به عقيده او شهر تنها يك مكانيسم فيزيكي و ساختاري تصنعي نيست و در برگيرنده فرآيندهاي حياتي مردمي است كه آن را ميسازند.
به عقيده پارك، شهر در نهايت، مسكن طبيعي انسان متمدن است و به همين دليل محدودهاي فرهنگي است كه به وسيله نوع خاص فرهنگياش مشخص ميشود.
از همين تعاريف و ويژگيها ميتوان نتيجه گرفت فرهنگ شهري ساخته همان مردماني است كه در شهر زندگي ميكنند و اين فرهنگ كمك ميكند تا شهرنشينان در فضايي كه فرآيند مدرنيته را پشت سر ميگذارد كنار هم راحتتر زندگي كنند.
قواعدي كه فرهنگ شهرنشيني را به وجود ميآورند بايد براي همه مردم يك شهر دروني شود تا انبوه آدمهاي شهري بتوانند بر اساس همين قواعد مشترك كه گونهگوني آنها را تا حدي همگون ميكند زندگي مسالمتآميزي داشته باشند.
اما سخن از فرهنگ شهرنشيني و آموزش شهروندي كه به ميان ميآيد انگشت اشاره به سمت رسانهها و در راس آنها تلويزيون به عنوان اصليترين و موثرترين رسانه در اين زمينه نشانه ميرود.
تلويزيون ظرفيتهاي زيادي دارد كه به واسطه همين ظرفيتها ميتواند در قالبهاي متنوع و به صورت پيامهاي مستقيم و غيرمستقيم قواعد شهرنشيني را به شهروندان يادآوري كند و ميتوان انتظار داشت اين پيامها به دليل گستره وسيع اطلاعرساني اين رسانه جمعي در ابعاد وسيعي منعكس خواهند شد.
گونههاي مختلف تلويزيوني از قبيل برنامههاي تركيبي، نمايشي، طنز، مستند و... هر كدام به واسطه علاقهمندان مشخصي كه دارند، ميتوانند طيفهاي مختلفي از مخاطبان را تحت پوشش قرار دهند و در اين ميان سريالهاي تلويزيوني عامهپسند كه از طيف وسيعتر مخاطبان برخوردارند قدرت بيشتري براي پيامرساني در حوزه شهروندي خواهند داشت.
در جديدترين اقدام رسانهاي، شبكه تهران - كه به شبكه پايتخت نيز مشهور است و سعي دارد در راستاي فرهنگسازي قواعد شهروندي نيز فعالتر از ديگر شبكهها عمل كند - مجموعه تلويزيوني مهمانان ويژه را روي آنتن فرستاده كه هرچند مجموعهاي طنز است، اما در لابهلاي داستانها و ماجراهايي كه روايت ميكند نگاهي موشكافانه به آسيبهايي دارد كه رعايتنكردن فرهنگ شهرنشيني ميتواند همراه داشته باشد.
داستان اين سريال درباره مجيد كشاورز، استاد جوان و موفق دانشگاه است كه به تنهايي در طبقه بالاي خانه كيهاني (رييس دانشگاهي كه در آن تدريس ميكند) زندگي ميكند.
پريسا، دختر كيهاني دانشجوي مجيد در دانشگاه است و علاقهاي بين آنها به وجود آمده است. مجيد از او خواستگاري ميكند و آقاي كيهاني از مجيد ميخواهد همراه خانواده خود، آخر هفته براي مراسم خواستگاري به خانه آنها برود و مشكلات مجيد از همين جا آغاز ميشود.
در اولين مواجهه با سريال تلويزيوني مهمانان ويژه يكي از نقاط قوت آن در نحوه معرفي شخصيتها بخوبي نمايان ميشود.
همه مخاطباني كه قسمت اول اين مجموعه را ديدهاند از همان ابتدا و در رويدادهايي كه ماجراي داستان را به جلو هدايت ميكرد با تكتك شخصيتها آشنا شدند و مانند برخي سريالهاي تلويزيوني ديگر، روند معرفي شخصيتها نه كند بود و نه به صورت وصلهاي ناجور در كليت سريال تلقي شد.
همچنين علاوه بر معرفي شخصيتها، نمايش روابط و نسبتهاي فاميلي و خانوادگي آنها و ارتباطاتي كه با يكديگر دارند نيز به صورتي كاملا منطقي در اختيار مخاطبان قرار گرفت.
مهمانان ويژه با روياي مجيد كشاورز آغاز شد كه در خواب ميبيند دكتر كيهاني در بالاي سن او را براي دخترش خواستگاري ميكند.
او در همين حين با صداي ساعت از خواب بر ميخيزد و سراسيمه و همانطور كه در رويايش ديده بود به سمت دانشگاه ميرود، اما اينبار رييس دانشگاه به جاي خواستگاري، او را به عنوان يكي از استاداني كه مقالههايش مورد تاييد مراكز علمي قرار گرفته دعوت ميكند تا به بالاي سن بيايد.
از همين ابتدا و با مشاهده اولين سكانسها تكليف مخاطب مشخص ميشود و ميفهمد سريالي كه به ديدن آن نشسته مضموني طنز دارد.
جواد رضويان كه خودش از بازيگران شناخته شده مجموعههاي طنز است هرچند پيش از اين سابقه كارگرداني داشته در مهمانان ويژه يكبار ديگر به سراغ گونه مورد علاقهاش رفته و تركيب بازيگران نيز نشان ميدهد با موقعيتهاي طنز مواجه خواهيم شد و شايد بتوان گفت همين تركيب بازيگران يكي ديگر از نقاط قوت اين مجموعه است، چراكه برخي از آنها را پيش از اين در مجموعه يا فيلمهاي طنز نديده بوديم، اما در اين اثر موفق ظاهر شدهاند.
عليرضا خمسه نيز به واسطه گريم متفاوت و نقش متفاوتي كه با ديگر تجربياتش دارد بخوبي در نقش جعفر كشاورز جا افتاده و موقعيتهايي را به وجود ميآورد كه به دل مخاطب مينشيند.
طنزهاي موقعيت مجموعه تلويزيوني مهمانان ويژه بدون تعارف مخاطب را ميخنداند و از اين حيث ميتوان آن را در زمره مجموعههاي خوب طنز قلمداد كرد.
تقابل ميان خانوادهاي برخاسته از جامعه سنتي كه به قواعد شهروندي اشراف ندارند و خانوادهاي كه تجربه زيسته آنها محيط شهري بوده منجر به ايجاد اين موقعيتهاي طنز شده و تفاوتهاي دو سبك زندگي مدرن و سنتي به گونهاي كه هيچكدام به آن ديگري ارجحتر نشان داده نميشود بيطرفي اين مجموعه را نيز زيرسوال نبرده است.
همچنين بيان معضلاتي از قبيل عجله در رانندگي و عدم رعايت حقتقدم، پارك نامناسب اتومبيل، هدر دادن آب، رعايتنكردن فرهنگ آپارتماننشيني، دروغ گفتن، فرار از صحنه تصادف و... از جمله پيامهايي است كه در لابهلاي موقعيتهاي طنز اين مجموعه به آن اشاره ميشود.
مهمانان ويژه توانسته، داستانش را روايت كند و پيامهايش را در لايههاي زيرين داستان انعكاس دهد. اين مجموعه همچنين به منطق داستاني خود پايبند است كه در ميان آثار طنز نمونه موفقي محسوب ميشود.