انگار همین یک ساعت پیش بود که حلول ماه مبارک رمضان و ورود به ضیافت الهی به عموم مسلمانان جهان تبریک گفته شد اما صد حیف که همواره عمر خوشی کوتاه است و میهمانی الهی نیز از این قاعده مستثنا نیست و با وجود برخورداری از لذت معنوی فراوان باید آن را ترک کرد آنهم در حالی که نمیدانیم آیا توشه لازم را از این ضیافت و سفره گشوده الهی برگرفتهایم یا نه؟!
چه میتوان کرد و باید امشب دعای وداع با ماه رحمت و مغفرت را خواند و از خداوند درخواست کرد که این ماه را آخرین ماه رمضان عمر ما قرار نداده و فرصت چشیدن طعم شیرین روزه داری را بار دیگر نصیبمان کند.
این ماه که تا آخرین لحظات میهمانان خدا را با پذیرایی گرم مشایعت میکند و وجود دعای پرفضیلت وداع با این ماه شاهدی است بر این مدعا که ائمه معصوم (ع) و بزرگان بر قائت آن تاکید فراوان دارند، از این رو نگاشتههای آیت الله جوادی آملی، اندیشمند بزرگ جهان اسلام درباره این دعای پرفضیلت به مخاطبان عرضه میشود:
وداع با ماه خدا
امام سجاد (س) ماه مبارک رمضان را عید اولیاء الله میداند. در صحیفهسجّادیه دعایی درباره مقام دعا و وداع ماه مبارک رمضان وجود دارد که در مقدمه این دعا حضرت کلیات نعمتهای الهی را میشمارد و اینکه بخششهای خدای سبحان ابتدایی است، نه از روی استحقاق. بعد از آن مقدمه میفرماید: یکی از بهترین بخششهای خداوند سبحان، ماه مبارک رمضان و روزه این ماه است .[1] شاعر میگوید:
عارفان هر دمی دو عید کنند عنکبوتان مگس قدید کنند[2]
در آخر ماه مبارک رمضان عید فطر میگیرند، چون جایزههای یک ماه را به ما میدهند، که در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است. ضیافة الله، لقاء الله را به دنبال دارد. پس عظمت از آن ماه شوال نیست؛ بلکه عظمت از آن ماه مبارک رمضان است که نتیجه یک ماهه را در روز عید میدهند
کار عنکبوت آن است که بتند و با این تارها مگس را صید کرده قدید و قورمه درست کند. او کارش غیر از ذخیره کردن چیز دیگری نیست؛ اما عارف در هر دم و هر نفس دو عید دارد که سعدی گفت:
"هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است و چون بر میآید مفرّح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب."
لذا عارف در هر دم دو عید دارد. و بهترین دمی که انسان دارد در ماه مبارک رمضان است که «أنفاسکم فیه تسبیح» نفس کشیدن در این ماه «سبّوحٌ قُدّوس» گفتی است.
این که در آخر ماه مبارک رمضان عید فطر میگیرند، چون جایزههای یک ماه را به ما میدهند، که در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است. ضیافة الله، لقاء الله را به دنبال دارد. پس عظمت از آن ماه شوال نیست؛ بلکه عظمت از آن ماه مبارک رمضان است که نتیجه یک ماهه را در روز عید میدهند.
روز عید است و من مانده در این تدبیرم که دهم حاصل سیروزه و ساغر گیرم
امام سجاد (ع) ابتدا اشاره به نعمتهای پروردگار کرده به خدا عرض میکند: «وأنت جعلت من صفایا تلک الوظائف وخصائص تلک الفروض شهر رمضان … وقد أقام فینا هذا الشهر مقام حمدٍ وصحبنا صحبة مبرور»[3] خدایا نعمتهای فراوانی به ما دادی. یکی از برجستهترین نعمتها، ماه رمضان و یکی از بهترین فضیلتها روزه این ماه است که نصیب ما کردی؛ و هیچ زمانی، به عظمت زمان ماه مبارک رمضان نیست. گذشته از آنکه شب قدر را در آن قرار دادی، این ماه را ظرف نزول قرآن کریم قرار دادی که چنین فیضی در این ماه نازل شده است. اگر کسی با قرآن باشد همراه قرآن بالا میرود و این را بر ملّت مسلمان منّت نهادی؛ زیرا ملتهای دیگر در ماه رمضان روزه نمیگیرند و این نعمت را مخصوص مسلمانان نمودی.
وداع برای کسی است، که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و این ماه دوست او باشد وگرنه آن کس که با این ماه نبوده، و دعای ندارد. انسان از دوستش و یا کسی که مدّتی با او مأنوس بوده خدا حافظی میکند. کسی که اصلاً نمیداند چه وقت ماه مبارک رمضان آمد و چه وقت سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد وداعی ندارد.
امام سجاد (ع) آخر ماه مبارک رمضان که میشد، با سوز و گداز این دعا را میخواند و میفرمود: ماه رمضان در بین ما اقامت داشت و جای حمد و ثنا بود؛ زیرا به همراه خود رحمت آورد. و رفیق بسیار خوبی برای ما بود. ما در صحبت و همراهی با او به فضایل و نعمتهایی رسیدیم. دوستی بود که به همراهش رحمت و مغفرت و برکت آورد.
رسول خدا (ص) نیز در خطبه شعبانیه فرمود: «قد أقبل إلیکم شهر الله بالبرکة والرحمة والمغفرة»، یعنی این ماه، برکت و رحمت و مغفرت میآورد، کسی که رفق این ماه بوده و باشد، برکت و رحمت و مغفرت این ماه را هم دریافت میکند.
پس از عید فطر، شش روز از اوایل ماه شوال را به عنوان بدرقه، روزه بگیرید؛ زیرا اگر کسی دوست عزیزی را بخواهد بدرقه کند، چند قدم به همراه او میرود. امام سجاد (ع) فرمود: «وأوحشنا انصرافه عنّا» و از اینکه منصرف شد و از ما فاصله گرفت، ما را به وحشت انداخت. ما دوست مهربان و پربرکتی را از دست میدهیم، لذا به وحشت میافتیم
بهترین استفاده از ماه خدا
سپس فرمود: «وأربحنا أفضل أرباح العالمین». ما ربح و سودی که در این ماه بردیم، هیچ تاجری در هیچ گوشه دنیا نبرده و هیچ کس در سراسر عالم به اندازه ما ازاین ماه استفاده نکرده است. انسان مسافری است که سفر ابد در پیش دارد. رهتوشه آن سفر ابد را باید همین چند روزه تهیه کند. در این ماه درهای آسمان بر روی مؤمن باز میشود، و مؤمن میتواند با وارستگی، به باطن عالم راه پیدا کند و اگر بهترین فرصت، ماه مبارک رمضان است، پس بهترین سود را ماه رمضان و اهلش دارند.
مرحوم سید بن طاووس میگوید: اهل سیر و سلوک، اول سالشان، ماه رمضان است .[4] حسابها را از ماه مبارک، تا ماه مبارک بعد بررسی میکنند؛ که ماه مبارک رمضان گذشته چه درجهای داشته و امسال در چه درجهای هستتند. چقدر مطلب فهمیده و چه مسئلههای برای آنها حل شده است. چقدر در برابر گناه قدرت تمکّن داشته و چقدر در برابر دشمن قدرت تصمیم دارد. ماه مبارک رمضان برای سالکان الی الله، ماه محاسبه است. از این رو امام سجاد (ع) فرمود: هیچ کسی در سراسر جهان به اندازه ما در این ماه استفاده نکرد.
ناله از فراق و جدایی
در ادامه دعا فرمود: «ثم قد فارقنا عند تمام وقته وانقطاع مدّته ووفاء عهده [عدوه] ونحن مُودّعوه». این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما مفارقت و هجرت کرد و ما را تنها گذاشت. و ما هم اکنون با ماه خدا وداع میکنیم. «وداعَ مَن عزّ فراقه علینا» چه وداعی؟ وداع تشریفاتی؟ نه؛ وداع با دوست عزیزی که مفارقتش برای ما توانفرساست؛ آن کس که اهل معنا بود خیرش در این ماه بیشتر شد و آن کس که گرفتار گناه بود از گناهش کاسته شد. ما کسی را وداع میکنیم که رفتنش برای ما بسیار گران و سخت است و ما را غمگین میکند، ماهی که شب و روزش رحمت بود. بزرگان فقه ما نظیر مرحوم صاحب جواهر الکلام فرمودهاند: در فضیلت روزه گرفتن همین بس که انسان ازنظر ترک بسیاری از کارها، شبیه فرشته میشود. به همان اندازه که انسان از فکر شکم رها شود به فرشته شدن نزدیک میگردد .[5 ]
گفتهاند: پس از عید فطر، شش روز از اوایل ماه شوال را به عنوان بدرقه، روزه بگیرید؛ زیرا اگر کسی دوست عزیزی را بخواهد بدرقه کند، چند قدم به همراه او میرود. امام سجاد (ع) فرمود: «وأوحشنا انصرافه عنّا» و از اینکه منصرف شد و از ما فاصله گرفت، ما را به وحشت انداخت. ما دوست مهربان و پربرکتی را از دست میدهیم، لذا به وحشت میافتیم. از این رو بود که آخر ماه مبارک رمضان که میشد، اولیای خدا احساس غربت میکردند.
"ولزمنا له الذِمام المحفوظ والحُرمة المرعیة والحق المقضی". ما باید حقی که او بر عهده ما دارد رعایت کرده حرمتی که در پیش ما دارد ارج بهیم. باید به تعهدی که بین ما و اوست وفا کنیم.
"فنحن قائلون السلام علیک یا شهر الله الأکبر ویا عید أولیائه"» آنگاه چون این دوست عزیز از ما جدا میشود ما چنین میگوییم: سلام بر توی بزرگترین ماه که به خدا انتساب داری. و سلام بر توی عید اولیای الهی. این سلام، سلام تودیع است.
"السلام علیک یا أکرم مصحوبٍ من الأوقات ویا خیر شهرٍ فی الأیام والساعات" امام سجاد (ع) چندین بار به این ماه سلام میکند. ماه رمضان اگر زمانی گذارا بود و باطن و سرّ و حقیقت و روح نداشت، ولی الله به او سلام نمیکرد. این گفتههای معرفتی ـ معاذالله ـ نظیر اشعار خیالی شعرا نیست که بر خطابههای خیالی حمل شود که مثلاً به کوه و یا آثار مخروبه خطاب میکنند. بیان حضرت این است که ما خیلی دوست و رفیق، داشته و داریم؛ اما هیچ دوستی به عظمت این ماه نبوده. ماهی که نه هیچ روزی مثل روزهای آن و نه شبی چون شبهای آن بود.
در دعای سحر ماه مبارک رمضان نیز از امام سجاد (س) رسیده است، که: خدایا آنها که تو را نمیشناسند و عبادت نمیکنند، روزی میدهی، مار و عقربها روزی خور خدا هستند، پس حیف است که انسان تمام حاجتها را در محور مادّه و مادّیات خلاصه کند
رمضان و آموزش دعا
"السلام علیک من شهرٍ قُربت فیه الآمال ونشرت فیه الأعمال" سلام ما بر تو ای ماهی که آرزوها در این ماه نزدیک شد و ما فهمیدیم که چه بخواهیم. لذا آرزوهای طولانی نمیطلبیم، ماهی که در آن بر آمدن آرزوهای مشروع نزدیک شد.
در دعای سحر ماه مبارک رمضان نیز از امام سجاد (س) رسیده است، که: خدایا آنها که تو را نمیشناسند و عبادت نمیکنند، روزی میدهی، مار و عقربها روزی خور خدا هستند، پس حیف است که انسان تمام حاجتها را در محور مادّه و مادّیات خلاصه کند. خداوند همه کفّار و منافقین را در عالم، تأمین میکند، پس آیا صحیح است انسان تلاش و کوشش خود را بر این صرفند که از خدا طبیعت و دنیا بطلبد؟ از این روست که امام میفرماید: سلام بر ماهی که فهمیدیم در آن از خدا چه بخواهیم. آرزوهای طولانی نداشته باشیم؛ بلکه چیزی بخواهیم که برای ما بماند.
وداع با صفای باطن و نشاط
"السلام علیک من قرینٍ جلّ قدرُه موجوداً وأفجع فقدُه مفقوداً" سلام بر توی نزدیکی که وقتی بودی گرامی بودی و حال که در آستانه رفتن هستی، رفتنت فاجعه است و ما را غمگین میکند. همچون کسی که عضو خانوادهاش را از دست میدهد.
"ومرجوٍّ آلمٌ فراقه" سلام بر توای تکیهگاه امید، که در هنگام مفارقت، ما را متألم و رنجور کردی.
آن ماه که در جان انسان رسوخ داشت، وقتی از جان فاصله میگیرد، جایش را غم پر میکند؛ زیرا از آن صفای ضمیر دیگر خبری نیست و آن نشاطی را که انسان در ماه مبارک رمضان برای نثار و ایثار دارد، در غیر این ماه ندارد. اگر انسان در این ضیافت حق از خدا غنا و بینیازی طلب کند، چیزی او را متوجه و مشغول نمیکند، نه از کسی میترسد و نه از بذل جان دریغ میکند.
سلام بر تو، ای ماه گرامی رمضان که برکت آوردی، ما را شستشو دادی و رفتی. اگر بعدها آلوده شدیم، به دست خود آلوده شدهایم و گرنه تو ما را تطهیر کردی و اکنون احساس سبکی میکنیم
تطهیر و تغسیل نه خستگی و رنج
"السلام علیک غیر المصاحبة ولا ذمیم الملابسة" سلام بر تو، در این مدّتی که مهمان ما بودی، یا ما در خدمت تو بودیم، هیچ رنجی ندیدیم. از مصاحبت با شما خسته نشدیم. در حضور تو لذّت بردیم و تو مهمان خوبی برای ما بودی.
"السلام علیک کما وفدتَ علینا بالبرکات وغسلت عنّا دنس الخطیئات" سلام بر تو، ای ماه گرامی رمضان که برکت آوردی، ما را شستشو دادی و رفتی. اگر بعدها آلوده شدیم، به دست خود آلوده شدهایم و گرنه تو ما را تطهیر کردی و اکنون احساس سبکی میکنیم.
وداعهای آخرین
"السلام علیک کم من سوءٍ صُرف بک عنّا وکم من خیرٍ أُفیض بک علینا" سلام بر مهمان گرانقدری که به برکت تو خدا بسیاری از بلاها را از ما برداشت و بسیاری از برکات را به ما عطا کرد. در حقیقت ما مهمان تو بودیم نه تو مهمان ما.
"السلام علیک ما کان أحرصنا بالأمس علیک وأشدّ شوقنا غداً إلیک". سلام بر تو ای ماهی که دیروز حریص بودیم که بیایی. و فردا هم بسیار مشتاقیم که تو را زیارت کنیم. این مراسم تودیع را تنها به عنوان ادای وظیفه، انجام نمیدهیم.
"السلام علیک وعلی فضلک الّذی حُرمناه وعلی ماضٍ من برکاتک سُلبناه". سلام بر تو و فضیلت تو، سلام بر تو و برکات تو که دریغا امروز از آن فضیلت محروم شدیم.
آنگاه حضرت در ادامه به خدا عرض میکند: «اللّهم إنّا أهل هذا الشهر الّی شرّفتنا به ووفّقتنا بمنّک له حین جهل الأشقیاء وقته وحُرموا لشقائهم فضله» ؛ خدایا تو آن توفیق را دادی که ما اهل این ماه باشیم در حالی که عدّهای از فضیلت این ماه محروم شدند. و منشأ حرمان آنها نیز شقاوتشان بود که به سوء اختیار خودشان فراهم شد.
"أنت ولی ما آثرتنا به من معرفته وهدیتنا له من سنّته". پروردگارا تو مولی و سرپرست مایی در آنچه ما را به شناخت آن برگزیدهای و راهنمایی کردی که روش آن را طی کنیم."
"وقد تولّینا بتوفیقک صیامه وقیامه علی تقصیرٍ وأدّینا فیه قلیلاً من کثیرٍ". و در پرتو توفیق تو به روزه و نماز آن با اعتراف به تقصیر نایل آمدیم و اندکی از وظایف بسیار را ادا کردیم.
"اللّهم فلک الحمد إقراراً بالإسائة واعترافاً بالإضاعة ولک من قلوبنا عقد الندم ومن ألسنتنا صدق الاعتذار". پروردگارا تو را در حالی ستایش میکنیم که، به بد رفتاری خود اقرار و به ضایع نمودن نعمت احکام تو و عمر خویش اعتراف داریم. و برای توست، از ناحیه دلهای ما پیمان پشیمانی و از ناحیه زبان، پوزش طلبی صادقانه.
"أجرنا علی ما أصابنا فیه من التفریط أجراً نستدرک به الفضل المرغوب فیه ونعتاض به من أنواع الذُخر المحروص علیه". پس اجر مصیبت بر تفریط در این ماه را چیزی قرار ده تا به وسیله آن فضیلتی را که مورد رغبت است، نایل شویم و عوض خیری را که از آن ممدوح است برسیم."
"وأوجب لنا عُذرک علی ما قصرنا فیه من حقّک". پذیرش پوزش را برای ما مقرر نما تا حق تقصیر شده تو بخشوده شود.
"وأبلغ بأعمارنا ما بین أیدینا من شهر رمضان المُقبل فإذا بلّغتناه فأعنّا علی تناول ما أنت أهله من العبادة وأدّنا إلی القیام به ما یستحقّه من الطاعة". و عمر ما را تا ماه مبارک آینده طولانی بفرما و هنگامی که ما را به سال آینده رساندی کمک کن تا آنچه در خور توسط عبادت کرده و آنچه سزاوار توست طاعت کنیم.
"وأجر لنا من صالح العمل ما یکون دَرَکاً لحقّک فی الشهرین من شهور الدّهر". و توفیق انجام کار نیک را به طور جاری و مستمر بهره ما فرما، تا آنچه حق و شایسته مقام توست در تمام ماه مبارک رمضان در مدّت عمر ما پیش میآید جبران شود. «واجبُر مصیبتنا بشهرنا وبارک لنا فی یوم عیدنا وفطرنا".
ثواب همه کسانی که تا قیامت در این ماه روزه میگیرند یا عبادت میکنند، برای ما نیز مقدّر فرما
پروردگارا هجران ماه مبارک را که مصیبت ماست برای ما در روز عید فطر بابرکت جبران فرما.
هر پاداشی که به افراد شایسته و واجب شرایط این ماه مرحمت میکنی به ما نیز لطف فرما؛ زیرا فضل تو تمام شدنی نیست؛ بلکه همواره جوشان است.
ثواب همه کسانی که تا قیامت در این ماه روزه میگیرند یا عبادت میکنند، برای ما نیز مقدّر فرما.
پی نوشت ها:
حکمت عبادات، حضرت آیت الله جوادی آملی، ص166-180
1 ـ صحیفه سجادیه، دعای 45
2 ـ دیوان سنایی غزنوی. («قدید» گوشت مانده و خشک را گویند).
3 ـ صحیفه سجادیه، دعای 45
4 ـ إقبال الأعمال، ص250
5 ـ جواهر الکلام، ج16، ص181
6 ـ سورة عنکبوت، آیة 60