0

معیارهای انتخاب همسراز دیدگاه اسلام

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

معیارهای انتخاب همسراز دیدگاه اسلام

 

بنا به فرموده پیامبر اسلام( ص) دور بودن زن از خصیصه منّت نهادن بر دیگران، یکی از معیارهای قابل توجه در همسر گزینی محسوب می‌شود. همچنین پیشوایان دین برخصلت وفاداری به عنوان یکی از صفات همسر شایسته تاکید کرده اند..

 

خبرگزاری فارس: معیارهای انتخاب همسراز دیدگاه اسلام

 

چکیده

انتخاب همسر مرحله‌ای مهم و سرنوشت‌ساز در تحقق ازدواج موفق محسوب می‌شود. روند رو به تزاید طلاق در سال‌های نخست زندگی مشترک، بیانگر نشانگر نقصان بینش داوطلبان ازدواج در مسایل گوناگون از جمله امور مربوط به انتخاب همسر است. اسلام این مکتب حیات‌بخش که سعادت انسان را تضمین می‌کند، در خصوص موضوع انتخاب همسر معیار‌های متعددی را ارائه کرده که در نظر داشتن آنها زمینه‌ساز تاسیس خانواده مطلوب به شمار می‌رود.

در‌این مقاله، معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام در قالب شش دسته کلی تحت عناوین دینداری و‌ایمان، ارزش‌های اخلاقی، خصوصیات جسمی، صلاحیت خانوادگی، خصوصیات اقتصادی و ویژگی‌های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.در اسلام، بر اصل همسان همسری به عنوان معیار همسر گزینی و ضامن انسجام خانواده، در ذیل عنوان«کفویت» تأکید شده است.

اما دیدگاه‌های ارزشی اسلام به ارائه تعریف خاصی از کفویت زن و شوهر انجامیده است. برخورد ایجابی با برخی جنبه‌های همسان همسری و برخورد سلبی با جنبه‌های دیگر (همسانی قومی، نژادی و طبقاتی)، نشان دهنده کوشش قانون گذار اسلام در جهت تغییر نگرش‌های فرهنگی نسبت به موضوع همسان همسری است .

کلید واژه ها:ازدواج، انتخاب همسر، معیار‌های انتخاب همسر، کفویت، همسان همسری

مقدمه

ازدواج در منطق قرآن کریم زمینه‌ساز ‌ایجاد آرام بخش‌ترین رابطه‌ها و آغازگر زندگی خانوادگی همراه با مودت و رحمت است. خداوند متعال کارکرد ‌این سنت نبوی‌(ص) را قرآن کریم چنین تبیین می‌فرماید: «و از نشانه‏های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایی است برای گروهی که تفکّر می‏کنند!»(روم:21) اما هنگامی که زندگی آن‌گونه که افراد توقع دارند، پیش نمی‌رود، اکثر زوج‌ها به حالتی از ناباوری و سرخوردگی زناشویی می‌رسند.

سرخوردگی زناشویی1 کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی است که شامل کاهش توجه در رابطه با همسر، بیگانگی عاطفی و افزایش یک نوع بی‌علاقگی و بی‌تفاوتی نسبت به همسر است.2 ‌اینک این سؤال مطرح است که چرا‌ این کانون آرامش، مودت و رحمت جای خود را به سرخوردگی، ناسازگاری و خشونت می‌دهد و در مواردی نه چندان اندک3 نتیجه‌ای جز طلاق و جدایی ندارد؟ تحقیقات ارائه شده توسط معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان ومرکز مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه،4 در خصوص آمار طلاق در سال 1385حاکی از آن است که بالغ بر 75 درصد طلاق‌ها مربوط به زوجین با کمتر از 10سال سنوات زناشویی است.

از دیدگاه اسلام جذابیت ظاهری زن، در صورت برخورداری وی از سایر معیارهای کلیدی، ارزش و فضیلت محسوب می‌شود، حال آن‌که، صرف زیبایی ممکن است زن را به تباهی کشاند. چنانچه مردی که تنها به دلیل جذابیت ظاهری زنی را برای ازدواج برگزیند، به خود واگذاشته شده و دلخواه خود را در او نمی‌یابد.72 لازم به یادآوری است که بر اساس منابع اسلامی، زیبایی و جذابیت مردان در عقل و فرزانگی آنان قرار داده شده است.73 

در علاوه بر این، نزدیک به 50درصد طلاق‌ها نیز در چهار سال اول زندگی اتفاق می‌افتد. تحقیق آقاجانی مرسا، که به بررسی علل طلاق در سه طبقه اجتماعی بالا، متوسط و پایین شهر تهران پرداخته نیز نشان می‌دهد که از بین 450 نفر از زنانی که حکم طلاق آنها صادر شده است،48.7 %پاسخ‌گویان در طبقه پایین در اولین سال زندگی مشترک با یکدیگر اختلاف داشته‌اند.‌ این میزان در طبقه متوسط به 34.7% و در طبقه بالا به 46.7% می‌رسد.5

بررسی‌های به عمل آمده توسط سپهریان6 در خصوص مواردی که طی سال‌های 1373 و 1374 در شهرستان ارومیه حکم طلاق دربارة آنها صادر شده است، نیز حاکی از آن است که70% از خانواده‌های طلاق، اظهار نموده‌اند که هنگام ازدواج اختلاف پیدا کرده‌اند. آمارهای فوق گویای‌ این مطلب است که در مواردی که بیان آن گذشت، شناخت دو طرف از یکدیگر تا حدی ناقص و محدود است که به مجرد ازدواج و تنها با گذشت زمانی اندک از زندگی مشترک پی به نا‌هماهنگی خود می‌برند و ادامه آن را نا‌ممکن می‌شمارند.

بر اساس آمارهای فوق، که بخش‌اندکی از تحقیقات انجام شده در ‌این خصوص است، ضعف شناخت در انتخاب همسر از جمله عوامل مؤثر در عدم سازگاری همسران جوان به شمار می‌رود. چنان چه بتوان بینش و آگاهی جوانان در شرف ازدواج را در مورد انتخاب همسر افزایش داد، می‌توان به وقوع ازدواج‌های موفق و کاهش نرخ طلاق در جامعه امیدوار بود. همچنان که در پژوهش آقاجانی مرسا، که بدان اشاره شد، 82% پاسخ‌گویان در طبقه پایین و70% پاسخ گویان در طبقه متوسط و53.3% در طبقه بالا، بر‌این باورند که انتخاب همسر می‌تواند در پایداری ازدواج بیشترین نقش را داشته باشد.7

هر چند ضعف شناخت می‌تواند ناشی از کمبود آگاهی در مورد خصوصیات فرد مورد نظر باشد. اما عدم توجه به مهم‌ترین معیارهای انتخاب همسر نیز عامل عدم موفقیت بسیاری از ازدواج‌ها به شمار می‌رود. اسلام به عنوان دین برخوردار از نظام جامع، که سعادت انسان را تضمین می‌کند، در خصوص موضوع انتخاب همسر نیز معیار‌های متعددی را ارائه کرده که در نظر داشتن آنها، زمینه‌ساز تأسیس خانواده مطلوب به شمار می‌رود. این مقاله، می‌کوشد معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام را بررسی کرده و میزان اهمیت هر یک را مشخص نماید.

در اسلام معیارهای انتخاب همسر در قالب شش دسته ملاک دینی، اخلاقی و روان‌شناختی، خانوادگی، جسمانی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفته و در منابع اسلامی در خصوص میزان اهمیت هر یک مباحثی مطرح شده است. اسلام برای معیارهای مختلف وزن یکسانی در نظر نگرفته و به نوعی اولویت‌بندی در مورد معیارهای گوناگون پرداخته است. ‌اینک دیدگاه اسلام را در خصوص هر یک از معیارهای انتخاب همسر و میزان اهمیت آنها مورد توجه قرار می‌دهیم.

دینداری و‌ایمان

دینداری و ‌ایمان به خداوند از جمله معیارهایی است که در منابع اسلامی مورد توجه جدی قرار گرفته و رعایت آن شرط اساسی در همسر گزینی به شمار آمده است. بر‌این اساس، مردان و زنان مؤمن از وصلت با افراد بی‌ایمان، حتی در صورت برخورداری از سایر معیارهای همسر مطلوب، نهی شده‌اند. (بقره: 221) منظور از «ایمان» در قرآن کریم، ایمان به سه اصل8 است که اساسی‌ترین آنها، ‌ایمان بالله خواهد بود که اگر جامع و کامل باشد،‌ ایمان به دو اصل دیگر را نیز تأمین می‌کند.9

البته ایمان صرف ادراک نیست، بلکه عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس نسبت به آنچه درک کرده، قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادراک و آثاری را که اقتضاء دارد، تسلیم شود.نشانة چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول نموده، مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود.10‌ایمان مقتضی عمل صالح است و ما را به انجام آن وا می‌دارد.11

در واقع،‌ایمان مانند چشمه‌ای از قلب می‌جوشد، به سوی اعضا و جوارح جریان پیدا می‌کند و به صورت اعمال صالحه و حسنه ظاهر می‌شود.12 اهمیت ایمان در انتخاب همسر از آنجا روشن‌تر می‌گردد که ریشه اخلاق و ارزش اخلاقی از دیدگاه اسلام ایمان است و برای به دست آوردن تقوا و تخلق به اخلاق شایسته، نخست باید به تحصیل‌ایمان مبادرت شود.13

با توجه به نقش دینداری در سعادت زندگی زناشویی، می‌توان برخورداری از انگیزه الهی در ازدواج را نخستین گام بهرمندی از ولایت خداوند14 و زمینه ساز تحصیل سایر معیار‌های همسر مطلوب(ممتحنه: 10) به شمار آورد. اسلام همسانی دینی را شرط لازم برای تحقق ازدواج دائم دانسته15 مسلمانان را از برقراری پیوند زناشویی با غیرمسلمانان برحذر می‌دارد.16

اهمیت دینداری در استحکام خانواده، در تحقیقات پژوهشگران نیز به اثبات رسیده است، به طوری که ویتز17 و همکاران(1985) با فرا تحلیل 56 مطالعه انجام شده درباره مذهب و احساس خشنودی بیان کردند که خشنودی زناشویی، تحت تأثیر مذهب قرار دارد.مذهب و پایبندی به آن می‌تواند میزان طلاق را در افراد مذهبی تا حدود نصف کاهش دهد.18

از دیدگاه اسلام، علاوه بر همسانی دینی زوجین، همسانی آنان در مراتب دینداری نیز مورد توجه قرار گرفته است. چنانچه در حدیثی رسول خدا(ص) مرد مؤمن را هم شأن زن مؤمن و مرد مسلمان را همتای زن مسلمان قلمداد می‌کنند.19 در روایت دیگری تأکید شده که اگر حضرت علی(ع) نبود، همتایی در میان انسان‌ها برای ازدواج با حضرت زهرا(س) یافت نمی‌شد.20 در منابع اسلامی، محبت اولیای الهی نیز جلوه‌ای از دینداری همسر به شمار آمده(تحریم: 5) و بر نقش آن در انعقاد نطفه بنده خداوند تأکید شده است.4

همچنین منابع اسلامی، علاوه بر موارد فوق، که مشترک بین زن و مرد است، بر وجود خصایص دیگری در زنان همچون همیاری با همسر در انجام وظایف دینی،21 بندگی6و بازگشت از گناه به سوی خداوند7تأکید کرده است، حاصل آنکه، می‌‌توان گفت که اسلام ازدواج با افراد همسان را مورد تأکید قرار داده است.البته بر خلاف دیدگاه همسان همسری در روان‌شناسی اجتماعی، که همسانی زوجین را در تمامی عرصه‌ها یا لا اقل در عرصه‌های نژاد، دین و منزلت اقتصادی- اجتماعی لحاظ کرده است،22 منابع اسلامی معیار همسانی را، که از آن با عنوان«کفویت» نام می‌برند، تنها هماهنگی سطح دینی طرفین ازدواج می‌دانند.5

در بیان ائمه اطهار(ع)، پدر و مادر از چنان تأثیر تربیتی بر فرزند خود برخوردارند که می‌توانند او را یهودی، مسیحی ویا مجوسی پرورش دهند.93 از سوی دیگر، ازدواج تنها زندگی با یک فرد نیست، بلکه ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل!94. بنابر‌این، ازدواج با فردی از خانواده ناصالح که می‌تواند منجر به بروز تنش‌هایی در خانواده شود، به رغم برخورداری وی از جذابیت‌های جسمانی، مورد نهی منابع اسلامی قرار گرفته است.

ارزش‌های اخلاقی

پایبندی به ارزش‌های اخلاقی از جمله مهم‌ترین معیارهای همسر شایسته از دیدگاه اسلام محسوب می‌شود. به گونه‌ای که بیشترین توصیه‌های پیشوایان دینی در خصوص توجه به وجود ارزش‌های اخلاقی در بین داوطلبان ازدواج ارائه شده است. ارزش‌های اخلاقی طیفی از احکام دستوری در چهار عرصه اخلاق فردی، خانوادگی، اجتماعی و زیست محیطی را در بر می‌گیرد.23 از جمله ارزش‌های مهم اخلاقی، که موجب رضایت‌مندی زناشویی می‌گردد، حسن خلق6 است. به دلیل اهمیت فوق العاده‌این ویژگی، امام رضاعلیه‌السلام ازدواج با فرد بد اخلاق را روا ندانسته و از آن نهی می‌کنند.24

امام صادق(ع)، حسن خلق را عبارت از فروتنی، نیکو گفتاری و خوش رویی می‌دانند.25 بنابر‌این، مهرورزی به همسر، که برآیند‌این صفات است، به عنوان یکی از شاخص‌های مهم همسر مطلوب محسوب شده است.(واقعه: 36)26 همچنین با توجه به تأثیر گفتار در روابط همسران، بر پرهیز از گزینش افراد بدزبان به عنوان همسر تأکید شده است.27 علاوه بر خصوصیات فوق، که در مرد و زن مورد تأکید قرار گرفته، در خصوص ارزش‌هایی همچون نرم خویی،28 سپاس گزاری29 و پرهیز از پرخاشگری30 در زنان عنایت ویژه‌ای صورت گرفته است.

بخش دیگری از ارزش‌های اخلاقی مورد نظر اسلام در قلمرو انتخاب همسر، با موضوع عفت و پاکدامنی(احزاب: 59) مرتبط است. در‌این زمینه، یکی از ویژگی‌های مهم همسر گزینی، رعایت پوشش مورد نظر اسلام است9وآن که زنان جلوه‌های زیبایی‌اندام خود را در معرض دید نامحرمان قرار ندهند.(نور:31)(احزاب: 32) همچنان که آنان از تبّرج و جلب توجه دیگران منع شده‌اند.

وجود‌این خصلت در زنان، آن‌چنان از اهمیت برخوردار است که دارنده آن از جمله برترین زنان به شمار آمده است. از دیگر ارزش‌های قابل توجه در موضوع عفاف، این است که مرد و زن داوطلب ازدواج، چشم خود را از مشاهده صحنه‌های حرام بپوشانند.عفت در گفتگو با نامحرم، هم از نظر محتوا و هم از نظر سبک گفتگو از دیگر شاخص‌های مربوط به همسر گزینی است.

از منابع اسلامی به دست‌ می‌آید که افراد دارای روابط دوستانه با جنس مخالف نیز از صلاحیت لازم برای انتخاب شدن به عنوان همسر مطلوب برخوردار نیستند. با توجه به آن‌که اهتمام زنان به حضور و خودداری آنان از خروج بی مورد از منزل، یکی از زمینه‌های مهم تحقق عفاف در قلمرو‌های پیش گفته می‌باشد،‌این موضوع نیز به عنوان شاخصی برای تشخیص عفت زن محسوب می‌شود.(احزاب،33)31

در مورد مردان شایسته نیز با وجود تأکید بر خصلت غیرت و مطلوب دانستن آن،32 به تأثیرات منفی غیرت نابجا و نقش آن در‌ایجاد انحراف در زنان اشاره شده است.33 بنا بر‌این، باید از ازدواج با مردانی که به گونه‌ای افراطی دچار بدبینی هستند، اجتناب شود. آیات قرآن کریم با عنایت ویژه به خصیصه پاکدامنی در گزینش همسر، مردان و زنان جامعه اسلامی را به ازدواج با افراد پاکدامن فرا خوانده(مائده:5؛ نساء:24) و‌ایشان را از وصلت با فاسقان بر حذر داشته است.(نور:

3و26)34

 پیشوایان اسلامی نیز ضمن آن‌که همسانی را در عفاف دانسته‌اند،35 در دعاهای خود، برخورداری از پاکدامن‌ترین همسران را از خداوند طلب کرده‌اند.36  افزون بر دو ارزش عمده اخلاقی حسن خلق و عفاف، منابع اسلامی بر احراز خصوصیات اخلاقی و روان‌شناختی دیگری نیز در همسر مطلوب تأکید کرده‌اند. از جمله آن‌که، خصلت وفاداری به عنوان یکی از صفات همسر شایسته لحاظ شده و از ازدواج با ساکنان برخی از مناطق جغرافیایی، به دلیل وجود رگه‌هایی از عدم وفاداری در آنان نهی به عمل آمده است.37

یا ضمن تأکید بر ویژگی تعقل زن، از ازدواج با زنان کودن به دلیل رنج آور بودن معاشرت با‌ایشان و نیز ناتوانی آنان در تربیت صحیح فرزند جلوگیری شده است.38 همچنان که پرهیز از دنیا طلبی و تفاخر به جلوه‌های مادی از معیارهای زن شایسته قلمداد شده است.(احزاب: 28)39 سرانجام، به ازدواج با زنانی توصیه شده که از خصیصه صبر و استقامت در برابر مشکلات برخوردار بوده و در برخورد با ناملایمات احساس ناتوانی نکنند.40 اهتمام به احراز‌این ارزش‌ها در همسر است که نوید زندگی توأم با آرامش را به همسران خواهد داد.(روم:20)41

خصوصیات جسمی

با‌این‌که خصوصیات جسمانی از دیدگاه اسلامی، از اولویت مشابه با معیارهای دینی و اخلاقی برخوردار نیست.(بقره: 221)42 اما به لحاظ اهمیت،‌این گونه ویژگی‌ها نیز در منابع دینی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به‌این‌که از دیدگاه منابع اسلامی، یکی از کارکردهای مهم تشکیل خانواده، پرورش فرزندان مؤمن است43و در روایات از فرزند با تعابیری چون؛ میوه دل، نور دیده،44 مایه خوش بختی،45 کسی که انسان را یاری می‌کند،46 و نیز مایة ثواب اخروی،47 و رحمت و غفران الهی48 یاد شده است،49 یکی از ابعاد جسمانی قابل توجه در انتخاب همسر، توانایی باروری وی می‌باشد.

اهمیت‌این ویژگی تا آنجا در منابع اسلامی مورد توجه قرار گرفته50 که فرد را از ازدواج با زنی که از جهت خصوصیات گوناگون دینی، اخلاقی و غیره مطلوب تشخیص داده شده، ولی نابارور می‌باشد، برحذر داشته‌اند.51 همچنین در مقام مقایسه بین زیبایی ظاهری و توانمندی باروری، به گونه‌ای روشن امکان فرزند‌‌آوری زن ترجیح داده شده است.52 دوشیزگی و بکارت از جمله خصوصیات جسمی است که در منابع دینی بر آن تأکید شده است.

به عنوان نمونه، خداوند متعال در توصیف همسران بهشتی، آنان را زنانی معرفی می‌کند که هیچ انس و جنی با آنها تماس نگرفته و دوشیزه‌اند.(الرحمن: 74) در روایات اولیای الهی نیز موضوع دوشیزه بودن فردی که برای ازدواج انتخاب می‌شود، مورد توجه قرار گرفته است.53 با‌این حال، بررسی منابع اسلامی نشان می‌دهد که دوشیزگی، نه به عنوان معیاری کلیدی، بلکه به مثابه نوعی مرجح به شمار می‌رود. چنان که در مقابله با توطئه برخی از زنان پیامبر(ص) در جهت افشای راز‌ایشان با لحنی که خالی از تهدید نیست، می‌فرماید:

هر گاه او شما را طلاق گوید، امید می‌رود که پروردگار به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد. همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عبادت کننده و مطیع فرمان خدا، زنانی غیر باکره و باکره.»(تحریم: 5) ازدواج‌های خود پیامبر اکرم‌(ص)، که به جز عایشه با زنان بیوه صورت گرفته54 نیز نشان گرآن است که دوشیزگی معیاری اصلی در انتخاب همسر محسوب نمی‌شود و حتی بنا به دلایلی ممکن است ازدواج با غیردوشیزگان مطلوب باشد.55 زیبایی و جذابیت ظاهری، یکی از ملاک‌های مهم در پیوند ازدواج و استمرار آن است.

حصول میل و علاقه متقابل و بر طرف شدن نیاز‌های جنسی، مبتنی بر احساس زیبایی زن و مرد نسبت به یکدیگر است.56 از‌ این‌رو، پیشوایان اسلام، زیبایی زن را به مثابه یکی از نشانه‌های همسر شایسته مورد توجه قرار داده‌اند.57 مسلم است‌ آنچه در جامعه‌ای شهوت انگیز است، چه بسا در جامعه دیگر نه تنها بی اثر است، بلکه حتی تولید نفرت می‌کند.58

مسئله نسبیت در زیبایی‌شناسی تنها محدود به تفاوت جوامع نیست، بلکه افراد گوناگون یک جامعه نیز از درک متفاوت در خصوص زیبایی برخوردارند. بر‌این اساس، درصورت تفاوت دیدگاه داوطلب ازدواج و اطرافیان او در زمینه زیبایی زن، اولیای الهی نظر وی را مقدم داشته‌اند.59منابع اسلامی از طرح جزئیات زیبایی زن نیز چشم پوشی نکرده‌اند. به عنوان نمونه، زیبایی چهرة زن یکی از معیارهای فضیلت او به شمار آمده60 و از داوطلبان ازدواج خواسته شده تا قبل از ازدواج از چگونگی چهره و موی همسر‌آینده جویا شوند.61

همچنان که با توجه به نقش چشم در زیبایی زن و‌این که خداوند زنان بهشتی را با ویژگی‌های سیاهی و فراخی چشم توصیف می‌کند،(دخان:54؛ طور:20) به جویندگان همسر توصیه می‌کند که با زنان درشت چشم ازدواج کنند.62 در برخی دیگر از روایات نیز ازدواج با زنان چشم زاغ، مایة یمن و برکت دانسته و به ازدواج با آنان ترغیب شده است.63

در خصوص رنگ پوست نیز روایاتی در خصوص ترغیب به ازدواج با زنان گندم گون64 و سیمین بر65 وارد شده است.‌ تناسب‌اندام زن از دیگر امتیازاتی است که در منابع اسلامی به آن توجه شده است. چنانچه در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که برای مرد رواست که به چهره و پشت او بنگرد.66 ممکن است نگریستن به پشت، به منظور بررسی کردن تناسب‌اندام باشد. و در حدیثی از پیامبر اکرم‌(ص) از ازدواج با زن بلندقد تأکید و کوتاه قد زشت روی نهی شده است.67 در برخی دیگر از روایات نیز چهارشانه بودن، که مصداقی از تناسب‌اندام به شمار می‌رود، مورد توجه قرار گرفته است.68

علی‌رغمم تأکید بر اهمیت زیبایی در انتخاب همسر، مطالعه منابع دینی بیانگر این است که زیبایی زن، در مقایسه با برخی معیارهای انتخاب همسر از اهمیت کمتری برخوردار بوده و در صورت ضرورت، به گزینش یکی از آن دو، زیبایی از اولویت برخوردار نیست. چنانچه در مقایسه بین دینداری و زیبایی زن، دینداری او،(بقره: 221)69 و در مقایسه بین صلاحیت خانوادگی و زیبایی زن، صلاحیت خانوادگی او،70 و در مقایسه بین توان باروری زن و زیبایی او، توان باروری وی ترجیح داده شده است.71

در جمع بندی‌این بحث می‌توان گفت که از دیدگاه اسلام جذابیت ظاهری زن، در صورت برخورداری وی از سایر معیارهای کلیدی، ارزش و فضیلت محسوب می‌شود، حال آن‌که، صرف زیبایی ممکن است زن را به تباهی کشاند. چنانچه مردی که تنها به دلیل جذابیت ظاهری زنی را برای ازدواج برگزیند، به خود واگذاشته شده و دلخواه خود را در او نمی‌یابد.72 لازم به یادآوری است که بر اساس منابع اسلامی، زیبایی و جذابیت مردان در عقل و فرزانگی آنان قرار داده شده است.73

ازدواج در منطق قرآن کریم زمینه‌ساز ‌ایجاد آرام بخش‌ترین رابطه‌ها و آغازگر زندگی خانوادگی همراه با مودت و رحمت است. خداوند متعال کارکرد ‌این سنت نبوی‌(ص) را قرآن کریم چنین تبیین می‌فرماید: «و از نشانه‏های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایی است برای گروهی که تفکّر می‏کنند!»(روم:21) 

به‌این جهت، علاوه بر آن‌که تأکیدی بر زیبایی ظاهری مردان، به عنوان معیاری برای همسر گزینی صورت نگرفته، در مواردی اولیای دین دختران و خانواده آنان را به ازدواج با مردان نیک سیرت، به رغم نازیبایی ظاهری‌ایشان برانگیخته‌اند. به عنوان نمونه، رسول خدا‌(ص) جویبر را، که فردی سیاه پوست، نازیبا، و کوتاه قد بود،74 به خواستگاری ذلفا دختر زیبا روی زیاد بن لبید فرستادند و با تأکید به هم شأنی‌ایمانی آنان، زیاد بن لبید را به‌این ازدواج راضی کردند.75

امام باقر(ع) نیز با تأسی به پیامبر اکرم‌(ص) مردی از مقربان درگاه خود را که در عین حال، نازیبا و کوتاه قد بود، برای خواستگاری دختر یکی از موالیان خود فرستاده و او را به‌این وصلت ترغیب نمودند.76بررسی فینگلد(1990) نیز نشان می‌دهد که مردان بیش‌تر از زنان تحت تأثیر زیبایی قرار می‌گیرند.77 به هر حال، زن نیز از ازدواج با فردی که زشت روست احساس انزجار می‌کند، مگر‌اینکه باطن و سیرت او آن قدر زیبا باشد که زشتی صورت او را بپوشاند و زن، مجذوب جهان باطن او شود.78

از آنجا که یکی از اهداف ازدواج تأمین نیاز جنسی است، میل جنسی زن نیز به عنوان عاملی در انتخاب همسر مورد توجه منابع اسلامی قرار گرفته است. اسلام حق بهره‌گیری جنسی از همسر را مهم‌ترین حق شوهر بر زن دانسته و با صرف نظر از برخی استثناها به ویژه موارد ضرر داشتن ارتباط جنسی برای زن... محدودیت قابل توجهی برای‌این حق در نظر نگرفته است.79

از این‌رو، در کنار عفیف بودن زن، برخورداری وی از شهوت جنسی ویژگی همسر مطلوب به شمار آمده،80 برای زمینه سازی در جهت‌ایجاد ارتباط مطلوب جنسی علائمی ذکر شده81 و از برقراری پیوند با زنانی که تمایلی در‌این خصوص ندارند، ممانعت به عمل آمده است.82 در اسلام سن مشخصی برای ازدواج پسران و دختران مقرر نشده است. اما بر حسب برخی روایات، افتادن فاصله زیاد بین بلوغ جنسی و ازدواج از نظر اولیای دین نامطلوب قلمداد شده است.83و84 در عین حال، بر اساس منابع اسلامی ازدواج در سن پایین می‌تواند زمینه عدم سازگاری همسران را فراهم نماید.85

همچنان که ازدواج با زنان کهن‌سال نیز مورد نهی منابع دینی قرار گرفته86 و از بُعد جسمی می‌تواند آسیب زا به شمار‌آید.87 از مطالعه منابع اسلامی، مطلبی در خصوص مطلوبیت تناسب سنی طرفین ازدواج به دست نمی‌آید، اما توصیف قرآن کریم از همسران بهشتی، که آنان را هم سن و سال شوهران خود ترسیم می‌کند،88 ممکن است حاکی از آن باشد که تناسب سنی می‌تواند عاملی باشد تا همسران احساسات یکدیگر را کاملا درک کنند و زندگی با هم برای آنها لذت بخش‌تر باشد.89

صلاحیت خانوادگی

از دیدگاه اسلام، شایستگی داوطلب ازدواج برای تشکیل خانواده موفق کافی نیست و لازم است علاوه بر دختر و پسر، خانواده آنان نیز از صلاحیت برخوردار باشند. دلیل اهتمام اولیای دین به شایستگی خانوادگی این است که ویژگی‌های خانواده از طریق ژن‌ها به فرزندان منتقل می‌شود.90 بهرمندی فرزندان از خصایص نیکوی اخلاقی، دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی آنان است.91 علاوه بر انتقال خصوصیات از طریق وراثت، نوع تربیت خانواده نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر تربیت در پرورش فرزند تأثیر گذار است.92

در بیان ائمه اطهار(ع)، پدر و مادر از چنان تأثیر تربیتی بر فرزند خود برخوردارند که می‌توانند او را یهودی، مسیحی ویا مجوسی پرورش دهند.93 از سوی دیگر، ازدواج تنها زندگی با یک فرد نیست، بلکه ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل!94. بنابر‌این، ازدواج با فردی از خانواده ناصالح که می‌تواند منجر به بروز تنش‌هایی در خانواده شود، به رغم برخورداری وی از جذابیت‌های جسمانی، مورد نهی منابع اسلامی قرار گرفته است.95

البته لازم است علاوه بر دقت در شایستگی‌های والدین و خواهران و برادران فرد مورد نظر، صلاحیت سایر بستگان مانند دایی و خاله نیز مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که از دیدگاه اولیای دین فرزندان شباهت زیادی به دایی و خاله خود دارند.96نکته دیگری که از سوی پیشوایان دین مطرح شده این است، که خانواده دختر باید به گونه‌ای با وی رفتار کنند که عزّت او در خانواده محفوظ مانده و زمینه‌ای برای وابستگی محض، آسیب‌پذیری و شکست او در بین اعضای خانواده به وجود نیاید.97

عزّت مندی زن در خانواده، موجبات جلوگیری از مداخلات بی مورد خانواده زن در مناسبات خانواده جدید را فراهم آورده، به سازگاری و استحکام هرچه بیشتر روابط زن با شوهر منجر می‌شود. از سوی دیگر، برخورداری از روابط حسنه با والدین و نیکوکاری با‌ایشان، از جمله نشانه‌های مرد خوب دانسته شده 98 و نشانه‌ای برای خوش رفتاری وی با همسر آینده و خانواده او به شمار می‌رود .

خصوصیات اقتصادی

در منابع اسلامی به جنبه‌های اقتصادی انتخاب همسر نگاه ویژه‌ای صورت گرفته است. بدین ترتیب توان اقتصادی مرد و زن آمادة ازدواج، نباید ملاک گزینش و یا ردّ آنها قرار گیرد. چنانچه قرآن کریم اعضای جامعه اسلامی را به زمینه سازی برای ازدواج مردان و زنان بی همسری، که از شایستگی لازم برای ازدواج برخوردارند، فراخوانده است. در عین حال، نه تنها تمّکن مالی را شرط‌این شایستگی ندانسته، بلکه ازدواج را برای افراد بی بضاعت موجب استغنا و برخورداری آنان از فضل الهی دانسته است.99

بر اساس‌این نگرش، اولیای الهی مردان بدون همسر را به ازدواج ترغیب کرده، و ترک ازدواج از ترس فقر را بدگمانی به خدا دانسته100 و آن را موجب جدا شدن از مسیر پیشوایان دین به حساب آورده‌اند.101سیره عملی اولیای دین نیز حاکی از آن است که‌ایشان بدون کمترین نگرانی و با اعتماد کامل به فضل الهی، اصحاب بی بضاعت خویش را برای خواستگاری می‌فرستاده‌اند و به اولیای دختران نیز توصیه می‌کرده‌اند که مسایل اقتصادی را مانع ازدواج دخترانشان با افراد یاد شده قرار ندهند.102

البته لازم است کسانی که قرار است مسئولیت اقتصادی خانواده را بر عهده گیرند، افرادی مسئولیت‌پذیر بوده و در راستای تأمین رفاه خانواده از هیچ کوششی فروگذار نکنند. چنانچه امام صادق(ع) به یکی از یاران خود فرمودند:«ای معاذ!...برای خانواده‌ات تلاش کن. مبادا آنان برای تو کار و تلاش کنند.»103 و به یکی دیگر از یارانشان نوشتند: «...در تأمین معاشت تنبلی مکن که باری بر دوش دیگری- یا فرمود: بردوش خانواده ات- باشی».104

همچنین پیشوایان دین مردان را از انتخاب همسر صرفاً به انگیزه ثروت‌مندی زن برحذر داشته و متذکر‌ شده‌اند که خداوند چنین مردانی را به دارایی همسر واگذار105 و به آن پناهنده می‌کند106 و ثروت همسر ممکن است او را به طغیان کشاند.107 از اهتمام‌اندک اسلام به توانایی اقتصادی داوطلبان ازدواج،‌این نکته نیز به‌دست می‌آید که از دیدگاه اسلام، همسانی اقتصادی دو طرف ازدواج، معیاری اساسی در انتخاب همسر شمرده نمی‌شود.

همچنان که در ازدواج پیامبر اکرم‌(ص) با حضرت خدیجه(س) و نیز ازدواج‌هایی که به توصیه اولیای الهی صورت گرفته، از جمله ازدواج جویبر با ذلفا،108 مقداد بن اسود با ضباعة بنت عبد المطلب، زید بن حارثه و زینب بنت جحش109 و نیز ازدواج منجح بن ریاح با دختر ابی رافع110 این نوع همسانی مشاهده نمی‌شود.محافظت از امانت‌های مالی، یکی از ویژگی‌های همسر مطلوب از دیدگاه اسلام به شمار می‌رود. از این‌رو، از امام باقر(ع) روایت شده که هر گاه مردی، که دین و امانت داری او را پسندیدید، برای خواستگاری به شما مراجعه کرد، به او همسر دهید.111

و از ویژگی‌های زنان صالح آن دانسته شده که زنانی خاضع{در برابر نظام خاانواده}‌اند که در غیاب همسر، اسرار و حقوق او را، که خدا برای او قرار داده، حفظ می‌کنند.(نساء: 34) پیامبر اکرم(ص) در حدیثی‌این مسئولیت زنان را حفاظت از خویشتن و اموال شوهران معرفی می‌کنند.112طلب روزی حلال از دیگر وظایف اقتصادی همسر از نگاه اسلام به شمار می‌رود. آنجا که خداوند به شیطان رخصت داد تا در ثروت و فرزندان پیروانش مشارکت جوید،(اسراء: 64) راوی از امام باقر(ع) مفهوم‌این مشارکت را جویا شد. آن حضرت مشارکت شیطان را در چیزهایی دانستند که با مال حرام در ارتباط است.113

از‌این رو، افرادی که مشارکت شیطان را در دارایی و فرزندانشان برنمی‌تابند، لازم است در مورد رعایت حلال و حرام در کسب و کار همسر آینده دقت لازم را به خرج دهند. مردی که مسئولیت اداره اقتصادی خانواده را بر عهده خواهد گرفت، لازم است از سخاوت‌مندی لازم برخوردار باشد تا زندگی به کام خانواده سرشار از حلاوت و عاری از تلخ کامی گردد.

از‌این رو، پیامبراکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله یکی از ویژگی‌های بهترین مردان را گشاده دستی آنان، و یکی از خصوصیت‌های بدترین مردان را بخل‌ایشان دانسته‌اند.114 و در حدیثی دیگر بدترین مردم را کسی معرفی کرده‌اند که در تأمین نیازهای زندگی، خانواده خود را در فشار قرار دهد.115 امام رضا(ع) نیز گشاده دستی مردان را مانع از آن دانسته‌اند که اعضای خانواده آنان، مرگ‌ایشان را ار خدا طلب کنند.116 ‌این حدیث بیانگر اهمیت زیاد سخاوت‌مندی در تأمین آرامش خانواده بوده و از آن می‌توان ضرورت بررسی‌این خصیصه را پیش از ازدواج برداشت نمود.

در منابع اسلامی، برخی ویژگی‌های اقتصادی زنان نیز در انتخاب همسر مورد توجه قرار گرفته است. در‌این میان، خصیصة قناعت از اهمیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار است، به گونه‌ای که در دعای امیرالمؤمنین‌(ع)، بهرمندشدن از همسر قانع از خداوند متعال درخواست شده است.117 ‌این دعا با ازدواج آن حضرت با فاطمه زهرا(س) به اجابت رسید و همسری نصیب آن حضرت شد که الگویی جاودانه برای قناعت و ساده زیستی بود.118

قناعت و رضایت زن به وضع موجود تا آن جا مورد تأکید پیشوایان اسلام قرار دارد که امام صادق(ع) در تقسیم‌بندی زنان به سه گروه، از جمله بدترین آنان افرادی را معرفی می‌کنند که‌اندک را نمی‌پذیرند و بسیار را ناچیز می‌شمرند.119از‌این گروه زنان، نه نماز واجب و نه نافله پذیرفته نمی‌شود تا آن که توبه کرده و از همسر خویش به‌اندازه توانش طلب کنند.120 در منابع اسلامی، کم هزینه بودن زن از برکت او ، و سنگینی مخارج او از شومی وی به حساب آمده است.121

از دیگر ویژگی‌های زن شایسته در نگاه اسلام،‌اندک بودن میزان مهریه وی عنوان شده است.122 گزارش‌های فر اوان در سراسر کتاب‌های حدیثی و فقهی، تردیدی برجا نمی‌نهد که مهر‌اندک و سبک، پسندیده و مورد سفارش اسلام است.123 از سوی دیگر، مهریه سنگین به جای آن‌که عمل به دستور قرآن(نساء:4) و باعث برکت ازدواج124 شود، موجب شومی125 و زمینه‌ساز عداوت126 بین همسران و خانواده‌های آنان می‌گردد.

برخلاف‌این تصور، که مهریه زن پس از طلاق مانع استیصال و پریشانی او می‌گردد، و بر اساس‌این تصور ، مهریه‌های سنگینی برای دختران قرار داده می‌شود، تحقیقات نشان می‌دهد بانوانی که به علت اختلاف خانوادگی به اجرای مهریه خود اقدام کرده‌اند، نهایتاً به بذل و بخشش مهریه در ازای طلاق خلعی مبادرت کرده‌اند.127 هر چند از دیدگاه اسلام، تأمین نیازهای مالی خانواده برعهده مرد است، زنان نیز در صورت تمکن اقتصادی می‌توانند بخشی از هزینه‌های زندگی را به دوش کشند.

اما آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است، آن است که‌این همیاری نباید موجب منّت گذاری بر همسر شده و روزی به رخ او کشیده شود.رسول خدا‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در حدیثی فرمود: «هر زنی که به دارایی خود بر شوهرش منّت نهد و بگوید تو از ثروت من می‌خوری، اگر تمام آن ثروت را هم در راه خدا صدقه بدهد، خداوند از او نمی‌پذیرد، مگر آن که شوهرش از او راضی شود».128

و در روایتی دیگر فرمود: «اگر همه طلا و نقره‌های زمین را زن به خانه شوهرش ببرد، سپس روزی از روزها بر سر او بزند و بگویدتو کیستی؟‌این دارایی مال من است، اعمالش بر باد می‌رود، اگر چه از عابدترین مردمان باشد، مگر آن‌که توبه کند و از سخنش برگردد و از شوهرش پوزش بخواهد».129 براین اساس، دور بودن زن از خصیصه منّت نهادن بر دیگران، یکی از معیارهای قابل توجه در همسر گزینی محسوب می‌شود.

ویژگی‌های اجتماعی

با بررسی متون دینی، می‌توان دیدگاه اسلام را در خصوص اهمیت ویژگی‌های اجتماعی در همسر گزینی دریافت. ضرورت یا عدم ضرورت همسانی زن و مرد در نژاد، طبقه اجتماعی، و وجود یا عدم قرابت فامیلی و آشنایی پیشین آنها، از جمله مواردی است که در‌اینجا مورد بررسی قرار می‌گیرد. از دیدگاه جامعه شناسان، تفاوت‌های قومی و نژادی غالباً با تعصب و پیش داوری همراه‌‌اند. وجود همین قالب‌های ذهنی منفی، مانع از نزدیک شدن افراد متعلق به دو گروه قومی یا نژادی با یکدیگر شده، و در نتیجه، از برقراری ارتباط زناشویی بین آنان جلوگیری می‌کند.130

البته غالباً‌این پیش داوری‌ها از مبنای مستحکمی برخوردار نیست. از نظر اسلام، همسانی نژادی زوجین ضرورت نداشته، و ازدواج دو فرد از نژادهای مختلف اشکالی ندارد. دلیل‌این نکته این است که اولاً،‌ اسلام به نژاد به مثابه عاملی برای شناسایی افراد نگاه می‌کند، نه امتیاز و برتری اقوام وملل بر یکدیگر.(حجرات: 13) ثانیاً، ازدواج اولیای الهی با افرادی از نژادهای دیگر همچون ازدواج حضرت امام حسین(ع) با شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ساسانی،131 حضرت کاظم(ع) با حضرت حمیده مصفاة، که از اشراف عجم بود،132 امام رضا(ع) با حضرت تکتم، که کنیزی از اهالی دورترین نقاط مغرب بود،133 و امام‌عسگری(ع) با حضرت نرجس134 که رومی بوده‌اند، دلیل روایی چنین پیوند‌هایی است.

ثالثاً، پیشوایان دین به ازدواج‌هایی توصیه کرده‌اند که ویژگی بارز دو طرف آن تفاوت نژادی بوده است.135 اسلام همسانی در طبقه اجتماعی زوجین را نیز در ازدواج ضروری نمی‌داند.‌این امر نیز مستند به شواهد متعددی می‌باشد. از یک سو، خداوند در قرآن تقوی را ملاک کرامت افراد در نزد خود می‌داند.(حجرات: 13) از سوی دیگر، ازدواج‌های اولیای دین با کنیزانی136 که با وجود رفعت علمی و معنوی،137 از نازل‌ترین موقعیت اجتماعی برخوردار بودند، بیانگر‌این مطلب است که همسانی طبقه اجتماعی، عامل بسیار مؤثری در موفقیت ازدواج به شمار نمی‌رود.

در یکی از‌این موارد، امام زین العابدین(ع) با کنیزی، که از آن امام حسن(ع) بود، ازدواج کرد.‌این خبر به گوش عبد الملک بن مروان رسید. وی در نامه‌ای به حضرت نوشت که تو شوهر کنیزان گشته‌ای! امام زین العابدین(ع) به او نوشت:«همانا خداوند به وسیله اسلام، پستی را بلندی بخشیده و ناقص را کامل گردانیده و از فرومایگی، به ارجمندی رسانیده است. بنابر‌این، هیچ مسلمانی پست نیست، بلکه پستی واقعی پستی جاهلیت است.

پیامبر خدا(ص)، خود، بنده اش را {از قوم خود} زن داد و با کنیزش ازدواج کرد.»138 همچنان که وساطت اولیای الهی در ازدواج‌هایی که طرفین آن برخاسته از طبقات متفاوت اجتماعی بوده‌اند، گواه آشکاری بر‌این دیدگاه اسلام است.به عنوان نمونه، رسول اکرم(ص) در امر ازدواج فرزند خوانده خود، زید بن حارثه که برده‌ای آزاد شده توسط حضرت خدیجه(س) بود، با دختر عمه خود، زینب بنت جحش، که از اشراف قریش بود، وساطت نمودند.

خداوند متعال نیز پس از مشاهده کراهت زینب، به دلیل اختلاف پایگاه اجتماعی آنان، در‌ایه‌ای زینب را از مخالفت با حکم پیامبر بر حذر داشت.(احزاب: 36) به‌این ترتیب، خط بطلان برضرورت همسانی زوجین در طبقه اجتماعی زد. در خصوص مورد اخیر، علاوه بر روایاتی که گذشت،139 حدیث زیر نیز گویا است.شخصی برای امام جواد(ع) نامه نوشت و در آن نظر حضرت را در باره ازدواج دختران خود و ‌این‌که هیچ کس را همانند {و هم شان خودش}نمی یابد، جویا شد.

حضرت در پاسخ چنین مرقوم فرمودند:«آنچه را در مورد دخترانت بیان کردی و‌این که کسی را همانند خودت نمی‌یابی، دانستم؛ اما- خدایت رحمت کندـ‌این امر را معیار و شرط ازدواج دخترانت قرار نده؛ زیرا رسول اکرم(ص) فرمود: «هر گاه کسی که اخلاق و دیانت او را می‌پسندید به خواستگاری نزد شما آمد، به وی همسر دهید؛ چرا که در غیر‌این صورت، فتنه و فساد بزرگی زمین را در برخواهد گرفت140و141.

از آنچه گذشت،‌ این نکته نیز آشکار می‌شود که وجود یا عدم قرابت فامیلی یا آشنایی قبلی نیز معیار مهمی در گزینش همسر از نگاه اسلام، به شمار نمی‌رود. چنانچه ازدواج اولیای دین نیز در مواردی با اقوام وخویشان142 و در موارد دیگری با افرادی که از قرابت فامیلی برخوردار نبودند، صورت گرفته است و وقتی امام سجاد(ع) را به خاطر ازدواج با زنی ناشناس ملامت کردند، آن حضرت فرمودند: هیچ مسلمانی پست نیست».143

نتیجه گیری

با توجه به بیان معیارهای فوق، تمایز بین رویکرد اسلام و رویکرد علوم اجتماعی به مسئله همسان همسری تا حدودی آشکار می‌شود. متخصصان مسائل خانواده در حوزه‌های جامعه‌شناسی و روان‌شناسی معمولاً تأثیر منفی انواع گوناگون ناهمسانی دو زوج را به عنوان واقعیتی اجتماعی مفروض گرفته و بر‌این اساس، افراد را به احراز بالاترین سطوح همسانی توصیه و تشویق می‌کنند.

اما در برابر‌این برخورد نسبتاً محافظه کارانه، اسلام به عنوان مکتب دینی و الهی، رویکردی اصلاحی را به نمایش گذاشته و در جهت تغییر پندارهای فرهنگی نادرستی مانند لزوم همسانی خانوادگی، قومی وطبقاتی کوشیده است.144در اسلام، بر اصل همسان همسری، به عنوان معیار همسر گزینی و ضامن انسجام خانواده، در ذیل عنوان«کفویت» تأکید شده است، اما دیدگاه‌های ارزشی اسلام به ارائه تعریف خاصی از کفویت زن و شوهر انجامیده است.

برخورد‌ایجابی با برخی جنبه‌های همسان همسری و برخورد سلبی با جنبه‌های دیگر بیانگر کوشش قانون گذار اسلام در جهت تغییر نگرش‌های فرهنگی نسبت به موضوع همسان همسری است.145همچنین از مباحث فوق روشن گشت که مهم‌ترین معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام، دینداری و‌ایمان، ارزش‌های اخلاقی و صلاحیت خانوادگی است خصوصیات جسمی، اقتصادی و اجتماعی در درجه دوم اولویت قرار داشته یا اساساً معیاری برای انتخاب یا عدم انتخاب همسر به شمار نمی‌روند.

پی نوشت:

1 maritial disaffection

2. سمانه کوهی، و دیگران، معرفی مدل درمانی سرخوردگی زناشویی در زوجین، مشاوره خانواده و بهداشت جنسی، ص226.

3. حسین بستان، اسلام وجامعه شناسی خانواده، ص11.

4. همان، ص25.

5. همان، ص51.

6. همان، ص 19.

7. حسین آقای جان، «عوامل مؤثر بر طلاق بر حسب طبقه اجتماعی مورد: شهر تهران»، جامعه شناسی، ش 2، ص 55.

8. توحید، نبوت و معاد.

9. محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن(مشکات)، تحقیق و نگارش محمد حسین اسکندری، ج 1، ص 130.

10. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج 11، ص 484.

11. محمدتقی، مصباح‌یزدی،اخلاق در قرآن(مشکات)، ج 1، ص 166.

12. همان، ج 1، ص 147.

13. همان، ج 1، ص 166.

14. محمد محمدی ری‌شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ترجمه حمیدرضا شیخی، ص74.

15. امام خمینی(ره)، ‌تحریرالوسیله، ج 2، ص 285.

16. Willts, F.K.

17

18. مجتبی حیدری، دینداری و رضامندی خانوادکی، ص35.

19. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص341.

20. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص393.

21. نهج‌الفصاحه، ص511؛ محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج2،ص578.

21. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص337.

22. Michael Hughes, and et al., Sociology: the core, P.326

23. ملانی و جودیت اسمتانا کیلن رشد اخلاقی؛ کتاب راهنما، ترجمه محمدرضا جهانگیرزاده قمی، و دیگران، ج1، ص33.

24. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص563.

25. همان، ج 2، ص103.

26. همان، ج5، ص326؛ سیدفضل‌الله الراوندی، النوادر للراوندی، ص48؛ حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص216.

27. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ص429؛ محمدبن‌الحسن، تهذیب الاحکام، ج7، ص400.

28. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج5، ص324.

29. سیدفضل‌الله الراوندی، النوادر للراوندی، ص48.

30. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج5، ص323؛ فیض کاشانی، مهجة البیضا، ج3، ص86.

31. همان، ص323.

32. همان، ص536.

33. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص 216.

34. محمدبن‌الحسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص400؛ محمد محمدی‌ری‌شهری،تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص104.

35. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص347.

36. همان، ص324.

37. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ص393؛ محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص352؛ محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ص566.

38. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص353 ـ 354.

39. مولی محسن فیض کاشانی، المحجه البیضاة فی تهذیب الاحیاء، ج3، ص86.

40. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5،ص323.

41. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص389.

42. محمد محمدی ری شهری،تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص94؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج5،ص332.

43. محمد محمدی ری شهری،تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص57.

44. علی المتقی بن حسام الدین‌الهندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج16،ص284.

45. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج6،ص4.

46. محمد بن الحسن الحرالعاملی، وسائل الشیعة، ج21، ص356.

47. همان، ص355.

48. همان، ص357.

49. شجاعی،1386،ج1،ص334.

50. محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص96.

51. همان.

52. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص333؛ محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص248.

53. همان، ج5، ص333 ـ 323.

54. ابراهیم بابایی آملی، داستان ازدو، ص17.

55. محمد محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص88.

56. محمدرضا سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام وروان شناسی، ص38.

57. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص323.

58. محمدرضا سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام وروان شناسی، ص38.

59. محمدبن‌الحسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص392.

60. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، 324.

61. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص388.

62. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، 335.

63. همان.

64. مولی محسن فیض کاشانی، المحجه البیضا،ج3، ص387؛ میرزا حسین النوری، مستدرک الوسایل، ج14، ص180.

65. محمد محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث‌، ص92؛ محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، 335.

66. همان، ص365.

67. محمد بن الحسن الحرالعاملی، وسائل الشیعة، ج20،ص36.

68. مولی حسن فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج3، ص387؛ میرزا حسین النوری، مستدرک الوسائل، ج14، ص180.

69. محمد محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص94.

70. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص332 .

71. همان، ص333؛ محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص248.

71. عبدالحمید ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج‌البلاغه، ج20، ص336.

71. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص333.

72. محمدبن الحسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص399.

73. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج1، ص82.

74. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص340.

75. همان، ص341.

76. همان، ج5، ص339.

77. آذربایجانی، 1382، ص250.

78. فقیهی، 1387، ص240

79. حسین بستان، اسلام و تفاوت‌های جنسیتی، ص 26.

80. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص324؛ 326 ـ 280.

81. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص388.

82. محمد بن الحسن الحرالعاملی، وسائل الشیعة، ج20، ص 36.

83. حسین بستان، اسلام و تفاوت‌های جنسیتی، ص11.

84. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج14،ص149؛ محمد بن الحسن الحرالعاملی، وسائل الشیعة، ج20،ص61؛ محمد بن الحسن الحرالعاملی، وسائل الشیعة، ج20، ص61.

85. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص398.

86. محمد بن الحسن الحرالعاملی، وسائل الشیعة، ج20، ص36.

87. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج6، ص314.

88. ص:52؛ واقعه:37؛ نبأ:33.

89. مکارم شیرازی، 1370، ج23، ص225.

90. محمدتقی فلسفی، الحدیث، ج3، ص359؛ حسن طبرسی، مکلارم الاخلاق، ص197.

91. همان.

92. رجبعلی مظلومی، تربیت معنایی انسان «تربیت از دیدگاه ائمه اطهار».

93. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج2،ص49.

94. علی‌اکبر مظاهری،جوانان و انتخاب همسر،‌ ص 115، 1388.

95. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص332 .

96. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص332؛ علی المتقی بن حسام الدین الهندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج16، ص295، به نقل از محمدی ری شهری،1387، ص80.

97. فتال نیشابوری، بی تا، ج2، ص375).

98. محمد بن الحسن طوسی، تهذیب الاحکام ،ج7،ص400.

99. نور:32؛ الطبرسی،1414، ج1،ص43؛ محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص329؛ محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص330.

100. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص330.

101. محمد محمدی ری شهری،تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص60.

102. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص341 و ص 339.

103. محمد محمدی ری شهری،تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص292.

104. همان.

105. محمد بن الحسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص 399.

106. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص333.

107 محمد محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص76.

108. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص339.

109. حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص207.

110. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص339.

111. همان، ص347.

112. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص327.

113. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج57، ص342.

114. محمدبن الحسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص400.

115. محمد محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص465.

116. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج2، ص68.

117. سیدفضل الله الراوندی، النوادر للراوندی، ص49.

118. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج2، ص445.

119. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ص318.

120. مشکینی، 1424، ص681.

121. حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص198.

122. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص386.

123. محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص117.

124. همان، ص108.

125. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص568.

126. حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص237.

127. ناهید دامن پاک مقدم، بررسی تأثیر حقوق مالی بانوان در استحکام خانواده، تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، ص229.

128. محمد محمدی ری شهری،تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ص444.

129. همان.

130. حسین بستان، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، ص41.

131. حسن طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج3، ص387.

132. همو، اعلام الوری باعلام الهدی، ص313.

133. محمدبن‌علی صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص18.

134. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص9.

135 حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص207؛ محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص344؛ حسین بستان، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، ص196.

136 حسن طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج3، ص388.

137 موسی خسروی، زندگانی حضرت علی‌بن موسی الرضا‡، ص6.

138. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص346، به نقل از محمدی ری شهری،1387، ص69.

139 همان، ج5، ص 339، 341 و 344.

140 حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص205.

141. حسین بستان، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، ص196.

142. ر. ک. به: ابراهیم بابایی آملی، داستان ازدو

143. محمد بن الحسن الحرالعاملی، وسائل الشیعة، ج20، ص76.

144. حسین بستان، اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، ص 196.

145. همان، ص 195.

هادی حسین‌خانی نایینی/ دانشجوی دکتری روان‌شناسی تربیتی

منبع: دو فصلنامه پژوهش های تربیتی شماره 4

یک شنبه 1 مرداد 1391  7:54 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها