امام زمان-علیهالسّلام- و ویژگیهای او را، دوباره باید شناخت.
امامت و نقش آن را دیگرباره با دیدی عمیقتر و در گسترهای وسیعتر باید بررسی كرد.
راستی چرا عدم شناخت امام زمان-علیهالسّلام- همپای شرك و جاهلیت، و تكذیب او همردیف كفر و بیایمانی شمرده شده است؟
«مَن ماتَ وَ هُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً»[1]. رسول اكرم-صلیاللهعلیهوالهوسلم-
«كسی كه بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است».
«مَن كَذّبَ بالمَهدِیّ كَفَرَ»[2] رسول اكرم-صلیاللهعلیهوالهوسلم-
«كسی كه مهدی را تكذیب كند كافر است».
چرا در دعای شریفه میخوانیم:
«... اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجِّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»[3].
«خدایا حجّت خویش را به من بشناسان، كه اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد».
آیا غیر از این است كه جز با شناخت امام، راه هدایت را نمیتوان شناخت و جز با معرفت او، به معرفت دینی نمیتوان دست یافت؟
به یقین شناخت امام عصر-علیهالسّلام- كه كلید همة معارف وحی است، با یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمیشود.
باید در حكمت نامها و نشانهای او اندیشه كرد.
باید در شگفتیهای ولادت و حیات او تأمل نمود.
باید غیبت پر رمز وراز او را به بررسی نشست و عوامل و لوازم آن را با نگاهی مسئولانه جستجو كرد.
باید در كلمات و فرمایشات امام-علیهالسّلام- دقّت كرد.
باید در نامهها و فرامین او تدبّر نمود.
باید آنچه را كه سبب خوشنودی و ناخشنودی او است، باز شناخت.
باید اهداف و آرمانهای او را فهمید.
این اندیشه و تأمل و بررسی و دقّت و تدبّر و فهم و شناخت، مقدّمهای تعهّد آفرین برای اطاعتی تعبّدآمیز از امام زمان
-علیهالسّلام- است؛ و چنین اطاعتی عین اطاعت از خدا و پیامبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- است كه غایت ایمان و اسلام به شمار میآید.
اقتدا و تاسی
«اقتداء» از ریشة «قدوة»، و به معنای الگو قرار دادن و جلودار دانستن مقتدا است، چنانكه «تأسی»، از ریشة «اُسوة» و به معنای اسوه قرار دادن و تبعیّت كردن از اوست.
امام زمان-علیهالسّلام- امام زمانه است، امام همة انسانها در همة ابعاد زندگی است. اماموار زندگی كردن وظیفهای همگانی است، به او باید اقتدا كرد تا به مقصد رسید. چون او باید زیست، تا بتوان به كمال دست یافت.
آن كس كه خود را صادقانه پیرو امام زمان-علیهالسّلام- میشمارد، به همان اندازه كه ویژگیهای او را میشناسد، در همسو كردن زندگی، همسان نمودن خُلق و خو، همرنگ ساختن اعمال و رفتار خویش با او وظیفه دارد.
اگر امام زمان-علیهالسّلام- را به زهد و بیاعتنایی به دنیا شناختیم[4]، دیگر نمیتوانیم با ادّعای پیروی از او حریصانه به دنبال دنیا باشیم و همت خود را در نیكو پوشیدن و خوب خوردن و لذّت بردن خلاصه كنیم.
اگر امام زمان-علیهالسّلام- را به اهتمام در دعا و عبادتها شناختیم[5]، دیگر نمیتوانیم نسبت به دعاها بیتفاوت بمانیم و در نماز و راز و نیاز با خدا سستی و كمتوجهی روا داریم.
اگر امام زمان-علیهالسّلام- را به عادل بودن و عدالت گستری شناختیم[6]، دیگر نمیتوانیم با ادّعای اقتدای به او بر بندگان خدا ستم كنیم و نسبت به ظلمی كه بر دیگر بندگان خدا میشود، بیتفاوت بمانیم.
اگر امام زمان-علیهالسّلام- را به ...
«راستی خوشا به حال آن كس كه قائم اهل بیت پیامبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- را درك كند در حالی كه در زمان غیبت و دوران قبل از قیام او به او تأسی جوید»[7].
پی نوشتها :
[1] . میزان الحكمه، ج1، ص171.
[2] . الفتاوی الحدیثیه، ابن حجر هیثمی، ص37.
[3] . اصول كافی، ج1، ص337، ح5.
[4] . «ما لباس القائم الّا الغلیظ و ما طعامه الّا الجشب». امام رضا-علیهالسّلام- : «لباس قائم ما-علیهالسّلام- چیزی نیست جز پوشاكی خشن و غذای او چیزی نیست طعامی خشك». غیبت نعمانی، منتخب الاثر، ص307.
[5] . كثرت دعاهای وارده از امام زمان-علیهالسّلام- و نمازهای طولانیِ مخصوص آن حضرت -كه در كتب روایی نقل شده- بهترین نشانة این ویژگی است.
[6] . «یعدل فی خلق الرحمان، البرّ منهم و الفاجر». امام باقر-علیهالسّلام-
«امام زمان-علیهالسّلام- در بین آفریدگان خدا به عدالت رفتار میكند، چه نیكوكار باشند و چه بدكار». منتخبالاثر، ص310.
[7] . «طوبی لمن ادرك قائم اهل بیتی و هو یأتمّ به فی غیبته قبل قیامه...». پیامبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- بحارالانوار، ج51، ص72.