«پيچ تاريخي و چند پرسش»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن ميخوانيد؛چندي است واژه پيچ تاريخي وارد ادبيات سياسي شده است. شايد براي اولين بار در سال 90 بود كه رهبر انقلاب در كرمانشاه به اين موضوع اشاره و فرمودند: دنيا در حال عبور از يك پيچ تاريخي است و ملت عزيز ايران، ملتهاي مسلمان و امت عظيم اسلامي ميتوانند در مديريت آن نقش ايفا كنند.
موضوعي كه پس از آن، در مقاطع ديگر از جمله ديدار اخيرشان با استادان و نخبگان دانشگاه، آن را بيشتر تبيين كردند.
اهميت مقطع كنوني تاريخ بشر و قرار گرفتن در يك نقطه عطف، به بيانهاي ديگر، توسط نخبگان و سياستمداران ديگري از جهان نيز مطرح شده است ولي مهمتر از اين اظهارات، فعل و انفعالات كنوني جهان است كه عملا اين پيچ را نشان ميدهد.
ماهيت اين پيچ تاريخي چيست؟ آيا يك جابهجايي معمولي در معادلات جهان و يك تغيير سطحي است يا نه؟ قطعا آنچه در حال وقوع است يك جابهجايي سطحي و معمولي نيست.
اين پيچ سرآغاز يك تحول عميق و سرنوشت ساز در تاريخ بشر خواهد بود و به گفته برخي، يك چرخش تمدني است. به اين معنا كه تمدن يا تمدنهايي فروميپاشد و تمدن جديدي شكل خواهد گرفت. دو دهه پيش كه ساموئل هانتينگتون سخن از جنگ تمدنها به ميان آورد، تصورش صرفا يك برخورد سخت بين اسلام و غرب بود ، لذا با اتكا به قدرت مادي و برتري سختافزاري غرب، پيشبيني كرد كه پيروز اين نبرد، غرب خواهد بود. اما امروز اين تصور با چالش جدي مواجه است؛ هم از اين نظر كه اين نبرد صرفا يك نبرد سخت افزاري نيست و هم اينكه در بُعد سختافزاري نيز دنياي اسلام و خصوصا كانون الهامبخش آن يعني جمهوري اسلامي ايران، حرفهاي زيادي براي گفتن دارد و غرب از اين نظر نيز بسيار آسيبپذير ميباشد.
پرسش مهم ديگر اين است كه آيا اين پيچ بواسطه انقلاب اسلامي ايران در مسير تاريخ بوجود آمده است؟ به نظر ميرسد پاسخ منفي است چرا كه اومانيسم غربي دير يا زود به بنبست ميرسيد، همانطور كه تفكر ماركسيستي به بنبست رسيد و فروپاشيد. اما بدون ترديد وقوع انقلاب اسلامي ايران، سررسيد اومانيسم غرب را زودهنگام كرد به نحوي كه سردمداران غربي غافلگير شده، در مديريت اين بحران سردرگم ماندهاند.
اين پيچ تند است يا جهان با شيبي ملايم از آن عبور خواهد كرد؟ پرسش سومي است كه ميتواند مطرح شود. معيار زمان در معادلات تاريخي متفاوت است و دير يا زود بودن وقايع و تحولات تاريخي با زمان در زندگي شخصي يا يك محيط كوچك نسبتي متفاوت دارد. با توجه به شواهد موجود و در مقياس تاريخ، اين چرخش، چرخشي تند محسوب ميشود هر چند ممكن است سالها به طول انجامد. تندي اين چرخش بزرگ را كه به يك جابهجايي تمدني منجر خواهد شد، ميتوان از سرعت و عمق تحولات كنوني جهان احساس كرد، خصوصاً آنچه در شمال آفريقا و منطقه حساس خاورميانه در حال وقوع است يا آنچه در خود غرب ميگذرد.آنچه جهان پس از اين چرخش با آن مواجه خواهد شد از هماكنون تحقق يافته است يا بستگي به اتفاقاتي دارد كه در حين چرخش رخ ميدهد؟
پاسخ به اين پرسش قدري دشوار است ولي به اجمال ميتوان گفت: شايد شمايي از دنياي پس از اين چرخش را بتوان تصور كرد اما نحوه مديريت اين مقطع بسيار تعيينكننده است.
از همين رو رهبر دورانديش انقلاب اسلامي پيش از اين فرمودند: ملت عزيز ايران و ملتهاي مسلمان و امت عظيم اسلامي ميتوانند در مديريت آن نقش ايفا كنند.
و در ديدار اخير با استادان دانشگاه نيز ضمن تشريح جايگاه ويژه جمهوري اسلامي ايران در اين تحول، به مسئوليت دانشگاهها و حوزههاي علميه تأكيد فرمودند و توفيق و نقشآفريني ملت ايران در اين برهه بسيار مهم و تاريخي را در درجه اول به عهده دانشمندان كشور دانستند. بنا بر آنچه گفته شد، درك درست و عميق از اين چرخش بزرگ تاريخي و پيامدهاي آن و همچنين باور به ايفاي نقش جدي در ايجاد آنچه پس از اين چرخش ميتواند بوجود آيد و تدبير و برنامهريزي براي شيوه گذر از اين پيچ تند، وظايفي است كه از آحاد ملت ايران خصوصا نخبگان و فرهيختگان انتظار ميرود.