پس از رسانس و برداشته شدن یوغ تعالیم کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی،
حرکت های شبه مکتبی و انحرافی در شکل گرفت. با این حرکت های جدید، برخی عناصر فاسد، گروه های شیطانی ( شیطان پرستان ) را با گرایش به گناه، قتل، تجاوز جنسی، خدشه دار کردن اصول اخلاقی، دین ستیزی و ... پایه گذاشتند. فطرت خدا جوی انسانی، بسیاری را از تمایل به این گروه ها باز داشته، ولی استفاده ابزاری از هنر هایی همچون موسیقی، انجام اعمال به ظاهر خارق عادت و مسائل غیر اخلاقی، موجبات گرایش افراد را به این گروه ها فراهم کرده است. در این گروه ها، غالباً شیطان سمبل قدرت و حاکمیت بر روی زمین مطرح می شود؛ قدرتی که به زعم آنها برترین قدرت روی زمین بوده، در خور پرستش است. این گروه ها دنیایی را ترسیممی کنند که هیچ روزنه امیدی برای آن قابل تصور نمی باشد؛ به همین جهت شیطان پرستی را جهان تاریک هم می نامند.