در واقع ساليان سال بود كه اين ايده غيرعلمي و مخرب تلقي ميشد، اما يافتههاي جديد حكايت از آن دارد كه اين روش براستي ميتواند سودمند باشد.
برخي از انواع جلبكهاي ميكروسكوپي و معلق روي سطح آب كه فيتوپلانكتون نام دارد، گاز دياكسيد كربن موجود در جو را به خود جذب ميكند.
وقتي اين جلبكها ميميرند، به ته دريا رفته و كربن جذب شده را با خود به پايين ميبرند. در طول هزاران سال، اين جلبكها به اين شكل توانستهاند مقداري از دي اكسيد كربن موجود در هوا را گرفته و تا حدي جلوي افزايش دما را بگيرند.
فيتوپلاكتونها براي رشد، به آهن نياز دارند و متاسفانه بسياري از مناطق اقيانوسي، از نظر محتواي آهن دچار كمبود هستند لذا فرآيند جذب دياكسيدكربن روي نميدهد. افزودن آهن ميتواند سبب رشد بيشتر فيتوپلاكتونها گردد.
البته از بُعد نظري همه چيز درست پيش ميرود، اما در عمل ممكن است عوامل ديگري نيز دخالت كرده و نتيجه را طور ديگري رقم بزند.
در سال 2009 اجراي طرحي موسوم به Lohafex نظر بسياري را نسبت به مزاياي اين طرح دگرگون كرد.
وارد كردن آهن به آب اقيانوس سبب بهبود رشد و نمو فيتوپلاكتونها شد، اما پيش از اين كه فيتوپلاكتونهاي مرده بتوانند در آب تهنشين شوند، توسط سختپوستان خورده شدند.
همچنين آزمايش ديگري با نام Eifex سال 2004 در اقيانوس جنوبي انجام شد. نتايج اين پژوهش پس از سالها بتازگي منتشر شد و بارقههاي اميد را به طرفداران محيط زيست برگرداند. اين آزمايش در يك گرداب بزرگ اين اقيانوس كه تا حدي از آبهاي مجاور خود مجزا بود، صورت گرفت.
عدهاي از پژوهشگران آلماني مقاديري سولفات آهن را در اين گرداب ريخته و رشد و نمو حاصل را مورد مطالعه قرار دادند.
آب اين منطقه سرشار از اسيد سيليسيك بود و به اين شكل گونهاي از فيتوپلاكتونها به نام دياتوم بيشترين رشد و نمو را به خود اختصاص داد.
اين گونه خاص از جلبك، ديوارهاي از جنس سيليسيم ميسازد و به اين صورت امكان خورده شدنش نسبت به دياتومهاي داراي ديواره كربنات كلسيمي كمتر و نيز امكان تهنشين شدنش پس از مرگ بيشتر ميشود.
دياتومهاي مورد مطالعه ظرف سه هفته رشد و نمو كردند و سپس مردند و تهنشين شدند. حدود نيمي از اين فيتوپلاكتونهاي مرده به عمق بيش از يك كيلومتري رفتند و احتمالاً به كف آبگير نيز رسيدند. تاكنون هيچ پژوهشي ميزان فيتوپلاكتونهاي مردهاي كه كاملاً تهنشين ميشوند را نشان نداده است.
دانشمندان احتمال ميدهند دليل عدم موفقيت طرح Lohefax كمبود سيليسيم در آب آن ناحيه بوده و به اين ترتيب دياتومها چندان فرصت رشد نيافته بودند.
اين پژوهش فقط تاييدي بر سلامت تغذيه آبها با آهن نيست. براساس مدلي كه برخي پژوهشگران ايجاد كردهاند، ميتوان با اين روش حدود يك گيگاتن كربن را سالانه توسط جلبكها جذب كرد.
اين ميزان برابر يكدهم كل كربن گسيل شده زمين است البته در مورد تاثير تغذيه آبها با آهن و رشد و نمو زياد دياتومها بر چرخه غذايي دريايي بحثهاي زيادي مطرح شده است.
بيشك چنين طرحهايي بايد بدون درنظر گرفتن منافع مالي و فقط براي تامين منافع جهاني و محيط زيستي صورت پذيرد.
تاثير افزودن آهن به آب دريا بر زندگي نهنگها
افزودن آهن به آب دريا، نوعي مهندسي آب و هوا انگاشته ميشود، اما جالب است كه اين كار ميتواند با بهبود بوم زيست طبيعي نهنگها، موجب افزايش تعداد اين موجودات آبزي شود. بسياري از نهنگهاي اقيانوس جنوبي از نوعي ريزميگوي خاص جنوبگان كه كريل نام دارد تغذيه ميكنند.
غذاي اصلي كريلها، نوعي جلبك است كه دياتوم نام دارد. مشكل اينجاست كه تعداد اين ريزميگوها در طول ساليان اخير بشدت كاهش يافته است.
برخي پژوهشگران حدس ميزنند دليل كاهش ميزان اين موجودات، صيد بيرويه نهنگهاست. مدفوع نهنگ سرشار از آهن است كه آهن به رشد دياتوم كمك ميكند و رشد اين جلبك نيز به رشد و نمو كريل ميانجامد. اين رشد و نمو هم به حفظ بقاي نهنگها منجر ميشود.
البته هيچ تضميني نيست كه دياتومهاي زياد شده غذاي كريلها شوند يا اين كه كريلهاي افزايش يافته توسط نهنگها مصرف شوند، زيرا در هر صورت در بوم زيست، علاوه بر اين موجودات جانداران ديگري نيز حضور دارند.