سخنگوی وزارت خارجه در گفت وگوی اختصاصی با قدس:
ایران، مغز متفکر مقاومت است
گروه سیاسی: احمد یوسفی صراف - مرتضی اعتماد سعید - تنظیم قرار یک گفت‌وگو با سخنگوی وزارت امور خارجه کار آسانی نیست. بخصوص که این گفت‌وگو در نزدیکترین ایام به روز قدس باشد و البته در ترافیک گفتگوها و برنامه های دکتر رامین مهمانپرست.
اما اهمیت روز قدس و البته اهمیت مسایل مهم سیاسی در خاورمیانه که این روزها کشور به کشور متنوع و متفاوت است، ایشان را در اولویت این گفت‌وگو قرار داد. سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان در این گفت‌وگو به پرسشهای ما در خصوص مسأله فلسطین، اهمیت مقاومت، مسایل اخیر کشور سوریه، لزوم حمایت ایران از این کشور و همچنین کشتار مسلمانان میانماری پاسخ گفته است. آن‌چنان که وی برای نخستین بار در سه هفته اخیر درباره اخبار مسلمانان میانمار رسماً اعلام موضع کرد و گفت: در سیاست خارجی نباید احساساتی باشیم.
می خواهم پیش از هر چیز به روز قدس اشاره کنم، به زمانی که امام خمینی(ره) این روز را به نام روز قدس نامگذاری کردند، اگر این اتفاق در آن سال نمی افتاد، الان که وضعیت دیپلماتیک ایران در فضای بین المللی فوق العاده متفاوت و تأثیرگذار شده، چه اتفاقی می‌افتاد، الان فلسطین و موضوع رژیم صهیونیستی و مقاومت در دنیا چه شکلی داشت؟
- روز قدس یکی از بزرگترین یادگارهای امام (ره) است، جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس گرامی می‌داریم؛ چون یک نقطه تاریخی در تحولات سرزمین فلسطین و مبارزاتی که با رژیم صهیونیستی داشتند، تلقی می‌شود. همان طور که اشاره داشتید، شاید در 34 سال پیش فضای سیاسی منطقه متفاوت بود، جریان صهیونیستی و آمریکایی، مقاومتی در برابر خودشان نمی دیدند و برنامه های خودشان را دنبال می‌کردند، آن موقع رعب و وحشتی هم در میان کشورهای عربی از تجهیزات نظامی رژیم صهیونیستی به وجود آمده بود، بر اساس خاطرات تلخی که از جنگ با رژیم صهیونیستی داشتند و فضای سنگین سیاسی که آنها درست کرده بودند. شاید تصور اینکه یک جبهه‌ای بخواهد در مقابل رژیم صهیونیستی ایجاد شود و مردم فلسطین بتوانند مقاومت خودشان را به نتیجه‌ای برسانند، اصلاً به ذهن کسی خطور نمی کرد.
وقوع انقلاب اسلامی در ایران که بر مبانی اعتقادی استوار بود و یکی از اهداف انقلاب اسلامی دفاع از سرزمین قدس به عنوان قبله گاه اول مسلمین بود و همیشه در فرمایشات امام(ره)، دفاع از مردم فلسطین و مبارزه با اسراییل دیده می‌شد، اما این باید متمرکز می‌شد و تبدیل به یک نقطه‌ای می‌شد که محل گردآوری و وحدت جهان اسلام در دفاع از این موضوع باشد که به ابتکار حضرت امام(ره) در این روز همه مسلمانها در همه دنیا به موضوع فلسطین توجه می‌کنند. در سالهایی که از این حرکت می‌گذرد و حرکتهایی که در این سالها در ایران و در سایر کشورها در دفاع از فلسطین انجام شد، شاهد این هستیم که این روز به عنوان اصلی ترین نقطه وحدت جهان اسلام در رابطه با فلسطین است و در میان جهانیان کاملاً راه خودش را باز کرده است و وحشتی در دل رژیم صهیونیستی و عوامل رژیم صهیونیستی از روزهای پیش از فرا رسیدن روز قدس دیده می‌شود. آنها نگران این هستند که مسلمانها در روز قدس به حرکت جمعی خودشان دست بزنند.
اگر بخواهیم قدرت و موقعیت رژیم اشغالگر قدس را از گذشته تا به امروز بررسی کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که بیشتر همپیمانان رژیم صهیونیستی موضع خودشان را بر اساس اتفاقاتی که می‌افتد، از دست می‌دهند، مثلاً ماجرای کاروان آزادی و اتفاقاتی که برای مسافران این کشتی که از ترکیه بودند افتاد، موضع ترکیه را عوض کرد یا جریان بیداری اسلامی و مرزهای مصر که به روی غزه باز شده، این اتفاق افتاد که محاصره‌ای که مد نظر رژیم صهیونیستی برای این منطقه بود، در حال کمتر شدن است و انگار که موقعیت در حال تغییر به نفع فلسطین و البته ایران است. شما این موقعیت را چطور تحلیل می‌کنید و گمان می‌کنید به کجا برسد؟
- شاید اصلی ترین نگرانی رژیم صهیونیستی، آمریکا و متحدانش از وقوع انقلاب اسلامی گسترش این فکر در منطقه و در میان کشورها بود که این انقلاب و این تفکر در میان مردم منطقه، بتواند آنها را به حرکت در بیاورد و شعارها و اهداف انقلاب ایران در منطقه اثر بگذارد. به همین دلیل در این سالها فتنه های زیادی علیه ایران صورت گرفت تا حرکت آغاز شده مردم ما را متوقف کند یا بتواند جلوی گسترش آن را در میان مردم منطقه بگیرد. مقاومت مردم ما و عبور از همه این فتنه ها، در طول این سالها انگیزه‌ای در مردم منطقه ایجاد کرد که آنها دیدند می‌شود در مقابل ظلم ایستاد و به استقلال رسید و وابستگی‌ها را قطع کرد و از اسلامیت کشورها دفاع کرد. بیداری اسلامی که در کمتر از دو سال اتفاق افتاده، نتیجه حرکت مردم ما و دیده شدن آن در طول 32 سال گذشته بوده که روحیه مقاومت مردم تقویت شد. تشکیل دولت مقاومت و مردمی لبنان که با بهره گیری از مکتب الهی و ارزشهای اسلامی هم اثر خودش را در منطقه گذاشت و مردم فلسطین و مردم منطقه مقاومت را در جنگهای 22 روزه و 33 روزه علیه رژیم صهیونیستی مشاهده کردند، خب شاید ابهت رژیم صهیونیستی بتدریج در حال شکسته شدن است و در حال رسوا شدن در مقابل مقاومت اسلامی در منطقه است و جنگ 33 روزه به عنوان نقطه عطفی در این موضوع است که قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی را در برابر مردم بی دفاع نه یک ارتش سازماندهی شده، نشان داد.
حرکت مردم مصر، لیبی، بحرین و یمن نشان داد، آنها دیگر حاضر نیستند سیاستهای تحمیلی جریان آمریکایی، صهیونیستی را در کشورهای خودشان تحمل کنند و حاضر نیستند برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی- جنایت علیه مسلمانها را بپذیرند. این موج در همه کشورهای منطقه ایجاد شد و این تفاوت مواضع کشورهای منطقه با 33 سال پیش را نشان می‌دهد و نوید این را می‌دهد که ما در آینده خاورمیانه جدیدی داشته باشیم که در این خاورمیانه ارزشهای اسلامی بسیار پر رنگ‌تر باشد و جهان اسلام از اقتدار و عزت بیشتری برخوردار باشد و ریشه های ظلم و جنایت رژم صهیونیستی از منطقه ما برچیده شده باشد.
پرسش بعدی ما درباره اصطلاحات سیاسی است که گاهی در گفت و گوهای رسانه‌ای شما و یا در اخباری که در حوزه دیپلماسی کشور هست، به گوش می‌رسد، ولی مردم آن‌چنان که باید منظور آن را متوجه نمی شوند مثلاً «حیاط خلوت» یا «خط مقدم ما» در کشور دیگری مثل سوریه! مثلاً ما می‌شنویم که خط مقدم ما الان در دمشق است و اگر دفاع نکنیم، فردا باید در تهران دفاع کنیم. در این مورد توضیح می‌دهید؟
- شاید در گذشته در زمان جنگ سرد که کشورها به دو بلوک غرب و شرق تقسیم شده بود و ابر قدرتها سعی می‌کردند کشورهای مختلف را وابسته به خودشان نگه دارند و توسط آن کشورها سیاستهای خودشان را دنبال کنند؛ این تقسیم بندی در کل جهان قابل مشاهده بود.
وقتی انقلاب ایران با شعار نه شرقی نه غربی اعلام موضع کرد، خیلی‌ها متعجب بودند که مگر می‌شود یک کشور مستقل باشد و نه به شرق وابسته باشد و نه به غرب و کشورش را با اصول اعتقادی خودش اداره کند، پس از فرو پاشی اتحاد شوروی، ابرقدرت غرب فکر می‌کرد تنها رقیب خودش را هم از میان برداشته و حاکم مطلق برای تعیین تکلیف کشورهای مختلف شده؛ بنابراین می‌خواست از طریق کشورهایی که وابستگی به آمریکا را پذیرفتند، سیاستهای خودش را دنبال کند. کشورهای منطقه با حاکمانی اداره می‌شدند و بعضاً اداره می‌شوند که با تأیید آمریکا و با پیشبرد اهداف آمریکا در آن مستقر شدند، تبدیل به دیکتاتورهایی شدند که بدون توجه به آرای مردم و بر اساس نظر آمریکا حکمرانی و سیاستهای آمریکا را پیاده می‌کردند و منافع رژیم صهیونیستی را تأمین می‌نمودند، پس اینها حیاط خلوتی برای قدرتها بودند؛ در واقع در اتفاقات منطقه سعی می‌کردند از منافع ابر قدرتها حمایت کنند یا به عبارتی ابر قدرتهایی که در دوره‌های مختلف مشغول توسعه نفوذ خودشان در منطقه بودند، آن کشورها را حیاط خلوت خودشان در منطقه می‌دانستند. همه منافعی که در آن کشور وجود داشت، در درجه اول به آنها تعلق داشت و همه تصمیمات سیاسی به روش آنها انجام می‌شد، خب، این حیاط خلوت با انقلاب اسلامی شکسته شد و ما این ایده را در کشورهای مختلف به وجود آوردیم که منافع ملی کشورها باید اولویت اصلی سیاستمداران باشد و مستقل باشند، امنیت و رفاه کشورها اولویت دارد، نه تأمین امنیت اسراییل و وابستگانش، این تفکر، حیاط خلوت آمریکایی‌ها را دچار مشکل کرده بود، آنها فکر می‌کردند در کشور بزرگ و قدرتمند ایران این تفکر به تنهایی می‌تواند برایشان مشکلات زیادی را ایجاد کند. حالا اگر این ایده در میان کشورهای دیگر منطقه نفوذ کند، دیگر چیزی به عنوان حیاط خلوت برای آنها باقی نخواهد ماند. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها تصمیم گرفتند از هر مقاومتی در برابر این تفکر ایستادگی کنند و آن را از بین ببرند. اصلاً بحث جبهه مقاومت از اینجا شروع شد که کشورهایی بتوانند با ارتباطات قوی‌تری که با هم دارند، در برابر این جبهه مقاومت کنند؛ مثلاً در لبنان مقاومتی به وجود آمد و آنها سرزمینهای خودشان را آزاد کردند. این ایده مورد حمایت مردم فلسطین هم قرار گرفت، دیدیم که جهاد اسلامی و حماس در فلسطین گره خوردند به مقاومت در لبنان. در سوریه شاهد این بودیم که اینها از مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی حمایت می‌کردند و نقطه تعیین کننده‌ای شدند برای ارتباط با تشکلهایی که به عنوان مقاومت اسلامی مطرح هستند و از سوی دیگر ارتباط ایران و چند کشوری که در منطقه بودند، یک جبهه مقاومت توانایی را در منطقه به وجود آوردند. اینکه رژیم صهیونیستی و آمریکا و عوامل دیگر آن در منطقه به دنبال این هستند که این جبهه را دچار مشکل و اختلال کنند، به دلیل این است که نگران شدند، آنها فکر می‌کنند با وقوع بیداری اسلامی در منطقه و با استقلال کشورها موجودیت رژیم صهیونیستی به خطر می‌افتد، امنیتش زیر سؤال می‌رود؛ قبلاً در مصر حسنی مبارک، محافظ اصلی رژیم صهیونیستی بود، الآن مردم مصر شعار اخراج سفیر رژیم صهیونیستی می‌دهند و بسته شدن سفارت را می‌خواهند. این نشان می‌دهد که مطالبات مردمی به سمتی است که می‌خواهد با این رژیم مقابله کند، پس می‌خواهند این جبهه را منحل کنند، آنها فکر می‌کنند مغز متفکر و ایده پرداز مقاومت در منطقه، جمهوری اسلامی ایران است، اما برای مقابله با ایران مشکلات زیادی دارند؛ زیرا می‌دانند برای مبارزه با ایران باید در مقابل ملتی مقاوم بایستند که 30 و چند سال مقاومت کرده و کار آزموده شده است. پس شاهدیم که حملات خودشان را علیه سوریه شدت بخشیدند، به دلیل اینکه معتقدند اگر بتوانند این مقاومت را در سوریه سرکوب کنند، خود به خود می‌توانند بین اعضای این جبهه و جریان فاصله بیندازند و به شکلی با ایده های انقلاب اسلامی برای اینکه کشورهای منطقه صاحب استقلال بشوند، خودداری کنند.
سوریه تبدیل شده به نقطه‌ای که قدرتهای غربی آمریکا و رژیم صهیونیستی باید برای در هم شکستن افزون طلبی‌ها در منطقه بایستد. به همین دلیل ما می‌گوییم خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی و آمریکا الان در سوریه واقع شده است. آنها می‌خواستند اصل و ریشه تفکر را مورد حمله قرار دهند که فکر می‌کنند با کمک دیکتاتورهای منطقه، در سوریه به پیروزی‌هایی برسند و در ظاهر با حمایت از خواسته های مردمی سوریه و در واقع برای منافع خودشان در حال سرکوبی هستند اگر آنها این امکان را داشتند. در مرزهای نزدیک‌تر به ما طرح شان را دنبال می‌کردند، ولی الان تمام نیرو و توانشان را برای سقوط سوریه به کار گرفته‌اند.
آخرین اخباری که از کاروان ایرانی اسیر در سوریه دارید، چیست؟
- متأسفانه کسانی که سعی می‌کنند در داخل سوریه نا امنی ایجاد کنند، دست به هر اقدام غیر انسانی برای رسیدن به اهدافشان می‌زنند و اقدامهای تروریستی و آدم ربایی برایشان ابزار است. کسانی که برای زیارت به سوریه رفته‌اند، الان به عنوان طعمه برای تروریستها هستند. با وجود هشدارهایی که ما داده بودیم که کاروانها به سوریه اعزام نشوند تا وضعیت با ثبات تر شود. این گروه به صورت شخصی برای زیارت به سوریه رفتند و مورد آدم ربایی قرار گرفته اند. ما تمام تلاشمان را به کار گرفته ایم تا این افراد در اسرع وقت از طریق دولت سوریه و نیروهای امنیتی سوریه نجات پیدا کنند. از طریق کشورهای منطقه که با این گروه‌ها در ارتباط هستند، تماسهای خیلی جدی داشتیم، در سفرهایی که دکتر جلیلی و دکتر صالحی به سوریه و کشورهای منطقه داشتند، از این کشورها خواستیم با نفوذی که در این گروه‌ها دارند، کمک کنند بتوانیم هر چه سریع تر اتباع مان را آزاد کنیم. همچنین از طریق مجامع بین المللی و مجامع حقوق بشری پیگیری کردیم.
