0

اين دروغ ‌خانمان ‌برانداز!

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

اين دروغ ‌خانمان ‌برانداز!

 

 
«تلفن همراه مرد زنگ مي‌زند، مرد گوشي را برمي‌دارد و به اتاق ديگري مي‌رود، پس از چند دقيقه برمي‌گردد. زن: «كي بود؟»، مرد: «صمدي، يكي از بچه‌هاي اداره بود» اما او دروغ مي‌گفت؛ پشت خط خانم زماني، منشي مديركل بود.»

 

 

آخر ماه كفگير خيلي از خانواده‌ها به ته ديگ مي‌خورد، در خانواده‌هايي كه زن و مرد هر دو شاغلند يا زن خانه‌دار است، پس‌اندازها به ميان مي‌آيد، مرد: «100 هزار تومان پس‌اندازت را به من قرض مي‌دهي؟» زن: «آن را بابت شهريه كلاس آرزو دادم.» او دروغ مي‌گفت، پس‌اندازش را بابت كمك خرجي به مادرش داده بود. ما دروغ مي‌گوييم تا از مسووليت‌ كارهايمان شانه خالي كنيم. ما دروغ مي‌گوييم تا كسي به ما گير ندهد. ما دروغ مي‌گوييم تا همه چيز به خير و خوشي بگذرد، ما دروغ مي‌گوييم تا فضاي خانه از بحث و بگو ومگو در امان بماند و بالاخره ما دروغ مي‌گوييم چون طرف مقابل ما طاقت شنيدن حرف راست و صادقانه را از ما ندارد. آيا مي‌شود گفت: ما مسوول دروغگويي خود نيستيم و بناچار خلاف واقع حرف مي‌زنيم؟

از طرفي مي‌دانيم دروغ گناه بزرگي است و دروغ‌هاي ما هميشه مصلحتي است،‌ مصلحتي براي حفظ روابط‌مان با همسر و فرزندان و دور نگهداشتن خانه و خانواده از جر و بحث و...

با تمام اين توجيهات، ما گاه در اموري دروغ مي‌گوييم كه در صورت راستگويي هيچ خطري ما را تهديد نمي‌كند و تنها به خاطر عادت و از سر خود بازكردن براي توضيح بيشتر به همسر و فرزندمان دروغ مي‌گوييم. «وقتي مرد از پشت خط مي‌پرسد چرا گوشي را دير برداشتي» زن براحتي مي‌گويد؛ حمام بودم صداي زنگ را نشنيدم،‌ در حالي كه در آشپزخانه مشغول خوردن ميوه بود!»

يا وقتي زن با ديدن خراش ‌نيمه عميقي روي اتومبيل از مرد مي‌پرسد، تصادف كردي؟ مرد شانه بالا مي‌اندازد كه ماشين كنار خيابان پارك بود، من هم در آنجا نبودم، كسي روي ماشين خط كشيده كه البته او دروغ مي‌گفت، ماشين به در پاركينگ خورده بود.

بيشتر افراد دست‌كم روزي يك‌بار به همسرشان دروغ مي‌گويند، آن هم براي مسائلي كه در صورت راستگويي هيچ خطري تهديدشان نمي‌كند، چون به گفتن دروغ عادت كرده‌اند، اما اين عادت براحتي روابط زناشويي را تحت تاثير قرار مي‌دهند.

ش. الف، كارمند بانك و 37 ساله است. 2 فرزند 10 و 3 ساله دارد و در مورد اين كه چقدر به همسرش دروغ مي‌گويد، توضيح مي‌دهد: «اگر اسمم را نمي‌نويسي بايد بگويم خيلي دروغ مي‌گويم، چون حوصله توضيح دادن در مورد هر چيزي را ندارم. مثلا وقتي هر ماه به پدرم كمك مالي مي‌كنم، به خاطر حفظ آبروي پدرم، دوست دارم همسرم چيزي نداند.»

او مي‌گويد: «من مطمئن هستم همسرم هم گاهي به من دروغ مي‌گويد، البته من ناراحت مي‌شوم ولي در مورد خودم فكر مي‌كنم نبايد به همسر همه چيز را راست و صادقانه گفت چون حريم‌ها فرو مي‌ريزد.»

از نظر او حريم، امور كاملا شخصي زوج‌هاست كه نيازي به دخالت طرف مقابل نيست و چون معمولا زنان و مردان دوست دارند از كار و حريم شخصي هم سر در بياورند، چاره‌اي جز دروغ نيست.

كوروش ابطحي ـ فروشنده لباس ـ بشدت با دروغ مخالف است، اما در توضيح بيشتر تاييد مي‌كند كه گاهي از روي عادت به اعضاي خانواده‌اش دروغ مي‌گويد، «خيلي‌وقت‌ها كه همسرم در محل كار به همراهم زنگ مي‌زند، چون با دوستان و همكاران مشغول صحبت هستم، جواب نمي‌دهم، بعد مي‌گويم كه صداي زنگ را نشنيدم، يا وقتي براي خريد مي‌رويم، چون مي‌دانم كه همسرم دست خالي به خريد نمي‌آيد، مي‌گويم پول كافي همراهم نيست تا او دست به كيف شود.»

دروغگويي اين روزها به وسيله‌اي براي تنظيم روابط اجتماعي و خانوادگي تبديل شده و همين مساله از كودكان ما دروغگوهاي حرفه‌اي مي‌سازد

 

بيتا ابويي هم فرهنگي بازنشسته و دبير ادبيات بوده است؛ دروغ را داراي ريشه فرهنگي در جامعه مي‌داند و مي‌گويد: «وقتي من به راحتي به مدير مدرسه‌ام دروغ مي‌گويم، مطمئن باشيد در محيط منزل هم به همسرم دروغ خواهم گفت، از طرف ديگر براي بسياري از ما دروغ به تنظيم‌كننده روابط اجتماعي و گروهي تبديل شده است.» او در تجربه شخصي خود مي‌گويد: «خيلي وقت‌ها شده كه خانواده همسرم ما را به ميهماني دعوت مي‌كنند، خيلي وقت‌ها حتي خانواده من مي‌خواهند شام ‌به منزل ما بيايند، ما به اين بهانه كه منزل نيستيم يا ميهمان داريم، سعي مي‌كنيم روابط‌مان را با ديگران تنظيم كنيم.»

چرا دروغ...؟

 

خيلي وقت‌ها براي اثبات اعتماد به نفس و خودباوري دروغ مي‌گوييم. دروغ مي‌تواند نظر طرف مقابل را به ما جلب كند، مثل اين كه پدر خانواده در جواني خود لاف مي‌زند كه به باشگاه بدنسازي مي‌رفته و بدن ورزيده‌اي داشته است.

همان‌طور كه گفته شد، برخي اوقات هم عامل دروغ جلوگيري از واكنش‌‌هاي عصبي و غيرمنتظره همسر ماست. گاهي تصور مي‌كنيم دروغ گفتن بهتر از تحمل واكنش غيرمنطقي همسرمان است. دروغ گفتن گاهي مي‌تواند راه سرزنش و زخم زبان او را ببندد.

از نگاه بعضي همسران، دروغ زمينه ايجاد پنهانكاري است، آنها به دلايل شخصي كه اغلب به زبان نمي‌آورند، ترجيح مي‌دهند برخي مسائل را از همسرشان مخفي نگاه دارند. عاطفه كميجاني ـ 26 ساله ـ 3 سال است كه ازدواج كرده، در اين‌باره مي‌گويد: «در ابتداي ازدواج همه چيز و همه اتفاقات را براي شوهرم تعريف مي‌كردم، وقتي به دانشگاه مي‌رفتم، وقتي به خريد يا خانه مادر و خواهرم مي‌رفتم، تمام آنچه برايم پيش مي‌آمده برايش تعريف مي‌كردم، اما او سر هر قضيه‌اي به من گير مي‌داد، چرا به آن مغازه رفتي؟ چرا با فلان كس صحبت كردي؟ چرا دير آمدي؟ و ... به همين خاطر تصميم گرفتم بخشي از اتفاقات را از او پنهان كنم تا اعصاب و روان سالم‌تري داشته باشم و او را هم كمتر عذاب بدهم.»

گاهي هم دروغ مي‌گوييم چون مي‌خواهيم ترحم كنيم، نوعدوستي و علاقه به همسر و فرزندان منجر مي‌شود دروغ بگوييم، اما معلوم نيست چرا بتدريج چنان به دروغگويي عادت مي‌كنيم كه مي‌دانيم آنها از عمل ما آزرده‌خاطر نمي‌شوند.

آيا مردان بيش از زنان دروغ مي‌گويند؟

 

بنا بر ادعاي روزنامه ديلي اكسپرس، تحقيقات جديد در آمريكا نشان مي‌دهد كه مردان 2 برابر زنان دروغ مي‌گويند. به نوشته اين روزنامه، مردان هر روز 6 بار دروغ مي‌گويند كه در مقابل زنان كه هر روز 3 بار دروغ مي‌گويند، 2 برابر بيشتر است.

از ميان هر 5 نفر كه در اين تحقيق شركت كرده‌اند، 4 نفر گفته‌اند كه مي‌توانند براحتي بفهمند كه طرف مقابلشان دروغ مي‌گويد، همچنين 25 درصد از زنان و مرداني كه در اين تحقيق شركت كردند،‌ گفتند در خانه به خاطر دروغ گفتن با همسرانشان مشاجره كرده‌اند و 7 درصد متاهلان نيز گفتند دروغ باعث فاصله‌افتادن ميان همسران و جدايي زوجين شده است.

براساس اين پژوهش، محققان اعلام كرده‌اند كه دروغ‌هايي كه بيشتر در ميان مردان شايع است، با جملات «هيچ مشكلي نيست و من خوب هستم» يا «به خاطر ترافيك دير كرده‌ام» بيان مي‌شود و دروغ‌هاي شايع در ميان زنان جملاتي مانند «او الان خانه نيست»، «سرم درد مي‌كند»، «نمي‌توانم پاسخ بدهم چون تلفن همراهم باتري ندارد» يا «من الان در راه هستم» است.

اين كه مردان بيشتر از زنان دروغ مي‌گويند، به نوعي مي‌تواند تابع فعاليت اجتماعي و تعاملات بيشتر آنان با محيط خارج از خانه باشد. دروغگويي برخي مردان براساس مصلحت يا غير آن در محيط كار بيشتر از منزل اتفاق مي‌افتد.

دروغ‌، آفت اعتماد و حسن‌نيت

 

دروغ گفتن هرچند ‌ ساده به همسر و فرزندان تابع عوامل متعددي است، اما اگر تبديل به عادت شود، ترك آن بسيار دشوار است و به طور قطع تبعاتي خواهد داشت كه اولين آن از بين‌رفتن حس اعتماد متقابل بين همسران است.

مريم طيبي، كارشناس ارشد مشاوره در اين باره تجربياتي دارد كه مي‌گويد: خيلي از زوج‌ها همديگر را وادار به دروغگويي مي‌كنند، متاسفانه برخي از ما ظرفيت شنيدن حرف راست و درست را نداريم و با شنيدن آن، بلوا به پا مي‌كنيم. مثلا چندي پيش، خانمي با اتومبيل همسرش تصادف مي‌كند و به خاطر اين كه همسرش به او زخم‌زبان نزند، مي‌گويد مقصر راننده ماشين ديگر بوده، اما وقتي مرد مي‌فهمد كه مقصر زن بوده، اين اختلاف ساده ـ كه شايد براي هر كسي اتفاق بيفتد ـ به درگيري لفظي و فيزيكي تبديل مي‌شود كه كار آنان را به دادگاه مي‌كشاند.

طيبي، دروغگويي زوجين را عاملي براي از سر بازكردن طرف مقابل تعريف مي‌كند. به عقيده او، اين عادت در مردان نمود بيشتري دارد. او توضيح مي‌دهد: وقتي 2 طرف از ابتدا به هم اعتماد نداشته باشند، با دروغ‌ سعي در تنظيم روابط بين خود دارند. در حالي كه در بيشتر موارد باعث تشديد اختلافات مي‌شود. به گفته اين روان‌شناس، متاسفانه همه چيز از عادت به دروغ‌هاي بسيار ساده آغاز مي‌شود. دروغ‌هايي مثل اين كه خواب بودم، در ترافيك ماندم، گم كردم، نمي‌دانستم، توجه نكردم و... تبديل به گفتمان رايج بين افراد مي‌شود و آنها از گفتن آنچه در ذهن دارند و واقعي است طفره مي‌روند. بتدريج اين طفره‌ها بين اعضاي خانواده يعني همسران شكافي مي‌سازد كه هر روز عميق‌تر مي‌شود.

طيبي همچنين به تاثير اين دروغ‌ها در بين فرزندان خانواده‌ها هشدار مي‌دهد و والدين را از تبديل به عادت‌شدن آن‌ بين كودكان برحذر مي‌دارد.

من دروغ‌ مي‌گويم، تو نگو

 

«بگو بابا خونه نيست»، «بعدا برات مي‌خرم»، «برو بگو درس دارم»، «برو به دوستت بگو مهمان داريم» و... ازجمله دروغ‌هايي است كه كودكانمان را به آن انس مي‌دهيم تا كمتر از چند سال به دروغگوي حرفه‌اي تبديل شوند و البته اولين دروغ‌ را به خودمان تحويل دهند.برخي خانواده‌ها براحتي دروغ مي‌گويند و تصور مي‌كنند فرزندانشان هنوز آنقدر بزرگ نشده‌اند كه اين اشتباه رفتاري در آنان تاثير داشته باشد. در اين موارد، پدر و مادر كودك را مورد هجمه كلامي قرار مي‌دهند كه چرا دروغ گفته، در صورتي كه بازتاب دروغ خود را بر رفتار فرزندشان مشاهده نمي‌كنند.س. همت‌خواه به مدت 9 سال مربي پيش‌دبستاني است، توضيح مي‌دهد كه ما هر روز بيشترين كاستي رفتاري كودكان 4 تا 6 ساله را در دروغگويي آنان مي‌بينيم؛ دروغگويي كه برخاسته از شيريني رفتار و گفتار آنهاست و براحتي قابل فهم است، اما ريشه‌يابي اين رفتار را در خانواده و بخصوص رفتار والدين مي‌بينيم به طوري كه گاهي كودك از سر سادگي اقرار مي‌كند كه به فرض مادرش به پدرش دروغ گفته و او اين جمله را از او ياد گرفته است.

خيلي‌ وقت‌ها كه ظرفيت همسرمان براي شنيدن واقعيت پايين است
به دروغ روي مي‌آوريم و پنهانكاري مي‌كنيم، غافل از اين كه اين مساله به عادت تبديل مي‌شود

 

گاهي بچه‌ها اصرار مي‌كنند كه فلان اسباب‌بازي گرانقيمت را در خانه دارند، در حالي كه اين‌گونه نيست. علت را كه مي‌پرسيم، مي‌فهميم كه پدر خانواده به او قول داده اين اسباب‌بازي را برايش مي‌خرد، در حالي كه اين وسيله آنقدر گران است كه شايد هيچ‌وقت توسط پدر خريداري نشود؛ ولي كودك اين را باور ندارد و دروغ پدر، به طور غيرمستقيم منجر به دروغ كودك و اصرار او بر دروغ شده است.

با دروغگويي همسرمان چه كنيم؟

 

«صداقت» جداي از شعار و ژست‌هاي رايج، شرط بقاي يك خانواده است. اما در بسياري موارد دروغ از يك امر بي‌اهميت به بحراني جدي تبديل مي‌شود كه ريشه اعتماد و حسن‌نيت را بين همسران خشك مي‌كند. در مواجهه با چنين وضعيتي معمولا روان‌شناسان يا مشاوران خانواده پيشنهاد مي‌كنند كه سوزني به خود بزنيم و رفتار خود را مرور كنيم. در بسياري موارد همسر ما به خاطر امنيت خاطر به ما جواب سر بالا مي‌دهد، چون مي‌داند به او سختگيري مي‌كنيم.

اكبر نصيحت، مشاور تربيتي يك مدرسه در مقاله‌‌اي مهم‌ترين علت دروغگويي در فرزندان را عادت، ترس، الگوبرداري و پيش‌خواني رفتار بزرگ‌ترها عنوان مي‌كند و مي‌نويسد: كودكان ما قادر به تشخيص بين دروغ مصلحتي و غيرمصلحتي نيستند و اصل دروغگويي را مي‌آموزند.

او معتقد است: بسياري از كودكان و نوجوانان پس از الگوبرداري از والدين براحتي رفتار آنان را مي‌‌خوانند و چون پيش‌بيني مي‌كنند پدر و مادر رفتار خشني در برابر اشتباه آنان خواهند داشت،‌ به دروغگويي پناه مي‌آورند، اين در حالي است كه به تدريج چنين روشي در درونشان به عادت تبديل مي‌شود و از اين جهت نوعي اختلال رفتاري تلقي مي‌شود. از نظر او، خانواده، مدرسه و گروه همسالان در ايجاد و خلق اين عادت شانه به شانه هم حركت مي‌كنند.به هر حال بسياري از ما به دروغگويي خو گرفته‌ايم. آنقدر كه حتي ابراز عشق به همسرمان بوي دروغ مي‌گيرد و مانند چوپان دروغگو حتي اگر راست هم بگوييم،‌ كسي به حرفمان اعتماد نمي‌كند.

بنابراين براي كاهش اثرات اين عادت زشت بهتر است:

ـ از ترك دروغ‌هاي ريز و ساده شروع كنيم.

ـ در صورت بروز اشتباه همسر و فرزندانمان، موضع نرم‌تري بگيريم تا او وادار به دروغ نشود.

ـ بيشتر استدلال كنيم تا زخم زبان بزنيم.

ـ پاي حرف راست‌مان بمانيم، حتي اگر به ضررمان باشد.

ـ تحمل‌مان را براي شنيدن حرف راست بالا ببريم تا طرف مقابل مجبور به دروغ نشود.

ـ و بالاخره اين كه بر سر هم غر نزنيم، بهانه‌جويي عامل گرايش به دروغ است.

كتايون مصري

 
یک شنبه 29 مرداد 1391  7:31 AM
تشکرات از این پست
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:اين دروغ ‌خانمان ‌برانداز!

 

 

سلام به شما مدیر گرامی و با عرض قبولی طاعات و تبریک عید فطر.

 

بسیار ممنون و سپاسگزارم  که در تالار آموزش خانواده فعالیت داشته و امیدوارم

 

همواره ساعی و کوشا در این تالار و زیر تالارهای مربوطه باشید.

 

این مطلب را می توانستید در زیر تالار اختلاف همسران قرار دهید

 

تا هم مطالب مدون گشته و

 

هم کسانی که دنبال این مطالب می باشند می توانند با سهولت آن را بیابند.

 

 

 

 

 

بهترین ها را برایتان خواهان و خواستارم.

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

دوشنبه 30 مرداد 1391  12:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها