0

رابرت فیسک: ایران هدف اصلی نبرد در سوریه است

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

رابرت فیسک: ایران هدف اصلی نبرد در سوریه است

نسخه چاپيارسال به دوستان
رابرت فیسک: ایران هدف اصلی نبرد در سوریه است

خبرگزاری فارس: یک روزنامه نگار و تحلیلگر سرشناس غربی راجع به واکنش‌های مختلف در قبال فعل و انفعالات سوریه می‌نویسد: هدف اصلی در نبرد سوریه سرنگونی اسد نیست بلکه هدف اصلی از بین بردن ایران است.

خبرگزاری فارس: رابرت فیسک: ایران هدف اصلی نبرد در سوریه است

به گزارش فارس، "رابرت فیسک"، روزنامه‌نگار سرشناس انگلیسی طی مقاله‌ای با عنوان "جنگ نفاق و دروغ در سوریه" که در روزنامه "ایندیپندنت" انتشار یافته می‌نویسد؛ آیا تاکنون در‌ خاورمیانه جنگی چنین ریاکارانه وجود داشته است؟ آیا نبردی چنین بزدلانه فاقد اصول اخلاقی و همراه با لفاضی‌های کاذب و تحقیر آشکار وجود داشته است؟ من درباره قربانیان عینی فاجعه سوریه صحبت نمی‌کنم بلکه منظورم دروغ گویی‌ها ، دروغ گویی‌های صاحب منصبان حکومتی و افکار عمومی خاورمیانه و غرب در واکنش به آدم کشی است و بنظر نمایش رذیلانه‌ طنز "سوییفتی" و البته باارزش‌تر از آثار "شکسپیر" یا "تولستوی" است.

* چرایی سکوت آمریکا در قبال دیکتاتوری‌های قطر و سعودی

در حالی‌که قطر و عربستان سعودی شورشیان سوری را برای سرنگون کردن "بشار اسد" علوی، بعثی از لحاظ مالی و تسلیحاتی کمک می کنند، ولی واشنگتن هیچ انتقادی از آن‌ها نکرده است.

"باراک اوباما" و "هیلاری کلینتون"، وزیر امور خارجه وی می گویند که خواهان دموکراسی در سوریه هستند اما قطر خود حکومتی استبدادی است و عربستان سعودی نیز در جهان عرب یکی از مهلک‌ترین دیکتاتوری‌های سلطنتی را دارد و حاکمان هر دو کشور  قدرت را از خاندان خود به ارث گرفته اند.

در این میان عربستان متحد شورشیان سلفی، وهابی سوریه است که در دوره تاریک قرون وسطی حکومت طالبان در افغانستان از پروپاقرص‌ترین حامیان آن‌ها بود. پس از آن‌که افغانستان توسط ائتلاف آمریکا بمباران شد در حقیقت از 19 خرابکار ماجرای 11 سپتامبر 2001، 15 نفر سعودی بودند. سعودی‌ها همچنین در حال فشار آوردن بر اقلیت مسلمان خود هستند و دقیقا به همین شکل می خواهند اقلیت علوی سوریه را از بین ببرند در حالی‌که ما تصور داریم قصد سعودی‌ها برپایی دموکراسی در سوریه است.

* ریاکاری مقامات ارشد آمریکایی در قبال سوریه آشکار شده است

 

در این بین " کلینتون" هشدار شدیدی را به " اسد" می‌دهد. "پانتا"، نیز همان شخصی که دروغ‌های کهنه آمریکا درباره ارتباط "صدام حسین" با ماجرای 11 سپتامبر را تکرار کرد، اعلام می‌کند اوضاع در سوریه بشدت خارج از کنترل شده است. اگر وی درست می گوید حداقل شش ماه است که سوری‌ها چنین کارهایی می کنند.‌ آیا او هم‌اکنون متوجه این ماجرا شده است؟

و سپس "اوباما" که هفته گذشته اعلام کرد؛ با توجه به انبار سلاح هسته ای حکومت سوریه، به " اسد" هشدار می دهیم که جهان نظاره‌گر اعمالش است. آیا این سخنان همانند ماجرای دو روزنامه ایرلندی "کورک" و "اسکیوبرین" که هم‌دیگر را متهم کرده بودند نیست؟‌ حال نوبت "اوباما" است که تاکید کند چه نفوذ کمی را در قبال ستیزهای بزرگ جهان دارد.

*  خواب سنگین رسانه‌ها و دولتمردان غربی در قبال مشکلات عراق

حال به عراق که در همسایگی با سوریه است بپردازیم. عراق هفته گذشته از 29 انفجار بمب در 19 شهر خود که منجر به کشته شدن 111 غیرنظامی و زخمی شدن 235 نفر شد آسیب دید. در حالی که ما روزنامه نگاران مدعی هستیم که عراق را آزاد کردیم و دموکراسی "جفرسونی" و اینچنین و آنچنان را انجام دادیم، اما در همان روز در سوریه غیرنظامیانی به همان تعداد قربانیان انفجارهای عراق از بین رفتند اما به اخبار اوضاع عراق متاثر از اخبار سوریه توجه چندانی نشد، این‌طور نیست؟ یا این کشتار رخ داده در عراق واقع در شرق سوریه دقیقا شدت آنچنانی را نداشته است، این‌طور است؟ آیا ما با اعمالی که در سال 2003 مرتکب شدیم باعث صدمه دیدن کنونی این کشور نشده‌ایم؟ درست است.

*  "بی‌بی‌سی" در قبال سوریه خودسانسوری می‌کند

اگر بخواهیم از دید رسانه‌ای به ماجرای سوریه نگاه کنیم، چه کسی هفته گذشته در "بی‌بی‌سی" بین الملل، تصمیم گرفت تصاویر آماده شدن لندن برای المپیک را بجای خشونت‌های صورت گرفته در سوریه نشان دهد؟ روزنامه‌های انگلیس و "بی‌بی‌سی" بطور طبیعی مسابقات المپیک را بعنوان خبر اول داخلی خود پوشش می‌دهند اما "بی‌بی‌سی" بین الملل با وجودی‌که خبرنگار شجاعی را برای ارسال گزارش‌های مستقیم از "حلب" دارد در تصمیم‌گیری اسفناکی پخش گزارش مربوط به مشعل المپیک را مهم‌تر از مرگ کودکان سوری دانست .

* سران غرب رفتار دوگانه‌ای در قبال سوریه دارند

و حال خودمان، لیبرال‌های عزیز خودمان که در اعتراض به کشتار فلسطینی‌ها بدست اسرائیلی‌ها خیابان‌های لندن را به سرعت پر می کنند و البته واقعا همین‌طور است.

وقتی‌که سران مملکتی‌‌ما بدلیل محکوم کردن اعراب بی رحم خوشحال هستند اما حتی کمترین انتقادی به جنایات ارتش اسرائیل بر علیه بشریت ندارند آن‌گاه مردم باید به جهان یادآوری کنند که سیاستمداران بزدلی نیستند. اما وقتی‌که آمار مرگ افراد در سوریه به رقم 15000 یا 19000 هزار نفر برسد و احتمالا این آمار 14 برابر مرگ و میر وحشیانه اسرائیل در سال‌های 2008 و 2009 در غزه است، آن‌گاه یک معترض آن‌هم باستثنای سوری‌های مقیم خارج از کشور، با راه رفتن در خیابان این جنایت بر علیه بشریت را محکوم می کند. جنایاتی که آدم کشی‌های اسرائیل نیز از سال 1984 به این سو در این مقیاس نبوده است.

* دلسوزی ما برای سوریه دروغین است

به هرحال چه درست چه غلط، این فعل و انفعالات پیامی ساده دارد، یعنی با وجودی که خواستار عدالت و حق زندگی برای اعرابی که توسط غرب و متحدش اسرائیل، به خاک و خون کشیده می‌شوند هستیم اما هنگامی که این اتفاق توسط هم‌قطاران عرب صورت می گیرد، آنگاه دیگر خبری از این حرف‌ها نیست.

* از بین بردن ایران هدف اصلی نبرد در سوریه است

ما همواره این حقیقت "بزرگ" را فراموش می کنیم که تلاش در راه نابودی سوریه بخاطر دلسوزی برای مردم سوریه یا نفرت‌ از " بشار اسد" و یا بخاطر خشم‌ از روسیه نیست.

خیر، این‌ها همه بخاطر ایران و میل ما در از بین بردن جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. دلسوزی ما هیچ ارتباطی به مسئله حقوق بشر یا حق زیستن یا مرگ نوزادان سوری ندارد و این چقدر ترسناک است.

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

شنبه 14 مرداد 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها