ایران که در جریان جنگ 33 روزه در کنار حزبا... حضور داشته و موجبات شکست صهیونیستها را فراهم کرده است، قطعا خواهد توانست در کنار سوریه موجب شکست تروریستهای دستپرورده صهیونیسم جهانی شود.
اوضاع کنونی سوریه را میبایست اوضاعی مبهم از لحاظ آینده سیاسی ارزیابی کرد که در آن دو محور اساسی درصدد تثبیت خود بهعنوان پیروز ماجرا هستند. محور اول، تروریستها میباشند که با پشتیبانی کاملا آشکار جریان غربی، عربی و ترکی در پی ساقط کردن حکومت بشار اسد هستند و محور دوم دولت دمشق است که بحق، شکست تروریستها را دنبال میکند؛ زیرا در حال حاضر این دولت، دولت قانونی سوریه و مستظهر به پشتیبانی مردم است.
با توجه به اوضاع کنونی نمیتوان تحلیلی قطعی درباره آینده حکومت سوریه ارائه کرد اما با توجه به قرائن موجود میتوان به دور از هرگونه تحلیل شتابزده، کفه ترازو را به نفع دولت بشار اسد سنگینتر ارزیابی کرد، آن هم به دو دلیل مهم؛ اول آنکه دولت سوریه با عدهای تروریست - نه تودههای مردم- درگیر است. به دیگر سخن بر خلاف همه کشورهای منطقه که امواج بیداری اسلامی با انقلاب مردم معنا یافته، در سوریه درگیریها صبغه کاملا سیاسی به خود گرفته است که در آن تروریستها با حمایت آشکار برخی دولتها به خرابکاری در سوریه مشغولند، دقیقا به همین دلیل است که بحران سوریه را نمیتوان بیداری اسلامی نامید؛
چرا که در آن مردم هیچ نقشی ندارند و این تروریستهای اجیرشده هستند که از سایر کشورها به سوریه آمده و با حمایت مالی و تسلیحاتی محور عربی، غربی و ترکی به ایجاد تنش و آدمکشی در این کشور میپردازند. اگر طرف مقابل دولت سوریه، مردم این کشور بودند، میشد سقوط نزدیک حکومت بشار اسد را پیشبینی کرد، در حالیکه اینگونه نیست.
دلیل دوم را هم میبایست در کاربرد حق وتوی چین و روسیه در شورای امنیت به نفع سوریه ارزیابی کرد. محور ضد سوری تلاش بسیاری را انجام داد تا همزمان با تسلیح تروریستها، به حمله نظامی گسترده به سوریه –مانند سناریویی که در لیبی اجرا کرد- اقدام ورزد تا بشار اسد را نیز به سرنوشت رهبر معدوم لیبی دچار سازد، اما این تلاش دشمنان سوریه با اعمال حق وتوی چین و روسیه، ناکام ماند.
اقدامات ارتش سوریه در دفع حملات تروریستها و پاکسازی حلب و دمشق از این گروهها، نسبتا موفق بوده و انتظار میرود که دولت اسد بتواند ضربات کاریتری را بر پیکره تروریستها وارد سازد. اینها همه دلیل بر مبهم بودن آینده سیاسی سوریه است هرچند همانگونه که گفته شد، در حال حاضر کفه ترازو به نفع دولت بشار اسد سنگینی میکند. |
غربیان که با سوء استفاده از حق وتو همواره به حفظ منافع خود و دوستانشان و زیر فشار قرار دادن کشورهای مستقل مبادرت ورزیده و بدان افتخار نیز کردهاند، هیچ گاه تصور نمیکردند که ممکن است این قانون ظالمانه گریبانگیر خود آنان شود و دست آنها را برای شکستن کمر مقاومت در منطقه یعنی سوریه، ببندد.
در صورت حمله نظامی، احتمال اینکه حکومت سوریه در معرض خطر سقوط قطعی قرار گیرد وجود داشت هر چند این تنها یک احتمال به شمار میرود؛ چرا که بشار اسد بر خلاف قذافی هم از ارتش قدرتمندتری برخوردار است و هم اینکه این ارتش تاکنون به دولت وفادار بوده و از آن حمایت کرده است. این دو دلیل را میتوان از جمله علل پیروزی احتمالی بشار اسد در روزهای آینده به شمار آورد. در این مورد البته باید به چالشهای جدی موجود هم اشاره کنیم.
اگر تا پیش از این، مخالفان اسد محدود به تعداد اندکی از تروریستها آن هم در چند شهر کوچک و بیاهمیت مرزی سوریه بود، اما اکنون تعداد مخالفان بسیار افزایش یافته و صدای پای آنان حتی در حوالی مقر حکومتی سوریه یعنی دمشق شنیده میشود. در روزهای اخیر دو شهر بسیار مهم دمشق و حلب به صحنه رویارویی تروریستها و حکومت تبدیل شدهاند و این یعنی جدی بودن خطر! آنگونه که در رسانههای غیررسمی انتشار یافته، تعداد افراد ارتش به اصطلاح آزاد سوریه و به واقع همان تروریستهای مسلح به مرز 40 هزار نفر رسیده است که به انواع سلاحهای سنگین و نیمهسنگین ارسال شده از سوی محور ضدسوری مسلح میباشند.
اگر این تعداد را مبالغهآمیز بدانیم، این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که افراد مسلح و تروریست بسیار زیادند و رو به افزایش نیز هستند. با این همه اما اقدامات ارتش سوریه در دفع حملات تروریستها و پاکسازی حلب و دمشق از این گروهها، نسبتا موفق بوده و انتظار میرود که دولت اسد بتواند ضربات کاریتری را بر پیکره تروریستها وارد سازد. اینها همه دلیل بر مبهم بودن آینده سیاسی سوریه است هرچند همانگونه که گفته شد، در حال حاضر کفه ترازو به نفع دولت بشار اسد سنگینی میکند.
در این میان باید نگاهی منطقی به نقش ایران در حل بحران سوریه داشته باشیم و بایدهای اقدامات تهران در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. پرواضح است که جمهوری اسلامی ایران، یک کشور موثر در معادلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی منطقه و جهان اسلام به شمار میرود و حل بحرانهای منطقهای بدون حضور و نقشآفرینی ایران میسر نمیباشد.
حضرت آیتا... خامنهای بحران سوریه را معلول نقشههای شوم آمریکا و صهیونیستها به منظور شکستن محور مقاومت در منطقه ارزیابی کردند و بر حمایت ایران از ملت و دولت سوریه تاکید فرمودند. |
حل بحران سوریه نیز مشمول این قاعده میباشد بهویژه آنکه ایران نزدیکترین کشور به سوریه محسوب میشود و نفوذ فراوانی در این کشور دارد. ایران و سوریه دو کشور دوست به شمار میآیند که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان متحد استراتژیک با هم همکاری و همفکری داشتهاند.
از ابتدای بروز بحران در سوریه موضع ایران کاملا شفاف بود و ضمن حمایت از خواست مردم سوریه، از حکومت بشار اسد پشتیبانی کرده است. این موضع شفاف در مواضع صریح رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه سال گذشته نمود عینی یافته است. حضرت آیتا... خامنهای بحران سوریه را معلول نقشههای شوم آمریکا و صهیونیستها به منظور شکستن محور مقاومت در منطقه ارزیابی کردند و بر حمایت ایران از ملت و دولت سوریه تاکید فرمودند.
گذشت زمان نیز بر درستی تحلیل رهبر انقلاب صحه گذاشت و مشخص کرد که معرکه سوریه، محل جدال تروریستهای دستپرورده آمریکا و رژیم صهیونیستی با دولت مردمی سوریه است و نه مقابله دولت با ملت. با توجه به این مهم، حمایت ویژه ایران از دولت سوریه را بایستی امری منطقی و ضروری دانست و به نکات زیر توجه ویژه داشت:
1. سوریه در مراحل مختلف و بخصوص در دوران جنگ تحمیلی در کنار ایران بوده و از جمهوری اسلامی حمایت کرده است. این مساله از آنجایی بیشتر اهمیت مییابد که بدانیم سوریه، کشوری عربزبان است و برخلاف اکثر قریب به اتفاق کشورهای عربی که حامی عراق بودهاند، از ایران حمایت کرده است. اکنون نیز جمهوری اسلامی نباید متحد دیرینه و دوست قدیمی و وفادار خود را در معرکه حاضر تنها بگذارد.
2. سوریه جزو محور مقاومت در منطقه و پل ارتباطی جمهوری اسلامی با گروههای جهادی به شمار میآید. شکستن این پل ارتباطی، به مثابه سختتر شدن مبارزه بر ضد رژیم اشغالگر قدس است و این روند را کند خواهد کرد.
3. اکنون دیگر کاملا دست محور غربی، عربی و ترکی در ایجاد بحران سوریه مشخص شده است. امروزه سران رژیم صهیونیستی آشکارا وارد میدان شده و پیشنهاد تشکیل ارتش متحدی از سوی سایر کشورها برای به زانو درآوردن حکومت اسد را ارائه میکنند. قطر، عربستان و ترکیه نیز به صراحت از تروریستها پشتیبانی نظامی و مالی میکنند. محور غربی به سرکردگی آمریکا هم ضمن حمایت مالی و نظامی از تروریستها از لحاظ سیاسی نیز از آنان پشتیبانی کاملی را به عمل میآورند.
گذشت زمان نیز بر درستی تحلیل رهبر انقلاب صحه گذاشت و مشخص کرد که معرکه سوریه، محل جدال تروریستهای دستپرورده آمریکا و رژیم صهیونیستی با دولت مردمی سوریه است و نه مقابله دولت با ملت. |
حال با توجه به نکات فوق، در جایی که سایر کشورها برای حفظ منافع خود به دنبال ساقط کردن حکومت بشار اسد هستند، ایران باید برای حفظ این متحد قدیمی گامهای عملیتری بردارد. حضور برخی مقامات بلندپایه سوریه در ایران، نشانگر درخواست کمک از جمهوری اسلامی برای حل بحران این کشور است.هر چند در پشت پرده اقداماتی از سوی ایران صورت پذیرفته است اما نکته اینجاست که با توجه به حضور علنی دشمنان سوریه در عرصه، ایران نیز باید علنیتر در صحنه حضور یابد.
البته میبایست در عرصه دیپلماسی جانب احتیاط را رعایت کرد و در همین راستا موضع وزارت خارجه ایران مبنی بر در ارتباط بودن با برخی معارضان و آمادگی برای میانجیگری، ستودنی و قابلتقدیر است؛ اما باید در نظر داشت که در حال حاضر بهترین اقدام ایران در کنار رایزنیهای سیاسی، حمایت جدی و عملی از نظام حاکم بر سوریه است بهویژه آنکه دولت کنونی دمشق در برابر ملت خود لشگرکشی نکرده است.
ایران که در جریان جنگ 33 روزه در کنار حزبا... حضور داشته و موجبات شکست صهیونیستها را فراهم کرده است، قطعا خواهد توانست در کنار سوریه موجب شکست تروریستهای دستپرورده صهیونیسم جهانی شود. این مساله از آنجایی اهمیت فراوان مییابد که بدانیم اکنون دشمنان قسمخورده جمهوری اسلامی برای سقوط حکومت سوریه لحظهشماری میکنند. حتی گروهک تروریستی منافقین نیز وارد میدان شده و به حمایت از همپالکیهای خود در سوریه پرداخته است.
اخیرا مراسم به اصطلاح افطاری مشترک بین سران سازمان منافقین و برخی سران سلفی و افراطی قبایل سوری برگزار شد و در آن موضعگیریهای تند و توهینآمیزی از سوی این سلفیهای مخالف بر ضد جمهوری اسلامی ابراز گردید. هر چند نه گروهک منافقین و نه این عده از تروریستهای سوری در حد و اندازهای نیستند که بخواهند برای جمهوری اسلامی شاخ و شانه بکشند، اما باید توجه داشت که همه دشمنان ایران اکنون در صدد به زانو درآوردن حکومت اسد میباشند تا بدین طریق متحد قدیمی جمهوری اسلامی را به شکست کشانده، ایران را در عرصه بینالملل با تنگنا مواجه سازند. به همین دلیل است که به نظر میسد ایران باید حضور جدیتری در حل بحران سوریه داشته باشد.
علی اکبر عالمیان
منبع: پایگاه 598