اگر ماه رمضان ضیافت الله است، چرا اتمام آن را جشن می گیریم؟
ماه رمضان ماه ضیافت الله است وبعد از اتمام آن روز اول شوال روز عید فطر است . اما فلسفه عید فطر به جهت كسب فضائل و پاداش است
-------------------------------
*اگر ماه مبارك رمضان ضیافت خداوند است پس چرا اتمام آن را یعنی عید فطر را جشن می گیریم؟
ماه رمضان ماه ضیافت الله است وبعد از اتمام آن روز اول شوال روز عید فطر است . اما فلسفه عید فطر به جهت كسب فضائل و پاداش است كه مومنان در این ماه به جهت طاعت و عبادت كسب كردند آنها یك ماه مهمان سفره كرم الهی بودند و حالا نتیجه این مهمانی را درك می كنند لذا این روز, روز عید و سرور است اما برای كسانی كه توانسته اند از فیوضات این ماه بهره مند شود و در تكامل روحی خویش گام هایی برداشته اند ولی از دست دادن ضیافت الهی واقعا" ناراحتی دارد لذا در روایات وارد شده كه از ماه رمضان در روزهای آخر آن , وداع كنید و توفیق درك روزه سال بعد را از خداوند بخواهید. برای نمونه حدیثی نقل می كنیم كه مرحوم حر آملی در وسائل الشیعه در باب وداع صوم آورده است رسول الله به جابر در وداع از رمضان این دعا را تعلیم دادند: »اللهم لاتجعله آخر العهد من صیامی ایا فان جعلته فاجعلنی مرحوما" ولاتجعلنی محروما"; خدایا این ماه را آخرین ماه رمضان من قرار مده و اگر آخرین ماه من است پس مرا ببخش و مرا از رحمت خویش محروم مگردان
*فلسفه این كه در نماز جمعه ابتدا خطبه ها خوانده می شود ولی در نماز عید برعكس چیست؟
در برخى از متون اسلامى حضرت ثامن الائمه(ع) چنین در جواب این سؤال فرموده است: «به خاطر این كه نماز جمعه همیشگى است و اگر دو خطبه بعد از نماز قرار مىگرفت مردم رغبتى به گوش دادن آن نمىكردند و متفرق مىشدند. ازاینرو این دو خطبه قبل از نماز قرار گرفت تا مردم به استماع خطبه مقید گردند؛ ولى نماز عید در سال دو بار اقامه مىشود (عید فطر و عید قربان) و جمعیتى كه در آن جمع مىشوند بیشتر از نماز جمعه است و اگر عدهاى هم متفرق شوند باز هم تعداد زیادى بر جاى مىمانند و چون دوبار در سال بیشتر نیست مردم تحمل خواهند كرد» (علل الشرایع و عیون اخبار الرضا)
*گاهی برای اعلام عید فطر به خاطر نظرات متفاوت مراجع، مشکلاتی پدید می آید چرا شهادت دو نفر برای همه آنها کافی نیست؟
باید توجه داشت که اختلافی که بعضا در مورد تعیین روز عید فطر پدید می آید، بدون دلیل نیست. این اختلاف دو منشا می تواند داشته باشد:
الف- اختلاف در مبنا و فتوی: به این معنی که ممکن است مرجعی در تعیین ثبوت هلال اختلاف افق را قبول نداشته باشد و مرجع دیگری آنرا قبول داشته باشد. یا مرجعی تنها رویت ماه از طریق چشم غیر مسلح را ملاک بداند اما مرجع دیگر یقین به حلول ماه از هر طریقی ولو با چشم مسلح را کافی بداند.
بنا بر این ثبوت رویت هلال برای یک مرجع، دلیل آن نیست که برای مرجع دیگری نیز ثابت شده باشد چرا که چه بسا فتاوای آن دو در مورد ثبوت هلال، متفاوت باشد.
ب- درست است که به اتفاق همه مراجع، شهادت دو بینه عادل برای ثبوت هلال کافی است اما باید توجه داشت که اولا: با توجه به اختلاف مبنا فتوایی که بیان شد، معتبر بودن شهادت دو بینه عادل نزد یک مرجع، به آن معنا نیست که لزوما شهادت آن دو نزد مرجع دیگر نیز معتبر باشد زیرا ممکن است مثلا آن دو فرد ماه را با چشم مسلح دیده باشند در حالی که مرجع دوم، دیدن با چشم مسلح را برای ثبوت ماه کافی نداند.
ثانیا: عدالت بینه برای پذیرش قولشان شرط است لذا عدالت هر یک از دو بینه، باید برای هر مرجعی که می خواهد به حرف آنها اتکا کند، ثابت شده باشد. ضمنا در بسیاری از موارد، معتمدان یک منطقه، رویت خود را تنها به اطلاع یکی از مراجع می رسانند که آن مرجع به استناد حرف آنها، حکم به عید فطر می کند اما مراجع دیگر که از این بینه اطلاع نیافته اند چنین حکمی صادر نخواهند کرد.
بنا بر این حاصل نکته اول این است که در مواردی که در یقین روز عید فطر اختلاف پیش می آید، این اختلاف کاملا ریشه در مبانی و فتاوای مراجع دارد لذا بدون دلیل و مدرک نیست.
2- متأسفانه در جامعه فعلی ما، مسأله اختلاف در تعیین روز عید فطر بسیار بزرگ جلوه داده شده است و خیلی ها آن را موجب اختلاف و بروز مشکل قلمداد می کنند در حالی که با این مسأله باید بسیار ساده و همانند اختلافات فتاوا در سایر مسائل جزئی عبادات قلمداد کرد. آیا این که مرجعی مثلا قرائت به نحوه ای خاص را در نماز واجب می داند و مرجع دیگری آن را واجب نمی داند، موجب اختلاف می شود؟ بی تردید پاسخ منفی است. در مسأله عید فطر نیز مسأله به همین سادگی و سهولت است. نکته ای که باید بدان توجه لازم معطوف داشت این است که وظیفه هر مقلدی، عمل به تکلیف خود است که این تکلیف را مرجع تقلید او تعیین می کند. بنا بر این اگر مرجع تقلید او حکم به عید فطر کرد و وی روزه خود را خورد، وی کاملا به وظیفه خود عمل کرده است ولو در واقع آن روز روز عید فطر نباشد اگر هم مرجع وی حکم کرد که امروز، روز آخر ماه رمضان است و مقلد وی روزه گرفت، وی به وظیفه شرعی خود عمل کرده است گرچه در واقع آن روز روز عید فطر باشد.
بنا بر این با توجه به نکته مذکور روشن می شود که فرضا اگر اختلافی در تعیین روز عید فطر از ناحیه مراجع باشد، صرف این که عده ای امروز را عید بدانند و عده ای دیگر امروز را روزه بگیرند و فردای آن روز را عید خود بدانند به هیچ وجه موجب اختلاف نخواهد شد و تنها هر گروه به وظیفه شرعی خود عمل کرده است.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که ممکن است رویت هلال برای مرجع تقلیدی ثابت نشود ولی برای بعضی از مقلدان وی احراز شود که در این صورت آنان به یقین خود عمل خواهند کرد
*اولین نماز عید فطر و قربان در چه سالی و کجا خوانده شد؟
به گفته برخی از منابع، نماز عید فطر و قربان، در سال دوم هجری تشریع شده است. که قاعدتا باید در شهر مدینه برگزار شده باشد.
اما در این باره که اولین نماز دقیقا در چه تاریخی از سال دوم هجری و در کدام مکان از مدینه برگزار شده است، مطلب قابل استنادی نیافتیم.
*منظور از وحدت افق چیست؟
در فقه، بحث وحدت افق به اینگونه مطرح است که : آیا زمان رویت خورشید و ماه در طلوع خورشید و ماه و یا غروب خورشید و ماه، برای همه ساکنین کره زمین یکی است یا فقط اختصاص دارد به کسانی که در مناطق و بلاد نزدیک به هم هستند، و در نتیجه؛ افق برای مناطق نزدیک به هم واحد است.
اگر افق برای همه مکانها واحد شد، در بحث افطار و عید فطر ، باید گفت که اگر کسی در روی کره زمین ماه را دید، فردا را همه باید عید فطر بدانند و اگر کسی گفت که مکانهای نزدیک، افق واحدی دارند و طلوع و غروب خورشید و ماه برای کسانی که در مسیر خطر نصف النهار هستند؛ واحد است، در اینصورت اگر در جایی ماه دیده شد، دلیل نمی شود که در جاهای دیگری هم که ماه را ندیده اند، فردا را روزه نگیرند و عید فطر بر پا کنند، چون افقها فرق دارد.
عده ای از علماء قائل به قول اولند مثل مرحوم آیت الله خویی و عده ای هم قول دوم را معتقدند.
*منابع دعایی که در قنوت نمازهای اعیاد خوانده می شود کدامند؟ از کدام یک از معصومین علیهم السلام نقل شده است و در کدام یک از کتب معتبر حدیثی ذکر شده است؟
دعایی که در قنوت نمازهای عیدین (عید فطر و عید قربان) خوانده می شود از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) می باشد و منابعی که این روایات در آن نقل شده است از این قرار است:
1)- من لا یحضره الفقیه ج 1 ص 512 و ص 523 (باب صلاة العیدین)
2)- تهذیب الاحکام ج 3 ص 133 و ص 139 و ص 140 (باب صلاة العیدین)
3)- وسائل الشیعه ج 7 ص 568 و ص
پی نوشت ها:
پایگاه حوزه
شنبه 28 مرداد 1391 1:06 AM
تشکرات از این پست