کلمه انتفاضه تا قبل از آغاز قیام سراسری و مردمی فلسطینیان در سال 1987 بیشتر در کتاب ها یافت می شد، ولی اکنون کمتر کسی است که با این واژه آشنایی نداشته باشد. انتفاضه معادل کلمه "قیام" است و رفتار و عملکرد معترضانه و شجاعانه و مستمر مردم غیرمسلح را گویند.
انتفاضه اقدامی آگاهانه از سوی مردم است و اگر نقش مردم را حذف کنیم مفهوم خود را از دست می دهد. انتفاضه در واقع مقدمه هر انقلابی است و امید است در فلسطین نیز چنین باشد.
فلسطینیان خشمگین در شروع انتفاضه اول برای مقابله با صهیونیست ها و دفاع از خودشان بیشتر از سنگ استفاده می کردند و لذا از این جهت به قیام اول آنها «انقلاب سنگ» نیز گفته می شود.
انتفاضه اول یا (انتفاضه سنگ)
دسامبر 1987 (16 آذر 1366) در پی برخورد یک کامیون اسرائیلی با تعدادی از کارگران فلسطینی و کشته شدن آنان، نخستین جرقه مقاومت و مبارزه گسترده مردمی و انقلابی در شهرهای فلسطین زده شد که در سال های بعد تحت عنوان انتفاضه اول نام گرفت.
حادثه مزبور بهانه ای بود تا درگیری های مختلف در شهرهای کرانه باختری و باریکه غزه آغاز و رژیم صهیونیستی برای نخستین بار از داخل دچار چالش و بحران گردد؛ شهرهایی که طی 20 سال گذشته کاملاً در حاکمیت و سیطره رژیم اسرائیل بوده و نفوذناپذیر به نظر می رسیدند و اگر مبارزان فلسطینی می خواستند دست به عملیاتی بزنند می بایست از خاک کشورهای همسایه عبور کنند. اما یکباره مبارزه خودشان را از داخل مناطق اشغالی و با سنگ آغاز کردند.
از مهمترین دستاوردهای انتفاضه اول این بود که:
-مبارزات مردمی از فاز عمدتاً ملی گرایی به سوی جریان های اسلامی و اعتقادی تغییر مسیر داد. تا آن روز هر گروه فلسطینی اگر دست به مبارزه می زد می بایست خود را به یکی از گروه های ملی گرا و یا چپ پیونده زده باشد، ولی از آن مرحله به بعد با تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران، رژیم اسرائیل با جوانان مبارز و انقلابی مواجه گردید که در گذشته به صورت زیرزمینی به فعالیت ادامه می دادند و با آغاز انتفاضه و بهره گیری از فضای حاکم جنبش های انقلابی تحت نام هایی مانند "حماس" و "جهاد اسلامی" در صحنه فلسطین ظاهر شدند.
-از دیگر دستاوردهای مهم انتفاضه سنگ، شروع گفتگو های اعراب و اسرائیل (مذاکرات مادرید 1991) و سپس مذاکرات اسرائیلی–فلسطینی و شکل گیری تشکیلات موسوم به خودگردان در آن سال ها بود که با ورود عرفات و همراهانش به غزه و سپس رام الله و برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاستی (سال 1996) شرایطی حاکم گردید که رژیم اسرائیل نفس راحتی بکشد و از این مرحله به بعد نیروهای امنیتی وابسته به عرفات برای کنترل قیام فلسطینی ها و دستگیری افراد مؤثر در جنبش های حماس و جهاد به کمک نیروهای اسرائیلی شتافتند و در واقع عرفات مأموریتی را انجام می داد که می بایست نیروهای اسرائیلی آن را بر عهده گرفته باشند. اسرائیل هم با استفاده از فضای مصنوعی صلح، با شناسایی سران و افراد مؤثر به ترور و بازداشت آنان روی آورد.
انتفاضه دوم یا (انتفاضه الاقصی)
با گذشت زمان معلوم گردید روند به اصطلاح صلح و سازش برای فلسطینی ها سرابی بیش نبوده است و سرانجام هم آخرین دور گفتگوهای عرفات و ایهود باراک در "کمپ دیوید" نقطه پایانی را بر این روند کشیده و زمینه شروع یک انتفاضه جدید فراهم شد.
ورود "آریل شارون" رهبر حزب لیکود، با حمایت نظامیان اسرائیل به مسجدالاقصی و اهانت به قبله اول مسلمین (28 دسامبر 2000) بهانه ای گردید تا جرقه انتفاضه دوم زده شده و درگیری ها به سرعت از بیت المقدس به دیگر شهرهای فلسطین کشیده شده و تعدادی از فلسطینیان کشته شوند.
-از شاخصه های اصلی انتفاضه دوم استفاده از دانش و فناوری نظامی و بهره گیری از آن در عملیات های نظامی و شهادت طلبانه و مسلحانه بود و فلسطینیان تا حدودی موفق شدند در مبارزات خودشان توازن وحشت را در برابر اسرائیل برقرار سازند.
-از ویژگی های دیگر انتفاضه الاقصی، همراهی و خیزش فسطینیان مناطق اشغالی 48 با فلسطینیان کرانه باختری و نوار غزه می باشد؛ به طوری که این اعراب در یک درگیری با پلیس اسرائیل در سال 2000، سیزده شهید دادند و رژیم اسرائیل مجبور شد کمیته تحقیق ویژه ای را تحت عنوان (کمیته اور) برای بررسی این موضوع تشکیل دهد.
در سال 2002 با شروع عملیات "سپر بازدارنده" از سوی شارون، قیام مردم فلسطین مرحله خونینی را پشت سر نهاد. نیروهای اسرائیل تقریباً تمامی شهرهای فلسطینی کرانه باختری و نوار غزه را برخلاف معاهدات امضا شده با تشکیلات فلسطینی، محاصره کردند و به اشغال خود درآوردند. در جریان این درگیری ها بسیاری از مبارزین فلسطینی شهید شده و یا به اسارت نیروهای اسرائیلی درآمدند.
از طرفی شارون با نشان دادن مشت آهنین در مقابل فلسطینیان موجب شد تا اعتراضات مردمی در سراسر دنیا علیه این رژیم شکل جدیدی به خود گرفته و حکومت اسرائیل بیش از پیش منزوی گردد.
-از نتایج دیگر انتفاضه دوم، کشیده شدن دیوار حائل از سوی اسرائیل بود؛ این دیوار بسیاری از روستاها و شهرهای مرزی را به اسرائیل ملحق نمود. البته رژیم به خاطر نصب چنین دیوار غیرقانونی دو بار در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و یک بار هم در دادگاه بین المللی لاهه محکوم گردید.
-دستاورد دیگر و کاملاً برجسته انتفاضه دوم، عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه و واگذاری این منطقه به فلسطینی ها بود. شارون ابتدا سعی کرد این عقب نشینی را به صورت یکجانبه و در چارچوب روند به اصطلاح صلح معرفی نماید اما واقعیت این بود که رژیم در محاسبه سود و زیان خود، حضور در این نقطه پرجمعیت و تحمیل هزینه های گزاف امنیتی را برنتافت. عقب نشینی یکجانبه شارون از غزه اختلافات داخلی اسرائیل را دامن زد و حزب حاکم (لیکود) به رهبری شارون دچار انشعاب گردیده و از دل آن حزب جدیدی به نام (کادیما) متولد گشت.
در جریان انتخابات پارلمانی ژانویه 2006 فلسطینیان، حماس بر گروه های فتح، حامیان عرفات و ابومازن، پیروز گشته و انتفاضه از این مرحله به بعد وارد فاز جدیدی شد. روابط جنبش حماس با فتح و تشکیلات ابومازن با چالش جدی مواجه شده و شکل خصومت آمیزی به خود گرفت؛ تا اینکه سرانجام دولت "هنیه" در غزه نیروهای اجرایی سازماندهی کرده و سپس بین حامیان حماس و نیروهای وابسته به "محمد دحلان" (ماه ژوئن 2007) درگیری پیش آمده و طی آن جدایی کامل نوار غزه از کرانه باختری رقم خورده و دولت حماس در این باریکه شکل گرفت.
به دنبال آن، اسرائیل فشار بر حماس را بیشتر نموده و جنگ موسوم به 22 روزه را بر این جنبش تحمیل نمود که خسارت های جانی و مالی گسترده ای را به دنبال داشت.
بیداری اسلامی
تحولات اخیر منطقه خاورمیانه که از تونس شروع گردیده و همچنان ادامه دارد، تأثیر خاص خود را بر فلسطین خواهد داشت. از ویژگی اصلی این قیام ها، اعتراضات گسترده ولی مسالمت آمیز آن می باشد که نشان داد توده های مردمی برای تحقق خواسته های خودشان توان ایجاد تحولات شگرف را دارند.
مردم مصر با فشارهای سه هفته ای "حسنی مبارک" را کنار زدند، که آثار مثبت این اقدام بر فلسطین قابل کتمان نیست. شاید قطع صدور گاز به داخل رژیم صهیونیستی را از نتایج اولیه و عینی این دستاورد به حساب آوریم.
واقعیت این است که تحولات جاری دنیای عرب تا همین مرحله هم تغییرات بنیادینی را در منطقه به وجود آورده و قطعاً در آینده، نظام بین المللی با معادلات جدیدی روبه رو خواهد شد و از این مرحله به بعد بازیگران بین المللی و منطقه ای مجبور خواهند شد برای همراهی با قیام های مردمی در استراتژی های سیاسی و امنیتی خودشان تغییراتی را به وجود آورند.
گسترش کمی و کیفی حرکت های مردمی در منطقه، نویدبخش خاورمیانه ای جدید و البته اسلامی خواهد بود که مبتنی بر نقش ملت ها و فاصله گرفتن از همپیمانی با امریکا و رژیم صهیونیستی است.
318
(ایران/محمدقهرمانی)