ايستواردوژور، كي دلاني 55 ساله در محل كارش دچار سانحه اي شد. وي ناگهان پايش لغزيد ، به سختي زمين خورد و سرش به كف زمين اصابت كرد.
زن چند روزي را در بيمارستان سپري كرد و به خانه بازگشت اما 20 سال از دوره زندگي اش را به كلي فراموش كرد به طوري كه پسر كوچكترش را اصلا نمي شناسد.
كي تصور مي كرد 34 ساله است و آخرين خاطره اي كه در ذهنش باقي مانده گذاشتن پسر و دختر بزرگترش در هنگام كودكي شان داخل تخت خواب است.
كي به روزنامه تلگراف مي گويد: احساس شرم مي كنم. پسر كوچكم برايم يك بيگانه است. اين حادثه زندگي مرا دگرگون كرد. با اينكه يك سال از اين جريان مي گذرد و به رغم اينكه هر روز ساعت ها عكس هاي خانوادگي آن دوره را نگاه مي كنم اما كمترين خاطره اي را به ياد نمي آورم.
اين زن ساكن شهر نيوتون كمبريشاير مي افزايد: نسبت به كني پسر 27 ساله و سندي دختر 23 ساله ام احساسي مادر و فرزندي دارم با اينكه بزرگ شدن آنها را به خاطر نمي آورم اما نسبت به جيمز 20 ساله چنين احساسي را ندارم.