«خط بطلان بر ديكته هاي آمريكايي»عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛اين روزها پس از شكست سناريوهاي متعددي كه محور غربي- عربي عليه دمشق تدارك ديده و به صحنه آورده بودند؛ سناريوهاي جديدي در راه است تا با تداوم خط ناآرامي و بي ثبات سازي، سوريه را از جبهه مقاومت جدا نمايند.
از همين روي؛ تعليق عضويت سوريه در سازمان همكاري هاي اسلامي، انتخاب اخضر ابراهيم به جاي كوفي عنان به عنوان نماينده ويژه سازمان ملل در امور سوريه و به پايان رسيدن ماموريت ناظران ملل در دمشق از جمله قرائن و شواهدي است كه تحركات و كارشكني هاي جديد محور غربي- عربي عليه دولت و ملت سوريه را آشكارا نشان مي دهد.
ابتدا بامداد پنجشنبه گذشته، سازمان همكاري هاي اسلامي در بيانيه خود و در اقدامي عجيب تصريح كرد؛ «عضويت سوريه در سازمان همكاري هاي اسلامي و همه دستگاه ها و مؤسسات مربوط به آن به حالت تعليق درآمد.»!
اين اقدام سازمان همكاري هاي اسلامي در حالي است كه در همان بيانيه موضوع فلسطين به عنوان موضوع اصلي امت اسلامي مورد تاكيد قرار گرفته و در خصوص موضوع ميانمار نيز كشورهاي اسلامي خواستار تشكيل كميته حقيقت ياب شده اند.
تناقض آشكار اينجاست كه از يكسو بر آرمان فلسطين و نقش تجاوزگرانه رژيم صهيونيستي تاكيد مي شود و به اصطلاح براي ميانمار دلسوزي مي شود و از سوي ديگر در ماموريتي آمريكايي، تعليق عضويت سوريه در سازمان همكاري هاي اسلامي پيگيري و به اجرا درمي آيد!
به همين موازات؛ انتخاب شخصيتي چون اخضر ابراهيمي با سابقه اي تاريك نيز گوياي اين واقعيت است كه آمريكايي ها با به بن بست رساندن كوفي عنان و طرح 6 ماده اي او براي حل بحران سوريه، اكنون بار ديگر به دنبال راه حلي غيرسوري و به تبع آن شعله ور شدن ناآرامي ها و بي ثباتي در سوريه هستند.
گفتني است؛ سابقه و شخصيت اخضر ابراهيم به گونه اي است كه پايگاه اينترنتي الوسط عراق با افشاگري ماموريت هاي قبلي او در تحولات منطقه مي نويسد؛ «او استاد عملي كردن ديكته هاي آمريكاست.»
اين پايگاه خبري با اشاره به طرح طايفه اي اخضر ابراهيم پس از سقوط صدام در عراق مي افزايد كه؛ اختلافات مذهبي در عراق جزو سابقه و ماموريت او بوده و اكنون انتخاب او به عنوان نماينده ويژه سازمان ملل در امور سوريه، گزينه مناسبي براي آمريكا، اسرائيل، عربستان، قطر و تركيه است.
در ادامه اين تحركات و دسيسه ها بر ضد سوريه، ديروز نيز شوراي امنيت نشستي را درباره اين كشور پشت درهاي بسته برگزار كرد و نهايتاً به ماموريت صلح بانان سازمان ملل مستقر در سوريه پايان داد تا ناظران اين سازمان، فردا - 19 آگوست- دمشق را ترك كنند.
مخالفت روسيه با اين اقدام شوراي امنيت، پشت پرده ماجرا را فاش كرد زماني كه ويتالي چوركين نماينده دايم روسيه در سازمان ملل گفت؛ «برخي طرف هاي بين المللي با دادن اسلحه به مخالفان به شعله ور شدن ناآرامي ها در سوريه كمك مي كنند.»
اكنون با توجه به سناريوهاي قبلي و پيش كشيدن دسيسه ها و سناريوهاي جديد آمريكايي عليه سوريه، طرح نكاتي قابل اعتناست؛
1- در تمامي ماه هاي گذشته بخصوص 5 ماه اخير، آمريكايي ها تلاش گسترده اي كردند تا كار دولت بشار اسد را يكسره نمايند.
در اين ميان علي رغم ژست دموكراسي و حقوق بشري از هيچ اقدام جنايتكارانه و تروريستي دريغ نكردند.
جالب اينجاست كه بخشي از اين اقدامات پليد آمريكايي ها عليه سوريه از طريق برخي رسانه ها به بيرون درز پيدا كرد.
در همين زمينه، روزنامه سعودي الحيات اذعان مي كند گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد سوريه از سلاح ها و تفنگ هاي اسرائيلي استفاده مي كنند.
از سوي ديگر؛ يك پايگاه خبري تركيه نيز فاش مي كند كه عوامل سازمان سيا و موساد با اعضاي ارتش آزاد در اردوگاه هاي تركيه ديدار مي كنند.
آنچه اين فضا را روشن تر مي نمايد اذعان مارتين دمپسي رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكاست كه در كنفرانسي خبري به وجود القاعده در سوريه اعتراف مي كند.
آمريكايي ها در ادامه تحركات و سناريوهاي گوناگون براي شكستن دولت دمشق، چندين نشست و اجلاس به اصطلاح بين المللي نيز را برپا كردند تا با جلوگيري از حضور ايران، كار سوريه را تمام كنند ولي اكنون آنچه محرز بوده و كمترين ترديدي در آن وجود ندارد اين است كه سناريوها و طرح هاي آمريكايي در بركناري اسد و سقوط سوريه به شكست انجاميده است.
بنابراين نكته حائز اهميت اين است كه محور جبهه مقاومت با تجربه ارزنده و گرانسنگ چند ماه گذشته بايد به اين باور برسد كه آمريكا تعيين كننده نيست و در اين ميان افكار عمومي ملت هاي مسلمان و حاميان مقاومت نيز نبايد مرعوب جنگ رسانه اي و عمليات رواني محور غربي، عربي و صهيونيستي شوند.
2- متاسفانه همزمان با تحولات سوريه آنچه كه بيش از همه تلخ و رنج آور است نقش منافقان امت اسلامي است كه با محور غربي- صهيونيستي مشاركت دارند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي چند ماه پيش در ديدار با رمضان عبدالله دبيركل جهاد اسلامي هوشيارانه و هشداردهنده خاطرنشان كردند؛ «... طراحي آمريكا براي سوريه كاملا مشخص است كه متاسفانه برخي كشورهاي خارجي و منطقه نيز در اين طراحي آمريكا مشاركت دارند، هدف اصلي آمريكا در سوريه ضربه زدن به خط مقاومت در منطقه است، زيرا سوريه از مقاومت فلسطين و مقاومت اسلامي لبنان حمايت مي كند.»
اين كه در اجلاس مكه، تعليق عضويت سوريه در بيانيه پاياني مورد تصريح قرار مي گيرد ناشي از حضور و مشاركت همان كشورهاي به اصطلاح اسلامي است كه همواره در معادلات جهان اسلام ماموريت آمريكايي دارند و نقش خود را در اين راستا ايفا مي نمايند.
ملت هاي مسلمان منطقه همين نقش مرموز و پليد را در جريان جنگ 33 روزه و 22 روزه در لبنان و غزه نيز به ياد دارند و هيچگاه فراموش نخواهد شد.
بنابراين اكنون در موضوع سوريه نيز بايد با استفاده از ظرفيت ملت ها و ديپلماسي عمومي اين خط را سوزاند و بي شك نقش جمهوري اسلامي ايران در اين عرصه حساس و خطير و بي بديل است.
به نظر مي رسد اجلاس بزرگ جنبش عدم تعهد ظرفيت مناسبي باشد تا با يك ديپلماسي هوشمند، طراحي و سناريوهاي دشمن در موضوع سوريه و جدا كردن آن از جبهه مقاومت را ناكام گذاشت.
3- و بالاخره بايد گفت؛ ديروز روز قدس يك تفاوت ويژه و بارز با تمامي سال هاي گذشته داشت و آن گره خوردن موضوع سوريه با آرمان فلسطين است. به تعبير ديگر، اگر روز قدس روز فرياد اعتراض آحاد مسلمانان عليه جنايات صهيونيست ها و حمايت از مردم مظلوم و مقاوم فلسطين است؛ موضوع سوريه نيز در همين چارچوب است چرا كه سوريه در جبهه مقاومت قرار دارد و اين نقطه اشتراك قابل تفكيك نيست.
ديروز عموم مردم مسلمان در كشورهاي اسلامي و بخصوص ايران نشان دادند به سلاح بصيرت مجهز هستند و پيشاپيش سناريوها و دسيسه ها و عمليات هاي فريب، آمريكا و غرب را مي بينند و تشخيص مي دهند و دست دشمن را مي خوانند. عليرغم تحرك چند كشور منطقه در همراهي با آمريكا و غرب براي يكسره كردن كار سوريه، آنچه مهم است و نمي توان آن را ناديده گرفت قوه فرقان و بصيرت ملت ها است كه تعليق عضويت سوريه در سازمان همكاري هاي اسلامي، يا گماردن كسي مثل اخضر ابراهيم را طرح آمريكايي مي دانند و اين همان نقطه استيصال و سردرگمي محور غربي- عربي و صهيونيستي است كه هرچه مي كنند نمي توانند جبهه مقاومت را با شكنندگي روبرو نمايند. بنابراين ديروز روز قدس يك روز تاريخي و نقطه عطفي در ابعاد مقاومت و بصيرت بود كه نه تنها صهيونيست ها را مانند هميشه به هراس و استيصال انداخت بلكه تحركات آمريكايي در سوريه را به چالش كشاند.