«برطرف كردن ضعفهاي هويتي و كاركردي وزارت خارجه»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم سيد احمدرضا دستغيب است كه در آن ميخوانيد؛وزارت خارجه در بسياري از حوزهها عملكرد درخشاني نداشته است. انفعال و بيتفاوتي به بسياري از مسائلي كه مرتبط با حوزه كاركردي دستگاه ديپلماسي است باعث شده تا بسياري از كارشناسان و سياسيون به انتقاد از رئيسجمهور و وزير خارجه بپردازند. بهواقع همگان ميدانند سياستهايي كه سرلوحه برنامه عملياتي وزارت خارجه قرار ميگيرد برگرفته از ديدگاههاي شخصي وزير نيست و شخص رئيسجمهور در اين ميان نقش بسزايي دارد.
بر اين اساس ميتوان گفت كه مجموعهاي از عوامل و متغيرها وجود دارند كه روند عملكرد يك وزارتخانه را تحقق ميبخشند. نكتهاي كه در بررسي عملكرد وزارتخانهها مورد تاكيد قرار ميگيرد، ارزيابي عملكرد دستگاهها و عوامل داخلي است. در اين ارزيابي عوامل و اتفاقاتي مانند كاهش روابط با انگليس ميتواند يكي از معيارهاي سنجش عملكرد وزارت خارجه باشد اما با توجه به تحولات سريع در عرصه بينالملل و اهدافي كه براي دستگاه سياست خارجي پيشبيني شده است
ميتوان گفت كه وزارت خارجه دولت دهم در بسياري از مواقع از تحولات بينالمللي جامانده و نتوانسته، منافع ملي و هويتي ايران را در اين زمينهها جامه عمل بپوشاند. براي تشريح اين موضوع ميتوان به اين مسئله اشاره داشت كه يكي از نقاط ضعف وزارت خارجه به دليل موازي بودن جايگاهها در عرصه سياست خارجي است. در اين خصوص ميتوان گفت كه شكلگيري نهادها و جايگاهها به صورت موازي ممكن است باعث بروز مشكل مهمي در عرصه داخلي نشود اما چنين مسئلهاي از نقطه نظر بيروني ايجاد نگراني ميكند.
مسئله ديگر در ضعف دستگاه ديپلماسي كشور، ايجاد شكاف در فرصتها است. برخي از اتفاقاتي كه در كشور رخ ميدهد، باعث بروز فرصتهايي ميشود كه اگر دستگاه ديپلماسي از چنين فرصتهايي به خوبي استفاده نكند شرايط براي ايران سخت ميشود. ضعف ديگر وزارت امور خارجه استفاده نكردن از افراد متخصص فراجناحي است كه اين مهم در وزارت خارجه فعلي كمرنگ شده است. به واقع افرادي كه در عرصه دستگاه ديپلماسي كشور به فعاليت ميپردازند ميبايست متخصص به امور بينالملل و آشنا به منافع ملي ايران و قدرت تصميمگيريهاي سريع و صحيح در قبال تحولات بينالمللي باشند.
نكتهاي كه درباره عملكرد دستگاه ديپلماسي كشور بايد به آن توجه كرد هماهنگي بين ماموريتهايي است كه توسط نهادهاي مختلف در عرصه بينالملل صورت ميگيرد كه ملاحظه آنها ضروري است. همواره جهت تعامل و برخورد با پديدههاي بينالمللي در عرصه سياست خارجي ميبايست به شناخت درست وقايع و حوادث در عرصه بينالمللي و نيز تحولات داخلي كشورهاي هدف اقدام كرد.
درك نادرست از تحولات صورت گرفته در موازنه بين كشورها و خصوصاً قدرتهاي تاثيرگذار در عرصه نظام بينالملل سبب ميشود نتوان بهموقع به اين تحولات پاسخ مناسب داد و به درستي منافع كشور را تامين كرد. رفتار و ديپلماسي عمومي كشور بايد به شكلي باشد كه جايگاه و شأن جمهوري اسلامي ايران در منطقه و سطح بينالملل ارتقا يابد در حالي كه متاسفانه با وجود اهميت جمهوري اسلامي ايران و الگوبرداري كشورهاي مسلمان ديگر از انقلاب اسلامي كار متناسب و درخور شأني از جانب نهاد ديپلماسي ديده نميشود.
البته نبايد اين مسئله را ناديده گرفت كه دستگاه ديپلماسي از طرفي درگير فشارها و تحريمهايي است كه از طرف 1+5 به كشورمان تحميل كردهاند اما باز هم انتظار ميرود دستگاه ديپلماسي براي آرامش فضاي كاري اتباع ايراني برخورد و واكنش قويتري نشان دهد. با توجه به شرايط فعلي به نظر ميرسد كه مديران ارشد وزارت خارجه و بهويژه شخص وزير خارجه بايد نگاهي هوشمندانهتر بهموقعيت فعلي دستگاه ديپلماسي ايران داشته و هر چه سريعتر نسبت به برطرف كردن نواقص موجود هويتي و كاركردي خود برآيند كه ضعف وزارت خارجه در تصميمگيريها، تضعيف قدرت ايران در جهان معاصر خواهد بود.