گروه سياسی: نيروهای خارجی و مشخصاً آمريكا و اسرائيل از قدرت اسلام میترسند و برای همين به تفرقهپراكنی میپردازند؛ متأسفانه امروزه در كشورهای عربی سخن ما اين شده كه اين شيعه و آن سنی است و از اين سخن نمیگوييم كه همه ما در درجه اول مسلمان و انسان هستيم و اگر دست در دست هم بگذاريم، خواهيم توانست با اين افكار غلط مبارزه كنيم.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی خامنهای در حاشيه همايش بينالمللی «زنان و بيداری اسلامی» با خانم هاجر المطيری، تحليلگر مسائل سياسی و روزنامهنگار تونسی گفتوگويی انجام داده است. وی نيز مانند بسياری از مدعوين سلسله همايشهای بيداری اسلامی معتقد است تصوراتی كه از كشور ما در ذهنش ساخته شده بود، با مشاهداتش از ايران بسيار متفاوت است.
اين همايش و سفر به ايران را چگونه ديديد؟
سفر به ايران بزرگترين اتفاق تاريخ زندگی من است. من در مورد ايران مجموعهای از تصورات اشتباه داشتم، اما وقتی به ايران آمدم، مردم ايران را ملتی خوب و سخاوتمند و بااخلاق و در كشوری بسيار پيشرفته و زيبا و پيشرفته در زيرساختهای بسيار يافتم. تمام مطالبی كه در مورد وجود فقر در ايران و مانند آن شنيده بودم، تمام اينها دروغ بود. در ايران تجربه زيبايی از زنان باسواد و خلّاق و فعال و انقلابی به معنی كامل كلمه مشاهده كردم. انقلابی بودن همانند آنچه در انقلابهای اخير رخ داد، فقط آمدن به خيابان و فرياد كشيدن نيست.
البته زنان ايرانی ۳۳ سال پيش به خيابانها آمدند و فرياد كشيدند و در سالهای پس از پيروزی هم مشاركت فعال در صحنههای سياسی اجتماعی داشتهاند.
بله، اما میخواهم بگويم خواهران ما در ايران، انقلاب ديگری را در خلال كنفرانس بيداری اسلامی رقم زدهاند. من امروز زنان جوانی را ديدم كه كار بسيار ويژهای را انجام دادهاند؛ كاری كه نياز به نيروی جسمانی بسياری دارد و بیمبالغه يك كار خارقالعاده است كه هر كسی توان انجام آن و هر ملتی توان تحمل مسئوليت آن را ندارد. من تا اين لحظه از ميزان معلومات و آمادگی زنان جوان ايرانی و ميزان قدرت و خستگیناپذيری آنها شگفتزدهام.
به برخی تصورات اشتباه در مورد نگرش به ايران اشاره كرديد. به نظر شما علت اصلی تخريب چهره ايران و دليل ايرانهراسی چيست؟
مسئله اين است كه شيطان بزرگ و اسرائيل برنامههای رسيدن به منافع خودشان را از طريق رسانههای عربی پياده میكنند. هنگامی كه دقت میكنيم، میبينيم برخی پولها و هزينهها در جهان عرب از اسرائيل و آمريكا میآيد و آنها به تخريب رسانهای و نشر اكاذيب در مورد كشوری میپردازند كه همواره در كنار جهان اسلام و در رأس آنها مردم فلسطين بوده است؛ مردمی كه بسياری از كشورهای عربی آنها را ناديده گرفتهاند و آن كشورها دست خود را در دست دشمنان گذاشتهاند.
نيروهای خارجی و مشخصاً آمريكا و اسرائيل از اين مسئله سود میبرند، زيرا اتحاد قدرتها و كشورهای اسلامی به منفعت اين خارجيان نيست. بهويژه بيداری اسلامی كه باعث شده تمام كشورهای اسلامی دست در دست هم در برابر دشمن بايستند. آنها از قدرت اسلام میترسند و برای همين به تفرقهپراكنی میپردازند. متأسفانه امروزه در كشورهای عربی سخن ما اين شده كه اين شيعه و آن سنی است و از اين سخن نمیگوييم كه همه ما در درجه اول مسلمان هستيم و انسان هستيم و اگر دست در دست هم بگذاريم، خواهيم توانست با اين افكار غلط مبارزه كنيم.
من شايد اين آخرين باری باشد كه تعبير بهار عربی را درباره اين تحولات به كار میبرم، زيرا اين حركت، يك بيداری و جنبش اسلامی در كشورهای عربی است؛ به خلاف آنچه كه امروزه برخی كشورهای غربی میخواهند آن را ترويج كنند كه اين انقلاب ياسمين و مانند آن بوده است. نه، اين انقلاب ياسمين نيست؛ اين انقلاب دينی است و دين را باز خواهد گرداند. در بسياری از كشورهای عربی كه دشمنان تلاش كردهاند دين را در آنها تخريب كنند، موفق نشدهاند و آنها همچنان بر دين خود استوار هستند.
چرا شما اين انقلابها را دينی میدانيد و اين بيداری را اسلامی میخوانيد؟
چون خاستگاه اين قيامها دينی بوده است. اگرچه گاهی شعارهای ملی و مدنی نيز سر داده شد، اما نمیتوان امور دينی را از مدنی جدا كرد، زيرا هر چيزی كه مدنی باشد در دين هست. تمام خواستههای انقلابيون اخير ريشه دينی دارد. انتخابات مصر و تونس اراده مردمی را ثابت كرد كه میخواهند حكومت آنها اسلامی باشد و اينها همان مردمی هستند كه به خيابان آمدند و انقلاب كردند. پس اين بيداری و اين نهضت اسلامی است و هيچكس نمیتواند در اين امر خدشه كند.
ما شاهد تلاشهای پيچيدهای برای بهرهبرداری و سوءاستفاده از اين انقلابها هستيم. نظر شما در اين باره چيست؟
نيروهای صهيونيستی و آمريكايی امروزه میكوشند خود را از جنبشهای جديد كشورهای عربی راضی نشان دهند و به اين انقلابها تبريك میگويند. گويی كه اين ملتها منتظر تبريك آنها هستند. واقعيت اما اين است كه آنها میكوشند از طرق فعاليت دستگاه اطلاعاتی خود در اين كشورها اموال فاسد را ميان احزاب مدعی معارضه پخش كنند. آنها تلاش میكنند كه اموال فاسد را در ميان گروههای مدعی مدنيت تقسيم كنند و نهايتاً تمام تلاش و هدف آنها دشمنی با اسلام و تفرقهافكنی است.
حتی امروز در تونس میبينيم كه بقايای نظام سابق دوباره با پوششها و نامهای مختلف بازگشتهاند و بر اين باورند كه حق مشاركت جديد در حيات سياسی و اجتماعی را دارند و مردمی كه انقلاب كردهاند نيز هيچ تسلطی بر آنها ندارند. مثلاً اولين وزير سابق ما در دوره انتقالی كه غير قانونی بود، قبل از انتخابات 23 اكتبر گفت ديگر هرگز مرا نخواهيد ديد، اما او امروز برگشته و میخواهد فساد را به تونس برگرداند. البته اين اتفاق نخواهد افتاد، زيرا ملت تونس هوشيار است و هيچ چيز نمیتواند در برابر ارادهی اين ملت مسلمان ايستادگی كند.
شما چفيه فلسطينی بر دوش داريد. به نظر شما رابطه بين بيداری اسلامی و جنبشهای اخير با آرمان آزادسازی فلسطين چيست؟
اگر بيداری اسلامی واقعی تحقق يابد، يعنی تمام مسلمانان يد واحده باشند، فلسطين آزاد میشود و اين امری مسلم است. امروز اما با وجود حكومتها و دولتهای دستنشانده و نوكر اسرائيل و آمريكا اين امر محقق نمیشود. متأسفانه همين كشورهای دستنشانده هستند كه پول و سلاح و قدرت دارند، اما ترجيح دادهاند كه به جای ياری برادران خود در فلسطين و بحرين و ...، با همكاری با اين اوباش خود را آلوده سازند. اتفاقات امروز واقعاً دردآور است، چون میبينيم دولتی كه پول در اختيار دارد و بهسادگی میتواند به برادران خود كمك كند، اين كار را انجام نمیدهد. امروزه اين دولتها علاوه بر نوكری آمريكا و اسرائيل به خدمت رؤسای جمهور سابق سرنگونشده درآمدهاند؛ كسانی كه كشورهای خود را در گذشته به فساد كشانده و مردم خود را كشته بودند.
به بحرين اشاره كرديد. در بحرين نيز علیرغم آن كه آمريكا ادعای دفاع از حقوق مردم را دارد، اما عملاً از سركوب آنها پشتيبانی میكند.
همه اينها به يك نكته، يعنی منافع اسرائيل برمیگردد. در مورد بحرين برخی تلاش میكنند كه عنوان انقلاب را از آن سلب كنند؛ فقط به اين خاطر كه آنها شيعهاند. مردم بحرين شيعه هستند، ولی مسلمانند و انسانند و بحرين سرزمين آنها است. چگونه كسی میتواند مردمی را از سرزمينشان محروم كند و افرادی خارجی را بياورد و به آنها حق شهروندی بدهد؟ آنها انسانند و وطن دارند و اين حق را دارند كه با آزادی و كرامت در وطن خود زندگی كنند. آل خليفه و آمريكا و صهيونيسم نمیتوانند آنها را از اين حق محروم سازند و دير يا زود ياری الهی نزديك است.
نظر شما درباره تأثير موضعگيریهای آيتالله خامنهای درباره انقلابهای اسلامی چيست؟
من پيش از اينكه به ايران بيايم، مطالعات زيادی درباره ايران نداشتم و نمیخواستم كه داشته باشم. بهصراحت میگويم طبق آنچه كه برايم گفته بودند، تنها تصور من اين بود كه ايران يك كشور ديكتاتوری است، اما در مدت حضورم در ايران از موضعگيریها و سخنان ايشان بهويژه درباره جنبشهای اخير مطلع شدم. ديدگاهها و مواضع ايشان نشان میدهد كه ايشان برای تحقق بيداری اسلامی و وحدت مسلمانان تلاش میكند و نه برای تفرقه آنها.
و سخن آخر؟
به برادران و خواهران مسلمان میگويم كه از ايران بازديد كنيد و با مردم ايران آشنا شويد و سپس قضاوت كنيد. فقط بنابر آنچه شنيدهايد، درباره ايران قضاوت نكنيد.
|