هاجسون 65 ساله اين دفاعيه را داشته كه چون تيم ملي انگليس بسيار دير و فقط 50 روز مانده به يورو 2012 به وي تحويل داده شد، وقت كافي براي برآورد امور و رسيدگي بنيادين به تيمش نداشت و حذف تيمش محصول همين امر بود، اما همين مورد براي جام‌جهاني 2014 كه دور مقدماتي آن در اروپا به‌زودي آغاز مي‌شود چنين دفاعيه‌اي از وي قابل پذيرش نخواهد بود.
بدتر از همه موشكافي وحشتناك رسانه‌هاي انگليس در حال و اوضاع سرمربي تيم ملي انگليس و دخالت دائم آنها در زندگي خصوصي اوست كه يك عذاب روحي مستمر را براي اسلاف هاجسون شامل اريكسون، مك‌لارن، هادل و البته كاپلو به وجود آورده و مثل خوره آنها را خورده بود.
با اين حال هاجسون پخته‌تر و باتجربه‌تر و خونسردتر از آن است كه آرامش خود را از دست بدهد و در برابر موج زياده‌خواهي نشريات انگليسي و دخالت آنها در امور مختلف زندگي‌اش كم بياورد.
سرمربي سابق فولام و ليورپول كه پيشينه هدايت اينترميلان و تيم ملي سوئيس را هم دارد، مي‌گويد: اين دخالت‌ها در زندگي سرمربي تيم ملي انگليس امري رايج و گريز‌ناپذير است و به جاي تلاش براي برچيدن بهتر است خودتان را با آن وفق بدهيد. اين توصيه من از حالا به تمامي كساني هم هست كه جانشين من در پست سرمربي انگليس مي‌شوند. هيچ‌گاه مطبوعات را به زندگي شخصي و خصوصي‌ام دعوت نكرده‌ام، اما وقتي حائز اين سمت هستم، بايد بدانم كه هر روز خبرنگاران و عكاسان فرصت‌طلب به دنبالم مي‌آيند تا سوژه‌اي را بيابند و آن را تيتر اول خود كنند.
چيزي كه هرگز شامل حال من در زمان حضورم در تيم‌هاي باشگاهي نشد و در آنجاها آسوده و بدون مشكل بودم. از حالا ميدانم چيزهايي را در ارتباط با من مطرح خواهند كرد كه دلخواه من نيست و عكس‌هايي خواهند گرفت كه به ضرر من است اما اگر دن فابيو (كاپلو) توانست آن ماجراها را مهار كند، من نيز مي‌توانم.
حفظ سلامتي
هاجسون معتقد است تا زماني كه بازي در تيم‌هاي ملي كشورهاي اروپايي ازجمله انگليس هيچ حقوق رسمي‌اي در بر ندارد، نمي‌توان و نبايد توقع جانفشاني را از تمامي بازيكنان داشت زيرا آنها با وجود تلاش فراوانشان مجبورند به حفظ سلامتي خود نيز فكر كنند و در خدمت باشگاه‌هاي خود باشند كه استخدام‌شان كرده و پول زندگي آنان و خانواده‌شان را مي‌پردازند.
وي مي‌گويد: من نمي‌توانم از ملي‌پوشان انگليس بخواهم كه ساق پايشان را براي تيم ملي بشكنند، زيرا اين ساق‌ها توسط سازمان و نهاد ديگري و به واقع تيم‌هاي باشگاهي آنها خريداري شده است. شايد خود بازيكنان عرق ملي لازم را داشته باشند و تا حدي جانفشاني كنند و جز اين نيز نيست، اما براساس عرف، سنت و انصاف نمي‌توان اين را از آنان خواست، اگر اين را ناديده بگيريم شخصا گله‌اي از هيچ يك از شاگردانم در اردوي ملي انگليس ندارم، زيرا ميدانم كارها طبق روال و سنت موجود و جاري انجام شده است و باشگاه‌ها هم تا سر حد امكان با من همكاري داشته‌اند.
هاجسون مي‌گويد، بخشي از مشكلات فعلي‌اش تحت عنوان سرمربي تيم ملي انگليس مشابه مواردي است كه در زمان هدايت تيم‌هاي ملي سوئيس و فنلاند نيز آن را تجربه كرده بود و مي‌افزايد: در هر جاي دنيا كه سرمربي تيم ملي باشيد با باشگاه‌هايي طرف هستيد كه ترجيح مي‌دهند بازيكن خود را به بهانه مصدوميت به اردوهاي ملي ندهند و آنها را سالم براي خود نگه دارند و هر مقدار هم كه با آنها چانه بزنيد، فايده‌اي نخواهد داشت. البته اين مساله به معناي كم‌اهميت‌تر بودن مسابقات ملي از منظر مردم و حتي بازيكنان نيست و برعكس براي آنها اهميت زيادي دارد.
پيكارهاي امسال يورو سندي تازه بر اين قضيه بود و نشان داد كه چطور جهانيان به بازي‌هاي ملي اهميت مي‌دهند. شايد تعداد تماشاگران مسابقات ملي كمتر از بينندگان بازي‌هاي ليگ قهرمانان اروپا باشد، اما جايگاه ويژه خود را دارد. اميدوارم ما قدر فرصت‌ها را بدانيم و همه از تيم ملي حمايت كنند و روزنامه‌ها هم قدري فرصت نفس كشيدن را به من بدهند تا بتوانم با خيالي بالنسبه راحت براي تيمم برنامه‌ريزي كنم. فكر نمي‌كنم اين انتظار زيادي از جانب من به عنوان سرمربي تيم ملي يك كشور باشد.
گاردين -
