0

جشنواره افلاکیان

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

جشنواره افلاکیان

ذره ذره‏های خاک، به نماز شکر ایستاده‏اند. سیل ملائکه روانند و هدیه در دست، فرود می‏آیند از آسمان. خورشید، شاباش می‏ریزد. لبخند رنگین‏کمان بر کناره فواره‏ها دیدنی است.

میهمانان خدا را گرامی می‏دارند در زمین و کرسی‏های پاداش را آذین بسته‏اند در بهشت. خوشا به آنان‏که روزه لب‏هاشان ذکر بوده است، روزه دست‏هاشان خدمت، روزه چشم‏هاشان اشک، روزه پاهاشان توبه و روزه قلب‏هاشان ایمان!

آسمان و زمین، دست به دست هم داده‏اند امروز. صورت ماه خیس شده است. خورشید، تنورخانه روزه‏داران است. ستاره‏ها در کوچه به راه افتاده‏اند. شاخه‏های درخت طوبی، آنقدر پایین آمده‏اند که میوه‏هایش می‏افتد به پشت‏بام‏ها. حوض کوثر، آنقدر سرریز کرده که ناودان‏ها سیراب شده‏اند. درهای جهنم را بسته‏اند و دستبند زده‏اند به شیاطین.

آدمیان، پرده‏نشین حریم قدس‏اند. عشق، جارچی کوچه‏هاست، معنویت، دوره‏گرد کوچه پس کوچه‏های کوچک و بزرگ زمین، شهر خدا شده است.

همگی امتحان تقوا داده، روی از شیطان برتافته، برگشته‏اند به سوی خدا و خدا پذیرای بندگان خویش است

اینجا مدینه فاضله همدلی‏هاست - که برتر از هم‏زبانی‏هاست - ملکوت، از پشت پرده‏های فلک پیداست و ساکنان حرم ستر و عفافش، باده‏های مستانه می‏زنند با راه‏نشینان عالم خاکی.

چه هلهله‏ای به پاست در عالم! جشنواره افلاکیان خاک‏نشین است که به لقای معبود خویش رسیده‏اند! هدهد سبا باز آمده است با مژدگانی تا نامه دلدار را بخواند برای یاران. محفل انس مخلوقات است. سینه خاک، معبد سپاس و ستایش شده است. همگی برگشته‏اند به اصل خویش.

«هر کسی کو دور ماند از اصل خویش  باز جوید روزگار وصل خویش»

همگی شب هجران پشت سر نهاده، برگشته‏اند به روزگار وصل. برگشته‏اند به «عهد الست» که با خدای خویش بسته بودند. همگی امتحان تقوا داده، روی از شیطان برتافته، برگشته‏اند به سوی خدا و خدا پذیرای بندگان خویش است.

میثم امانی

شنبه 28 مرداد 1391  2:07 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها