0

بستن كمربند به زور

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

بستن كمربند به زور

 

من نمي‌دانم بستن يك كمربند ناقابل چقدر سخت است و تا كي نياز به فرهنگ‌سازي دارد كه بعضي‌ها بتوانند بر سختي آن فائق آيند و چون داخل خودرو مي‌نشينند، لطف كنند و كمربند خود را ببندند؟... مساله اين است.
 

شايد بگوييد كه همه مي‌بندند؛ خير، هستند كساني كه نمي‌بندند و خالي مي‌بندند. آمار و ارقام داريم، الكي نيست. كمربندهاي خود را سفت ببنديد كه مي‌خواهيم در اين مسير سخنراني كنيم. كسي يك وقت از مرحله پرت نشود.

يك بي‌خودرو:

خوشبخت خودم كه خر ندارم

از بند كمر، خبر ندارم!

توضيح لازم: به دليل تكان خوردن‌هاي بيش از حد خر در بيت بالا (كه بلاتشبيه آدم ياد هواپيماهاي توپولف سابق الاستفاده مي‌افتد)، «كمربند» از جاي خودش خارج شده و واژگان كمر و بند پس و پيش گرديده است.

رييس پليس راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي از برخورد با سه ميليون و 200 هزار خودرو به دليل استفاده نكردن راننده و سرنشينان آنها از كمربند ايمني خبر داد و گفت: برابر تدابير اتخاذ شده، برخورد با خودروهايي كه سرنشينان آنها از كمربند ايمني استفاده نكنند، در دور دوم سفرهاي استاني.... ببخشيد، سفرهاي تابستاني تشديد خواهد شد. [تا سوءتفاهم نشده عرض كنم كه اشتباه لفظي و لپي پيش آمده از ما بود، نه گوينده].

بسته پيشنهادي: هنوز نياز به كار فرهنگي هست تا همه ياد بگيرند كه به محض نشستن داخل خودرو، كمربند خود را محكم ببندند؛ فلذا از آنجا كه عزيزان از شخصيت فرهنگي ما نيز انتظار اظهار نظر و كمك به اين مقوله را دارند، چند نكته‌اي را در مقام رهنمود عرض مي‌كنيم:

1ـ اعلام صواب قضيه: باور بفرماييد كه چون بستن يا نبستن كمربند، با حفظ جان انسان ارتباط مستقيم دارد و حفظ جان نيز شرعا واجب است؛ در محافل عمومي و بر منابر وعظ به عموم توده‌هاي مردمي گفته شود كه بستن كمربند يك كار صوابي است كه ثواب اخروي بسياري در پي دارد.

به هر حال هستند كساني كه بدون پاداش اخروي لازم، العياذ بالله، حوصله عبادت خدا را هم ندارند تا چه برسد به بستن كمربند! (مولا علي عليه‌السلام از اين دسته افراد با عنوان تاجر و معامله‌كننده نام مي‌برد)‌.

2ـ گشاد گرفتن صندلي: مگر فلسفه بستن كمربند شلوار، سواي جنبه تزئيني آن، جلوگيري از سقوط آزاد شلوارهاي گشاد نيست؟ خب، با همين ترفند ساده، يعني گشاد گرفتن صندلي‌ها، كاري كنيم كه سرنشينان خودرو، بالاجبار اقدام به بستن كمربند كنند، طوري كه اگر نبندند، صندلي از زير آنها در برود و بيفتد. در رفتن آن چون لگن،گويند هرنوعي سخن!

3ـ در گل ماندن خودرو: شركت‌هاي سازنده خودرو، طوري سيستم آن را هوشمند كنند كه تا سرنشينان آن كمربند خود را نبسته‌اند، ماشين حركت نكند. اين عدم حركت كردن (همان حركت نكردن سابق!) باعث مي‌شود كه بر اثر يك توفيق اجباري، بدون خون و خونريزي، كمربند خود را در ابتداي حركت خودرو ببندند؛ چون به چشم خود مي‌بينند كه اگر نبندند، خودروي آنها مثل چي در گل خواهد ماند.

آنها به عينه خواهند ديد كه وقتي شاعر در ازمنه قديم مي‌گويد: «مي‌روم و نمي‌رود ناقه به زير محملم»، در زمان حاضر، چه تصوير و تفسير روشني مي‌تواند داشته باشد.

4ـ كمربند صدادار: چطور شد كه در پاره‌اي از خودروهاي جديد، اگر در عقب يا جلوي خودرو، درست و حسابي بسته نشده باشد، صدايي هشداردهنده پخش مي‌شود، مبني بر اين‌كه: «درب خودرو باز است»؛ خب درخصوص كمربند ايمني هم عين همين ساز و كار در نظر گرفته شود.

آهنگي خوش و اثرگذار، با صدايي دلنشين، لطيف و بامعنا كه به عنوان زبان حال كمربند بي‌زبان پخش شود. مثلا بخواند: «مرا ببند... مرا ببند... براي آخرين بار... تو را خدا نگهدار... كه مي‌روي به سوي سرنوشت....و الخ!».... شما باشيد، نمي‌بنديد؟

رضا رفيع

 

جمعه 27 مرداد 1391  1:58 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها