اشرف شیشه عمر منافقین و تروریستهاست و آنها همچون غریق به هر خس و خاشاکی چنگ میزنند شاید از غرق شدن بگریزند، غافل از اینکه سرنوشتی جز نابودی در انتظار آنها نیست.
روز شنبه بیبیسی اعلام کرد: بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) خواسته اردوگاه اشرف در عراق را تخلیه کنند. این دومین بار در دو هفته گذشته است که دبیرکل سازمان ملل متحد از مجاهدین خلق (منافقین) میخواهد بدون هیچ تاخیری "قوانین کشور عراق را کاملاً رعایت کنند" و اشرف را تخلیه کنند.
حال باید دید آیا بالاترین مقام سازمان ملل نیز هدف انتقادات تند گروهک منافقین قرار خواهد گرفت و یا اینکه پا به میدان گذاشتن بان کی مون دبیر کل سازمان ملل باعث تسریع در تخلیه اشرف خواهد شد.
سایتهای خبری همسو با استکبار جهانی، رادیو فردا و بسیاری از مراکز خبری غربی به نقل از رویترز اظهارات "فالح فیاض" مشاور امنیت ملی نخست وزیر عراق در خصوص استفاده از زور برای تخلیه اشرف را اینگونه درج کردهاند: آقای فیاض مشاور امنیت ملی عراق گفته است که از زور برای انتقال ساکنان اشرف استفاده نخواهد کرد.
در نقطه مقابل سران گروهک منافقین این اظهارات را اینگونه منعکس کردهاند: عراق میگوید گروه ایرانی مخالف را اخراج خواهد کرد.
دلیل این دو نوع پوشش خبری و اطلاع رسانی چیست؟
وقتی که قرار شد اعضای منافقین به کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) منتقل شوند، سرکردگان این گروهک تروریستی شروع به بهانه تراشی و سنگ اندازی کردند.
برای روشنتر شدن موضوع این بهانه که در اطلاعیههای فرقه از بهمن سال 90 تا کنون ادامه داشته اشاره میکنیم.
1- اولین بهانه آنها در تاریخ 13 بهمن 1390 بود که در اطلاعیهای مدعی شدند تصویر واقعی از لیبرتی ارائه نشده و به این دلیل از رفتن به لیبرتی خودداری میکنند.
2- بهانه بعدی خروج پلیس از داخل کمپ بود. در این رابطه در تاریخ 27 بهمن 1390 در اطلاعیه خود خواهان خروج پلیس از داخل لیبرتی برای ادامه کار انتقال شدند.
3- سومین بهانهای که رجویها مطرح کردند "باز بودن درب لیبرتی بر روی وکیلان و خبرنگاران بود" آنها در همان اطلاعیه 27 بهمن درباره بهانه سوم خود نوشتند: درهای کمپ لیبرتی باید به روی وکیلان و خبرنگاران باز باشد تا آنها بتوانند با ساکنان دیدار و گفتوگو کنند.
4- بهانه چهارم "اطمینانهای حداقل برای اعضا" بود. در تاریخ 5 اسفند 90 شورای مرکزی گروهک منافقین در اطلاعیهای بهانه چهارم خود را بیان کرد که زیر مشاهده میکنید: اطمینانهای حداقلی در کمپ لیبرتی ... لیبرتی از هم اکنون یک تجربه شکست خورده است و انتقال سایر افراد به آن امکانپذیر نیست. در هر حال تنها وقتی افراد جدید میتوانند به آن منتقل شوند که 400 نفر فعلی به کشورهای ثالث منتقل شده باشند.
5- پنجمین مانع تراشی که منافقین در مسیر انتقال از اشرف به لیبرتی مطرح کردند را در اطلاعیه مورخ 19 فروردین آنها میتوان دید. بهانه جدید آسب پذیر بودن لیبرتی بود!!! آنها در این اطلاعیه با مطرح کردن دروغ خمپاره خوردن لیبرتی چنین نوشتند: لیبرتی هدف خمپاره قرار گرفت. واضح است که اگر افراد بیشتری از اشرف به لیبرتی منتقل شوند آسیب پذیری آنها بهطور مضاعف افزایش مییابد.
6- آنها در تاریخ 23 فروردین 91 اطلاعیهای داده و بهانه جدید خود که خارج کردن 2 تن از افسران عراقی از لیبرتی بود را مطرح کردند.
7- منافقین در تاریخ اول اردیبهشت 91 منافقین سعی کردند از طریق اطلاعیه، جار و جنجال به پا کرده و مدعی شدند که عراق یگان زرهی ضد شورش در اطراف لیبرتی مستقر کرده تا با این بهانه مانع از ادامه انتقال شوند: استقرار یگان زرهی ضدشورش برای سرکوب ساکنان لیبرتی ... هرگونه انتقال جدید از اشرف به این محل را منتفی میکند.
8- بهانه بعدی تغییر مسیر خودروها بود که در اطلاعیه 15 اردیبهشت 91 مدعی آن شدند که در زیر آن را ملاحظه میکنید: تغییر مسیر دادن و برگرداندن خودورهای خدماتی از میانه راه لیبرتی به اشرف موضوع مهمی است. مریم رجوی اعلام کرده تا حل و فصل این موضوع دیگر توصیه نخواهد کرد کسی از اشرف به لیبرتی برود.
9- نهمین بهانه درخواست بازرسی کامل اشرف بود! تا اثبات کنند که تروریست نیستند! بخشهایی از اطلاعیه 23 اردیبهشت 91 شورا در زیر ذکر میشود: درخواست مجدد از وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا برای بازرسی کامل اشرف توسط نیروهای آمریکایی لازمه ادامه پروسه انتقال ساکنان از اشرف به لیبرتی.
10- در تاریخ 23 خرداد 91 بار دیگر فریب خوردگان باند رجوی در اطلاعیهای بهانههای خود را تغییر داده و اینبار به 6 محور افزایش دادند و نوشتند که: ساکنان اشرف، بارها اعلام کردهاند که به محض تحقق 6 خواست زیرا همگی بلادرنگ به کمپ لیبرتی میروند.
11- و در آخرین بهانه تراشی(تاکنون) در تاریخ 17 تیر 1391 در اطلاعیهای بهانههای جدیدی که بالغ بر 10 محور بود را مطرح کردند که مواردی همچون انتقال کولر، انتقال ژنراتور، انتقال کامیون، انتقال لیفتراکت و ... را شامل میشد.
به نظر میرسد اردوگاه اشرف تأمین کننده سلامت عامل اصلی بقای تشکیلات منافقین، یعنی نقطه اتصال با رهبری این گروه است، تا آنجا که محاربین خلق با پیشنهاد باقی ماندن 200 نفر در آن به بهانه فروش اموال هم که شده میخواهند این سرپل را حفظ کنند، زیرا در صورت انتقال همه ساکنان، این ارتباط و سرپل به خودی خود تعطیل خواهد شد.
این که آیا رجوی اکنون در اردوگاه اشرف است یا خیر، اهمیتی ندارد، مهم این است که در این اردوگاه دسترسی ارتباطی به وی ممکن است و از این طریق به ما بقی اعضای گروهک نیز خط دهی میشود.
آخرین مسیر پیش روی منافقین چیست؟
امروز تنها راه پیش روی اعضای باقی مانده این گروهک که کمی بیش از سه هزار نفر هستند، رفتن به کشورهای غربی است. اما آینده "گروهک تروریستی منافقین" مبهم است. محاربین خلق با چه هویتی؟ با چه پشتوانهای؟ در چه وضعیت فیزیکی و روحی و بالاخره بدنبال چه؟ استراتژی سرنگونی مسلحانه قهرآمیز یا رد مبارزه مسلحانه؟ فاز سیاسی یا فاز نظامی؟ انقلاب های ایدئولوژیک چه میشوند؟ طلاقهای جمعی ادامه مییابد یا تعطیل میشود؟ جامعه بی طبقه توحیدی و نظریههای دیگر کجا جا میگیرند؟ آرم خونین رنگ سازمان محاربین خلق که توانسته همزمان تفنگ، داس، سندان و آیه قرآن را یکجا به نمایش بگذارد در کجا خواهد نشست؟ جواب خانوادههای اعضا را چه کسی خواهد داد؟
آیا میتوان آرم سازمان منافقین را از"کمپ اشرف" آورد و بر پشت بام ساختمان مرکزی "کمپ اور سواواز" در پاریس نصب کرد؟ یونیفورمها چه میشود؟ کار شورای رهبری با آن تفاصیلی که در مورد انتخابشان گفته شده و اکنون پا به سن گذاشتهاند و کار سرتیمهایی که تخصصشان فرماندهی تانک و نفربر یا تخریب بوده چه خواهد شد؟ آموزش دیدههای امنیت و اطلاعات حکومت صدام به چه کاری گمارده خواهند شد؟ رابطین "هواداران داخلی" و "ایرانیان خارج از کشور" پس از بیست و اندی سال غیبت چگونه مواضع خود را تشریح خواهند کرد؟
اینها سوالاتی هستند که احتمالاً با صدور یک پیام، پاسخ نخواهند گرفت. شورای فرماندهی منافقین مدعی است که غرب میتواند در مقابله با ایران روی آن حساب کند ولی واقعیت این است که با تعریف فعلی، ظاهراً اروپا علاقهای به حضور گروهک محاربین خلق در خاکش ندارد.
به هر حال، اشرف شیشه عمر رجوی هاست و آنها همچون غریق به هر خس و خاشاکی چنگ می زنند تا شاید از غرق شدن بگریزند، غافل از اینکه سرنوشتی جز نابودی در انتظار آنها نیست.