بچيروويچ درباره ليگ برتر ايران ميگويد: «بازيكنان ايراني دوست دارند حمله كنند و حملهكننده باشند. در اروپا بيشتر دفاع ميكنند. بايد در باشگاهها كار انجام بگيرد تا سطح كيفي بازيكنان بالا برود. اين وظيفه باشگاه در ورزش است. بازيكنان ايراني قدرتمند هستند و اين بازيكنان در تيم ملي تنها بايد هماهنگ شوند. تفكر بازيكنان ايراني حمله است و خيلي كمتر به دفاع فكر ميكنند».
براي قضاوت زود است
چند روز بعد از بازيهاي بسكتبال غرب آسيا خبرنگار ايسنا از مهمد بچيروويچ درباره بازي ايران با اردن پرسيد؛ اينكه در جام ملتها، اردن نيز شرايطي همانند ما داشت حتي درباره غرب آسيا نيز لبناني كه ما را شكست داد فرصت زيادي براي تمرين نداشت و بازيكنانشان خسته بودند.
بچيروويچ از اصل موضوع گذشت و از نكاتي ديگر گفت. «اگر يك تيم ميخواهد نتيجه بگيرد بايد همه با هم باشند. هماكنون تيم ملي قرار است عازم تورنمنت تركيه شود. حدادي وضعش مشخص نيست. ارسلان نميتواند در تيم باشد. سامان ويسي نيز در ايران نيست. وقتي بازيكنان نيستند چه كار كنيم؟ بايد ابزار در اختيار من باشد تا من با آنها تمرين كنم و نتيجه بگيرم. در كنار ابزار بايد زمان نيز در اختيار ما باشد. ما به زمان و ابزار نياز داريم تا رشد كنيم و هماكنون خيلي زود است كه بخواهيم درباره وضع تيم ملي قضاوت كنيم. وقتي كسي ميخواهد نتيجه بگيرد خدا نيز به او كمك ميكند. بايد يك حركتي انجام دهيم تا موفق شويم. اردنيها خواستند و برنده شدند. حالا ما بايد در انديشه پيشرفت باشيم. بايد سيستم را در تيم ملي حاكم كنيم تا همانند تمامي تيمهاي مطرح دنيا با برنامه به سمت اهدافمان حركت كنيم. بدون آمادگي كه نميشود كاري كرد، هماكنون يك سوال دارم. چرا هيچ كس نميپرسد بازيكنان تيم ملي كجا هستند؟ تركيه از ما خواسته تا با تمام قوا در تورنمنتش شركت كنيم. حالا اگر ما آماده نباشيم و در آن رقابتها با 40 امتياز به حريفمان ببازيم سال آينده از ما دعوت نخواهند كرد. غيبت بازيكنان در اردوي تيم ملي به هر دليلي كه باشد در ابتدا توهين به من و بعد به تيم ملي و پس از آن به بسكتبال ايران است.»
پايه خوب بسكتبال ايران
بسكتبال ايران در تيم ملي بازيكنان جواني دارد. حامد حدادي چندي پيش در تازهترين اظهاراتش از جواني تيم ملي حرف زده بود و اينكه در تيم ملي بسكتبال ستارهها هنوز جوان هستند اما حالا در جامعه بسكتبال اين سوال مطرح است كه نسل قدرتمندي وارد تيم ملي ايران شد و بر ردههاي پايه سايه انداخت.
آيا خانواده بسكتبال ما هماكنون نسلي در رده پايه دارد كه بتوانيم در آينده به آنها اعتماد كنيم؟ مهمد بچيروويچ پاسخ ميدهد: «بله، در بسكتبال ايران كار پايه بخوبي انجام شده است. در اين مساله دوباره تكرار ميكنم كه بايد باشگاهها فعاليت كنند. فدراسيون نبايد بازيكنساز شود. باشگاه بايد بازيكنان را شناسايي كند و آنها را آموزش دهد و به بسكتبال ملي معرفي كند. وقتي من تنها مدت كوتاهي در كنار مليپوشان هستم چقدر ميتوانم كار كنم؟ آن زمان تنها فرصتي براي هماهنگي است. آمادگي فني، وظيفه باشگاههاست. من در تيم ملي تنها ميتوانم مهارتهاي يك بازيكن را 10 تا 30 درصد تغيير دهم، اما كار ساختاري را نميتوانم انجام دهم. تغييرات و كار ساختاري وظيفه باشگاه و هماهنگي كار من است. درباره پشتوانهسازي نيز بايد بگويم كه تيمهاي زير 18 سال و زير 16 سال را ديدهام، اين تيمها بازيكنان خوبي دارند و ما بايد از آنها استفاده كنيم. من درباره چيزي كه احساس ميكنم صحبت ميكنم، كار من روشن و واضح است و براي بسكتبال ايران تلاش خواهم كرد».
ركورد بدترينها در غرب آسيا
مهمد بچيروويچ بسكتبال غرب آسيا را نميشناخت و بازي در اين منطقه فرصت خوبي براي آشنايي اين مربي اروپايي بود.
حرفهاي او بعد از چهار بازي همراه تيم ملي بسكتبال در غرب آسيا جالب است: «همان طور كه گفتم بدترين برنامهريزي را غرب آسيا دارد. بدترين رفتارها را با ايران انجام ميدادند. بدترين داوريها را شاهد بوديم. حتي تابلوي 24 ثانيه نداشتيم و در نهايت نيز ميبينيم اطلاعات نادرست به مخاطبان ميدهند. درباره داوري تاكيد ميكنم فوقالعاده به ضرر ايران بود. در ديدار برابر لبنان آمار پنالتي آنها دوبرابر ايران شد. هر جا ميتوانستند به ضرر ما سوت ميزدند و اولين بازيكن مد نظرشان نيز صمد نيكخواهبهرامي بود. در يك صحنه صمد در زمين ما بود و داور سوتي به سود لبنانيها زد و بعد صمد را چهار خطا كرد. به داور گفتم بازيكن من اصلا در اين سمت ميدان نبود كه تو خطاي او را گرفتي كه خودش نيز فهميد چه اشتباهي كرده است. آنها ميخواستند كه صمد را از ميدان خارج كنند و پس از آن به مهرههاي كليدي ما برسند. آنقدر وضع داوري بد بود كه در ديدار برابر اردن تاكتيك دفاعي را از نفر به نفر به منطقه تغيير دادم تا داوران نتوانند بازيكنان ما را از زمين خارج كنند. تازه از اروپا آمدهام و با اين شرايط آشنا نيستم. خوب شد كه وضع بسكتبال غرب آسيا را شناختم. اين شرايط برايم تازه بود و تازه فهميدهام چه كار بايد بكنم.»