0

قدم زدن ليلا روي كابوس‌هاي مرتضي

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

قدم زدن ليلا روي كابوس‌هاي مرتضي

جام جم آنلاين: بنابر جنسيت هم كه باشد، ما زنان بايد درك بالايي از شخصيت ليلا در سريال «خداحافظ بچه» داشته باشيم، زني شكست‌خورده و ناتوان از نعمت بچه‌دار شدن. همه جا از مصائب ليلا مي‌گويند.

اين‌كه يك زن حق دارد مادر بشود و اگر هم اين ميل طبيعي را از او بگيرند و بگويند حتي ديگر نمي‌تواند اين حس را تجربه كند، ممكن است اين ميل خواستن بيشتر و بيشتر شده تا به يك بيماري تبديل شود. همان چيزي كه ليلا را مجبور به كارهاي عجيب و غريب كرده است.

جدا از اين‌كه «خداحافظ بچه» كمي در به تصوير كشيدن اين حس طبيعي و رنج ناشي از فقدان آن بزرگنمايي و ارتباط برقرار كردن با ليلا را دشوار مي‌كند، اما در اين ميان نمي‌توان به شخصيت‌پردازي مناسب نقش مكمل او يعني «مرتضي» اشاره نكرد.

مرتضي برخلاف ليلا شخصيتي خاكستري اما باورپذير است. احساسات و رفتارهايش كاملا طبيعي است و مثل همه آدم‌هاي دور و برمان رفتار قابل پيش‌بيني دارد.

مي‌توانيم حدس بزنيم كسي كه مثلا قبلا دزد بوده، چطور دست و دلش براي كار خلاف مي‌لرزد يا اين‌كه به دليل وابستگي زياد به همسرش چطور بعد از شنيدن مشكل همسرش شروع مي‌كند به شوخي كردن تا مصيبت را از ياد او ببرد.

مرتضي خيلي عاشق است و به خاطر كسي كه دوستش دارد، هر كاري مي‌كند، حتي توبه‌اش را مي‌شكند.

مرتضي به ليلا اعتماد دارد و به نظرش بايد براي كسي كه يك بار او را از راه خلاف به راه راست آورده و به اصطلاح براي بار دوم متولدش كرده، هر كاري كه او خواست، انجام دهد.

مرتضي به اين فكر نمي‌كند كه ممكن است ديگر هيچ‌وقت كسي او را «بابا» خطاب نكند، تنها چيزي كه برايش اهميت دارد، اين است كه نكند دل همسرش از اين‌كه كسي به او نگويد «مادر» بشكند. مرتضي بار سنگيني را تحمل مي‌كند.

از يك طرف بايد جوابگوي چشمان هميشه سرزنش‌آميز اطرافيانش باشد و از يك طرف ليلا را كنترل كند كه دست به كار شتابزده‌اي نزند. مرتضي وحشت كرده است.

كسي چه مي‌داند شايد شب‌ها كه مي‌خوابد، كابوس مي‌بيند يا شايد شب‌ها كه خوابش نمي‌برد، به اين فكر مي‌كند كه چرا كسي كه دوستش دارد ـ ليلا ـ او را تهديد مي‌كند؛ تهديد به اين‌كه اگر بچه‌دار نشوند، دليلي هم ندارد كه با يكديگر زندگي كنند.

شايد همين يك جمله ، همين يك اعتراف براي او كافي است تا توبه بشكند و دل بدهد به هر راهي كه ليلا برايش ترسيم مي‌كند.

 

شنبه 14 مرداد 1391  4:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها