بررسى نظریه هاى مختلف در تشکیل حکومت واحد جهانى به منظور استقرار صلح و عدالت جهانى
یکی از مهم ترین مسایلی که در قرن بیستم به شکل وسیعی نظر اندیشمندان وسیاستمداران را به خود جلب کرده، اندیشه ی حکومت واحد جهانی است. تفکری که همواره در طول تاریخ بشر مطرح بوده وتلاش های فراوانی از سوی نحله های مختلف فکری برای محقق ساختن آن صورت پذیرفته است. منشأ آن ایمانی بود که آدمی به خدای واحد ونظامی واحد داشت که باید بر کل جهان، حاکم می گردید. از دوران گذشته، فلاسفه واندیشمندان با اتکا بر نظریه های اجتماعی نشأت گرفته از قانون طبیعت وتعلیمات مذهبی، تشکیل جوامع بزرگ ـ حکومت واحد جهانی ـ را برای نیل به وحدت نوع بشر ضروری می دانستند. شاید الگوی مدینه ی فاضله ی افلاطون را بتوان روشن ترین رابطه ی وابستگی متقابل انسان وجامعه وضرورت ایجاد نظم ووحدت در روابط اجتماعی برای رسیدن به آرمان تأسیس حکومت جهانی به شمار آورد. یا نظریه ی سیاسی (سیسرون) که معتقد بود فقط یک قانون واحد یا نظامی واحد می بایستی برسرتاسر کون ومکان حکم فرما باشد، و(امانوئل کانت) که می گفت برای رسیدن به صلح عمومی ودوری جستن از جنگ، تشکیل دولت جهانی امری ضروری است.