مبادله شوند در برگیرد. همانگونه که گفتن و چگونه گفتن ارتباط نزدیکی با هم دارند، محتوا و شیوه انتقاد نیز برهم تاثیر گذارند. در تعیین محتوای یک انتقاد باید ابتدا از خود پرسید که از چه رفتاری می خواهیم انتقاد کنیم؟ این روش می تواند بسیار مفید واقع شود، زیرا از بکار بردن جملات کلی و کلمات پوچ و آزاردهنده ای چون «همیشه همین کار را می کنی»، «هیچ وقت به موقع نمی آیی» و جملاتی از این قبیل جلوگیری می شود. هنگامی که انتقاد از رفتار خاصی را با قاطعیت و به طور دقیق مطرح می کنیم، برای انتقاد شونده این امکان را فراهم می سازیم که منظور ما را به درستی درک کند. انتقادی که متوجه رفتار خاصی باشد می تواند منجر به گفتگویی دوجانبه شود تا اینکه به بحثی مبدل شود که حدود آن مشخص نیست.
۲) انتقاد غیرمستقیم:
انتقاد می تواند به صورت غیرمستقیم بیان شود. برای مثال اگر طرف مقابل شما خصوصیت بدی داشته باشد، در خلال گفتگو به او بگویید: «به نظر شما آدمهایی که دارای این خصوصیت اخلاقی هستند، غیرقابل تحمل نیستند؟» این شیوه انتقاد باعث می شود که یک حس هوشیاری در وی بیدار شود و وی متوجه شود که دارای چنین مشکلی است. حتما این مثل را شنیده اید که می گوید به در می گویند تا دیوار بشنود. این یک مثال متداول در فرهنگ ما برای ابراز همین موضوع است.
۳) انتقاد همراه با تعریف و تمجید:
در این روش ابتدا می توان به تعریف و تمجید ویژگی های ارزشمند فردی که مورد انتقاد است پرداخت. برای مثال «تو دختر خیلی باهوشی هستی.» پس از کاربرد یک مقدمه مناسب نظر انتقادی خود را بیان و سعی کنید آن را در پوششی از سخنان خوب و دلپذیر قرار دهید. البته منظور شما اصلا تملق گویی نیست بلکه نخست خصوصیات خوب او را گوشزد کرده و بعد انتقاد خود را ابراز داشته اید.
۴) انتقاد تهاجمی و صریح:
رک بودن نشانه صراحت و صداقت است ولی همیشه برای مخاطب خوش آیند نیست، بخصوص اگر خیلی ناپخته بیان شود. این نوع انتقاد نه تنها هیچ نوع سازندگی در برندارد بلکه شنونده را هم در موضع تدافعی قرار می دهد. بهتر است که انتقاد با بکارگیری یک سیاست درست انجام شود.
۵) محکوم کردن:
گاهی به جای انتقاد همراه با راهنمایی، انتقادکننده مخاطب را در یک دادگاه یک طرفه محاکمه و محکوم می کند. او به خود این حق را می دهد که در مورد دیگران اظهارنظر کرده و الگوی فکری خود را به وی تحمیل کند. اینگونه برخوردها نه تنها سازنده نیست، بلکه بسیار نامناسب است.
۶) انتقاد دیرتر از موعد:
اینگونه انتقادات، زمانی صورت می گیرد که هیچ کمکی به رفع مشکل نمی کند. به عبارت دیگر زمان برای جلوگیری از خطا وجود ندارد. بر هیچ کس پوشیده نیست که انتقاد در چنین زمانی برای جلوگیری از تکرار اشتباه بوده و اگر تشخیص داده شود که تاثیری در آینده نخواهد داشت، بهتر است هیچگاه ابراز نشود.
● شیوه درست انتقاد کردن
رعایت نکات زیر می تواند در زمان انتقاد بسیار یاری دهنده باشد:
▪ آیا رفتار مورد انتقاد را می توان تغییرداد؟
▪ آیا شخص مورد انتقاد قرار گرفته علاقه مند به شنیدن آن است؟
▪ احتمال قبولی طرف انتقاد شونده چقدر است؟
▪ از انتقاد شونده سئوال کنید; آیا منظور شما را درک کرده است؟
▪ به فرد انتقاد شونده تفهیم کنید که انتقادتان بازتاب ساده عقیده شماست.
▪ از انتقاد تحکم آمیز دوری کنید، زیرا اینگونه انتقادها بلافاصله فرد را در موضع دفاعی قرار می دهد.
▪ سعی کنید انتقاد را به صورت نگرش شخصی خود به موضوع بیان کنید و کوشش کنید او را به شیوه نگرش خود کنجکاو کنید.
▪ موضوع را طولانی و انتقاد را به سخنرانی تبدیل نکنید زیرا شنونده را خسته و بی حوصله می کند.
▪ انتقاد را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید نه در لحظه ای که طرف مقابل آمادگی شنیدن آن را ندارد. اول صبر کنید تا مخاطب در آرامش و خونسردی قرار گیرد تا ایرادی که از او می گیرید موثر واقع شود.
▪ با توجه به سطح دانش مخاطب انتقاد را بیان کرده تا برای مخاطب قابل درک باشد. نمی توان از یک روش برای تمامی افراد استفاده کرد.
▪ وقتی انتقاد می کنید کوشش کنید بدون سو»نیت بوده و فقط به منظور کمک و راهنمایی باشد.
▪ با مشکلات و احساسات فرد مقابل همدلی کنید.
▪ بهتر است انتقاد حضوری و بدون واسطه باشد و از انتقاد کردن غیرمستقیم بپرهیزید.
▪ برای حفظ آبروی اشخاص، از انتقاد و نصیحت کردن فرد در حضور دیگران خودداری کنید.
▪ چنانچه بخواهید انتقاد شما با واکنش مثبت و سازنده ای همراه باشد، باید نشان دهید نه تنها به آنچه گفته اید متعهد هستید بلکه به رفتار فرد در مقابل انتقاد خودتان نیز ارج می نهید. هرگز در انتقاد، طرف مقابل را با کسی مقایسه نکنید. مقایسه کردن باعث دلگیری مخاطب شده و ممکن است با واکنش های بسیار نامناسبی مواجه شوید. اگر شخصیت و احترام مخاطب در نظر گرفته نشود نه تنها انتقاد موثر واقع نمی شود بلکه می تواند به قطع رابطه منجر شود. انتقاداتی به نتیجه می رسند که بسیار با دقت و هوشمندانه مطرح شوند و مخاطب بدون آنکه آزرده خاطرشود از معایب خود آگاه شود. هیچگاه در انتقاد از دیگران تصور نکنید که آنچه نظر شماست حتما صحیح بوده و می بایستی شنونده بدون چون و چرا آن را بپذیرد.
● انتقاد از همکاران
رقابت در تمامی سطوح هر سازمانی وجود دارد. یکی از علل آن دستیابی به امتیازات بیشتر در مقایسه با همکاران دیگر است. این امتیازات به صورت های گرفتن پاداش، ارتقای شغلی و...می باشد. به طور کلی هر فردی با سه سطح در یک سازمان ارتباط دارد: سطوح زیردست، همکاران هم ردیف و همکاران سطوح بالاتر. آنچه بسیار حائز اهمیت است آنست که بدانیم در هر سطحی چگونه انتقادات خود را بیان کنیم. اگر بخواهیم از یک روش برای انتقاد از افراد مختلف استفاده کنیم، یک اشتباه بزرگ مرتکب شده ایم و چنین شیوه ای دارای نتایجی بسیار ناگوار است. در بسیاری از سازمان ها دیده شده افرادی که به طور کلی از دیگران به ویژه از افراد مافوق خود انتقاد می کنند مورد بی مهری قرار گرفته و در گرفتن امتیازات و رتبه ها همیشه با مشکلات متعددی مواجه می شوند. بررسی روش های انتقاد بسیار پیچیده و دارای نکات فراوانی است. انتقاد صحیح، داروی تلخ ولی مفیدی است که زمانی موثر خواهد بود که به موقع و درست تجویز شود، در غیر این صورت نه تنها باعث بهبودی نمی شود بلکه منجر به تشدید بیماری خواهد شد.
 
 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:11 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

«نه» گفتن حق شماست


اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به دفعات در مقابل چنین درخواست هایی، تسلیم شده و با آنها موافقت می کنید ودائما از این بابت احساس ناخوشایندی دارید، ممکن است بخواهید بدانید که چرا شما هنگامی که «نه »گفتن را ترجیح می دهید «بله » می گویید.
همه ما بارها و بارها در موقعیت هایی قرار گرفته ایم که گفتن کلمه «نه» برایمان دشوار بوده است. برای مثال شما برای تعطیلات نوروز با گروهی از دوستانتان یک سفر زیارتی سیاحتی، ترتیب داده اید و والدین شما در نامه ای ابراز می دارند که چه قدر از حضور شما در خانه برای عید نوروز خوشحال خواهند شد. رئیس شما،انجام کارهای بیشتری را در یک مقطع زمانی طلب می کند، حال آنکه شما برای آن ساعت برنامه ای از قبل تعیین کرده اید.
استاد از شما می خواهد که اگر می توانید روی یک طرح تحقیقی که خودش روی آن کارکرده است، به او کمک کنید. شما یک لباس پشمی خریده اید ودوست شما می خواهد در صورت امکان آن را قرض کند. شخصی، شما را برای ناهار به منزلش دعوت می کند، حال آنکه شما مایل به رفت وآمد با او نیستید. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به دفعات در مقابل چنین درخواست هایی، تسلیم شده و با آنها موافقت می کنید و دائما از این بابت احساس ناخوشایندی دارید، ممکن است بخواهید بدانید که چرا شما هنگامی که «نه» گفتن را ترجیح می دهید «بله» می گویید.
شما ممکن است نگران از دست دادن ارتباطات موثر یا نگران واردآمدن آسیبی به روابط باشید. بنابراین، ارتباطات خود را مانند شی شکننده تلقی می کنید که البته به اطاعت های دائمی شما وابسته می باشد. شما همانند بسیاری از افراد چه بسا از نه گفتن احساس گناه می کنید، چون شما آموخته اید برای اجتناب از آسیب وارد کردن به احساسات دیگران، خواسته های خود دست بکشید.
بنابراین احساس مسئولیت شما در قبال احساسات شخصی دیگران به حق جلوه می کند، گویی شادی آنها در گرو موافقت شماست.
بدین ترتیب ممکن است شما احساس کنید با نفی آنها به دلیل خودخواهی و خودمداری انسان بدی هستید زیرا به شما یاد گرفته اید که باید فداکار باشید وخود را نادیده انگارید. بنابراین، شما بیش از خودتان دلواپس و متوجه دیگران هستید و وقتی از شما تقاضائی می شود ممکن است احساس کنید مورد لطف وموهبت قرار گرفته اید.
این امر سبب می شود تا احساس مهم بودن کنید و نگران آن باشید که در صورت مخالفت هرگز دوباره چنین تقاضایی از شما نشود. اینها، نمونه هایی از احساسات دست و پا گیر هستند که می توانند در آزادی عمل شما مداخله کنند.
● راه هایی که گفتن «نه» را آسان تر می سازد؟
اولین کاری که باید انجام داد، تشخیص احساسات دست و پاگیر یا باورهایی است که در سر شما وجود دارند. برای مثال اگر دوستتان می خواهد اتومبیل شما را برای رفتن به سفر قرض کند، با گفتن کلمه نه، چه نتایج منفی را پیش بینی می کنید؟
آیا می ترسید به کارفرمای خود پاسخ منفی بدهید، آیا از برکنارشدن از کارتان در هراسید؟ اگر به استاد خود پاسخ منفی بدهید، آیا انتظار دارید نمره پایین را در آن درس کسب کنید؟ پس شما در ابتدا انتظار فاجعه آمیزی از«نه گفتن» تشخیص داده اید و در گام بعدی آن انتظارات را با واقع نگری بیشتری بیان می کنید. برای مثال ممکن است به خودتان بگوئید اگر پاسخ منفی بدهم چه بسا دوستم از این که اتومبیل را به او قرض ندادم از من ناراحت بشود، ولی دوست شما به خاطر اینگونه مسایل ناراحت نیست او احتمالا به خاطر آن که کلمه «نه» را به صراحت به کار برده اید، احترام بیشتری برایتان قائل خواهد شد.
ممکن است کارفرمای شما از این که حاضر به اضافه کار نشدم خوشحال نباشد ; اما وقتی در آن روز، اضافه کاری برای من مایه دردسر بود، امتناع امری موجه بوده است. وقتی با کاری که مایل به انجامش نیستید، موافقت می کنید، احتمالا از خودتان ناراحت می شوید.
همچنین ممکن است از دیگری برنجد و یا از او خشمگین شوید در اینگونه موارد کلمه «نه» به صورت غیرکلامی، سکوت، فکر کردن راجع به مسائل دیگر به هنگام حضور در جمع، ظاهر می گردد. خود را نادیده انگاشتن سبب تحمیل رفتارهای ناخواسته ای است که دیگران از ما می خواهند و این امر سبب می شود آنها نسبت به ابراز درخواست های غیر منطقی خود تشویق شوند.
پس از آنکه باورها و اعتقادات خود را به شیو های منطقی تر مرتب کردید، برای گفتن کلمه «نه» آمادگی پیدا می کنید و از این امر احساس خوبی به شما دست می دهد. قدم بعدی، گفتن کلمه «نه»، به شیوه ای مستقیم به طرف مقابل است، به گونه ای که قاطعیت در صدا و رفتار شما موج بزند. مطمئن شوید پیام های غیرکلامی هم سنگ کلمات هستند.
آیا ارتباط چشمی برقرار می کنید؟ آیا لحن کلام شما خالی از پوزش و عذرخواهی است؟ بخاطر آنکه از سنین کودکی اجتماع شما را به تسلیم شدن و مطیع بودن وادار کرده است، گفتن کلمه «نه» در دفعات نخست، بدون شرم کار بسیار دشوار خواهد بود. برای آسانتر ساختن این مرحله، در موقعیت هایی که خطر پایین دارند، گفتن پاسخ های منفی را آغاز کنید.
به خصوص زمانیکه، کاملا مطمئن هستید که حق گفتن کلمه «نه» را دارید. با این تمرین اطمینان به خود را بنا خواهید کرد و نیز توانایی گفتن کلمه نه را در موقعیت های مشکل تر بدست خواهید آورد. و بالاخره در مواقعی که از درون به خود مطمئن نیستید این تمرین سبب بروز اطمینان می شود. به طور معمول، گفتن نه به برخی افراد آسانتر از دیگران است احتمالا این افراد برای شما، دوستان نزدیک، غریبه ها و خانواده هستند. وقوع یک موقعیت را پیش بینی کنید و تمرین کنید که در آن موقعیت چه خواهید گفت. گفتن کلمه نه را به طریقی مستقیم و صریح تمرین نمایید.
نسبت به کلیه رفتارهای خود و لحن کلامتان به هنگام گفتن جمله منفی آگاه باشید. در موقعیت های مشکل تری که نسبت به ماهیت و چگونگی پاسخ خود مطمئن نیستید، با گفتن این جمله به دیگران: «می توانم درباره اش فکر کنم» مقداری زمان در اختیار خود بگیرید. سپس احساسات خود را بررسی کنید چه عقاید و انتظارات نامعقولی شما را به گفتن «نه» وامی دارد. وقتی کلمه «نه» را بکار بردید و طرف مقابل همچنان برخواسته اش اصرار ورزید و اولین کلمه نه شما را نشنیده گرفت.
شما باید بر مخالفت خود پافشاری کنید. آیا از آن دسته افرادی هستید که به آسانی تسلیم می شوید؟ یا آمادگی عصبانی شدن را دارند؟ شما احتمالا باید توجه آنها را بطور موثری جلب کنید و به آنها بگویید، اما من مخالفت کرده ام و واقعا منظورم مخالفت است. به رغم اینگونه پیام ها چون بسیاری ازما با سازگاری و انعطا ف پذیری بزرگ شده ایم، به خاطر دیگران از خواسته های خود می گذریم. تشخیص این نکته مهم است که در این جا رفتار خود خواهانه سالم وجود دارد.
شما حق دارید که «نه » را به کار ببرید و از این کار احساس خوبی داشته باشید. هر قدر به احساس شخصی و خواسته های خود توجه کنید. از گفتن « بله » به دیگران احساس رضایت مندی بیشتری خواهید کرد.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:17 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

«همد‌لی» از«همزبانی» خوشتر است!


«همد‌لی» از«همزبانی» خوشتر است!ایجاد‌ تغییرات روزافزون فرهنگی، سیاسی، اقتصاد‌ی و اجتماعی، شیوه‌های زند‌گی را نیز د‌ستخوش تغییر کرد‌ه است به طوری که بسیاری از افراد‌ با وجود‌ توانایی‌های مختلف د‌ر رویارویی با مسائل و مشکلات روزمره آسیب‌پذیر شد‌ه‌اند‌ اگر برنامه‌های حمایت و پشتیبانی‌کنند‌ه‌ای نباشد‌ که بتواند‌ د‌ر شرایط بحرانی و آسیب‌پذیری، فرد‌ را از فشارهای روحی- روانی وارد‌ه برهاند‌، ممکن است او را د‌ر مراحل تصمیم‌گیری د‌چار اشتباهات غیرقابل جبران بنماید‌. از این نظر، همد‌لی یک عمل د‌اوطلبانه حمایتی محسوب می‌شود‌ که به فرد‌ کمک می‌کند‌ تا این مرحله بحرانی را به خوبی پشت سر بگذارد‌. وقتی د‌لمان به حال کسی می‌سوزد‌، نسبت به احساسات او همد‌رد‌ی می‌کنیم امّا باید‌ توجّه د‌اشت که د‌لسوزی و ترحّم به د‌یگران همد‌لی محسوب نمی‌شود‌.
همد‌لی به هیچ وجه به معنای تأیید‌ کرد‌ن طرف مقابل و هم عقید‌ه بود‌ن با او نیست. همد‌لی یعنی بتوانیم بد‌ون آن که د‌ر موقعیت طرف مقابل قرار گرفته باشیم، خود‌مان را جای او بگذاریم و از منظر او مسئله را نگاه و د‌رک کنیم، مانند‌ همد‌لی با زلزله‌زد‌گان و یا فرد‌ مصیبت د‌ید‌ه و یا ... همد‌لی به ما کمک می‌کند‌ تا بتوانیم انسان‌های د‌یگر را حتّی وقتی با آن‌ها تفاوت د‌اریم، بپذیریم و به آن‌ها احترام بگذاریم.
همد‌لی، روابط اجتماعی را بهبود‌ می‌بخشد‌ و به ایجاد‌ رفتارهای حمایت‌کنند‌ه و پذیرند‌ه نسبت به انسان‌های د‌یگر منجر می‌شود‌. انسان، موجود‌ی اجتماعی است و نیاز به هم‌صحبت د‌ارد‌. وقتی ما بتوانیم از زاویه د‌ید‌ طرف مقابل به مشکلات او بنگریم، احساس تنهایی از او گرفته و به عمیق‌ترین و ریشه‌د‌ارترین نیاز آن‌ها که احساس ارزشمند‌ی و مهّم بود‌ن است پاسخ مثبت د‌اد‌ه‌ایم. زمانی که بتوانیم د‌وستان و اطرافیان خود‌ را د‌ر مواقع لزوم یاری د‌هیم و از آن‌ها یاری بگیریم، به قانون طلایی همد‌لی با د‌یگران عمل کرد‌ه‌ایم که جزء مهارت‌های زند‌گی به شمار می‌آید‌.
● تعریف همد‌لی:
تمایل پاسخ‌د‌هی به حالت عاطفی د‌یگران را با حالت عاطفی مشابه همد‌لی گویند‌. یعنی این که فرد‌ بتواند‌ مسائل د‌یگران را حتّی زمانی که د‌ر آن شرایط قرار ند‌ارد‌، د‌رک کند‌ و برای نظریات و احساسات آن‌ها ارزش و احترام قائل شود‌.
● اثرات همد‌لی:
۱) عامل پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند‌ می‌شود‌.
۲) د‌ر طرفین احساس خوشایند‌ و مثبت به وجود‌ می‌آورد‌.
۳) فرد‌ را از احساس تنهایی نجات می‌د‌هد‌.
۴) موجب اخذ تصمیم‌های صحیح‌تر می‌شود‌.
۵) از بسیاری تعارضات و سوءتفاهم‌ها جلوگیری می‌کند‌.
۶) هد‌فی به جا و مناسب موجب تعد‌یل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار می‌شود‌.
۷) د‌ر تحکیم روابط همسران می‌تواند‌ نقش مهمی د‌اشته باشد‌.
۸) احساس آرامش می‌شود‌ و قوه اد‌راک فرد‌ را افزایش می‌د‌هد‌.
۹) موجب افزایش اعتماد‌ به نفس می‌شود‌.
۱۰) زمینه شناخت بهتر و بیشتر از د‌یگران را فراهم می‌آورد‌.
۱۱) روابط خانواد‌گی و اجتماعی را بهبود‌ می‌بخشد‌.
۱۲) امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت می‌کند‌.
۱۳) میل به شرکت د‌ر فعالیت‌های گروهی را افزایش می‌د‌هد‌.
۱۴) بیان احساسات خود‌ و د‌رک احساسات د‌یگران را آسان‌تر می‌کند‌.
● زمینه‌های بروز رفتار همد‌لانه
۱) همد‌لی نوعی خصوصیت ذاتی د‌ر انسان‌هاست. چون انسان‌ها د‌ر اجتماع به د‌نیا می‌آیند‌ و باهم زند‌گی می‌کنند‌ و بزرگ می‌شوند‌، برای همد‌یگر ارزش حیاتی قائلند‌ و نسبت به یکد‌یگر نگران می‌شوند‌ و رفتار همد‌لانه از خود‌ نشان می‌د‌هند‌.
۲) رفتار همد‌لی براساس شرطی‌سازی اولیه شکل می‌گیرد‌ و انسان‌ها از رفتار و عکس‌العمل‌های د‌یگران همد‌لی را می‌آموزند‌.
۳) رفتار همد‌لی می‌تواند‌ به موقعیت و تجربه خود‌ آنان بستگی د‌اشته باشد‌، یعنی هرچه افراد‌ همد‌لی بیشتری را تجربه کرد‌ه‌ باشند‌، احتمال واکنش رفتار فعالانه د‌ر آن‌ها بیشتر خواهد‌ بود‌.
۴) همد‌لی می‌تواند‌ متناسب با جنسیت افراد‌، شکل متفاوت به خود‌ بگیرد‌، اغلب افراد‌ نسبت به همجنس خود‌ رفتارهای همد‌لانه بیشتری نشان می‌د‌هند‌.
۵) تشویق رفتارهای همد‌لانه از طرف د‌یگران می‌تواند‌ احتمال بروز آن را د‌ر موقعیت‌های مشابه افزایش د‌هد‌.
۶) فرد‌ با آموزشِ شناخت و د‌رک احساسات خود‌ و د‌یگران و تفسیر موقعیت‌ها، قاد‌ر خواهد‌ بود‌ رفتار همد‌لانه را از خود‌ نشان د‌هد‌.
۷) گاهی علّت بروز رفتار همد‌لانه می‌تواند‌ د‌وری کرد‌ن از یک حالت روحی منفی و ناخوشایند‌ باشد‌.
● راه‌های تقویت همد‌لی
۱) د‌ر ارتباط با د‌یگران به آن‌ها فرصت د‌هیم تا احساسات خود‌ را به راحتی بیان کنند‌.
۲) چون همد‌لی بر پایه خود‌آگاهی است، هرچه بیشتر نسبت به احساسات خود‌مان آگاهی د‌اشته باشیم بهتر می‌توانیم احساسات د‌یگران را د‌رک کنیم.
۳) تظاهر به همد‌لی نکنیم و به احساسات د‌یگران لطمه نزنیم.
۴) د‌ر زمان همد‌لی به حالات چهره و حرکات طرف مقابل توجه کنیم.
۵) با د‌رک احساسات طرف مقابل به او بفهمانیم که برایش اهمیت و ارزش و احترام قائل هستیم.
۶) تجارب مشابه گذشته به ما کمک می‌کند‌ تا موقعیت و احساسات طرف مقابل را بهتر د‌رک کنیم.
۷) د‌ر ارتباط با د‌یگران، قبل از اقد‌ام به هر عملی، لحظه‌ای هم که شد‌ه خود‌ را به جای او قرار د‌هیم.
۸) هنگام بروز مشکل، احساسات خود‌ را با د‌یگران د‌ر میان بگذاریم.
۹) متوجه باشیم که همد‌لی از سوی د‌وستان، د‌ارای حد‌ و اند‌ازه‌ای است، افراط د‌ر آن امکان سوء استفاد‌ه را فراهم می‌آورد‌.
۱۰) اطرافیان خود‌ را به خاطر رفتارهای همد‌لانه‌شان تشویق کنیم.
۱۱) د‌ر برابر افراد‌ی که موجب د‌لسرد‌ی ما می‌شوند‌ و یا احساسات همد‌لانه ما را جد‌ّی نمی‌گیرند‌، مقاومت کنیم.
۱۲) د‌ر همد‌لی با د‌یگران از مقایسه کرد‌ن خود‌د‌اری کنیم، چون ممکن است به احساسات پرامید‌ آن‌ها لطمه وارد‌ شود‌.
۱۳) د‌ستور د‌اد‌ن، قضاوت کرد‌ن، نصیحت کرد‌ن و سرزنش کرد‌ن، احساس همد‌لی را از بین می‌برد‌، اکید‌اً از آن‌ها پرهیز کنیم.
۱۴) هر قد‌ر حسّ همد‌لی را د‌ر خود‌ تقویت کنیم، به همان میزان اصول اخلاقی را رعایت کرد‌ه‌ایم.
۱۵) برای این که همد‌لی اعضای خانواد‌ه را تضعیف نکنیم، بهتر است به ارتباط‌های عاطفی آن‌ها بیشتر توجه کنیم.
۱۶) به اواخر د‌وران کود‌کی که پیشرفته‌ترین سطوح همد‌لی پد‌ید‌ار می‌شود‌، بیشتر توجه کنیم.
۱۷) برای پیشگیری از شرارت‌ها و آسیب‌ها، حس همد‌لی را د‌ر د‌یگران تقویت کنیم.
۱۸) هنگام همد‌لی، احساسات خود‌ را شمرد‌ه بیان کنیم تا طرف مقابل احساس آرامش بیشتری کند‌.
۱۹) به سخنان طرف مقابل کاملاً گوش و به او اطمینان د‌هیم که سعی د‌اریم مانند‌ او به مشکل نگاه کنیم.
۲۰) با برقراری روابط صمیمانه د‌ر خانواد‌ه، روحیه همد‌لی اعضای خانواد‌ه را تقویت کنیم.
۲۱) با یاد‌آوری تجارب مشابهی که د‌اشته‌ایم، د‌ر د‌رک احساسات همد‌لانه د‌یگران موفق‌تر عمل کنیم.
۲۲) د‌ر همد‌لی د‌یگران،‌ آن‌ها را مقصر ند‌انیم و سرزنش نکنیم.
۲۳) سعی کنیم د‌ر همد‌لی راه‌حل ارائه ند‌هیم چون طرف مقابل د‌لش می‌خواهد‌ فقط ناراحتی خود‌ را با کسی د‌ر میان بگذارد‌ و از جانب او د‌رک شود‌.
۲۴) مشکلات د‌یگران را کوچک و بی‌ارزش نپند‌اریم.
۲۵) مشکلات د‌یگران را بیش از حد‌ بزرگ جلوه ند‌هیم.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:18 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

۱۰ استراتژی برای داشتن یک شروع خوب
۱۰ استراتژی برای داشتن یک شروع خوبدر زندگی هر شخص صاحب کسب وکار، یک روز ، با یک سری از ملاقاتها واحترامات تحت الفظی پرشده است .وقتی شما اولین برخورد با مشتری یا هم قطار خود را داشته باشید می خواهید که در مسیر درستی گام بردارید . انجام این عمل ، اولین برخورد وملاقاتهای پس از آن را به خوبی وآسانی میسر می سازد. قدمهای نادرست ، تلاش سختی جهت جبران احتیاج دارد. انرژی خود را برای بعد حفظ کنید واین استراتژی های آسان را جهت یک شروع موفق بکار برید .
۱) هر گاه شخصی را ملاقات می کنید، بایستید.
این مورد به شما اجازه می دهد که با شخص مخاطب در یک حد برابر قرار بگیرید. با باقی ماندن در صندلی خود ، پیغامی با مضمون اینکه " تصور نمی کنید که شخص مقابل به اندازه کافی توجیهی جهت زحمت ایستادن داشته باشد " انتقال می دهید .اگر خود را در موقعیتی می بینید که نمی توانید بایستید ، ( مانند زمانی که پشت گلدانی با شاخه های بزرگ هستید !!) عذر خواهی کنید وتوضیح دهید .برای مثال می توانید بگویید : مرا ببخشید نایستادم . برگهای این گلدان مانع دید من می شوند .
۲) لبخند بزنید .
احساسات ظاهری شما گویا تر از کلمات می باشند . به نحوی نگاه کنید که شما از ملاقات دیگران ، بدون توجه به آن چیزی که در ذهن دارید خرسند هستید . برای شخصی که زودتر از شما می ایستد ، لبخندی روی صورت بیاورید .
۳) تماس چشمی داشته باشید .
نگاه کردن به اشخاصی که شما ملاقات می کنید ، بیانگر توجه وجلب نظر شما به آنهاست . اگر نگاه شما در جای دیگری باشد ، بیان می کنید که به دنبال شخص دیگری جهت پیشبرد میل تان هستید .
۴) بی درنگ خودرامعرفی نمایید .
۵) وقتی لازم است ، شرحی شامل اینکه که هستید بیان کنید .
کافی نیست که به فرض بگویید: " سلام .من ماری جونز هستم ." اطلاعات بیشتری بدهید :"سلام من ماری جونز هستم .من برای شرکت ... فعالیت می کنم ."
۶) استوار دست بدهید .
بعنوان احترام دستخود را دراز کنید. شخصی که ابتدا دست خود را دراز می نماید احساس آسودگی واطمینان می نماید . مطمئن باشید که بخش احترامات فیزیکی شما حرفه ای است . به نحوی دست ندهید که استخوان مچ خرد شود یا خیلی شل دست ندهید . اگر در دست دادن با خانمها وآقایان دستپاچه شدید از آن صرفه نظر کنید .
۷) یاد بگیرید که چگونه یک معارفه روان داشته باشید .
در کسب وکار شما همیشه اشخاص با اهمیت کم را به اشخاص مهم معرفی می کنید . روش این کار به این ترتیب است که ابتدانام افراد مهم را ذکر کنید ، به دنبال آن با کلمات :" میل دارم معرفی کنم ..." وسپس نام افراد دیگر را ذکر کنید. مطمئن شوید که مطالبی درباره هر شخص بگویید تا دیگران بدانند چرا آنها رامعرفی می نمایید ومقداری اطلاعات خواهید داشت که با کدام شخص شروع به گفتگو نمایید .
۸) تشخیص دهید که کدام شخص مهمتر است .
مشتری یا دورنمای کسب وکار مهمتر از رئیس شماست .فقط به خشنودی رئیس خود چشم نداشته باشید .
۹) به اسامی در ملاقاتها توجه نمایید .
بسیار متعارف است که فکر کنید چه چیزی می خواهید بگویید وبه دیگران تمرکز نکنید . اگر شما تمرکزداشته باشیدوهنگامی که نامی را می شنوید ، تکرار کنید شانس بالاتری از قبل دارید .
۱۰) اسامی کوچک اشخاصی را که برای دفعه دوم می بینید با اجازه خودشان بکار برید .
همه اشخاص نمی خواهند در جلسات ابتدایی به صورت غیر رسمی نامیده شوند .بهتر است در مسیر رسمی اشتباه کنید تا اینکه دیگران را با چوب وچماق بزنید .هدف شمادر بین چند دقیقه ابتدایی ملاقات با اشخاص دیگر دادن احساس راحتی به آنها وسهولتی است که آنها بخواهند با شما کار کنند . وقتی شما برای آن برخوردهای بحرانی ابتدایی قوانین دلگرم کننده ای را رعایت کنید شما یک شروع محکم برای یک ارتباط سود بخش در دراز مدت را خواهید داشت .
 
مرجع: مجله تجربیات کاربردی کارآفرینان ( مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی امیر کبیر

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:19 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

 

۱۰ اشتباه متداول در محاورات روزمره
به نظرتان آیا می توانید مهارت های گفتاری و محاوره ای خودتان را ارتقاء دهید؟ البته که می توانید.
ممکن است تغییر عادت های گفتاری که در طول زندگی در شما به وجود آمده دشوار باشد و زمان ببرد، اما مطمئن باشید که امکان پذیر است.
اجازه بدهید راست و پوست کنده به سراغ نمونه هایی از اشتباهات رایج که خیلی از ما در مکالمات خود مرتکب می شوید برویم. درضمن راه حل هایی هم برای آنها پیشنهاد کرده ایم.
۱) گوش ندادن
ارنست همینگوی می گوید: "من دوست دارم گوش کنم. چیزهای خیلی زیادی را از با دقت گوش کردن یاد گرفته ام. بیشتر مردم هیچوقت گوش نمی کنند."
شما مثل همه مردم نباشید. مشتاقانه منتظر نوبت حرف زدن خودتان نایستید. نفس خودتان را کمی عقب نگه دارید. یاد بگیرید که چطور واقعاً به حرف هایی که مردم میزنند گوش دهید.
وقتی شروع به گوش دادن کنید، بخش های مختلفی از مکالمه را باید در دست خود بگیرید. اما مسئله مهم این است که باید از جواب های کوتاه "آره" و "نه" به شدت خودداری کنید، چون در اینصورت طرف مقابلتان اطلاعات زیادی بروز نخواهد داد. مثلاً اگر دوستی برای شما تعریف می کرد که هفته گذشته با چند نفر از دوستانش به ماهیگیری رفته است، مثلاً می توانید از او بپرسید:
▪ برای ماهیگیری کجا رفتید؟
▪ چه چیز ماهیگیری را از همه بیشتر دوست داری؟
▪ به جز ماهیگیری چه کارهای دیگری کردید؟
به این روش فرد عمیق تر جریان را تعریف می کند و اطلاعات بیشتری در اختیارتان میگذارد و شما می توانید از میان این اطلاعات مسیرهای بعدیتان را هم برای صحبت کردن انتخاب کنید.
اگر طرف مقابلتان مثلاً ابتدا گفت: "اوم، نمی دونم"، تسلیم نشوید. کمی بیشتر ترغیبش کنید. دوباره سوال کنید. آنها می دانند، فقط باید کمی بیشتر درمورد آن فکر کنند. و وقتی سر درد دلشان را باز می کنند، مکالمه جالب تر خواهد شد.
۲) زیاد سوال کردن
اگر بیش از حد سوال کنید، مکالمه شکل بازجویی به خود می گیرد. یا ممکن است اینطور به نظر برسد که شما چیز زیادی برای درمیانگذاشتن با طرف صحبتتان ندارید. بهتر است سوالاتتان را با چند جمله توضیحی مخلوط کنید. با ادامه یافتن مکالمه و پیش رفتن آن می توانید سوالات را نادیده گرفته و بگویید:
▪ آره، خیلی خوبه که آدم آخر هفته با دوستاش یه جا بره و خوب استراحت کنه. ما هم شاید این آخر هفته با بچه ها رفتین پارک و گلف بازی کردیم.
▪ چه خوب، ما هم ماه پیش با قایق یکی از دوستام رفتیم ماهیگیری. از این طعمه های ساکامورا برده بودیم. واقعاً طعمه های خوبی بودند.
و از همین جا مکالمه تان گسترش پیدا می کند و موضوعات دیگری مثل گلف، مزیت یا عیب انواع مختلف طعمه یا نوشیدنی مورد علاقه تان وارد بحث می شود.
۳) سکوت ناخوشایند
در مکالمه با کسی که تازه با او ملاقات کرده اید یا وقتی موضوعات همیشگی تمام شده باشد، سکوت بدی حکمفرما می شود. یا ممکن است از اینکه نمی دانید این سکوت چه دلیلی می تواند داشته باشد، عصبی شوید.
▪ هیچوقت بدون خواندن روزنامه از خانه خارج نشوید. وقتی در مکالمه ای موضوع کم آوردید، می توانید در مورد اخبار روز صحبت کنید.
▪ می توانید در مورد اتفاقاتی که در مهمانی که در آن هستید، نظر بدهید. مطمئناً همیشه در اطرافتان موضوعی برای صحبت کردن درمورد آن هست.
▪ وقتی فرد جدیدی را ملاقات می کنید، یکی از بهترین روش هایی که می توانید با کمک آن از سرد شدن مکالمه جلوگیری کنید این است که احساس خودتان را وقتی با یکی از بهترین دوستانتان ملاقات می کنید، به خاطر آورید و تصور کنید که این فرد جدید هم یکی از بهترین دوستان شماست. البته حواستان باشد که زیاده روی نکنید چون ممکن است این فرد جدید علاقه نداشته باشد که در همان برخورد اول در آغوشش بگیرید و ماچ و بوسه اش کنید. درعوض با لبخند و رفتاری دوستانه و گرم با او برخورد کنید.
۴) طریقه بیان نامناسب
یکی از مهمترین مسائل در مکالمه این نیست که چه می گویید، این است که چطور آن حرف را بر زبان می آورید. تغییر در این رفتارها تفاوت عمده ای ایجاد می کند چون صدا و زبان بدن شما بخش مهمی از مکالمه را تشکیل می دهد.
▪ کمی آرامتر. وقتی از چیزی هیجان زده می شوید، معمولاً حرف زدنتان تندتر و تندتر می شود. سعی کنید کمی آرامتر شوید. به این طریق، گوش دادن برای مخاطبتان آسانتر شده و راحت تر صحبت هایتان را متوجه می شوند.
▪ صدایتان را بالا ببرید. نترسید و آنقدر بلند حرف بزنید که طرف مقابلتان بتواند به راحتی حرف های شما را بشنود.
▪ روشن و واضح حرف بزنید. زیر لب من من نکنید.
▪ با احساس صحبت کنید. اگر با لحنی یکنواخت حرف بزنید کسی علاقه ای به دنبال کردن حرف شما را نخواهد داشت. طوری صحبت بکنید که احساستان در صدایتان منعکس شود.
▪ بین صحبت هایتان مکث کنید. اینکار باعث می شود مخاطب دقیقتر به صحبت هایتان گوش دهد.
▪ موقع حرف زدن کمی به سمت طرف مقابلتان خم شوید. اینکار تاثیر حرفهایتان را بیشتر می کند اما دقت کنید که در اینکار نیز اغراق نکنید.
۵) پریدن وسط حرف دیگران
همه کسانی که در یک مکالمه شرکت می کنند باید به یک میزان فرصت حرف زدن داشته باشند. به هیچ عنوان وسط صحبت کسی، حرف او را قطع نکنید تا توجه مخاطبین را به خود جلب کنید. باید بتوانید بین حرف زدن و گوش کردن خود توازن ایجاد کنید.
۶) همیشه حق با شما باشد
به هیچ وجه سعی نکنید همیشه و در مورد هر موضوعی حق را به جانب خودتان بدانید. معمولاً مکالمات واقعاً یک بحث نیست و بهتر است اجازه بدهید حال و هوای خوب و دوستانه ای در آن جریان داشته باشد. اگر قرار باشد که در همه بحث ها شما برنده باشید، کسی چندان خوشحال نخواهد شد. پس به جای اینکار کمی عقب بنشینید، و تلاش کنید تا حال و هوای خوبی در گفتگویتان جریان یابد.
۷) صحبت کردن درمورد یک موضوع عجیب یا منفی
اگر در یک مهمانی یا جایی هستید که با کسی تازه روبه رو شده اید، بهتر است از پیش کشیدن بعضی موضوعات خودداری کنید. صحبت کردن درمورد وضعیت بد سلامتیتان یا رابطه بدتان با کسی، شغل بد و رئیس بداخلاقتان، قتل های زنجیره ای، زبان خاصی که فقط شما و یک نفر دیگر از آن سر در می آورد، یا هر چیز دیگری که انرژی مثبت جو را از بین می برد، موضوعاتی هستند که باید از آنها اجتناب کنید. همچنین بهتر است حرف زدن درمورد سیاست و مذهب را هم برای گفتگوهای دوستانه تان بگذارید.
۸) خسته کننده بودن
بدون توجه به اطرافتان، ۱۰ دقیقه بی وقفه حرف زدن در مورد ماشین جدیدتان اصلاً خوشایند به نظر نمی رسد. وقتی می بینید که مخاطبینتان کم کم حوصله شان سر می رود، باید آماده باشید که سریع موضوع را عوض کنید.
یک راه خوب برای اینکه همیشه موضوعاتی جالب برای صحبت کردن درمورد آن با دیگران داشته باشید، این است که زندگی جالب داشته باشید و روی مسائل مثبت زندگی متمرکز شوید. شروع نکنید درمورد شغلتان یا رئیستان غرغر کنید، هیچکس دوست ندارد این چیزها را بشنود. درعوض، درمورد آخرین مسافرتتان، یک خاطره جالب که یک روز موقع خرید برایتان اتفاق افتاده است، برنامه هایتان برای عیدی که در پیش است یا هر چیز جالب و بامزه صحبت کنید.
کاری که باید بکنید این است که طوری رفتار کنید که دیگران مجذوبتان شوند. با این روش خیلی راحت می توانید دوست پیدا کنید.
پس به جای اینکه در مکالمه تان با دیگران فقط به یک موضوع بچسبید و مدام تکرارش کنید، افق موضوعاتتان را کمی وسیعتر کنید و در مورد مسائل مختلف و جالب با مخاطبتان گفتگو کنید.
۹) متقابل رفتار نکردن
هر چه فکر می کنید را به زبان بیاورید و احساساتتان را مطرح کنید. وقتی کسی تجربه ای را با کسی درمیان می گذارد، شما هم باید در عوض یکی از تحربیات خودتان را با او شریک شوید. فقط روبه روی مخاطبتان نایستید و سرتان را تکان دهید یا جواب های کوتاه بدهید. وقتی کسی در مکالمه ای از خود مایه می گذارد، حتماً دوست دارد شما هم متقابلاً همین کار را بکنید.
اینجا هم مثل سایر موقعیت های زندگی نمی توانید بایستید تا دیگران قدم اول را بردارند. اگر لازم بود، شما نفر اول باشید و حرف هایتان را با طرف مقابلتان در میان بگذارید.
۱۰) حرفی برای گفتن نداشتن
ممکن است احساس کنید که حرف زیادی برای گفتن ندارید. اما باید سعی کنید. خوب به حرف های طرف مقابل گوش کنید و به حرف هایی که می زند علاقه مند باشید. سوال کنید و جواب های مربوط و مناسب بدهید.
چشمهایتان را هم باز کنید. از مهارت های بیناییتان استفاده کرده و موضوعات جالبی را در اطرافتان برای حرف زدن پیدا کنید. هر روز روزنامه بخوانید و موضوعات جالب و مفید برای حرف زدن پیدا کنید.
روی زبان بدنتان و نحوه حرف زدنتان کار کنید و مهارت های محاوره ای خود را ارتقاء دهید.
آسان بگیرید. لازم نیست همه این کارها را یکجا یاد بگیرید و انجام دهید. اگر بخواهید همه این روش ها را یکدفعه استفاده کنید، مطمئناً گیج می شوید. دو سه مورد از این مهارت ها را انتخاب کرده و هر بار در مکالماتتان استفاده کنید. خیلی زود خواهید دید که به طور اتوماتیک و ناخودآگاه همه این رفتارها و مهارت ها را در مکالماتتان استفاده می کنید.
 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:20 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

۱۰ روش غلبه بر کمرویی
۱۰ روش غلبه بر کمروییکمرویی شرایط ناتـوان کنـنده ای برای اغلب افراد پـدیـد می آورد و مانع از ایفای نقش در موقعیتهای اجتماعـی و بیان دلمشغولیها و درخواست ازدواج از شخص مــورد علاقه خود میگردد.
واقعیت این است که اغـلب انـسـانـهـا دقـیـقـا" از هـمـان شخصیت دلخواه طـرف مقابلشان برخوردارند ولی بدلیل کمرویی و ترس، از بـیـان درخـواسـت ازدواج طفره میروند و اغلب توسط معشوقه اشان مورد شکوه و شکایت قرار میگیرند.اینگونه افراد فقط به ملاقات و قرارهای عاشقانه اکتفا کرده و گام بلندتری بر نمیدارند . اگـر کمرویی شما را از رسیدن بفرد مـورد علاقه تان بازمیدارد به مـطـالـعـه خود ادامه داده تا بیاموزید چگونه میتوانید بر آن چیره شوید.
● شماره ۱۰
▪ با دوستان خود تمرین کنید
عامل اصلی در کمرویی، ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) اسـت. ایـن عـامـل را تـوسط نزدیک شدن و برگزیدن فردی بـرای دوسـت و یـا بـرادر خـود از میان بردارید. از آنجایی که غرور خودتان در معرض خطر نمی بـاشـد کـمتـر از نـزدیک شـدن حـذر خواهید کرد. شما خـواهید دید که مسئله شاقی نیست و خواهید خواست در فرصـت بـعد بـرای خـودتـان نامزدی را انتخاب کنید.
● شماره ۹
▪ مراحل را آهسته طی کنید
انتخاب همسر را همچون برنامه ای ۱۲مـرحله ای در نظر بگیرید. بـا یـک لـبـخـنـد شـروع کنید، به تمام افراد نشان دهید (نه تنها به دختران جذاب و زیـبا) که شـمـا صـمیـمـی و قابل نزدیک شدن می باشید. در روزهای بعد با گفتن سلام جلو بروید. چـنـد روز بـعـد از آن در گـفـتـگویی کوتاه شرکت کنید. به کار خود ادامه دهید تا بتدریج با دیگران صمیمی گردید و خواهـیـد دیـد که بـه آن دشـواری کـه میـاندیـشـید نیست. هرگاه اشتباه بزرگی مرتکب شدید آن را فراموش کنید. اغـلب افـراد بخشنده تر از آن چه شما تصور میـکنـیـد هستند.
اگر شخص موردعلاقه شما زیبا است و این باعث وحشت و دست پاچگی شما میشود مراحل "میزان زیبایی" را بتدریج طی کنید: با نزدیک شدن به فردی با زیبایی معمولی و متوسط که نسبت به آنها اعتماد بنـفس دارید شروع کنید. هنگامی که با آنها احساس راحتی کردید بسراغ فرد زیبا تری بروید و به همین منوال ادامه دهید.توجه داشته باشید که نزدیک شدن بفردی لزوما" نباید جنبه عاطفی داشته باشد مثلا"میتوانید در مباحثات علمی و یا موضوعات کاری با او شریک شوید.
● شماره ۸
▪ به افراد به دید ابزارهای جنسی ننگرید
هنگامی که با یک فرد صحبت میکنید به وی به چشم یک نشـان پـیـروزی جـنـسی نگاه نکنید بلکه به عنوان یک انسان همانند خودتان وی را تصور کنید. در نـظـر گرفتن مـحـض مسائل جنسی در نزدیک شدنتان نمایان خواهد گشت و خانم ها قادر هستند آقـایانی را که تنها با انگیزه جنسی قدم برمیدارند را تشخصی دهند.
● شماره۷
▪ اشخاص را زیاد بزرگ نکنید
همانند نکته فوق، اهمیت ویژه ای را بفردی که با وی صحبت میکنید قائل نشوید. هرگاه اینگونه جلوه دهید که او برای شما بی اندازه ممتاز میباشد، او نیز شروع خواهد کرد به همین منوال فکر کردن. به وی بعنوان یک انسان با تـمـام مـعایـب و خـصـوصـیـات یک فـرد عادی نـگاه کنید. گفتگو کردن در حالت برابر، بسیار دلپذیرتر از صـحبت کردن با تـکبر و یا با چشم حقارت خواهد بود.
● شماره ۶
▪ توقعات خود را کاهش دهید
هنگامیکه با فردی صحبت میکنید انتظار هدف غـایی خود را در سر نداشته باشید. تنها با جریان کار همسو گردید. شـگفت زده خواهید شد که به چه سادگی همه چیز هموار می شود. اگر شما در این اندیشه نباشید که حتما" باید در انتها به چـیـزی دسـت پیدا کنید و خونسردی خود را حفظ کنیـد، در پـایـان به نـتـیجه دلخواهتان خواهید رسید.
● شماره ۵
▪ همه چیز را بخود نگیرید
اگر می خواهید در گزینش همسر کامیاب شوید، لزومی ندارد شما هر اظهار عقیده ای مانند شوخی و طعنه هایی که طرف مقابل احتمال دارد بسوی شما روانه کند را بعنوان یک توهین بخود تلقی کنید. مردم اغلب چیزهایی را میگویند که هیچ مقصود و منظوری از آن ندارند. وقـتـی کـه آنها آزاری به شما نمی رسانند، برخـوردن لـزومی ندارد. هرچند گاهی اوقات مردم نـظـرات نـابـجا و بی موردی می دهند که در این حالت شما می باید قاطعانه از خودتان دفاع کنید.
● شماره ۴
▪ گوش دادن را بیاموزید
همواره شما صحبت نکنید اجازه دهید دیگران هم در مـورد خـودشـان مـدتـی پـرحــرفی کنند. چیزی بخصوص خانم ها بسیار دوست دارند. سـوالات سـرگشـاده ای بـپرسید که احتیاج به پاسخ طولانی دارند و خودتان بنشینید و تنها گوش دهید. هـرگـاه گـفـتـگو در حال از آب و تاب افتادن بود موضوع جدیدی را آماده داشته باشید.و برای کاهش سختی باز کردن سرصحبت همواره موضوعات آغاز گر در اختـیـار داشـتـه باشـیـد تا گفتگو از آب تاب نیافتد.
● شماره ۳
▪ با افراد بسیاری صحبت کنید
از گپ زدن با هرشخصی که ملاقات می کنید ابا نداشته باشید. از پیر زن سالخورده ای که برای خرید به بقالی آمده تا تحویلدار بانک. بقول معروف کار نیکوکردن ازپرکردن است. اغلب مردم از عدم وجود ارتباط بین افراد ابراز تاسف میکنند. بـنـابراین صمیمیت شما با اسقبال مواجه خواهد شد و اگر هـم چنـین نشد به آن اعتنا نکنید. افرادی که با شما با تکبر رفتار می کـنـند احـتـمالا انـسـانـهای کـمـرویـی هسـتـند که هیچگاه جسارت غلبه بر کمروییشان را نداشته اند.
● شماره ۲
▪ از طرد شدن نهراسید
قهرمانان برجسته مشت زنی درحالی پا بمیدان میگذارند که احتمال شکست برایشان وجود دارد. به همین ترتیب شما نباید انتظار داشته باشید همیشه موفق باشیـد. هیچ چیز ۱۰۰% نیست. بنابراین رویـارویی با یک فرد را بعنوان یک تجربه آموزنده درنظر بگیرید. ترفند کار در این است که خودآگاه (تمرکز حواس بخود) نباشید. کمرویی، تـردید و دودلی هنگامی رخ میدهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می کنید. در عوض افـکـارتـان را سراسر به شخصی که در حال گفتگو هستید متمرکز گردانید. هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهیدبرد و هم اینکه طرف مقابل از توجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد.
● شماره ۱
▪ از خانه خارج شده و معاشرت کنید
به فعالیتهایی ملحق گردید کـه هـمواره در ارتـبـاط بـا دیـگـران بـاشـیـد. مانـنـد بـاشگاه، کلاسهای ورزشی، کلیسا، انجمنهای دانشجویی و کلوب های تفریحی. دراین محیطها همواره باید اجتماعی بـوده و با مردم معاشرت کنید. پس از مـدتی خـواهـید دید برایتان عادی و راحت می گردد. از آن گذشته مـلاقات شما با افراد دلخواه و جذاب عملا تضمین خواهد شد. و میتوانید مطمئن باشید با همسر مورد علاقه خود دیدار خواهید کرد.
● از شما شروع میشود
هــنگامی که کمرویی خـود را کـه مـستلزم پایـداری و گـذشـت زمـان اسـت پـشـت سـر گذاشـتید خواهید دید به چه اندازه زندگی شما دچار تحول میشود. در این زمان با ترس کمتری به سراغ چیزهایی که می خواهید خــواهید رفت. در اینجا رازی نهفته اسـت: تا بحال اتفاق افتاده که داخل اطاقی شوید و آن احساس دستپاچگی و اضطراب به شـمـا دسـت بـدهد. به خاطر داشـتـه باشـیـد کـه اغلب افرادی که ملاقات می کنید خود آنقدر سرگرم و دل واپس این میباشند که دیگران در موردشان چگونه می انـدیـشـند کـه دیگر متوجه شما نخواهند شد تا بتوانند درمورد شما قضاوت کنند.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:20 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

 

۱۲نکته برای طرح گفتگوی کوتاه و سودمند
۱۲نکته برای طرح گفتگوی کوتاه و سودمندبر اساس مکتوبات "دبرا فاین" نویسنده کتاب "هنر مکالمات کوتاه" توانایی برقراری ارتباط با دیگران از طریق گفتگوهای کوتاه می تواند شما را به جاهای بالایی برساند. "فاین" در گذشته یک مهندس خجالتی بوده و در سمینارها و همایش ها داخل دستشویی پنهان می شده تا با دیگران برخوردی نداشته باشد و مجبور نشود که با آنها صحبت کند. در حال حاضر او یک سخنران حرفه ای است و معتقد است که قابلیت برقراری ارتباط با دیگران یک امر کاملاً اکتسابی است. "فاین" و همراهانش راهکارهای زیر را برای برقراری یک مکالمه کوتاه، مختصر و مفید به ما پیشنهاد می کنند:
۱) زمانیکه آماده ملاقات با شخصی می شوید، چند مطلب مشترک را در ذهن داشته باشید تا در مورد آنها صحبت کنید و همچنین چند سؤال نیز در ذهن داشته باشید تا آنها را مطرح کرده و طرف مقابل را نیز به صحبت کردن وا دارید. اگر شخص مقابل را قبلاً ملاقات کرده اید، سعی کنید چیزهایی که از او به یادتان مانده را به میان بکشید مثلاً علاقه مشترکتان به یک ورزش خاص، یا عضویت مشترک در یک مرکز خیریه.
۲) اولین فردی باشید که می گوید: "سلام." اگر مطمئن نیستید که طرف مقابل شما را به درستی به جا می آورد یا نه، خودتان را معرفی کرده و اسمتان را بگویید تا فشار و استرس کمتری را متحمل شود. به عنوان مثال اینطور عمل کنید: "آقای علی کاظمی؟ من محسن بختیاری هستم، از دیدن شما خوشبختم" لبخند یادتان نرود و زمانیکه فردی را ملاقات میکنید، حتماً با او دست بدهید.
۳) در زمان معارفه دقت کافی داشته باشید و سعی کنید نام ها را به خاطر سپرده و در طول مکالمه به کرات از آنها استفاده نمایید.
۴) با بیان یک عبارت متداول کاری کنید تا طرف مقابل به صحبت کردن ادامه دهد و در نهایت هم یک سؤال کلی از او بپرسید.
۵) با توجه به حرف های او و نشان دادن واکنش های مثبت از طرف مقابل پشتیبانی کرده و تمام حواس خود را به وی معطوف کنید. در تمام طول گفتگو ارتباط چشمی را برقرار نگه دارید و هنگامیکه فرد در حال صحبت کردن با شماست سر خود را به این طرف و آن طرف نچرخانید و قسمت های دیگر اتاق را نگاه نکنید.
۶) بیشتر از آنچه حرف می زنید، گوش کنید.
۷) چیز جالبی برای ارائه دادن در دست داشته باشید. سعی کنید دانش خود را همواره به روز نگه دارید و از وقایع و اخبار جدید با اطلاع باشید. آگاهی از اخبار و وقایع فرهنگی می تواند به شما کمک کند تا راحت تر با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید. می توانید سر صحبت را با جمله هایی به این شرح باز کنید: "نظر شما در مورد ........ چیست؟" ، و یا "شنیده اید که .............؟" از موضوعات منفی و بحث برانگیز پرهیز کنید، و وارد جزئیات مسائل شخصی نشوید.
۸) اگر قصد دیدن شخص خاصی را دارید، بهترین راه این است که از یکی از آشنایان آن فرد تقاضا کنید تا شما را به او معرفی کند. از یک دوست دو جانبه بخواهید تا این افتخار را نصیب شما کند.
۹) اگر کسی کارت ویزیت خود را به شما تعارف کرد، آنرا به عنوان یک هدیه قبول کنید. با هر دو دست آنرا بگیرید و مدتی به آن نگاه کنید و چیزهایی که روی آن نوشته شده است را به دقت بخوانید. وقتی خواندن تمام شد، آنرا در جیب کت و یا کیف دستیتان قرار دهید تا با این کار نشان دهید که برایتان ارزشمند است.
۱۰) مراقب ژست و پرستیژ خود باشید. افرادیکه بیش از اندازه احساس راحتی میکنند، موجبات ناراحتی دیگران را فراهم می آورند. از سوی دیگر اگر راحت نبودید باز هم اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و خود را آرام و موقر نشان دهید.
۱۱) پیش از آنکه در گفتگویی که تازه به آن پیوسته اید، شرکت کنید، ابتدا برای مدتی گوش دهید و جوانب مختلف آن را در نظر بگیرید. مطئمناً دوست ندارید که با صحبت های نابجا فرصت های استثنایی را پایمال کنید.
۱۲) راههای فراری هم برای خود و هم برای طرف مقابل بگذارید. به عنوان مثال: "من باید همین حالا به کار یکی از مشتری هایم رسیدگی کنم" و یا "من وقت نکردم نهار بخورم به همین خاطر باید یک سر به بوفه بزنم" و یا "اجازه دهید نوشیدنی هایتان را عوض کنند."
اما در چه زمانی باید از یک مکالمه بیرون آمد؟ باید کاری کنید که ابتدا تاثیر مناسبی بر روی فرد مقابل بگذارید و همچنین کاری کنید که به دنبال شما بیایند به همین دلیل میبایست: "باهوش و مختصر عمل کرده و آنها در انتظار بگذارید."

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:21 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

۱۵ روش برای تاثیر گذاری و متقاعد کردن دیگران
۱۵ روش برای تاثیر گذاری و متقاعد کردن دیگرانفـکــرش را بکنید که نیرویی داشتید که می توانستید هر کسی را که میـخواستید متقاعد به انجام کارهای دلـخواهتان می کردید. غیرممکن به نظر می آید؟
باید بگویم آنقدرها هم که فکـر مـی کنـیـد سخت نیسـت. افـراد زیـــادی مثل رهبران یا فروشندگان با همین نیرو امـوراتـشان را مــی گذرانند. مـتـدهـایـشـان بــسیــار سرراست است.
وقتی قدرت این را ندارید که به دیگران حکم کنید و دستور بدهید، می توانید برای انجام این کار از راه های روانشناختی زیرکانه ای استفاده کنید. البته نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و کمی سیاست دارید. در این مقاله می خواهیم راه هایی را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آنها می توانید نظر دیگران را تغییر دهید.
● زمینه سازی کنید و برنامه بچینید
قبل از تعیین مورد، خیلی مهم است که طبیعت و ذات فرد مقابلتان را بفهمید. این کار دو مزیت دارد:
۱) می توانید با آنها همدلی کرده و یک رابطه ی احساسی برقرار کنید.
۲) بهتر می توانید استدلالات خود را بیان کنید و به آنها ثابت کنید که نظرات شما درست تر از مالِ آنهاست.
بعد از آن از راه های زیر استفاده کنید.
● راه های متقاعد کردن دیگران
۱) اعتماد آنها را جلب کنید
مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید.
۲) نقطه ی مشترک پیدا کنید
افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبین خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید.
۳) خوب ساختار بندی کنید
هر بحث متقاعد کننده ای، چه یک سخنرانی باشد، چه یک مقاله باید ساختاری روشن داشته باشد. منظور از ساختار مناسب، تکرارها و جا گذاری ها است. وقتی دلایل اینکه چرا مردم باید به شما گوش بدهند را لیست کنید، مهمترین دلایل را برای آخر لیست بگذارید تا در مغز شنوندگانتان باقی بماند. مطالب مهم را چند بار تکرار کنید.
۴) هر دو جنبه را به آنها نشان دهید
هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان معرفی کنید. این کاری بسیار معقول است. حقه ای که اینجا باید بزنید این است که روی جنبه های مثبت را بیشتر تاکید کنید. توضیح دهید که چطور جنبه های بد نظراتتان آنقدرها هم بد نیستند و مزیت ها و فواید آنها بر جوانب منفی اش غلبه دارد. هیچوقت در مورد نقاط منفی آن دروغ نگویید چون اگر مخاطبین این مسئله را متوجه شوند که آنها را فریب داده اید از شما خشمگین خواهند شد. و هیچوقت دوباره به شما اعتماد نمی کنند.
۵) منافع شخصیشان را به آنها یادآور شوید
وقتی منافع شخصی افراد را از یک ایده به آنها توضیح دهید، شانس بیشتری برای متقاعد کردن آنها دارید. چون آنچه از این نظر گیرِ آنها می آید آن چیزی است که همه به آن فکر می کنند. برای انجام این مسئله ابتدا باید نیازهای مخاطبینتان را دریابید. توجه آنها را با گفتن نیازهایشان جلب کرده و به آنها بگویید که چور می توانید آنها را راضی کنید.
۶) به نفس آنها بپردازید
به این کار چاپلوسی و تملق استراتژیک هم می گویند. تحسین کردن کار دیگران--اگر درست انجام شده باشد. چیزهایی را پیدا کنید که مخاطبینتان به آن افتخار می کنند، چه مربوط به استعدادهایشان باشد و چه مشغولیاتشان. وقتی شما افراد را تحسین می کنید، نشان می دهید که توانایی های آنها را شناخته اید. با این کار آنها میل بیشتری به شنیدن حرفهایتان خواهند داشت.
۷) از مراجع استفاده کنید
همه افراد متخصص را دوست دارند. اگر کارشناسی چیزی در مورد موضوعی بگوید، حتماً حرف درستی زده است. حرف های خود را با حرف های متخصصین و کارشناسان مربوطه تطبیق دهید.
۸) رضایت و موافقت عمومی را کسب کنید
اکثر افراد تحت تاثیر کارهای دیگران هستند. کاری که باید بکنید این است که نشان دهید افراد بسیاری حرفتان را قبول دارند. مثال هایی بزنید که چطور ایده ها و نظراتتان جاهای دیگر کاربرد خوبی داشته است.
۹) زمانبندی خوبی داشته باشید
برای خوب زمانبندی کردن نیاز به حس ششم دارید. هیچوقت موقعی که افراد زیر استرس و فشارهای روحی هستند سراغشان نروید. وقتی سراغ آنها بروید که راحت بتوانند به حرفهایتان گوش دهند.
۱۰) منحصر به فرد باشید
این یک قانون است، هر چیزی که تک تر و منحصر به فرد تر است، قیمت بالاتری هم دارد. خودتان و ایده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تک نشان دهید. با این کار شنونده هایتان بیشتر خواهند شد. این کار را می توانید با نشان دادن اینکه اطلاعات و معلومات زیادی در مورد مسئله دارید انجام دهید.
۱۱) بی پروا باشید و اعتماد به نفس داشته باشید
ممکن است همه جا برای انجام هر کاری این توصیه را شنیده باشید. بله، چون واقعاً مسئله ی مهمی است. شما خود باید به عقاید و نظراتتان ایمان داشته باشید تا بتوانید دیگران را هم متقاعد به قبول آنها کنید.
۱۲) جالب و دلچسب باشید
وقتی با یکنواختی صحبت کنید، کم کم شنونده هایتان را از دست خواهید داد. باید با انرژی و جالب صحبت کنید، نشان دهید که خودتان هم از نظراتتان به هیجان آمده اید.
۱۳) معقول باشید
مردم دوست دارند معقول جلوه کنند، پس روی منطقشان کار کنید. منطق در کار بسیار مهم است. سخنرانیتان باید قالبی معقول داشته باشد.
۱۴) سیاست به خرج دهید
با شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود.
۱۵) فروتن باشید
کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. هیچ وقت هم فکر نکنید که خیلی زود موفق به متقاعد کردن آنها خواهید شد، واقع بین باشید و همیشه این احتمال را بدهید که شکست بخورید.
● پس انداز کنید...
یکی از موفق ترین سیاست مداران، اندرو یانگ، می گوید: "تاثیر گذاری مثل یک حساب پس انداز است. هرچه کمتر از آن بردارید، سود بیشتری رویش می آید." بدانید که قدرت خود را کجا و چطور استفاده کنید. با کمی تمرین خواهید توانست که خیلی خوب تصمیم گیریهای افراد تاثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:21 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

 

۱۵ روش برای تاثیر گذاری و متقاعد کردن دیگران
فـکــرش را بکنید که نیرویی داشتید که می توانستید هر کسی را که میـخواستید متقاعد به انجام کارهای دلـخواهتان می کردید. غیرممکن به نظر می آید؟ باید بگویم آنقدرها هم که فکـر مـی کنـیـد سخت نیسـت. افـراد زیـــادی مثل رهبران یا فروشندگان با همین نیرو امـوراتـشان را مــی گذرانند. مـتـدهـایـشـان بــسیــار سرراست است.
وقتی قدرت این را ندارید که به دیگران حکم کنید و دستور بدهید، می توانید برای انجام این کار از راه های روانشناختی زیرکانه ای استفاده کنید. البته نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و کمی سیاست دارید. در این مقاله می خواهیم راه هایی را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آنها می توانید نظر دیگران را تغییر دهید.
● زمینه سازی کنید و برنامه بچینید
قبل از تعیین مورد، خیلی مهم است که طبیعت و ذات فرد مقابلتان را بفهمید. این کار دو مزیت دارد:
۱) می توانید با آنها همدلی کرده و یک رابطه ی احساسی برقرار کنید.
۲) بهتر می توانید استدلالات خود را بیان کنید و به آنها ثابت کنید که نظرات شما درست تر از مالِ آنهاست.
بعد از آن از راه های زیر استفاده کنید.
● راه های متقاعد کردن دیگران
۱) اعتماد آنها را جلب کنید
مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید.
۲) نقطه ی مشترک پیدا کنید
افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبین خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید.
۳) خوب ساختار بندی کنید
هر بحث متقاعد کننده ای، چه یک سخنرانی باشد، چه یک مقاله باید ساختاری روشن داشته باشد. منظور از ساختار مناسب، تکرارها و جا گذاری ها است. وقتی دلایل اینکه چرا مردم باید به شما گوش بدهند را لیست کنید، مهمترین دلایل را برای آخر لیست بگذارید تا در مغز شنوندگانتان باقی بماند. مطالب مهم را چند بار تکرار کنید.
۴) هر دو جنبه را به آنها نشان دهید
هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان معرفی کنید. این کاری بسیار معقول است. حقه ای که اینجا باید بزنید این است که روی جنبه های مثبت را بیشتر تاکید کنید. توضیح دهید که چطور جنبه های بد نظراتتان آنقدرها هم بد نیستند و مزیت ها و فواید آنها بر جوانب منفی اش غلبه دارد. هیچوقت در مورد نقاط منفی آن دروغ نگویید چون اگر مخاطبین این مسئله را متوجه شوند که آنها را فریب داده اید از شما خشمگین خواهند شد. و هیچوقت دوباره به شما اعتماد نمی کنند.
۵) منافع شخصیشان را به آنها یادآور شوید
وقتی منافع شخصی افراد را از یک ایده به آنها توضیح دهید، شانس بیشتری برای متقاعد کردن آنها دارید. چون آنچه از این نظر گیرِ آنها می آید آن چیزی است که همه به آن فکر می کنند. برای انجام این مسئله ابتدا باید نیازهای مخاطبینتان را دریابید. توجه آنها را با گفتن نیازهایشان جلب کرده و به آنها بگویید که چور می توانید آنها را راضی کنید.
۶) به نفس آنها بپردازید
به این کار چاپلوسی و تملق استراتژیک هم می گویند. تحسین کردن کار دیگران--اگر درست انجام شده باشد. چیزهایی را پیدا کنید که مخاطبینتان به آن افتخار می کنند، چه مربوط به استعدادهایشان باشد و چه مشغولیاتشان. وقتی شما افراد را تحسین می کنید، نشان می دهید که توانایی های آنها را شناخته اید. با این کار آنها میل بیشتری به شنیدن حرفهایتان خواهند داشت.
۷) از مراجع استفاده کنید
همه افراد متخصص را دوست دارند. اگر کارشناسی چیزی در مورد موضوعی بگوید، حتماً حرف درستی زده است. حرف های خود را با حرف های متخصصین و کارشناسان مربوطه تطبیق دهید.
۸) رضایت و موافقت عمومی را کسب کنید
اکثر افراد تحت تاثیر کارهای دیگران هستند. کاری که باید بکنید این است که نشان دهید افراد بسیاری حرفتان را قبول دارند. مثال هایی بزنید که چطور ایده ها و نظراتتان جاهای دیگر کاربرد خوبی داشته است.
۹) زمانبندی خوبی داشته باشید
برای خوب زمانبندی کردن نیاز به حس ششم دارید. هیچوقت موقعی که افراد زیر استرس و فشارهای روحی هستند سراغشان نروید. وقتی سراغ آنها بروید که راحت بتوانند به حرفهایتان گوش دهند.
۱۰) منحصر به فرد باشید
این یک قانون است، هر چیزی که تک تر و منحصر به فرد تر است، قیمت بالاتری هم دارد. خودتان و ایده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تک نشان دهید. با این کار شنونده هایتان بیشتر خواهند شد. این کار را می توانید با نشان دادن اینکه اطلاعات و معلومات زیادی در مورد مسئله دارید انجام دهید.
۱۱) بی پروا باشید و اعتماد به نفس داشته باشید
ممکن است همه جا برای انجام هر کاری این توصیه را شنیده باشید. بله، چون واقعاً مسئله ی مهمی است. شما خود باید به عقاید و نظراتتان ایمان داشته باشید تا بتوانید دیگران را هم متقاعد به قبول آنها کنید.
۱۲) جالب و دلچسب باشید
وقتی با یکنواختی صحبت کنید، کم کم شنونده هایتان را از دست خواهید داد. باید با انرژی و جالب صحبت کنید، نشان دهید که خودتان هم از نظراتتان به هیجان آمده اید.
۱۳) معقول باشید
مردم دوست دارند معقول جلوه کنند، پس روی منطقشان کار کنید. منطق در کار بسیار مهم است. سخنرانیتان باید قالبی معقول داشته باشد.
۱۴) سیاست به خرج دهید
با شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود.
۱۵) فروتن باشید
کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. هیچ وقت هم فکر نکنید که خیلی زود موفق به متقاعد کردن آنها خواهید شد، واقع بین باشید و همیشه این احتمال را بدهید که شکست بخورید.
● پس انداز کنید...
یکی از موفق ترین سیاست مداران، اندرو یانگ، می گوید: "تاثیر گذاری مثل یک حساب پس انداز است. هرچه کمتر از آن بردارید، سود بیشتری رویش می آید." بدانید که قدرت خود را کجا و چطور استفاده کنید. با کمی تمرین خواهید توانست که خیلی خوب تصمیم گیریهای افراد تاثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید.
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:22 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

 

۱۵ روش برای تاثیر گذاری و متقاعد کردن دیگران
فـکــرش را بکنید که نیرویی داشتید که می توانستید هر کسی را که میـخواستید متقاعد به انجام کارهای دلـخواهتان می کردید. غیرممکن به نظر می آید؟ باید بگویم آنقدرها هم که فکـر مـی کنـیـد سخت نیسـت. افـراد زیـــادی مثل رهبران یا فروشندگان با همین نیرو امـوراتـشان را مــی گذرانند. مـتـدهـایـشـان بــسیــار سرراست است.
وقتی قدرت این را ندارید که به دیگران حکم کنید و دستور بدهید، می توانید برای انجام این کار از راه های روانشناختی زیرکانه ای استفاده کنید. البته نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و کمی سیاست دارید. در این مقاله می خواهیم راه هایی را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آنها می توانید نظر دیگران را تغییر دهید.
● زمینه سازی کنید و برنامه بچینید
قبل از تعیین مورد، خیلی مهم است که طبیعت و ذات فرد مقابلتان را بفهمید. این کار دو مزیت دارد:
۱) می توانید با آنها همدلی کرده و یک رابطه ی احساسی برقرار کنید.
۲) بهتر می توانید استدلالات خود را بیان کنید و به آنها ثابت کنید که نظرات شما درست تر از مالِ آنهاست.
بعد از آن از راه های زیر استفاده کنید.
● راه های متقاعد کردن دیگران
۱) اعتماد آنها را جلب کنید
مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید.
۲) نقطه ی مشترک پیدا کنید
افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبین خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید.
۳) خوب ساختار بندی کنید
هر بحث متقاعد کننده ای، چه یک سخنرانی باشد، چه یک مقاله باید ساختاری روشن داشته باشد. منظور از ساختار مناسب، تکرارها و جا گذاری ها است. وقتی دلایل اینکه چرا مردم باید به شما گوش بدهند را لیست کنید، مهمترین دلایل را برای آخر لیست بگذارید تا در مغز شنوندگانتان باقی بماند. مطالب مهم را چند بار تکرار کنید.
۴) هر دو جنبه را به آنها نشان دهید
هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان معرفی کنید. این کاری بسیار معقول است. حقه ای که اینجا باید بزنید این است که روی جنبه های مثبت را بیشتر تاکید کنید. توضیح دهید که چطور جنبه های بد نظراتتان آنقدرها هم بد نیستند و مزیت ها و فواید آنها بر جوانب منفی اش غلبه دارد. هیچوقت در مورد نقاط منفی آن دروغ نگویید چون اگر مخاطبین این مسئله را متوجه شوند که آنها را فریب داده اید از شما خشمگین خواهند شد. و هیچوقت دوباره به شما اعتماد نمی کنند.
۵) منافع شخصیشان را به آنها یادآور شوید
وقتی منافع شخصی افراد را از یک ایده به آنها توضیح دهید، شانس بیشتری برای متقاعد کردن آنها دارید. چون آنچه از این نظر گیرِ آنها می آید آن چیزی است که همه به آن فکر می کنند. برای انجام این مسئله ابتدا باید نیازهای مخاطبینتان را دریابید. توجه آنها را با گفتن نیازهایشان جلب کرده و به آنها بگویید که چور می توانید آنها را راضی کنید.
۶) به نفس آنها بپردازید
به این کار چاپلوسی و تملق استراتژیک هم می گویند. تحسین کردن کار دیگران--اگر درست انجام شده باشد. چیزهایی را پیدا کنید که مخاطبینتان به آن افتخار می کنند، چه مربوط به استعدادهایشان باشد و چه مشغولیاتشان. وقتی شما افراد را تحسین می کنید، نشان می دهید که توانایی های آنها را شناخته اید. با این کار آنها میل بیشتری به شنیدن حرفهایتان خواهند داشت.
۷) از مراجع استفاده کنید
همه افراد متخصص را دوست دارند. اگر کارشناسی چیزی در مورد موضوعی بگوید، حتماً حرف درستی زده است. حرف های خود را با حرف های متخصصین و کارشناسان مربوطه تطبیق دهید.
۸) رضایت و موافقت عمومی را کسب کنید
اکثر افراد تحت تاثیر کارهای دیگران هستند. کاری که باید بکنید این است که نشان دهید افراد بسیاری حرفتان را قبول دارند. مثال هایی بزنید که چطور ایده ها و نظراتتان جاهای دیگر کاربرد خوبی داشته است.
۹) زمانبندی خوبی داشته باشید
برای خوب زمانبندی کردن نیاز به حس ششم دارید. هیچوقت موقعی که افراد زیر استرس و فشارهای روحی هستند سراغشان نروید. وقتی سراغ آنها بروید که راحت بتوانند به حرفهایتان گوش دهند.
۱۰) منحصر به فرد باشید
این یک قانون است، هر چیزی که تک تر و منحصر به فرد تر است، قیمت بالاتری هم دارد. خودتان و ایده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تک نشان دهید. با این کار شنونده هایتان بیشتر خواهند شد. این کار را می توانید با نشان دادن اینکه اطلاعات و معلومات زیادی در مورد مسئله دارید انجام دهید.
۱۱) بی پروا باشید و اعتماد به نفس داشته باشید
ممکن است همه جا برای انجام هر کاری این توصیه را شنیده باشید. بله، چون واقعاً مسئله ی مهمی است. شما خود باید به عقاید و نظراتتان ایمان داشته باشید تا بتوانید دیگران را هم متقاعد به قبول آنها کنید.
۱۲) جالب و دلچسب باشید
وقتی با یکنواختی صحبت کنید، کم کم شنونده هایتان را از دست خواهید داد. باید با انرژی و جالب صحبت کنید، نشان دهید که خودتان هم از نظراتتان به هیجان آمده اید.
۱۳) معقول باشید
مردم دوست دارند معقول جلوه کنند، پس روی منطقشان کار کنید. منطق در کار بسیار مهم است. سخنرانیتان باید قالبی معقول داشته باشد.
۱۴) سیاست به خرج دهید
با شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود.
۱۵) فروتن باشید
کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. هیچ وقت هم فکر نکنید که خیلی زود موفق به متقاعد کردن آنها خواهید شد، واقع بین باشید و همیشه این احتمال را بدهید که شکست بخورید.
● پس انداز کنید...
یکی از موفق ترین سیاست مداران، اندرو یانگ، می گوید: "تاثیر گذاری مثل یک حساب پس انداز است. هرچه کمتر از آن بردارید، سود بیشتری رویش می آید." بدانید که قدرت خود را کجا و چطور استفاده کنید. با کمی تمرین خواهید توانست که خیلی خوب تصمیم گیریهای افراد تاثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید.
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:22 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

 

۲۰ ویژگی یک انتقاد
۲۰ ویژگی یک انتقادانتقاد، امری پیچیده، مهم و ضروری است. باید به یاد داشت که هیچ شغلی، از انتقاد معاف نیست. انتقاد در کار، وجه مشترک همه ما است که نتایج مطلوب‌تر را به همراه دارد. انتقاد وسیله‌ای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن. برای بهره‌مندی از نتایج سحرانگیز «انتقاد»، شیوه عملی آن را در بیست توصیه زیر فرا بگیرید.
۱) استقبال از انتقاد: هر شغلی، انتقادهایی به همراه دارد. تفاوتی نمی‌کند که شما رییس‌جمهور، معلم، بانکدار و یا مامور دولتی باشید. کار شما به هر حال انتقاداتی در پی داشته و شما باید با روحیه‌ای مثبت از انتقاد استقبال کرده و از آن در جهت بهبود کار خود استفاده کنید. انتقاد تنها کلمه‌ای است که مفهوم ارزیابی را نیز در بردارد. بنابراین انتقاد یعنی انتقال نتایج ارزیابی. در قدم اول براای انتقادپذیری، عبارتی مثبت درباره انتقاد روی کارت بنویسید و آن را در جایی قرار دهید که در دید شما باشد. هر بار که شما و دیگران آن را ببینید موجب می‌شود دیدگاه مثبت شما درباره انتقاد تقویت شود. جملاتی از قبیل «انتقاد اطلاعاتی است که موجب رشد من می‌شود» یا «انتقاد مهارت‌ها و دانش مورد نیاز را به من آموزش می‌دهد.» قدم دوم، کمی ‌مشکل اما بسیار باارزش‌تر است. شما باید از دیگران بخواهید از شما انتقاد کنند. صادقانه از آنان بپرسید که به نظر آنان شما چگونه می‌توانید کارهایتان را بهتر انجام دهید.
۲) به‌طور استراتژیک انتقاد کنید: پیش از اینکه انتقاد کنید، این سوالات را از خود بپرسید: «به‌طور دقیق چه چیز را می‌خواهم بیان کنم؟ چه چیز را می‌خواهم تغییر دهم؟ انگیزه ومحرک من برای بیان این انتقاد چیست؟ چه راه حل‌ها و اهداف خاصی را می‌توانم ارایه کنم؟ درباره موقعیت‌های غیرقابل پیش‌بینی که نیاز به عکس‌العمل‌های فوری دارد، چه باید کرد؟» پیش از انتقاد کردن از زیر دست یا همکار، این سوال استراتژیک را ازخود بپرسید: «چگونه‌ این اطلاعات را مطرح کنم که او پذیرای آنها باشد؟»
۳) بهبودگرا باشید: دو روش برای انتقاد بهبودگرا: اول، شما نوک پیکان انتقاد را متوجه آینده کنید. به جای اینکه به کارآموز خود بگویید: «در ارایه داده‌ها عملکرد ضعیفی داشتی»، بگویید: «دفعه بعد برای نمایش اطلاعات از اورهد استفاده کن». روش دوم: پیامی ‌دهید که موجب تقویت اعتماد به نفس او شود، «اطمینان دارم که موفق می‌شوی». با این ذهنیت، کارآموز به جای اینکه از عملکرد گذشته خود دفاع کند، با تمام انرژی برای بهبود عملکرد آتی خویش تلاش می‌کند و ماهیت انتقاد به جای سرکوب‌گرا، بهبود‌گرا می‌شود.
۴ )حفظ خودباوری: چگونه می‌توانید هنگام انتقاد از فردی، مراقب احساس خود باوری او نیز باشید؟ نخست، «از کلمات و انتقادات سرزنش‌آمیز استفاده نکنید، که بدون شک تحقیرآمیز تلقی خواهد شد و امکان کمی ‌برای درک مثبت آن باقی می‌ماند. دوم اینکه با حفظ خودباوری فرد، می‌توانید از شخصیت او دفاع کنید. به‌جای استفاده از عبارت‌های «درست/غلط/ امکان ندارد» عباراتی مانند، «شاید شما از این مطلب اطلاع نداشتید» (حتی اگر فکر می‌کنید که اطلاع داشته است)، استفاده کنید. تصور او از شما به عنوان مرجعی قابل اطمینان که نظریات وی شایسته توجه و دقت است، تغییر پیدا می‌کند. با این روش او از انتقادات بعدی با آغوشی باز استقبال می‌کند.
۵ )کلمات صحیح انتخاب کنید: در درجه اول اطمینان حاصل کنید آنچه را می‌گویید، همان چیزی است که در ذهن دارید. در بسیاری از مواقع، تغییر جزیی کلمات، موجب تفاوت‌های بزرگی می‌شود. اگر هنگام انتقاد بگویید: «کار شما زیر استانداردهای ماست»، به‌طور قطع موجب بیدار شدن حس دفاعی او می‌شود. در حالی که اگر بگویید: «کار شما فقط کمی‌ با استانداردهای ما تفاوت دارد» این حالت را به وجود نمی‌آورد. به جای «هرگز یا همیشه»، پیشنهاد می‌شود «گاهی اوقات» استفاده شود. کلمه دیگری که نتایج مخرب در پی دارد، عبارت « باید» است. کلمه «می‌توانی» را آزمایش کنید.
۶ )انتقادات خود را نقد کنید: فقط به دلیل اینکه انتقاد، اطلاعات با ارزش را در اختیار شمار قرار می‌دهد و با استفاده از آنها می‌توانید خود و کار خویش را بهبود بخشید، نمی‌توانید هر انتقادی را که به شما وارد می‌شود به کار ببندید. از سوی دیگر، فقط چون یک انتقاد خاص، احساسات شما را خدشه‌دار ساخته است، دلیل نمی‌شود که شما به سرعت هر انتقادی را نادیده بگیرید. به هر حال اگر درباره انتقاد درست فکر کنید، انتقاد می‌تواند برای شمار بسیار مفید واقع شود. بنابراین برای دست‌یابی به نقدی سازنده درباره انتقاد، شایسته است ویژه‌گی‌های زیر را در نظر داشت:
▪ باید به یاد داشته باشید که اهمیت انتقاد همواره ثابت نیست بلکه با توجه به نیاز شما و نیاز دیگران و محیطی که انتقاد در آن ارایه شده است، تغییر می‌کند.
▪ به یاد داشته باشید که علاقه شما نسبت به فردی، نشانه صلاحیت او برای انتقاد از کار شما و همچنین احساسات منفی شما نسبت به یک مشتری یا همکار، دلیل مناسبی برای نادیده گرفتن گفته‌های آنان تلقی نمی‌شود.
▪ پاسخ دادن به جملاتی که متأثر از جو احساسی است، فقط وضعیت را وخیم‌تر می‌کنند.
۷) مخاطب خود را در فرآیند انتقاد شرکت دهید: شرکت دادن مخاطب در فرآیند انتقاد با ارتباط متقابل و با روشی مثبت، یک هم‌افزایی به دنبال دارد. برای مثال، ممکن است شما به جای صدور دستوراتی مبنی بر انجام دادن یا ندادن کار، با دستیار خود در حل موقعیت مورد انتقاد، همکاری کنید. با استفاده از تکنیک پیش‌بینی و به‌کار بردن جملاتی مانند «این نظر من است. البته می‌دانم که ممکن است نظر شما متفاوت باشد، خوب مساله‌ای نیست و شاید هم موافق باشید»، او را در انجام تغییرات کمک کنید.
۸ ) بدون (هیچ و اما)، شایستگی‌ها را متذکر شوید: انتقاد یعنی ارزش‌یابی شایستگی‌ها و بی‌کفایتی. با بکار بردن کلمه «اما» در ابتدای سخن، تاثیر عبارت مثبت را از بین خواهید برد. در حالی که کلمه «اما» تاثیر منفی بر پیام پیش از خود می‌گذارد، حرف «و» تاثیر مثبت به دنبال خواهد داشت. مخاطب شما به جای اینکه فکر کند: «من شکست خورده‌ام» به خود می‌گوید: «نکات مثبت فراوانی در کار من وجود دارد و اگر برخی چیزها را هم درست کنم، عملکرد من بهتر خواهد شد». گرچه استفاده از حرف «و» به جای «اما» تغییر کوچکی به نظر می‌رسد ولی تاثیرات آن در درازمدت، پر قدرت است.
۹ ) به آنها بگویید که چه چیز می‌خواهید: با ارایه انتقادی روشن، می‌توانید مخاطب خود را در اصلاح رفتار و شیوه عملکرد کمک کنید. این توصیه می‌تواند برای مخاطب، پیام مشخص و روشنی داشته باشد: «اگر لغو جلساتت را به دقایقی قبل از شروع جلسه موکول نکنی و سهم خود را در کار به موقع انجام دهی و درباره تلاش دیگران مثبت‌تر قضاوت کنی، می‌توانی روابط خود را با همکارانت بهبود بخشی».
۱۰ ) وقت‌شناس باشید: چه زمانی برای انتقاد مناسب‌تر است؟ آیا بهتر است در خلوت انتقاد کنیم یا در جمع؟ چه‌قدر باید منتظر بمانید تا زمان انتقاد فرا رسد؟ هیچ‌گاه با عصبانیت از کسی انتقاد نکنید زیرا ممکن است انتقاد شما تحت‌تاثیر احساسات‌تان قرار گیرد. وقتی احساس شود پشت انتقاد مطرح شده محرک‌های احساسی و عصبانیت شدید وجود دارد، از درجه اعتبار ساقط شده و تاثیر خود را از دست می‌دهد. هیچ‌گاه افرادی را که عصبانی هستند مورد انتقاد قرار ندهید. عصبانیت سبب تغییرات فیزیولوژیکی در مغز شده و در نتیجه از عقیده خود سرسختانه دفاع می‌کند. از خود بپرسید: «آیا حالا مناسب‌ترین زمان برای انتقاد است؟ آیا ضروری است که الان انتقاد کنم؟ آیا او شرایط روحی مناسبی دارد؟» پاسخ این پرسش‌ها به شما کمک می‌کند تا وقت‌شناس شوید.
۱۱) از سوالات سقراطی استفاده کنید: برای تشویق مخاطب به منظور یافتن جواب، از روش پرسیدن سوال استفاده می‌شود. هنگامی‌که افراد راه‌حل‌ها را خودشان پیدا می‌کنند، اعتماد به نفس آنها تقویت شده و احساس شایستگی و قدرت می‌کنند. حُسن دیگر آن این است که چون مخاطب، راه‌حل خود را اجرا می‌کند احتمال اینکه اقدامات مورد نیاز بعدی را نیز دنبال کند، افزایش می‌یابد.
۱۲) وقتی کلمات کارساز نیستند: وقتی رفتار مورد انتقاد حتی با وجود انتقادهای دایم تکرار می‌شود، به جای آنکه چیزی بگویید، کاری انجام دهید:
▪ مشخص کردن انتقادهایی که به طور دایم بیان کرده‌اید.
▪ رفتاری را در پیش بگیرید که مخاطب را مجبور به تغییر کند.
▪ در اقدامات‌تان، استمرار داشته باشید.
▪ اگر مشکل همچنان حل نشده باقی ماند، رفتار دیگری را به کار گیرید.
۱۳) از انتقادهای خود بهره ببرید: از انتقادات شتاب‌زده دوری کنید. از تجربیات گذشته به عنوان پایه و معیار استفاده کنید. اگر توقع دارید که فروشندگان شما میزان فروش را در سال آینده ۳۰ درصد افزایش دهند، ولی تجربیات گذشته نشان می‌دهد که بهترین میزان افزایش فروش ۲۰ درصد بوده است بنابراین شما انتقاد خود را بر اساس یک توقع غیر معقول بنا کرده‌اید.
۱۴) تصدیق کنید که انتقاد، امری ذهنی است: اگر شخصی در جواب انتقاد شما گفت «این عقیده شما است»، لطفا به نظر او احترام بگذارید. حتی اگر بر واقعیتی عینی استوار باشد، این ارزیابی ذهنی شماست که مسوول قضاوت درباره اهمیت یک روش یا رفتار خاص است. به‌طور مثال، «کار تو باید بهتر انجام شود» یا «تو به آن خوبی که باید باشی نیستی» و... تمام این انتقادها به عنوان واقعیت مطرح شده است، در حالی که آنها تنها قضاوت شما هستند. ممکن است دیگران درباره همان موضوعات، قضاوت‌های دیگری داشته باشند.
۱۵) در انتقادهای خود انگیزه‌ای قراردهید: اگر در مخاطبان شما پس از انتقاد، تمایل به بهبود در کار دیده شود و ادامه یابد، احتمالا انگیزه کاملا مناسبی در بطن انتقاد شما وجود داشته است که مخاطب به جای احساس اجبار، احساس تمایل نشان می‌دهد.
۱۶) از دنیای مخاطبان خود استفاده کنید: استعاره به شما اجازه می‌دهد از مسیری وارد دنیای مخاطب شوید که برای او معنی‌دار باشد. اگر مخاطب شما به ورزش علاقه دارد، از استعاره‌ای ورزشی استفاده کنید.
۱۷) پیگیر باشید، پیگیر باشید، پیگیر باشید: مهم‌ترین فایده پیگیری این است که مخاطب می‌فهمد که شما واقعا قصد دارید به او کمک کنید. او اطمینان می‌یابد هر انتقادی تلاش دو طرفه برای بهبود بوده و چشم انتظار انتقادات بعدی شما خواهد بود. به محض آنکه متوجه پیشرفتی شدید، به‌طور مستقیم با فرد صحبت کنید. قدردانی شما مانند محرکی مثبت عمل کرده و مخاطب را قادر می‌سازد که بهتر از پیش عمل کند.
۱۸) معیارهای خود را برای انتقاد بشناسید: انتقاد بیانگر منطق شما در ارزیابی است. مواردی که از نظر شما اهمیت داشته، معیارها و استانداردهای شما را مشخص می‌کنند. گاهی اوقات بهتر است معیارهای خود را نشان دهید. برای مثال، ویراستاری مجبور بود برای اینکه هر بار با نویسنده‌ای جدید کار کند، نسخه‌ای از کتابی را که از دیدگاه خویش بیانگر شیوه درست نگارش کتاب مدیریت بود، برای او ارسال و معیارش را به مخاطب خود نشان داده و نویسنده را از روش، سبک و سیاق خود آگاه ساخت.
۱۹) به خودتان گوش دهید: در مورد آنچه به خود می‌گویید، نظارت کرده و ببیند آیا کمک‌کننده هستند یا آسیب زننده. هر روز به مدت پنج دقیقه با آرامش نشسته و به گفتگوی درونی که در آن لحظه در ذهن شما جاری است، گوش فرا دهید. این تمرین را به مدت یک هفته ادامه دهید. در موقعیت‌های بسیاری، هنگام ورزش و جلسات اداری، روی افکار درونی و شنیدن گفتگوی درونی خود تمرکز کنید. اگر شنیدید که به خود می‌گویید: «او می‌خواهد مرا سرزنش کند»، اثر آن را با این جمله، خنثی کنید: «واقعا از کجا می‌دانم؟ شاید او فقط می‌خواهد به من بگوید چگونه کارم را بهتر انجام دهم». یک روش خوب برای تمرین: مسایل را برای خودت تشریح کن، به آنچه می‌گوید گوش کن، می‌توانم از این وضعیت چیزهایی یاد بگیریم، یک نفس عمیق بکش و به عقب تکیه بزن.
۲۰) خونسرد، آرام و متمرکز باشید: اگر برانگیختگی شما کنترل شده نباشد، چالاکی ذهنی خود را از دست می‌دهید. اگر مخاطب باشید، نسبت به انتقاد، قفل و اگر منتقد باشید، نسبت به دیدگاه‌های خود، سر سخت شده و فکر می‌کنید حق با شماست. اولین راه: اگر انتقاد کننده هستید، عصبانی‌تر و مضطرب‌تر از آن هستید که انتقاد کنید. نفس عمیق بکشید تا خونسردی خود را حفظ کنید. دومین روش، تمرینات آرام بخش است. تمرینی آرام بخش انتخاب کنید و آن را به مدت ۱۰ روز تمرین کنید.
 
 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:23 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

۲۳ نکته برای یک ارائه خوب
هنگامی كه می خواهید یك موضوع را در جلسه ای (با هر تعداد شركت‌كننده) توضیح دهید، و یا گزارشی از فعالیتهای انجام شده در یك پروژه را ارائه كنید و یا حتی در یك جمع دوستانه صحبت كنید مطمئنا كار سختی خواهید داشت تصور كنید چندین جفت چشم كوچكترین حركات شما را زیرنظر دارند و چندین جفت گوش حرف به حرف شما را می شنوند و براساس این دیده ها و شنیده ها درمورد شما و مطالبی كه ارائه می كنید قضاوت می كنند، ازسوی دیگر شما ملزم به اقناع آنها و یا دفاع از عملكردتان و یا حتی اثبات خودتان هستید در هر جایگاهی كه قرار دارید فرقی نمی كند، شما در موقعیت خطیری قرار گرفته اید. پس سعی كنید بهترین باشید، دو اصل بسیار مهم را فراموش نكنید اول تسلط كامل به مطالبی كه می خواهید ارائه دهید و دوم حفظ خونسردی و آرامش. شما با رعایت این دو اصل و توجه به نكاتی كه درپی خواهدآمد علاوه بر یك ارائه خوب، یك جلسه زیبا را برگزار می كنید.
۱) مخاطبان را شناسایی كنید.
اگر شما سطح علمی، فرهنگی و حتی شخصیتی مخاطبان را بدانید، ارتباط بهتری با آنان برقرار می كنید و آنچه را كه آنها دوست دارند یا می خواهند بشنوند ارائه می دهید و این یعنی اثرگذاری بهتر و بیشتر.
۲) یك پیام مشخص داشته باشید.
قبل از اینكه كار تهیه مطالب خود را شروع كنید، پیام كلیدی خود را مشخص كنید. درواقع پیام شما باید بتواند مخاطبان را به یك راه مشخص رهنمون و امكان تفكر درمورد راههای دیگر را فراهم سازد.
۳) برای هر تصویر متن كوتاهی آماده كنید.
هر تصویر (متن یا عكس) كه پخش می شود. خلاصه ای از موضوع آن باید ارائه شود. این خلاصه می تواند شفاهی باشد یا به صورت زیرنویس ارائه شود. این باعث خواهدشد تا در وقت صرفه جویی شود.
۴) مطالب و مفاهیم خاص را برجسته كنید.
مطالبی را كه توضیح آنها برای «پذیرش» مخاطب «اهمیت» بیشتری دارد را مشخص كنید.
۵) قبل از جلسه، تمرین كنید.
۶) ساختار اثربخشی برای ارائه طراحی كنید.
طرح «مسئله» و «حل» آن بهترین روش برای ارائه قدرتمند یك مطلب است. اول «مسئله» را بیان كنید بعد «راه‌حل» را ارائه دهید و آن را با یك مثال توضیح دهید.
۷) «همه تیزهوش نیستند» را فراموش نكنید.
همه مخاطبان شما افراد تیزهوش نیستند. پس سعی كنید مطالب را خیلی ساده و غیرپیچیده ارائه كنید، در هر ساعت صحبت كردن ۳ الی ۴ نكته را شرح دهید.
۸) محكم و خوب شروع كنید.
یك شروع خوب، موفقیت را تضمین می كند. از روشهای مختلف استفاده كنید گاهی یك حكایت یا قصه یا یك خاطره و در بعضی مواقع پرداختن به اصل مطلب می‌تواند شروع خوبی باشد.
۹) از نمودار و چارت استفاده كنید.
بسیاری از مخاطبان شما نمی توانند همزمان با شما اعداد و آمار ارائه شده را تجزیه و تحلیل كنند. نمودار كمك می‌كند تا سریعتر به موضوع دست پیدا كنند و با شما همراه شوند.
۱۰) پایانی با شكوه داشته باشید.
بسیاری از مخاطبان آخرین مطلبی را كه شما می گویید به خاطر می سپارند مطمئن شوید كه آخرین مطالبی كه می‌گویید همانهایی هستند كه می خواهید مخاطبان به آن بیشتر توجه كنند.
۱۱) بر نكات مهم تسلط داشته باشید.
اگر شما نكات مهم را بدانید راحت‌تر می توانید مخاطبان را قانع كنید و علاوه بر آن با آرامش و بدون استرس خواهیدبود.
۱۲) خوب تنفس كنید.
۱۳) از چشمانتان استفاده كنید.
حتما از چشمانتان برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده كنید با این كار مخاطبان احساس بهتری خواهند داشت و شما می توانید تاثیر صحبتهایتان را ببینید.
۱۴) تجهیزات مناسب را آماده كنید.
هر جلسه ای، نیازمند تمهیدات خاصی است. تجهیزات موردنیاز (نه كم و نه زیاد) از قبیل دستگاه نمایش، وایت‌برد، كامپیوتر و... را آماده كنید.
۱۵) تجهیزات را امتحان كنید.
قبل از شروع جلسه تجهیزاتی را كه قرار است استفاده كنید یكبار امتحان كنید خرابی و یا عدم كارایی مناسب هركدام از دستگاهها (حتی یك ماژیك وایت برد) می تواند تاثیر بسیار منفی بر مطالب شما داشته باشد.
۱۶) بدانید كه شما مركز توجه هستید.
قبل از شروع جلسه فقط صدای شما شنیده می شود هر حركت شما تاثیر مستقیم بر مخاطب داشته و می تواند جلسه شما را زیباتر یا زشت‌تر نماید. با تمام وجود عمل كنید.
۱۷) «لبخند» را فراموش نكنید.
۱۸) هنگام ارائه خودتان باشید.
سعی نكنید از حركات مصنوعی استفاده كنید اقدامات تصنعی كاملا دیده می شوند، خودتان باشید و بگذارید زبان بدن شما طبیعی باشد.
۱۹) سعی كنید از روی نوشته نخوانید.
خواندن مطلب از روی نوشته باعث می شود كه ارتباط شما با مخاطبان دچار خدشه گردد، دستانتان نیز از اثرگذاری باز می ماند، می توانید از یادداشتهای روی چارت یا تصویر استفاده كنید.
۲۰) مخاطبان را درگیر بحث كنید.
همیشه می توانید مخاطبان را وارد بحث كنید. از آنها سوال كنید و جواب بخواهید اما اصرار نكنید، شما می‌توانید از سایر روشها نیز برای مشاركت بیشتر و همراهی آنها استفاده كنید. (نوشتن پای تخته، قرائت یك متن یا...)
۲۱) از شوخی كردن نترسید.
شما می توانید با استفاده از مزاحهای كوچك محیط را جذاب‌تر كنید.
۲۲) خودتان را جای مخاطب بگذارید.
اگر شما به جای مخاطب نشسته بودید، چه حالی داشتید، آیا گرمای اتاق، نور محیط، و... مناسب است. شما باید به آنها اهمیت ویژه بدهید تا شما را باور كنند.
۲۳) از كارتان بازخورد داشته باشید.
شما درهر حالی می توانید بازخورد بگیرید، شفاهی یا كتبی، در انتهای جلسه از پرسشنامه‌های ساده استفاده كنید تا بتوانید در آینده كارتان را بهبود بخشید.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:24 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

 

۳ اشتباه در برقراری رابطه و راه حل ۲ مسئله
● اشتباه بزرگ در ارتباطات
اسـرار بـرقـراری یک رابـطـه مـؤثـر چـیـست؟ چـگونـه یک زن آنچیزی را که میخواهد بدست می آورد در حالیـکه شـریـک زنـدگیش را نیز به خواسته اش میرساند؟ بگذارید نگاهـی داشته باشیم به سه مشکل اصلی که اکثر زوج هـا بـا آن دست به گریبان میباشند و ببینید چگونه میتوان آنها را حل نمود.
اشتباه ۱)
▪ ایجاد ارتباط برای زیر نفوذ خود قرار دادن و زرنگی
گاهی اوقات ما یک رابطه را برای بدست آورن خواسته هایمان آغاز می کنیم خواه طرف مـقابـل تـوانایی برآوردن آن را داشته باشد و خواه نداشته باشد. قـهـر مـی کنـیم، اخــم می کنیم، تهدید میـکنیم، چاپلوسی میکنیم و آنچه در تـوان داریم برای ایجاد احساس ناراحتی در طرف مقابلمان انجام می دهیم. این نـوع رفـتـار، گـرچـه مـمـکن اسـت بطور موقتی مؤثر باشد، اثر بسیار ناگواری در طولانی مدت بر سلامـت رابـطه خـواهـد گذارد. آن را رها کنید، برای خواسته و پیشنهادات نفر دیگر احترام قائل گردید. اگر او نمی تـواند خواسته شما را برآورده کند، ببینید میتوانید خودتان آن را به خود بدهید.
اشتباه ۲)
▪ ایجاد ارتباط برای فریب دادن
با اینکه نیازی به گفتن ندارد، این یکی از خطرناکترین انواع رفتـار اسـت کـه بـسیـاری از رابطه ها را نابود می کنـد. دروغ هـا، گـزافه گـویـی ها، بازی دادن ها و نیرنگهای متداول همگی باعث پریشانی و رنجش میــگردند. آنها بنیان رابطه را به لرزه درآورده و در نهایت شکافی عمیق در اعتماد بوجود می آورند. نسبت بـه خـطر آن هـوشیـار بـوده و پیش از اینکه آغاز شود متوقفش سازید. اگر این چیزی است که برای شما آشنا بنظر میـرسـد، ابتدا آنرا در رفتارهای خودتان مورد سنجش قرار دهید. اگر صادق و رک باشید، دیگر مایل به پذیرش فریب دیگران نخواهید بود. در روابط خود راستی و درستی را پیشه کنید.
اشتباه ۳)
▪ ایجاد ارتباط با پیغامهای متناقض
پـیـامـهای متناقض: چیزی را گفتن و چیز دیگری را انجام دادن -- یک فـرم بـسیـار رایــج فریب و نیرنگ می بـاشد. همچنـین ایـن مـی تواند بـصورت قـول دادن لفـضی یـا عـملی و انجام ندادن آن دربیاید. پیغامهای متناقض باعث پریشانی بسیار میگردند. همیشه به اعمال فرد توجه نمایید. معـمولا اعمال نـسبت بـه گـفتـار هـمتـرازی بیـشتری با حقیقت دارنـد. اگـر گـفتـارشـان بـا اعـمالـشان در تناقض بود، آنچه که گفته می شـود را نـادیـده پـنـداریـد. درک کنید که شخص دارای تعارض بـوده و اجازه ندهـیـد شـمـا را نـیـز دچــار آن احساس نماید.
● راه حل های دو مشکل اصلی در روابط
هیچ رابطه ای بدون برقراری ارتباطات مؤثر دوام زیادی نخـواهـد آورد. مـا در سـراســر روز صحبت میکنیم (و گوش می دهیم )، اما تنها بخش کوچکی از ارتباط ما بصورت گفتاری رخ میدهد. بیشتر اوقات تصور می کنـیم کـه دیـگران گفته های ما را گوش داده و متوجه می شوند، اما عمدتا این موضوع صــحت ندارد. اغلب شخص دیگر در حال اندیشیدن به آنچیزی ایست که میخواهد در جواب صحبتهای شما بگوید، و نوعی خیالپردازی که هیچ ارتباطی به موضوع مورد بحث ندارد را در ذهن خود می پروراند. هنگامیکه نزاع میکنیم، می خـواهـیـم بیـش از پـیش فـهمیده شویم و واژگان همانند تیر به جلو و عقب به پرواز درمی آیند. در این شرایط، تجزیه و تحلیل مسئله میتواند دور از ذهن گردد.
بنابراین اسرار ارتباط مؤثر چیست؟ بـه دو مشکل اساسی در ارتـباطـات و نحوه حل آنها توجه نمایید. بعد از این مرحله خواهید توانست پایه های بهتـرین نـوع رابـطـه ای کـه تــا بحال تصورش را میکردید را بنیان نهید.
▪ مشکل اول)
می خـواهید حـق را بـخود داده و ثـابت کنید که دیگری در اشتباه است
پیش از آنکه بتوانید یک ارتباط مؤثر را آغاز کنید، باید نگاهی موشکافانه بـه قصد و غرض خـود بـیندازید. آیا برای اینکه توسط دیگران فهمیده شوید ارتباط برقرار می کـنـیـد، بـرای بدست آوردن خواسته ها، یا هدف دیگری را فرا سوی سخـنـانـی کـه در حـال بـیـان آنها هستید دنبال میکنید؟ بسیاری از زوج ها به مرحله ای میرسند که فقط میخواهند ثابت کننده حق با آنها بوده و نـفــر دیـگر در اشـتـباه است (و همیشه اینطور بوده است). این نـوع رابطه همانند نبرد می ماند. این سخنان مملو از خشـم و سـرزنش بـوده و سـبــب میگردند نفر دیگر احساس کوچکی نـمـایـد. حرف های رد و بدل شده در چنین رابطه ای هرگز گوش داده نمیشوند. هرچند که آنچه با صدای واضح و بلند خوانده میشود خشم و عدالت موجود در فراسوی مراودات است. جهت رفع این مشـکل، تصمیم بگیرید همدیگر را سرزنش نکنید و به صحبتهای یکدیـگر بـا خـلوص نـیـت گـوش دهید. تصمیم بگیرید که درصدد ثابت کردن چیزی برنیامده و در عوض راهی برای ایجاد یک پـل بـرای درک مـتـقابل پیدا نمایید. این تصمیمات در موفقیت یک رابطه بسیار مفید واقع خواهند شد.
▪ مشکل دوم)
قادر نیستید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید
بیاد داشته باشید که یک ارتباط فقط از صحبت کردن تشکیل نشده بلکه شـامل شنیدن و گوش دادن به آنچه که در حال بیان است نیز میباشد. ما میتوانیم کارهای زیـادی برای آموختن هنر گوش دادن انجام دهیم، امـا بـرای آغـاز، بـسیار مـهـم اســت که بدانیم اگر فـردی بخـواهـد نـقطه نـظرات خـود را کــنار گذاشته و حقیقتا آماده دانستن درون و افکار دیگران گردد، آنگاه از روی صداقت آنچه کـه در حال گفتن است را فقط باید "بشنود." این کار خیلی هم آسان نیست.
بسیاری از ما آنچه که میشنویم را بسرعت تعبیر و تفسیر کرده و آنرا در یک شکاف آماده قرار می دهیم. برخی صحبتها را تحریف می کـنند. برخی تظاهر به گوش دادن میکنند درحالیکه سرگرم افکار خود هستند. یک راه حل بــرای ایــن مشکل آن است که برداشت خود را از صحبتهای دیگران بــرای آنـها تکرار نمایید. بگذارید بدانند که ارتباطات آنها چگونه درون ذهن شما تفسیر می گـردند. اجـازه دهـیـد دیــگران پـیغامـهای خــود را با استنباط شما منـطق سازند. و در نهایت، راغب حقیقی شنـیـدن منظور آنها باشید.
 
 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:24 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

۴ مـؤلـفـه قـاطـعـیت
۴ مـؤلـفـه قـاطـعـیتقاطعیت یکی از جنبه‌های قابل اصلاح ارتباط میان افراد است. این مهارت می‌تواند افراد را در برخورد با همکاران بالادست و زیردست بسیار یاری دهد. به اعتقاد دکتر لودیک لازاروس زامنهوف، مخترع زبان اسپرانتو، قاطعیت دارای چهار مؤلفه است.
۱) رد تقاضا
۲) جلب محبت دیگران و مطرح کردن درخواست‌های خود
۳) ابراز احساسات مثبت و منفی
۴) شروع، ادامه و خاتمه گفتگوها
● تعریف قاطعیت
به اعتقاد کیت دیویس قاطعیت فرایند بیان احساسات، درخواست تغییرات، دادن و دریافت کردن بازخور صادقانه است. لنج و جاکوبسکی معتقدند قاطعیت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خویش به نحوی مناسب، مستقیم و صادقانه به صورتی که حقوق دیگران زیرپا گذاشته نشود. قاطعیت با درک و پذیرش اینکه هر فردی حق انتخاب و کنترل زندگی خود را دارد، آغاز می‌شود. قاطعیت به معنای بهره کشی از دیگران نیست، بلکه به معنای محافظت از خود و منابع خود است (برکو، ۱۳۸۷ ص۲۱۳). هر تعریفی که از قاطعیت موردقبول قرارگیرد باید در آن بر رعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تأکید و میان گرفتن حقوق خود و پایمال کردن حقوق دیگران تمایز قایل شد.
● مراحل اعمال قاطعیت
برای نشان دادن قاطعیت در یک وضع خاص لازم است پنج مرحله طی شود. هنگام روبرو شدن با یک وضع تحمل نکردنی، افراد قاطع:
۱) آن وضع را بطور عینی توصیف می‌کنند.
۲) واکنش عاطفی نشان می‌دهند.
۳) با وضع دیگران همدلی می‌کنند.
۴) سپس آنها راهکارهایی برای حل مسأله ارائه می‌کنند.
۵) پیامدهای (مثبت و منفی) که ایجاد خواهد شد را بازگو می‌کنند. البته طی کردن این پنج مرحله ممکن است در تمام شرایط لازم نباشد. از این پنج مرحله گاهی تنها توصیف وضع موجود و ارائه راه حل ضرورت دارد. بکارگیری دیگر مراحل این فرایند به اهمیت مشکل و روابط بین افراد بستگی دارد.
● کارکردهای قاطعیت
مهارت قاطعیت به فراخور موقعیت چند هدف را برآورده می‌سازد. به طور کلی استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک می‌کند که:
▪ جلو پایمال شدن حقوق خود را بگیرد.
▪ تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند.
▪ بتواند از دیگران درخواست‌های معقولی داشته باشد.
▪ با مخالفت‌های نامعقول دیگران، برخورد درست و مؤثری بکند.
▪ حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد.
▪ رفتار دیگران را در برابر خود تغییردهد.
▪ از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کند.
▪ در هر موردی موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادانه مطرح سازد.
حقوق انسانی و قاطعیت در بحث قاطعیت اعتقاد بر آن است که هر فردی دارای حقوق انسانی است که باید مورد احترام باشد. برخی از این حقوق به ترتیب زیر است:
۱) حق بیان اندیشه‌ها و دیدگاه‌ها، اگرچه با عقاید دیگران مغایر باشد.
۲) حق ابراز احساسات و پذیرش مسئولیت ابراز آنها.
۳) حق تغییر عقیده و عذرخواهی نکردن دراین‌باره.
۴) حق اشتباه کردن و داشتن مسئولیت در قبال آن.
۵) حق «نه» گفتن.
۶) حق دادن پاسخ مثبت به دیگران.
۷) حق گفتن «نمی‌دانید».
۸) حق گفتن «متوجه نمی‌شوند».
۹) حق تقاضا کردن آنچه که می‌خواهید. ۱۰) حق مورد احترام بودن و به دیگران احترام گذاشتن.
۱۱) حق استدلال کردن.
۱۲) حق شنیده شدن سخنانتان و جدی تلقی کردن آن از سوی دیگران.
زمان قاطعیت نداشتن قاطعیت، دست کم در سه موقعیت بهتر از قاطعیت است.
۱) وقتی احساس کنید طرف مقابل در مخمصه افتاده است. به طور مثال وقتی در رستوران شلوغی هستید و می‌دانید که پیشخدمت این رستوران تازه کار است، می‌توانید برخی از ضعف‌های او را نادیده بگیرید (او به کسی که بعد از شما آمده است زودتر رسیدگی می‌کند).
در این حالت نباید قاطعیت نشان داد، زیرا او قصد پایمال کردن حق شما را نداشته است. نشان دادن قاطعیت، استرس او را بی‌مورد می‌افزاید. در این حالت ممکن است به مشکلاتی که میان شما و او وجود دارد به طور موقت بی‌اعتنایی کنید.
۲) هنگام تعامل با شخص بسیار حساس، هرگاه احساس می‌کنید قاطعیت شما موجب گریه کردن یا حمله شخص به شما می‌شود، بهتر است قاطعیت نشان ندهید، به ویژه اگر این اولین و آخرین برخورد شما با وی باشد.
۳) هنگامی که متوجه اشتباه خود شده‌اید. برای مثال پس از ارتکاب به تخلفات رانندگی، بهتر است در برابر مأمور پلیس قاطعیت نشان ندهید. در این وضع معذرت خواهی بهترین راه حل است. به جای اینکه درصدد اصلاح یا توجیه عمل خود برآیید با کمال خونسردی به اشتباه خود اعتراف کنید. باید درنظر داشت که همیشه نداشتن قاطعیت مناسب نیست. به طور معمول نداشتن قاطعیت مستمر، ناگهان به پرخاشگری مبدل می‌شود و فرد احساس می‌کند دیگر طاقت ندارد مورد سوءاستفاده قرارگیرد و دیگران او را نادیده بگیرند. بنابراین، بهتر است از همان ابتدای تعامل اجتماعی قاطعیت نشان دهید.
۴) هنگامی که با افراد سلطه جو و اصلاح نشدنی مواجه هستید. گاهی با افرادی مواجه هستید که کنار آمدن با آنها دشوار است. کم ترین مقدار قاطعیت در برابر این اشخاص در هر زمان و مکان، واکنش‌های منفی آنان را درپی دارد. برخی از افراد به قدری رفتارشان ناخوشایند است که ارزش برخورد کردن با آنها وجود ندارد و گاه سودی که عاید می‌شود در مقایسه با ارزش ناراحتی که از آن ناشی می‌شود، بسیار کمتر است.
● نتیجه گیری
قاطعیت موهبتی مرموز و عجیب نیست که برخی از آن برخوردار و برخی از آن بی‌بهره باشند، بلکه مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که هر کسی از راه تمرین می‌تواند به آن دست یابد. مهیج ترین جنبه قاطعیت آن است که پس از کسب این مهارت، ناگهان متوجه می‌شوید می‌توانید بدون هرگونه احساس گناهی «نه» بگویید. خواسته‌های خود را به طور مستقیم مطرح کنید و راحت‌تر با دیگران ارتباط برقرار سازید. از همه مهم‌تر آنکه اعتماد به نفس را به شدت بالا می‌برد. قاطعیت با افزایش برابری در روابط میان افراد، این امکان را برای فرد فراهم می‌کند با رعایت منافع خود روی پای خویش بایستد و بدون اضطراب و تشویش بی‌مورد به راحتی احساسات صادقانه خود را ابراز کند و حق و حقوق شخصی خود را بدون انکار حق دیگران مطالبه کند. پرخاشگری و قاطعیت مفاهیمی هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته می‌شوند، اما قاطعیت نه تنها به معنای پایمال کردن حقوق دیگران نیست، بلکه حقوق همه افراد محترم شناخته می‌شود. قاطعیت وسیله‌ای ارزشمند برای رسیدن به اعتماد به نفس و کنترل خویش است.
 
 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:25 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:موفقیت : روابط جتماعی

 

 

۵ تکنیک برای غلبه بر تعهد گریزی و ایجاد ارتباط دائمی
 
زمانیکه صحبت از "ترس از تعهد" به میان می آید می توان آن را به زبان ساده به این شکل توصیف کرد: "نوعی ترس غیر واقعی از پیمان بستن، تعهد دادن و پذیرا شدن التزام برای باقی ماندن در یک ارتباط ثابت و صادقانه در کنار یک شخص دیگر برای همیشه" این در حالی است که بسیاری از افراد مجرد بر این باورند که متعهد شدن یعنی دست کشیدن از تمام آزادی های فردی.
این نوع ترس برای افراد مجرد کاملاً عادی و طبیعی است. بیشتر افراد مجرد تصور می کنند که با ازدواج و قبول تعهد، امنیت و آسایشی که زندگی مجردی به آنها می داده را از دست خواهند داد. به هر حال هر برهه از زندگی مزایای خاص خود را به همراه دارد. دوران مجردی نیز خالی از لطف نیست: شما هر زمان که بخواهید به خانه می آیید و هر موقع که بخواهید خارج می شوید، لباس ها و ظرف های کثیف را تا هر زمانی که بخواهید به حال خود باقی می گذارید، و از وقت و پول خود هر طور که مایل باشید استفاده می کنید. در مقابل دیگران هر طور که بخواهید خودتان را نشان می دهید و می توانید ضعف ها و کاستی هایتان را پنهان کنید.
در اغلب زمینه ها "ترس" به این دلیل در افراد ایجاد می شود که به نحوی آنها را از موقعیت های مخاطره آمیز دور نگه دارد. به عنوان مثال برای یک انسان، کاملاً طبیعی و بجاست که از یک مار، صداهای بلند و مهیب، و یا بوهای ناخوشایند بترسد. او بدین طریق می تواند خود را از موقعیت های خطر آفرین مصون نگه دارد؛ اما برای خلق یک ارتباط اطمینان بخش و صمیمی با شریک زندگی، فرد باید با ترس های مختلفی روبرو شود و خود را پذیرای ریسک های عاطفی نماید.
با موفقیت انجام دادن این هدف نیازمند آن است که: "به چیزی که از دست می دهید فکر نکرده و از آن نترسید بلکه به چیزهایی فکر کنید که در ازای آن بدست می آورید – اعتماد، صمیمیت، نزدیکی – " شما با قرار گرفتن در یک رابطه ی صادقانه و عاشقانه از کلیه ی مزایای آن بهرمند خواهید شد. حال این کار را چگونه باید انجام دهید؟
۱) ابتدا باید مطمئن شوید که می خواهید زندگیتان را با فرد دیگری تقسیم کنید. بسیاری از افراد مجردی که نمی توانند تعهد را قبول کنند دلیلشان این است که نمی توانند تصمیم بگیرند که آیا واقعاً کسی را می خواهند یا خیر. ابتدا باید اهداف زندگی را برای خودتان معین کنید تا بعد بتوانید به آنها دست پیدا کنید. پس باید کار را با تعیین خواسته هایتان شروع کنید.
۲) از ترس هایتان آگاه شوید. ببینید در چه زمینه هایی ترس بر شما غلبه می کند و تشخیص دهید که چه چیزی سبب می شود که از دست یافتن به اهدافتان باز بمانید. باید بدانید که وجود ترس هایی نظیر ترس ازعدم پذیرش، تغییر، و از دست دادن آزادی کاملاً معقول و طبیعی است. اگر از وجود آنها اطلاع داشته باشید، می توانید استراتژی هایی برای فائق آمدن به آنها ایجاد نمایید. یک چنین استراتژی ها و تکنیک هایی را می توانید با کمک گرفتن از یک دوست، مشاور و یا در صورت لزوم یک مربی، گسترش دهید. مربی به شما کمک می کند که فردی صادق باقی بمانید، توجه خود را به رابطه معطوف کنید، و اهدافی را که در سر دارید به راحتی دنبال کنید.
۳) سرعت پیشرفت ارتباط را تنظیم کنید. تعداد زیادی از افراد مجرد در همان مراحل ابتدایی ارتباط به دام شهوت و اشتیاق بیش از حد گرفتار می شوند و زمانیکه که نوبت به تصمیم گیری برای آینده می رسد، عقب نشینی می کنند. عده ی دیگری از افراد نیز هستند که آنقدر تعلل و درنگ به خرج می دهند که از نظر نقطه ی تمرکز اصلی و محدوده ی زمانی دچار مشکل می شوند. در حین اینکه آهسته و پیوسته به جلو پیش می روید باید به این مطلب نیز توجه داشته باشید که انجام چه کاری در چه بازه ی زمانی برای شما ثمربخش خواهد بود.
۴) تصمیم بگیرید که آیا قرار گرفتن در یک ارتباط متعهد، مد نظر شما هست یا خیر. یکی از راههایی که می تواند مهارت های متعهد شدن شما را تقویت کند این است که با هم توافق کنید که برای مدت زمانی به صورت انحصاری با هم ارتباط برقرار کنید. در مورد اهداف زندگی و آرزوهایی که در سر می پرورانید با هم صحبت کنید. همچنین جنبه های روحی و باطنی و شخصیت درونی خود را برای طرف مقابل آشکار نمایید. انجام این کار موقعیت های نابی برای تجربه ی اعتماد، صمیمیمت و نزدیکی فراهم می آورد.
باید بگویم که یک راه قطعی نهایی نیز وجود دارد که اگر شما به مرحله ای رسیدید که احساس کردید باید آنرا انجام دهید، می بایست در انجام آن برای همیشه استمرار ورزید.
۵) تشخیص این مطلب که قرار گرفتن در یک رابطه تعهد آمیز این فرصت را به شما می دهد تا کلیه ی ویژگی های منحصر بفردتان را آشکار ساخته و تبدیل به بهترین کسی شوید که می توانید. زوج هایی که در یک ارتباط سالم قرار می گیرند یکدیگر را تشویق می کنند تا تبدیل به افرادی با قدرت عملکرد و توانایی بالقوه بالا برای جامعه باشند. افراد موفق مکرراً شریک زندگی خود را برای موفقیت هایی که بدست می آورد، تشویق کرده و به او اعتبار و امتیاز می دهند.
همانطور که مشاهده کردید ترس از تعهد به خاطر از دست دادن هویت و آزادی های فردی نوعی تشویش واهی و غیر واقعی است. در زندگی مشترک داشته ها آنقدر زیاد است که ترس از دست دادن استقلال در مقابل آن رنگ می بازد. مسلماً این امر در ابتدا مستلزم پذیرش ریسک بالایی است اما با در نظر گرفتن مراحلی که در بالا به آنها اشاره شد، پس از چندی متوجه می شوید که مزایایی که بدست آورده اید تا چه حد بیشتر از "زیان" هایی است که به شما وارد شده.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 31 مرداد 1391  4:26 AM
تشکرات از این پست
h2755621850
دسترسی سریع به انجمن ها