وي ادامه داد: کادر فني تيم ملي سعي کرد در ديدار با تونس آرايشها و ترکيبهاي دو و چند نفره متفاوتي را آزمايش کند تا به ايدههاي متفاوتي براي بازي برسد. اين حالت براي تونس هم وجود داشت. اين مساله موردي است که براي همه تيمهاي دنيا وجود دارد. به عنوان نمونه چهارشنبه شب آلمان هم در ديدار تدارکاتياش با اين که عقب بود چند بازيکن جوان خود را وارد ميدان کرد تا حالتهاي مختلفي را امتحان کند.
افاضلي همچنين گفت: در ديدار با تونس دفاع وسط تيم تغيير کرد و اکنون بهترين کسي که ميتواند درباره آن قضاوت کند، سرمربي است. کيروش ميتواند بگويد که آيا در بازي با تونس توانسته به خواستههايش برسد يا نه. ضمن اين که اگر پس از بازي تدارکاتي، کيروش متوجه شده باشد که يک کار را نبايد بکند هم، خوب است. اين مساله امتياز مثبتي است که باعث ميشود سرمربي تيم ملي شناخت بيشتري از تيم و بازيکنانش پيدا کند.
سرمربي اسبق تيم ملي اميد در ادامه بار ديگر به بحث شناخت سرمربي تيم ملي از بازيکنان و ترکيب تيم اشاره و خاطر نشان کرد: اصول کار به اين صورت است که سرمربي تيم ملي، شالکه اصلي و هسته مرکزي تيم را بشناسد و هميشه آن را حفظ کند و هر بار يک يا دو نفر را به ترکيب اضافه و نتيجه را بررسي کند. اين کار هميشه از سوي ايرانيها مورد نقد قرار ميگيرد در حالي که کار صحيح همين است. اتفاقات بازيهاي تدارکاتي اين امکان را به سرمربي ميدهد که شاکله تيمش را شناسايي کند.
وي در ادامه درباره حضور بازيکنان ايراني ساکن اروپا که به بازيکنان «دورگه» معروف هستند، اظهار کرد: از لفظ «دورگه» خوشم نميآيد، چون فکر ميکنم حاصل تفکر نژادپرستانه است! اگر اين بازيکنان مجازند که براي ايران بازي کنند، ايراني هستند. ضمن اين که اگر کيروش مجبور شد، سراغ کساني برود که خارج از ايران زندگي و بازي ميکنند دو معني دارد: نخست اين که چرخه توليد داخليمان به بنبست رسيده و سرمربي تيم ملي ناچار شده به داشتههاي خارجي روي بياورد. مسالهاي که از 10 سال پيش تاکنون هشدار داده شده بود، ولي حتي حالا هم که ديگر دير شده هنوز گوش شنوايي براي شيندنش نيست. دوم اين که استفاده از اين بازيکنان هيچ اشکالي ندارد. از هر کسي که ميتواند به تيم ملي کمک کند ميشود استفاده کرد چون حاصلش خوشحالي مردم و غرور ملي است.
افاضلي به رقابتهاي فصل جديد ليگ برتر هم اشاره کرد و گفت: ليگ تازه شروع شده و معني اين شروع تازه اين است که هنوز تيمها به شرايط ايدهآل آمادگي نرسيدهاند. اين مورد درباره بازيکنان هم صدق ميکند، ضمن اين که در ليگ ما بر خلاف ليگهاي معتبر دنيا تغيير و تحول بسيار زياد است. آن چه که درباره حفظ شاکله و هسته مرکزي تيم ملي گفتم در مورد باشگاهها هم صدق ميکند. در هيچ جاي دنيا نميبينيد که يک تيم به يکباره هم مربي خود را تعويض کند و هم 10 تا 15 بازيکن، خود را بفروشد. متاسفانه مديريت فوتبال ما اشکال دارد. اين کار باعث ميشود که زمان بيشتري براي هماهنگي و پيدا کردن نظم تيمي صرف شود. به هر حال کيفيت تيمها نسبت به فصلهاي قبل پايينتر است که البته چون در شروع فصل هستيم، طبيعي است.
افاضلي در پايان گفت: تيمهايي که تغيير و تحول کمتري داشتهاند از شانس بيشتري براي بالانشيني در ابتداي فصل برخوردارند، اما در نهايت فکر ميکنم همان تيمهايي که فصل قبل در کورس قهرماني بودند، امسال هم مدعي قهرمانياند. به عقيده من سپاهان، استقلال، پرسپوليس و شايد تراکتورسازي، بختهاي نخست قهرماني هستند.