«افزايش نگرانيها از نقض حقوق انسانی در عربستان»عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن ميخوانيد؛طی روزهای اخیر، اعتراضات مردمی در عربستان بار دیگر شعلهور شد. یکی از مهمترین علل گسترش اعتراضات مردمی اخیر، دستگیری حجتالاسلام شیخ نمر باقر النمر از جمله رهبران شیعه عربستان بود که متأسفانه در جریان دستگیری ایشان، نیروهای سعودی به تیراندازی و خشونت نیز متوسل شده و سوای کشتن چند نفر از مردم معترض، خود شیخ را نیز مجروح کرده و غرق به خون روانه زندان کردند. این رویداد و واکنشهای مردمی وسیع در عربستان و حتی میان شیعیان بحرین ودیگر کشورها ، بار دیگر توجهات جهانی را به وضعیت وخیم حقوق انسانی در عربستان جلب کرد. در کشور ما نیز محافل دینی مختلف و ائمه جمعه سراسر کشور مراتب ابراز نگرانی و تأسف خود را در قبال سرکوب گری اخیر در عربستان اعلام داشتند. برخی از مراجع عظام و جامعه مدرسین نیز با ارایه نظر عمومی یا صدور بیانیه حساسیتهای خود در قبال نقض حقوق انسانی در عربستان را ابراز داشتند.
کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران نیز طی مکاتبه ای خطاب به مقامات عربستان ضمن تأکید بر اینکه این گونه رفتارها خلاف شرع اسلامی و تعهدات بین المللی عربستان برای رعایت حقوق انسانی است، خواهان آزادی فوری شیخ نمر و جبران خسارات زیاندیدگان حوادث اخیر در عربستان شد. نظر به اهمیت رویدادهای اخیر عربستان، چند نکته به شرح زیر تقدیم حضور مخاطبان ارجمند میشود. امید است مرضی خداوند سبحان واقع و برای ارتقای حساسیتهای عمومی مفید باشد. نکته اول اینکه کمتر کسی را در سطح جهانی میتوان یافت که شناختی از جامعه عربستان و نظام حکومتی آن نداشته باشد و بلافاصله تصدیق نکند که یکی از بدترین جوامع از حیث رعایت حقوق انسانی، این کشور است. نظام بسته و متکی بر سلسله خانوادگی اشرافی آل سعود و نقش برجسته مفتیان وهابی متحجر و بسیار تندرو نه تنها دریچه ای برای حقوق و آزادیهای مردم باز نمی گذارد بلکه خود مروج خشونت و تعصبات خشک و تندروی و حتی فعالیتهای تروریستی در اقصی نقاط عالم است.
با همه این وضعیت وخیم داخلی و آثار ویرانگر فراملی، متأسفانه قدرتهای سیاسی عالم به خصوص آمریکا و هم پیمانانش، همواره روابط صمیمی با آل سعود داشته و ترجیح داده اند که دست عوامل خود را باز بگذارند تا به هر نحوی که مایل هستند در داخل عمل کنند. با این شرط که در عرصه بین المللی همراهی لازم را به عمل آورند. در این رویکرد، دیگر سخنی از حقوق بشر مطرح نیست. گویی یکی از منطقههای ممنوعه طرح حقوق بشر و مطالبه مردم،وضعیت عربستان است. در ازای این سکوت و همراهی غرب، البته حاکمان عربستان سرویس و باج دهی مالی و سیاسی و حتی فرهنگی لازم را به دولتهای زورگوی غربی میدهند. در حال حاضر عربستان یکی از مهم ترین مباشران فعال از سوی غرب است که تلاش میکند جریان بیداری اسلامی در کشورهای مختلف اسلامی را کنترل کرده یا در خدمت خواستههای غربی قرار دهد.
غرب برای کنترل مطالبات ملتهای اسلامی، بهترین گزینه را در این دیده که از میان حکومتهای دست نشانده اش ،آن را محوریت قرار ده د که خطاب به ملتها بهتر می تواند ادعا کند: «اگر اسلام میخواهید مفسر اسلام، حاکمان عربستان هستند و خانه خدا آنجاست. لذا دنبال الگوی دیگری نروید» حاکمان عربستان در این میان سرویس دیگری نیز به غرب میدهند و آن کمکهای مختلف نظامی و مالی عظیم به تروریستها در سوریه وعراق است تا امنیت سوریه وعراق را بر هم زنند و بدین طریق شرایطی فراهم شود تا دولتی مستقل در سوریه وعراق سر کار نباشد و راحت تر بشود با صهیونیستها کنار آمد. جنایات ارتکابی آل سعود در بحرین نیز ماه هاست که ادامه دارد ولی هیچ بازخواستی توسط مجامع بین المللی از عملکرد آل سعود انجام نشده است. اگرچه برخی سازمانهای غیردولتی بین المللی حقوق بشر همانند دیده بان حقوق بشر یا عفو بین الملل از وخامت اوضاع در عربستان و نقض فاحش حقوق انسانی در این کشور بارها ابراز نگرانی کرده و اخیراً نیز دوباره مورد تأکید قرار داده اند.
نکته دوم اینکه در عصر رسانهها و انفجار اطلاعات دیگر هیچ نظام سیاسی این فرصت را پیدا نمی کند که بتواند واقعیات عملکردهای خود را جور دیگری معرفی کند و انتظار داشته باشد که با حاکم بودن بی خبری مردم، کسی واکنش نشان ندهد. این کلیت در مورد نظام آل سعود نیز حاکم است. بر همین اساس مردم در سراسر جهان از کوچک ترین اقدامات ضد انسانی آل سعود به سرعت مطلع میشوند و همین امر نوعی همفکری جهانی علیه ظلم و ستم در عربستان نزد افکار عمومی فعالان حقوق بشر و صلح طلبان را ایجاد کرده است. لحاظ این نکته از آن جهت ضروری است که مدافعان حقوق شیعیان عربستان و مخالفان سرکوب اقلیتها در عربستان نباید در تلاشهای عدالت خواهانه خود فقط بر یک طیف خاص از مردم عربستان تمرکز کنند بلکه حقوق همه ملت عربستان را ببینند و از آن دفاع کنند. این امر امکان سوءاستفاده آل سعود را از بین میبرد که این طور وانمود کند که بحث شیعه و سنی مطرح است یا بحث قومی و قبیله ای.
نکته سوم اینکه حج اعم از واجب یا عمره، فرصتی است که آل سعود از ابتدا تاکنون سعی کرده با بهره مندی از این امکان، خود را به عنوان خادم الحرمین معرفی کند و به رغم همبستگی به زورگویان عالم، خود را نماینده جهان اسلام جا بزند. برای سلب این سوء استفاده آل سعود از اماکن مقدس مسلمانان، لازم است اندیشمندان جهان اسلام هم بحث مدیریت بین المللی اماکن مقدس توسط نمایندگان کشورهای اسلامی را جدی تر در ابعاد مختلف حقوقی، سیاسی، رسانه ای و ... پیگیری کنند و هم موضوع حقوق انسانی زائران بیت الله الحرام برجستهتر مطرح و پیگیری شوند تا موارد سوءرفتارهای نیروهای سعودی با زائران نیز حساسیت های بیشتری برانگیزانند. وقتی معلوم شد که آل سعود حتی در میزبانی زائران مرتکب انواع نقض حقوقها میشود، مهم ترین مبنای مشروعیت سازی سعودیها از بین میرود. حکومتی که نه مبنای دموکراتیک قابل ارایه ای داشته باشد و نه مبنای اسلامی قابل عرضه ای، طبیعی است که در قبال فشار افکار عمومی داخلی و خارجی، سریع تر مجبور میشود تن به واقعیات بدهد. نکته چهارم اینکه رفتار و عملکرد آلسعود در عربستان به عنوان یک مثال بارز به خوبی روشنگر این معناست که به صرف اینکه یک نظام سیاسی خود را دینی معرفی کند و یا حتی میزبان برخی از اماکن مقدس مذهبی باشد، مشروعیتی برای آن نظام ایجاد نمی شود و هیچ تضمینی نیست که حقوق مردم به شکل های مختلف نقض نشود لذا باید خروجی عملکردهای یک نظام سیاسی به نحوی باشد که نشان دهد بر مبنای معیارهای دینی برای حفظ حقوق مردم تلاش کرده و میکند و هیچگاه در صدد بهره مندی از قدرت برای نقض حقوق مشروع مردم نیست.
سخن آخر
وضعیت عربستان روز به روز نگرانیهای بیشتری از منظر حقوق وآزادی های مردمی در داخل وخارج این کشور ایجاد کرده است. نقض حقوق زنان، نقض حقوق مهاجران، نقض حقوق مردم در فرایند دادرسی ها، نبود آزادی بیان، نبود تشکلهای مدنی مستقل و دهها محور دیگر حائز اهمیت، توجه عموم صلح طلبان و مدافعان حوق بشر در سراسر جهان را به خود جلب کرده است. امید است با فشار افکار عمومی جهانی و مطالبه موثر حقوق انسانی توسط ملت عربستان، دولتهای غربی که با هزار حیله و ترفند حکومت آل سعود را تا به حال حفظ کرده اند، رسوای عالم شوند و با سلب کارکردهای آنها روند شناسایی حقوق انسانی در عربستان برای عموم مردم این کشور از جمله اقلیت مظلوم شیعه و استانهای شرقی این کشور رو به ارتقا نهد و بدین ترتیب در منطقه، صلح ودوستی و آرامش گسترش یافته و اندیشه های تروریستپرور و رفتارهای غیرانسانی بیش از گذشته مطرود و منزوی شوند.