عزیر محمدی پس از مدتها سکوت از حواشی ورزش ایران پرده برداشت
* نمیتوانیم به زور بیاییم بگوییم کشتی و وزنهبرداری و رشته های دیگر باید جای فوتبال را بگیرند
- بعد از افتخار آفرینی ورزشکاران ما در المپیک که با طلاهای کشتی فرنگی آغاز شد، بحثی در محافل ورزشی مطرح شده مبنی بر اینکه ما پولی را که در فوتبال هزینه میکنیم و نتیجه نمیگیریم باید در رشتههای دیگر خرج کنیم تا این رشته ها عملکرد بهتری داشته باشند.
- ولی من از شما سوال میکنم؛ یک ورزشکار برای آمریکا در شنا ۴ طلا و ۲ نقره در المپیک لندن کسب کرد، آمریکاییها حدود ۳۰ مدال طلای المپیک را هم در ورزش های انفرادی کسب کردند، اما آیا پولی که در ورزش بسکتبال، فوتبال آمریکایی و فوتبال کشور آمریکا هزینه میشود در سایر رشتهها هم هزینه می شود؟ آیا اسپانیا پولی را که در فوتبال و بسکتبال هزینه میکند در سایر رشته ها هم هزینه میکند؟
-سرمایهگذاری در رشتههایی چون کشتی، تکواندو، وزنهبرداری، شنا، تیراندازی و دو و میدانی که ما در آن می توانیم مدال بیاوریم بسیار مهم و اساسی است.
-اما یک مساله این است که در ورزش فقط سرمایه گذاری تنها ملاک نیست، هماکنون در فوتبال آن قدر سرمایه گذاری میشود، ولی چرا ما نمی توانیم نتیجه بگیریم؟
- ما باید بیاییم از کشتی فرنگی و وزنه برداری درس بگیریم؛ در کشتی فرنگی ما حدود هفت سال است که از یک مربی استفاده می کنیم، به بنا اختیار تام هم در مورد امور مربوط به تیم داده اند.
- بگذریم که بعضی مواقع او را هم اذیت کرده و برایش حاشیه درست کرده اند.
-مدیران فدراسیون کشتی پول آن چنانی به محمد بنا نداده اند، ولی او چون عشق داشته شب و روز با کشتی گیرانش در خانه کشتی در اردو بوده، تیمی را روانه المپیک کرد که در شرایطی که کشتی فرنگی ما در المپیک ۴۰ سال بود مدالی نگرفته بود، این بار سه طلا با قدرت کسب کرد.
-به نظر من سعید عبدولی هم حقش طلا بود و اگر ناداوری نمیشد او هم حتما به مدال طلا میرسید و کشتی فرنگی ما به ۴ مدال طلای المپیک میرسید، یعنی به اندازه تمام مدال طلاهای چند دوره قبل ایران در المپیک.
-الان موفقیت کشتی حاصل کار آقای خطیب و دوستانشان که تازه سر کار آمدهاند است یا تلاش های چندین و چند ساله یزدانی خرم که با کارهای مثبت خود این تیم ها را آماده کرد؟
* استفاده از ورزشیها و اعتماد به مربیان داخلی باعث رشد وزنهبرداری شده است
-در وزنهبرداری ما موفق بودیم، چون رضا زاده خود قهرمان وزنه برداری بوده و تازه از دنیای قهرمانی خداحافظی کرده است، می داند که چه کاری را باید برای موفقیت این رشته انجام بدهد.
-رضازاده، کورش باقری را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرد، مربی که حقوق آنچنانی نمیگیرد و خارجی نیست که مثل مربی قبلی ایوانف دوپینگ را به ورزش ما تزریق کرده باشد.
-او آمد با کار کردن با چند تا جوان در چهار سال گذشته بهترین نتایج را در المپیک و مسابقات قهرمانی جهان گرفت.
-ضمن این که با این شرایط امکان قهرمان شدن تیم ملی وزنه برداری ما در جهان در سالهای آینده هم خیلی زیاد است، البته اگر این ترکیب مدیریتی و فنی را دست نزنند، پس نتیجه میگیریم که پول در ورزش فقط تنها نیست.
-ثبات مدیریت، استفاده از نیروهای متخصص باعث میشود یک کار به بهترین شکل ممکن انجام شود.
- البته چون هنوز در این رشتهها پول آن چنانی وارد نشده حاشیه هایشان کمتر است و راحت تر کار می کنند.
-حالا شما حساب کنید که ما این رشته ها را داریم و این عزیزان آمدند و بهترین نتایج را در المپیک گرفتند و مدال طلا آوردند، اما ده روز دیگر آیا کسی از ورزشکاران وزنه برداری و کشتی حرفی میزند؟
-باور کنید همه یادشان می رود که آنها چه کار بزرگی انجام دادند، الان همه گرم هستند و استقبال خوبی در فرودگاه از آنها انجام دادند و مراسمهایی هم برگزار میشود و هدایایی به این قهرمانان داده میشود، بعد از چند روز اما همه چیز آرام میشود.
- الان چون فوتبال تعطیل است همه اذهان ورزش دوستان به سمت المپیک است، ولی هفته های لیگ برتر وقتی آغاز شود، همه می روند دنبال فوتبال، میدانید چرا؟
-برای اینکه هر چیزی جایگاه خودش را دارد، ما نمیتوانیم به زور بیاییم بگوییم کشتی و وزنه برداری و رشته های دیگر باید جای فوتبال را بگیرند.
* باید نظارت بر چگونگی پولی که در فوتبال خرج میشود، داشته باشیم
-مسئولان و دست اندر کاران باید بیایند این فوتبال بحران زده را درست کنند، ما بیاییم به جای اعتراض به هزینه ها، اسناد و مدارک مالی باشگاهها را کنترل کنیم که این پولها در کجا هزینه میشود؟ درست دارند خرج می کنند یا غلط؟ اصلا صرف این همه در فوتبال باید انجام شود یا نه؟
- با تمام این تفاسیر باید در کنار فوتبال هم به سایر رشته ها در حد خودشان هم رسیدگی شود.
* امثالی مانند بنا باید ماهی ۱۵میلیون تومان بگیرند
- کسی مثل محمد بنا که زندگی اش را برای کشتی گذاشته و بدون چشم داشت این چنین شاگردانش را به قهرمانی المپیک و جهان رساند، نباید هر ماه ۵ میلیون تومان حقوق بگیرد، باید ماهی ۱۵میلیون تومان به او بدهند و همه جور امکانات را هم برایش فراهم کنند.
-قهرمانانی مثل سوریان و نوروزی، رضایی و بهداد سلیمی که درالمپیک طلا میگیرند را هم به جای ۱۰۰ میلیون تومان، ۵۰۰ میلیون تومان به آنها بدهیم .
- آیا ما لنگ این چهار پنج میلیاردی هستیم که باید به قهرمانان المپیک خود بدهیم؟ ولی اگر مدیران بیایند و این جوایز را بدهند، برای ورزشکاران سایر رشته ها انگیزه بسیار زیادی درست میشود که کار کنند تا پیشرفت کنند.
* باید دست احسان خدادی را بوسید
-به نظر من باید دست احسان حدادی را ببوسیم، جایزه ای که به او میدهند باید در اندازه پاداش کسی باشد که طلای المپیک را کسب کرده است.
- او شاهکار کرد، ایران در کشتی و وزنه برداری همیشه مدال میگرفته است؛ ولی کاری که احساس حدادی کرده بی سابقه است.
-وقتی به او پاداش خوبی بدهیم، در بین تمام ورزشکاران رشته دو ومیدانی انگیزه ایجاد می شود و شک نکنید اگر درست کار کنیم در المپیک بعدی می توانیم از این رشته به چند مدال حتی طلا برسیم.
* با توجه به ظرفیتی که در تیراندازی داریم، کسب مدال در این رشته دور از ذهن نیست
-ما اگر به رشته تیراندازی بها بدهیم می دانید که در المپیک از این رشته به چند مدال می توانیم برسیم؟ حدود ۲۰،۳۰ تا مدال می شود کسب کرد.
- کشور ما با توجه به فعالیت بسیج و سایر نهادها استعداد زیادی در رشته تیراندازی دارد، ما همین کاری را که الان داریم می کنیم اگر علمی تر دنبال کنیم مطمئن باشید در المپیک بعدی در تیراندازی به مدالهای مختلف میرسیم.
* قیاس کردن فوتبال با سایر رشته نادرست است
-پس قیاس کردن فوتبال با سایر رشتهها کاملا غلط است، البته از آنجایی که در فوتبال ولخرجی ها زیاد شد، مدیران نتوانستند آن را کنترل کنند، و هم چنین نتایج خوبی گرفته نشده، اشکالاتی به وجو آمده است و اعتراضاتی شنیده میشود.
- خود انگلستان در فوتبال به مدال نرسید و تیم ملی این کشور سالها است که در فوتبال به افتخاری نرسیده است، اما آنها در المپیک در رده بندی مدال ها در مکان سوم قرار گرفتند، ولی قطعا هزینه تمام رشته های ورزشی در انگلیس به اندازه فوتبال انها و لیگ برترشان نمیشود.
- قبل از اینکه فوتبال به این جایگاه برسد، در کشور ما مردم کشتی را دوست داشتند. حالا که فوتبال پر طرفدارتر است شما فکر می کنید دلیلش چه چیزی است؟
-این قضیه ربطی به اشتباهات مدیریتی ندارد، در تمام دنیا شما هر کاری هم که بکنید جذابیت فوتبال بیشتر از سایر رشته های ورزشی است.
* یوفا اعهلام کرد باید با "دوپینگ مالی" مبارزه کرد
-وقتی میخواهم کاری انجام بدهم به خوبی در باره آن کار مطالعه داشته باشم، درباره قانون سقف قرارداد ها هم در فوتبال ایران همین اتفاق افتاد.
-ما همین طور این قانون را نگذاشتیم، الان در تمام دنیا به این نتیجه رسیدهاند که باید هزینه های خود را کنترل کنند.
- همین چلسی که قهرمان اروپا شد در حال حاضر چیزی حدود ۷۹۲ میلیون دلار طبق اسناد رسمی اعلام شده بدهی دارد.
-بارسونا و رئال مادرید هم هر کدام چیزی حدود ۵۰۰ میلیون دلار بدهی مالی دارند.، به همین دلیل است که میشل پلاتینی رسما درباره دوپینگ مالی صحبت و عنوان کرده یوفا باید طرحی فرپلی را اجرا کند که تمام تیم ها از سال ۲۰۱۳ بدهی مالی نداشته باشند و باشگاهها کنترل هزینه داشته باشند.
- یوفا تصمیم گرفته از سال ۲۰۱۳ باشگاههای بدهکار را در لیگ قهرمانان و اروپا راه ندهد.
* ولخرجی تیمهای فوتبال ما را مجبور کرد تا برای بازیکنان سقف بگذاریم. / کفاشیان و بهروان خودشان موافق قانون سقف قرارداد بودند
-دلیل اینکه ما سقف قرارداد را در فوتبال ایران را اجرا کردیم این است که آقای محرابیان وزیر محترم صنایع، در نامه ای به دکتر احمدی نژاد رسما اعلام کردند که وزارت صنیع دیگر نمیخواهد ۴ تا تیم صنعتی(سپاهان، ذوب آهن، مس و فولاد خوزستان) را اداره کند.
- به دنبال این اتفاق رئیسجمهور نامه را پاراف کردند که سازمان تربیت بدنی خودش این چهار تیم را اداره کند.
- بعد از این اتفاق جلسه ای کارشناسی برگزار شد تا نظر مارا در این رابطه جویا شوند در آن جلسه به کارشناسان رسمی وزارت خانه صنایع و سازمان خصوصی سازی اعلام کردیم که سازمان تربیت بدنی در اداره پرسپولیس و استقلال با مشکلاتی مواجه است.
- پس این چهار تیم صنعتی را با واگذاری به سازمان تربیت بدنی تشکیلاتشان را خراب نکنید.
- در آن نشست من عین این جمله را به زبان آوردم که ۴ باشگاه ذوب آهن، سپاهان، فولاد خوزستان و مس کرمان پیشانی فوتبال ایران در آسیا هستند که به راحتی به دلیل ساختار درستی که دارند می توانند از afc پروانه حرفه ای شدن بگیرند.
- در آن جلسات کارشناسان اعلام کردند که بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان نمی توانند به بازیکنان پول بدهند، چون اگر بخواهند بیشتر از این مبالغ هزینه کنند زیر سوال میروند.
- آنجا بود که هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال رسما به ما پیشنهاد داد که کار کارشناسی انجام بدهید و سقف قرارداد برای کنترل هزینه های باشگاهها بگذارید.
-الان همه وقتی اعتراضها را می شوند، میآیند و می گویند که ما نبودیم و ما نبودیم و قانون سقف قرارداد را به نام من نوشته اند، در حالی که تمام اعضای هیأت رئیسه فدراسیون قبلی از جمله همین آقای بهروان و کفاشیان، صورت جلسه را امضا کردند.
- آن موقع از آنجایی که سال قبلش دو سه نفر از بازیکنان سپاهان قرارداد های ۴۰۰ میلیون تومانی امضا کرده بودند، ما تصمیم گرفتیم که سقف قرارداد ۳۵۰ میلیون باشد و با ۷۰ میلیون تومان پاداش، رقم کل قرارداد و دریافتی بازیکنان به ۴۲۰ میلیون تومان در یک سال برسد.
-با این تصمیم ما دیگر قرارداد چند بازیکنی که قبلا بالای ۴۰۰ میلیون امضا کرده بودند هم زیر سوال نمی رفت.
-اتفاقا همان سال در جلسات هیأت رئیسه فدراسیون آقایان تاکید کردند که سقف قرارداد از سوی باشگاه های لیگ برتری رعایت شود تا باشگاه های صنعتی فوتبال خود را جمع نکنند.
- اما برای من جالب است که بعضی از همین مسئولان فوتبال وقتی اعتراضاتی به اجرای قانون سقف قرارداد انجام شد، آمدند و در مصاحبه های خود رسما علیه قانون موضع گرفتند.
-حتی بعضی از همان دوستان آمدند و در فصل نقل و انتقالات در تیمهای خود با بازیکنان بالاتر از سقف قرارداد بستند و حتی نسخه قرارداد خارج از سقف را به سازمان لیگ در همان سال اول ارائه دادند.
-من اینکه بعضی ها می گویند قاون سقف قرارداد فایده ای برای فوتبال ایران نداشت را قبول ندارم.
* وزارت ورزش مسئول پرداخت هزینه های سرخابیها است و نباید مسئولیت خودش را به گردن سایر نهادها واگذار کند
- چندی پیش در خبرها آمد که وزیر ورزش در نامه ای تاکید کرده است که خرج و مخارج باشگاههای پرسپولیس و استقلال بیشتر از حد قانونی نشود و و این مورد از سوی مدیران فدراسیون کنترل شود.
- اما مگر فدراسیون فوتبال و جاهای دیگر خرج پرسپولیس و استقلال را می دهند که هزینههایشان را کنترل کنند، این دو تیم بزرگ تحت مدیریت مستقیم وزارت ورزش و جوانان هستند و وزارت خانه بودجه هر ساله آنها را پرداخت میکند.
-پس خود وزارت خانه باید هزینه های دو باشگاه را کنترل کند و فدراسیون و جاهای دیگر نباید در این مسأله ورود کند، ما نباید مسئولیت خودمان را به گردن افراد دیگر بیاندازیم.
* در فوتبال ایران آیا بازیکن خوب زیاد داریم که این قدر پول به آنها میدهیم
- من همان سالی که سقف قرارداد را گذاشتیم، از آنجایی که این قانون بعد از شروع فصل نقل و انتقالات تصویب شد اعلام کردم که فقط همین امسال را برای قرارداد ۱۰ درصد از بازیکنان در صورتی که بالاتر از سقف بسته باشند اغماض می کنیم.
-ما ۳۰۶ بازیکن لیگ برتری داریم که ده درصد این رقم میشود ۳۶ نفر. من از شما سوال می کنم در فوتبال ایران واقعا از تعداد بازیکنانی که شرایط عقد قرارداد با مبالغ در حد سقف و یا بالاتر را دارند بیشتر از ۳۶ نفر است؟
-همان موقع هم البته مثلا باشگاه استیل آذین وقتی سخت گیری ما را دید، در پایان فصل بالاتر از سقف قرارداد به بازیکنان پولی نداد.
* مربی و بازیکنانی که بالای سقف گرفتهاند به دلیل ترس از محرومیت نمیتوانند مطالبات خود را از باشگاهها بگیرند
- ما رسما اعلام کرده بودیم که اگر بازیکنی بالاتر از سقف قرارداد ببندد، دیگر نمی تواد برای وصول پول کامل خود از باشگاهی شکایت کند، چون اگر شکایتی در این زمینه انجام شود بازیکن مورد نظر طبق قانون یک سال از حضور در میادین فوتبال محروم می شود باشگاه مربوطه هم حق گرفتن بازیکن به جای فرد مورد نظر را ندارد.
- مثلا خسرو حیدری وقتی از سپاهان می خواست به استقلال برگردد چرا تا آخرین لحظه سعی کردند که هم چیز به صورت تفاهمی حل بشود؟ برای اینکه می دانستند اگر قرار باشد قرارداد داخلی را رو کنند، این بازیکن محروم میشود و سپاهان هم نمیتواند کسی را جای او جذب کند.
-الان شما بروید بررسی کنید بعد متوجه میشود که بسیاری از بازیکنان و مربیانی که بالاتر از سف قرارداد بسته بودند، نتوانسته اند پول کامل خود را از باشگاه خود بگیرند.
- آنها در حال حاضر جرات هم ندارند که به کمیته انضباطی شکایت کنند، چون می دانند که محروم می شوند.
-مثلا همین چندی پیش یکی از مربیان بزرگ فوتبال ایران به من گفت که کاری کردی که من نمی توانم ۳۵۰ میلیون تومان از طلب فصل قبل خودم را از باشگاه بگیرم، وقتی به او گفتم :«برو شکایت کن» خطاب به من گفت که «شکایت کنم که یک سال محروم بشوم؟!».
-این اتفاق نشان می دهد که سخت گیری لازم در این زمینه انجام شده و خود بازیکنان و مربیان می دانند که وقتی بالاتر از سقف قرارداد می بندند احتمال اینکه به تمام پول خود برسند در حد صفر است!
*خصوصی سازی تنها راه حل مشکل فوتبال ایران
-من بعد از این همه تحقیق در رابطه با مسائل فوتبال حرف همیشهام را تکرار می کنم که مخالف این طوری خرج کردن در فوتبال ایران هستم.
- برای درست شدن وضع مدیران باید خصوصی سازی در باشگاه های فوتبال را آغاز کنند.
- چه بخواهیم و چه نخواهیم دیر یا زود این اتفاق رخ خواهد داد پس چه بهتر که از همین حالا شروع کنیم.
- اگر در قدم اول پرسپولیس و استقلال خصوصی نشوند، باشگاههای دیگر هم خصوصی نخواهند شد.
-اگر باشگاههای خصوصی شوند دیگر کسی نخواهد گفت که پول بیت المال دور ریخته شده است و مدیر و مالک باشگاه هم چون پول از جیب خودشان هزینه می شود به هر بازیکنی که از راه رسید پول آن چنانی نمی دهند.
*ارائه راهکار برای خصوصی کردن باشگاهها
-با بررسیهای انجام شده، اگر بخواهیم حداقل درآمد را در حق پخش تلویزیونی در نظر بگیریم، صدا و سیما باید سالی ۹۰ میلیارد تومان به فوتبال بپردازد.
- برای خصوصی سازی دولت هم باید بیاید در یک پروسه زمانی ۵ ساله کمک کند.
- به این صورت که در سال اول به هر باشگاه لیگ برتری ۵ میلیارد کمک کند.
- در سال های دوم سوم و چهارم پنجم هم به ترتیب ۴،۳،۲،۱ میلیارد تومان کمک نقدی به باشگاه ها بپردازد و در سال ششم حمایت مالی خود را قطع کند و دیگر دخالتی نداشته باشد.
- در آن شرایط دیگر باشگاه ها خودشان باید سراغ درآمدزایی بروند و دیگر به صورت خصوصی کار خود را انجام می دهند.
* مدیران فوتبال ایران باید فوتبالی باشند و یا اینکه از فوتبالیها استفاده کنند.
-باید کمیته فنی درست و حسابی و تاثیر گذار تشکیل بدهند تا قبل از اینکه لیگ تمام شود کمیته فنی در رابطه با تیم فصل آینده و کادر فنی و نقل و انتقالات برنامه ریزیهای لازم را انجام بدهد.
-شما اگر دقت کنید کمیته فنی باشگاه بارسلونا قبل از شروع فصل با پپ گواردیولا جلساتی را برگزار کرد تا تکلیف آینده کاری این مربی را روشن کند.
- همین بارسلونا امسال در فصل نقل و انتقالات فقط دو بازیکن را جذب کرده است که یکی از آنها به جای آبیدال بیمار بوده است، اما پرسپولیس امسال ۱۱ نفر را در تیم خود تغییر داد و به نوعی دگرگون شد.
- متاسفانه باشگاه های ما در روند آماده سازی تیم ها برای مسابقات هم مشکلاتی دارند، آنها می گذارند قرارداد یک بازیکن را دو روز مانده به پایان فصل نقل و انتقالات می بندند.
- همین می شود که بازیکن نا آماده وارد مسابقات میشود و تیم در پنج هفته اول بد کار می کند، آن وقت تازه مربیان می آیند داد می زنند که فرصت می خواهیم!
-کجای دنیا این طوری است؟ کجای دنیا مدیران یک باشگاه اول بازیکن را می گیرند و بعد مربی می آورند؟ بعد از مدتی وقتی تیم نتیجه نمی گیرند مدیران برای اینکه ناکامی را از گردن خود بردارند مربی بیچاره را تغییر می دهند.
*دوستان ما از استقلال و پرسپولیس استفاده سیاسی می کنند، بیاییم نترسیم و حرف هایمان را بزنیم
- چند وقت پیش هم در یک همایش تاکید کردم که این دو تیم مردمی تبدیل به ابزاری شده برای سوء استفاده سیاسی بعضی مسئولان، اما ترس را باید کنار گذاشت.
-ما در کشور خودمان انقدر مدیر و فرد متخصص و کاربلد و دلسوز داریم که بتوانند این دو تیم را اداره کنند.
-آنها نه تنها کاری می کنند با مدیریتشان ضربه ای به نظام نخورد بلکه ارزش نظام مارا هم بالاتر می برند.
- وقتی یک سری از آدم هایی که کار را بلد نیستند بر سر کار می گذاریم نتیجه اش همین چیزی می شود که می بینیم، فوتبال ما به این روز افتاده است.
-ببینید صفایی فراهانی فردی سیاسی بود که در فدراسیون از فوتبالی ها استفاده برد و خوب کار کرد.
- محمد دادکان یک چهره ورزشی بود که از نیروهای سیاسی کار درست در هیأت رئیسه خود استفاده کرد و عملکرد خوبی از خود بر جای گذاشت.
* بعضی از مدیران ما فرق دوغ و دوشاب را نمیدانند
-مثلا ما سقف قرارداد را گذاشتیم، این از اشکال مدیر ما است که فرق دوغ و دوشاب را نمی داند و می آید به بازیکن ملی پوش و غیر ملی پوش به اندازه سقف قرارداد پول میدهد.
-وقتی ما سقف را گذاشتیم خیلی ها فکر می کنند که به همه باید ۳۵۰ میلیون تومان پول بدهند.
-در حالی که ۳۵۰ میلیون تومان برای بهترنی بازیکنان فوتبال ایران است، ما باید چهار تا بازیکن خوب خارجی مثل جان واریو بیاوریم و از آنها استفاده کنیم اگر پول بیشتری دادیم هم عیبی ندارد.همه جای دنیا دارند این کار را می کنند.
-ما سقف قرارداد را قانون کردیم آمدند گفتند با توجه به پرداخت های فوتبال ایران این کف قرارداد است.
- خوب وقتی مربی فرق بین کف و سقف را نمی داند تقصیر ما چیست؟ این به صورت مستقیم به ضعف مدیریت بر می گردد که نمی داند به چه بازیکنی چه قدر باید پول بدهد.
-الان یوفا هم به این نتیجه رسیده که باشگاه ها باید هزینه های خود را همان طور که گفتم کنترل کنند.
- پلاتینی رسما اعلام کرده از این به بعد تیمی اجازه حضور در لیگ اروپا لیگ قهرمانان اروپا را پیدا می کند که طبق قانون سر به سر بیشتر از در آمد خود هزینه نکند.
- هم چنین باشگاههای فوتبال خودشان خرج خود را در بیاورند، آن هم از محل درآمدهای تجاری و عملیاتی خود، نه پول یا کمکهای مالی مالکان ثروتمندشان!
* در اتحادیه فوتبال قصد درگیری و مقابله با فدراسیون فوتبال را نداریم
-زمانی که اتحادیه باشگاه های فوتبال ایران تشکیل شد، قرار بر این بود که اتحادیه خودش مسابقات فوتبال ایران را بر گزار کند.
-به همین دلیل مدیران فدراسیون فوتبال در زمان اول تشکیل این مجموعه زیاد مدیران اتحادیه باشگاه های فوتبال ایران را تحویل نمیگرفتند.
-تا جایی که اصلا آنها را به فدراسیون راه نمیدادند حاضر به همکاری با آنها نمی شدند.
-در زمان ریاست صفایی فراهانی بر فدراسیون وقتی سازمان لیگ تشکیل شد، آقایان تصمیم گرفتند لیگ را با همکاری سازمان لیگ و اتحادیه باشگاه های فوتبال ایران برگزار کنند.
-از سال دوم، بعداز اینکه ساختار سازمان لیگ بهتر شد و باشگاه ها برای خود نماینده انتخاب کردند، خود به خود نقش اتحادیه در برگزاری مسابقات لیگ برتر کمرنگ شد تا اینکه دیگر سازمان لیگ خودش همه کارها را به دست گرفت.
- اما در دو سال گذشته که بنده ریاست شورای مرکزی اتحادیه باشگاه ها را به عهده گرفتم چند مساله مهم را در دستور کار خود قرار دادیم تا آنها را به انجام برسانیم.
-شورای مرکزی اتحادیه باشاه ها هر قانونی را که مصوب کند، باشگاه ها موظف به اجرای آن هستند.
-دلیلش هم این است که مدیران عامل باشگاه ها در اتحادیه عضو هستند. ما در حال حاضر در اتحادیه بنای مقابله و ستیز با فدراسیون فوتبال را نداریم.
-ما اگر دلمان به حال فوتبال بسوزد باید خدمت کنیم، نه این که فقط خودمان را ببینیم.
- در حال حاضر ما رسما پیگیر امور خصوصی سازی باشگاه های فوتبال ایران برای سهمیه بندی آسیا هستیم و ارتباط خوبی هم با فدراسیون فوتبال داریم.
- به هر حال قرار است ما در اتحادیه کار گروهی را تشکیل بدهیم تا اعضای آن با کمیسیون های مختلف مجلس شورای اسلامی برای تصویب قانون خصوصی شدن باشگاه ها جلساتی را برگزار کنند.
-ما حتی بحث پیگیری مالیات فوتبالی ها را هم در جلسه با مدیران اداره مالیات در دستور خود قرار داده ایم.
-اداره مالیات نباید در بحص ورزش مالیاتی از کسی بگیرد، چون در قوانین هم آمده که هزینه در مسائل فرهنگی و ورزشی و ساخت مساجد و ... مالیات ندارد.
- ولی الان باشگاه ها و فدراسیون هر کاری که می کنند می خواهند مالیات می خواهند، باشگاه بخواهد ساختمان بسازد برای خودش، شهرداری عوارض میخواهد.
- این ها از جمله مواردی است که اتحادیه می تواند برای حل آن کمک کند تا فوتبال ایران به راه اصلی خود برگردد.
*صدور پروانه حرفهای برای باشگاه ها در آینده ای نزدیک
-بعد از سخت گیری کنفدراسیون فوتبال آسیا، باشگاه های لیگ برتری رسما تلاش خود را برای رعایت استانداردها آغاز کرده اند.
-آنها در امر فوتبال پایه آکادمی تشکیل داده اند و طبق مقررات به صورت حرفه ای تیمداری میکنند.
-تا کنون ۴ باشگاه لیگ برتری مدارک خود را تکمیل کرده و در اختیار ما قرار داده اند، مدارک و کارهای ۸ باشگاه دیگر را هم خودمان انجام داده ایم و در حال به پایان رساندن آن هستیم که احتمالا تا پایان هفته آینده آماده خواهد شد.
-با هماهنگی مدیران سازمان لیگ هم روند آماده سازی ورزشگاه های استاندارد فوتبال ایران را هم در دستور کار خود قرار داده ایم و خوشبختانه مشکل اکثر ورزشگاه های ما در حال رفع شدن است و ما در امتیاز بندی احتمالا امتیاز ورزشگاه ها و حضور تماشاگران را به صورت کامل به دست میآوریم.
-ما تا مهر ماه این فرصت را داریم که کارها را انجام بدهیم و مدارک باشگاه ها را انجام داده ایم.
-امسال با توجه به تغییرات انجام شده امتیاز بندی لیگ ها به ۱۰۰۰ امتیاز رسیده و هر کشور که از ۶۰۰ امتیاز به بالا داشته باشد می تواند در لیگ قهرمانان آسیا نماینده داشته باشد.
ما برنامه در آمد زایی سازمان لیگ و باشگاه ها را هم آماده کردهایم و سعی کردهایم در تمام امور به استانداردها نزدیک باشیم تا اگر نتوانستیم چهار سهمیه کامل را بگیریم، حداقل ۳+۱ سهمیه را کسب کنیم.
* ارادهای برای برخودر با دلالی در فوتبال وجود ندارد
-من وارد خیلی از مسائل نمی شوم. بعد از اتفاقات مجمع عمومی فدراسیون فوتبال سیاست سکوت در پیش گرفته ام و ترجیح می دهم که فعلا حرفی نزنم.
- مثلا درباره دلالی دیگر همه ما فهمیده ایم که دلالی در فوتبال ما وجود دارد، اما متاسفانه فعلا ارادهای برای برخورد با دلالی به صورت جدی وجود ندارد!!!
* پولی را که صدا و سیما خرج سریالهای خود می کند باید به فوتبال بدهد.
-در آن مقطع سریال مختار نامه از تلویزیون پخش می شد وقتی این مصاحبه را انجام دادم اعتراض هایی شنیده شد، اما از حرف های من سوء برداشت شد.
-دلیلش این است که من هیچ وقت نگفتم صدا و سیما سریال ارزشی نسازد و یا اینکه با ساخت سریال ارزشی پول بیت المال هدر میرود.
- حرف من این بود که تاثیر گذاری فوتبال از این سریال ها به مراتب بر جامعه بیشتر است.
-هیچ پدیده ای در یک جامعه نیست که هر هفته برای یک اتفاق ۱۰۰ هزار نفر را به استادیوم بکشاند و میلیونها نفر را هم مجبور کند پای تلویزیون بنشینند و بازی فوتبال را تماشا کنند.
- من خودم موافق ساخت سریال ارزشی ام، نه مخالف آن.
-چون خودم را یک آدم انقلابی و ارزشی میدانم، هنوز هم سر حرفم هستم، اینکه بگویند تماشاگران مختار نامه یا یوسف پیامبر بیشتر از فوتبال است را قبول ندارم، هرچند که تاکید دارم این سریالها از جمله سریال های مهم تلویزیون ایران بوده اند.
در کل وظیفه من این است که از فوتبال دفاع کنم.