روزنامه "بوستون گلوب" در تحلیلی به بررسی زمینههای آمادهشده برای دخالت نظامی در سوریه و در عین حال مخالفتهای جهانی با این اقدام پرداخته و تاکید میکند که جهان در مخالفت با بشار اسد متحد نیست و آمریکا باید در خط مقدم چنین جنگی به تنهایی بایستد.
این روزنامه در مطلبی با عنوان "آمریکا صاحب جنگ در سوریه خواهد بود" به قلم "ژولیت کایم" استاد دانشگاه در حوزه سیاست عمومی، می نویسد؛ پاریسیها به اندکی رخوت در ماه آگوست که در آن شهروندان به مسافرت میروند، عادت دارند. آگوست ماه خوابیدن است؛ همه چیز را میتوان به بعد موکول کرد اما این خوابآلودگی آگوست مزاحمانی پیدا کرده است؛ زیرا جهان اکنون به وخامت خشونتها در سوریه، اظهارات جنگطلبان و احساسات انساندوستانه برخی افراد چشم دوخته، در حالی که صداهای متحدی به طور مداوم خواستار حمایت بیشتر و تسلیحات برای مقاومت در سوریه میشوند. در واقع این مسئله، برای اردوهای ایدئولوژیک در فرانسه و آمریکا نوعی اتحاد فامیلی محسوب میشود اما چنین آشنایی میتواند تفاوتهای عمده میان سوریه و لیبی که به تازگی مورد تجاوز قرار گرفته را پنهان کند. برای مثال اکنون کل فرانسه در تعطیلات بسر میبرد.
* سارکوزی از عدم تمایل اولاند برای صحبت از جنگ علیه سوریه انتقاد کرد
صحبت نکردن درباره دخالت نظامی در سوریه، هفته گذشته از سوی کاخ الیزه مورد تاکید قرار گرفت و "نیکولا سارکوزی" رئیس جمهور سابق فرانسه که رهبری تلاشهای جهانی سال گذشته برای دخالت نظامی در لیبی را به عهده داشت، به طور ناگهانی از سایههای شکست انتخاباتی ماه مه خود سر برآورد و خواستار اقدام "فرانسوا اولاند" جایگزین خود شد اما اولاند پاسخی به وی نداد.
همچنین "برنارد-هنری لوی" فیلسوف فرانسوی که یکی از طرفداران علنی و بانفوذ جنگ در لیبی بود نیز بار دیگر به صحنه بازگشت و این بار لب به شکایت از مواضع در قبال سوریه گشود. وی درباره اولاند گفت: "با توجه به اینکه این رویارویی ممکن است تاریخیترین، سیاسیترین و اخلاقیترین آزمایش دوران کاریش باشد، چنین رخوت و آشفتگی در اظهارات قابل قبول نیست."
اگر اولاند پیش چشمان منتقدانش نتوانسته از این آزمایش سربلند بیرون بیاید، بنابراین مطمئنا اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز به طور مشابه به دلیل عدم اشتیاقش برای دخالت نظامی در سوریه با حملات جنگطلبان چپگرا و نظامیان راستگرا روبروست و این نکته بیشتر خودنمایی میکند؛ زیرا آمریکا، ماه آگوست در تعطیلات بسر نمیبرد. ممکن است دولت آمریکا این انتقادات را برای آماده کردن زمینه سیاسی حمله به سوریه به جان بخرد اما حتی آشفتگی عمومی از تلاشهای دیپلماتیک در ترکیه در هفته گذشته، تنها نشاندهنده آن بود که ما در حال آغاز بحث درباره طرحهای خود برای اقدام نظامی احتمالی هستیم، نکتهای محتاطانه که "لئون پانهتا" وزیر دفاع آمریکا اوایل هفته جاری آن را تایید کرد.
* اوباما و منتقدانش میدانند سوریه با لیبی متفاوت است
بیتفاوتی اوباما قطعا به این دلیل است که سوریه با لیبی متفاوت است و این تفاوتها، تقریبا هیچ ارتباطی با "چراها"ی مشارکت در چنین جنگی و یا حتی "چگونگی" انجام آن ندارد که بدگویان وی مایلند آن را در لفافه بیان کنند. مسئله در اینجا "چه کسی" است؛ این حقیقت که هرگونه دخالت نظامی باید از سوی آمریکا رهبری شده و حمایت مالی شود. حامیان دخالت نظامی در هر دو جناح چپ و راست، تفاوت بین لیبی و سوریه را میدانند اما بسیاری معتقدند که نادانستهها درباره سوریه بیشتر از دانستههاست.
با توجه به کافی نبودن این توجیه، برخی محافظهکاران خواستار اقدام علیه سوریه برای انجام نوعی نبرد غیرمستقیم علیه ایران شدهاند. اسد شکستخورده، به معنای ایرانی شکستخورده است اما چنین توجیهی درباره جنگ عراق نیز استفاده شد که عراقی دموکراتیک و آزاد همانند وزنه تعادلی در برابر نفوذ ایران در خاورمیانه عمل خواهد کرد اما وقایع، آنطور که باید رقم نخورد.
با توجه به اینکه اکنون عراق در ستون شکستهای ائتلاف انساندوستان/جنگطلبان قرار دارد، طرفداران دخالت نظامی در سوریه، اطمینان میدهند که درباره مشارکت نظامیان مستقر در منطقه در حمله به این کشور صحبت نمیکنند. آنچه آنها دربارهاش صحبت میکنند، مسلح کردن گروههای شورشی (که اکنون به 100 گروه مختلف با حمایت نامشخص غیرنظامیان میرسند)، ایجاد شبکههای جاسوسی بیشتر (که احتمالا اکنون در حال انجام است) و تقویت منطقه پرواز ممنوع برای حفاظت از غیرنظامیان سوری است (عملیاتی که با توجه به وقوع درگیریها در مناطق شهری از نظر فنی دشوار است). همه این اقدامات از نظر آنها منجر به سقوط اسد خواهد شد. اگر چنین نشود، آنگاه دخالت نظامی اقدامی درست خواهد بود؛ در آن صورت آنها میتوانند اوباما را به خاطر تعللش سرزنش کنند.
اما طرفداران دخالت نظامی قصد دارند پیچیدگیهای اقدام در سوریه برای آمریکا را کوچک جلوه دهند و این پیچیدگیها را میتوان اکنون در فرانسه دید. آمریکا بدون فرانسه، به بازیگر اولیه با هدفی هیجانانگیز تبدیل میشود که همان تغییر حکومت است. برخلاف لیبی که ما میتوانستیم از اقدام نظامی به عنوان وظیفهای برای حفاظت از غیرنظامیان بیگناه استفاده کنیم، درباره سوریه به اندازه کافی سابقه تاکید بر این مسئله را داشتهایم که اسد باید برود.
* فرانسه و بیشتر کشورهای اروپایی موافق دخالت نظامی در سوریه نیستند
توجیهات ایدئولوژیک برای دخالت نظامی از نظر اخلاقی اطمینانبخش به نظر میرسند. اما به دلیل اینکه فرانسه و بیشتر کشورهای اروپایی اکنون خواستار دخالت نظامی نیستند، اعراب اصراری بر اقدام آمریکا ندارند، روسیه، چین و ایران به طور پیچیدهای مخالف هستند، سازمان ملل نتوانسته مجوز این حمله را صادر کند و جهان در مخالفت با اسد متحد نیست، آمریکا باید در خط مقدم چنین جنگی به تنهایی بایستد.
دخالت نظامی در سوریه ممکن است هنوز توجیهپذیر باشد اما ما اول باید این نکته را بپذیریم که در این زمینه تنها هستیم زیرا ماه آگوست در فرانسه فرا رسیده است.