وضعیت قومی و قبیلهای و میزان نفوذ و تأثیرگذاری این امر در فرایندها و تحولات سیاسی فعلی و آینده کشور ازبکستان یکی از عوامل مهم در حیات سیاسی این کشور محسوب میشود به طوریکه هر کدام از آنها به دنبال تأمین منافع خود میباشند.
در این رابطه رقبای اصلی در صحنه سیاسی ازبکستان 3 اتحاد طایفهای قدرتمند محسوب میشوند که اولین و یکی از با نفوذترین آنها طایفه "تاشکند" است که از موقعیتی قوی در مناطق مرکزی این کشور برخوردار میباشد.
اساس قدرت این گروه در دوره شوروی پایهریزی شده است و بومیان این منطقه در زمینه علم و هنر، و همچنین اقتصاد بر صنعت و فرایند سازندگی ازبکستان تسلط یافتهاند به طوریکه اماکن اصلی فرهنگی، تجاری و کارخانهها در منطقه تاشکند متمرکز شدهاند.
این طایفه در زمان "تیمور علیاف" دبیر اول کمیته منطقهای تاشکند حزب کمونیست سابق که بعدها مشاور رئیس جمهور ازبکستان نیز شد، به اوج قدرت خود رسید.
گروه دوم طایفه "سمرقند" است که از نمایندگان نخبگان سیاسی و اقتصادی استانی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تشکیل یافت.
گروه "سمرقند" در مقایسه با گروه صرفا ازبکی پایتختنشین تاشکند بیشتر از عناصر تاجیک شکل گرفته و بنیانگذار این خاندان "اسماعیل ژورابیکاف" وزیر کشاورزی در زمان "شرف رشیداف" دبیر اول حزب کمونیست جمهوری سوسیالیستی ازبکستان محسوب میشود.
البته رئیس جمهور کنونی ازبکستان "اسلام کریماف" که اهل گروه سمرقند است هر چند صعود خود را مدیون "اسماعیل ژورابیکاف" میباشد ولی تا حد ممکن از تأثیر همطایفههای خود فاصله گرفته است.
گروه سوم مربوط به "فرغانه" است که در حوادث سیاسی سالهای 90 قرن گذشته به طور سنتی نقش فعالی را ایفا کرده و در سالهای اخیر به طور قابلملاحظهای میدان قدرت و نفوذ را به 2 گروه تاشکند و سمرقند واگذار کرده است.
با این حال، این گروه نیز به عنوان یک اتحاد منطقهای در میان سایر گروههای با نفوذ کمتر در کشور همچنان پیشتاز میباشد و درعین حال گروه فرغانه خود را از نوادگان مستقیم خانات "خوقند" به شمار میآورد و مدعی نقش نگاهبانی از سنت حکومتی و دین اسلام در قلمرو ازبکستان هستند.
این در حالی است که از ابتدا طایفه فرغانه از نخبگان حزبی محلی جمهوری سوسیالیستی ازبکستان شکل گرفت و پس از استقلال بانفوذترین رهبران روحانی دره فرغانه را نیز به خود جذب کرد بطوریکه پس از مرگ رشیداف در سال 1983 ، " آنام جان عثمان خوجایف" اهل طایفه فرغانه رهبری حکومت را برای مدتی به دست گرفت.
با این وجود شناخت کمی درباره ساختار داخلی طایفههای سیاسی ازبکستان موجود میباشد اما بر اساس گفتههای "الهام میرسعیداف" پناهنده سیاسی ازبکستان که "اندیجان" را در سال 2005 میلادی ترک کرد میتوان ویژگیها و خصوصیات اصلی اکثر طایفهها را مشخص کرد.
استحکام اتحادیههای طایفهای و قدرت رهبران آن در درجه اول به واسطه روابط خویشاوندی - خونی تأمین میشود که با افزایش خاندان رهبر طایفهها، آنها تعداد زیادی از خویشاوندان را که از لحاظ موقعیت مالی و در برخی موارد موقعیت اجتماعی متمایز هستند، پوشش میدهند.
رهبران چنین خاندانهای با نفوذی در ازای وفاداری و حمایت، شرایط لازم را برای تصدی پستها در ساختار اداری و اقتصادی دولت و همچنین ایجاد شرکتهای تجاری متوسط و کوچک به دست میآورند که این امر قدرت اقتصادی و سیاسی مورد نیاز طایفه را برای حیات نیروها و مبارزه با گروههای رقیب فراهم میکند.
در عین حال پشتیبانی بستگان از سران خانوادههای بانفوذ طایفهها بیشتر از همه در سازماندهی برنامههای مختلف قابل ملاحظه میباشد.
بر اساس اطلاعات به دست آمده از ساکنان شهر "مرغیلان"، بارها مشاهده شده است که مهمانان دعوت شده در جشن، جلسه و یا ملاقات رسمی رهبران طایفه فرغانه همواره از همراهی خویشاوندان خود به عنوان نیروهای حفاظتی که تعدادشان از چند نفر تا دهها نفر بسته به موقعیت و نفوذ خاندان در طایفه دارد، استفاده میکنند.
روابط مشابه بین اعضای خاندان طایفههای ازبک در حال حاضر از یک سو امنیت نسبی اطلاعاتی و از سوی دیگر امکان تشکیل گروههای وفادار مسلح محافظ بر پایه روابط خویشاوندی و بدون استفاده از نیروهای مزدور در زمان بیثباتی شرایط سیاسی و درگیریهای شدید بین جناحهای رقیب را تضمین میکند.
علاوه بر این سرپناه و شرایط نسبتا خوب زندگی در ازای وفاداری دائمی به رئیس طایفه یا خاندان ازبک یک راه مؤثر برای متحد کردن مردم در زمان جنگ خواهد بود.
با این وجود همیشه ارتباط خویشاوندی تعیینکننده موقعیت در طایفه ازبک نبوده و تکیه بر اصالت و افراد پرانرژی و فعال در مبارزه برای کنترل منابع سیاسی و اقتصادی به طور قابل ملاحظهای برتری داشته است که به عنوان مثال میتوان به معاون نخست وزیر "آناتولی وازنینکو" از طایفه تاشکند در دهه 90 اشاره کرد.
علاوه بر این تکیه بر نهاد شهروندی یا متعلقات ارضی نقش رهبران طوایف ازبک را نه تنها بطور کم و بیش در شهرهای بزرگ بلکه در مناطق روستایی نیز تقویت کرده است به طوریکه آنان روابط محکمی را با رهبران غیررسمی، سران مناطق شهری، محلات و واحدهای اداری روستایی ایجاد کردهاند.
برای نمونه در درگیریهای قومی قرقیزستان در سال 2010 میلادی طبق دستور غیررسمی خاندان "اندیجان" و "نمنگان" طایفه "فرغانه"، ساکنان روستاها و شهرهای مرزی ازبکستان به طور فعال به تأمین مایحتاج آشامیدنی و خوراکی ازبکهای پناهنده کمک میکردند.
این درحالی بود که به نقل از ساکنان قرقیز شهر "قاراسوو"، سران طایفه "فرغانه" در اوج درگیریهای بین قرقیزیها و ازبکها در 12-13 ژوئن سال 2010 میلادی ملاقاتی با سران محلات مناطق مرزی و برخی از رهبران مذهبی برای تشکیل دستههای داوطلب برگزار کردند و حتی برخی رهبران مذهبی غیررسمی درصدد اعلام جهاد بودند.
در مجموع این اطلاعات تا حدودی باعث ایجاد وحشت و شایعات درباره امکان تهاجم احتمالی ارتش ازبکستان به قلمرو قرقیزستان شد اما هشدار شدید از طرف تاشکند در مورد عدم دخالت در امور داخلی قرقیزستان، گرد و خاک طائفه فرغانه را که به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی معروف هستند فرونشاند.
با این وجود این واقعیت بازگوی قابلیتهای بسیج نظام طایفهای ازبکستان است که در مقایسه با کشورهای همسایه قادر است مردم را نه تنها بر اساس روابط خویشاوندی- خونی و یا ارضی بلکه با استفاده از هویت مذهبی متحد سازد.
این در حالی است که دومین عامل فقط برای طایفه فرغانه مطرح میباشد هر چند این امکان وجود دارد که در آینده طوایف دیگر نیز دست به استفاده از این عامل در مبارزه سیاسی بزنند.
با این حال هم اکنون قدرت قوی، متمرکز و استقلال کامل طوایف با توجه به درآمیختگی آنها با دستگاههای دولتی و ساختارهای اقتصادی ازبکستان امکانپذیر نیست و در صورت تضعیف قدرت پس از کنارگیری "اسلام کریماف" و پیدایش تفرقه در ارگانهای مدیریتی، درگیری بین منافع طوایف تاشکند، سمرقند و فرغانه به سمت برخورد خشونتآمیز تغییر فاز خواهد داد که در آن بخش قابلتوجهی از طوایف کوچک منطقهای به طرفداری از یک گروه یا گروه دیگر خواهند پرداخت.
در ضمن شدیدترین مبارزه بین طوایف ازبک بر سر برتری در سیستم مالی دولتی، گمرک و مالیات و همچنین در بخشهای اقتصاد مربوط به استخراج منابع معدنی و صادرات پنبه صورت میگیرد.
در عین حال هر طایفه سعی در قرار دادن افراد خود در سطوح میانی و ارشد دستگاههای قدرتی شامل وزارت کشور و شورای امنیت ملی و دادستانیها خواهد کرد که در این میان هر چند پستهای اداری محلی حکومتی از نظر مدیریت منابع انسانی و مادی از اهمیت بیشتری برخوردارند اما رقابت کمتری برای احراز آنها انجام خواهد شد.
با این وجود در مبارزه سیاسی آینده هر یک از این طوایف پیشرو در ازبکستان درصدد استفاده بهینه از مزایای خود خواهد بود.
طایفه فرغانه اگر چه به گروههای اندیجان، نمنگان و فرغانه تجزیه شده است که در انتخاب متحدان مستقل عمل میکنند اما از آمادگی بالا و منابع انسانی زیادی سود میبرد.
علاوه بر این نمایندگان این طایفه موقعیتهای مستحکمی را تقریبا در تمام ادارات محلی حکومتی دره فرغانه در دست دارند ضمن اینکه طایفه فرغانه به طور سنتی از نظر اقتصادی قوی هستند و از پشتیبانی مالی جدی از جمله از طریق قاچاق در مناطق مرزی برخوردارند.
این در حالی است که در زمانهای مختلف نیز افرادی از طایفه فرغانه پستهای حساسی را از لحاظ اقتصادی تصاحب کردهاند همچون رئیس کمیته دولتی دارایی "اوکتام اسماعیلاف" که از طایفه فرغانه بود.
با این حال طایفه تاشکند به لحاظ سیاسی قدرتمند میباشد و تمامی موقعیتهای تصمیمگیری در پارلمان و وزارت دارایی و اقتصاد ازبکستان را در دست دارد.
در دستگاه قدرت رئیس شورای امنیت ملی "رستم عنایتاف" تا قبل از اینکه هنوز به شخصیت مستقل سیاسی تبدیل شود از طرفداران طایفه پایتخت محسوب میشد.
در حال حاضر طایفه تاشکند پستهای کلیدی ارگانهای امنیتی به خصوص در مناطق مرکزی کشور را در قبضه خود گرفتهاست و بر اساس برخی اطلاعات "تیمور علیاف" رئیس این طایفه ارتباط نزدیکی با رهبران باندهای تبهکار تاشکند از جمله "سالم عبداللهاف" و "غفور رحیماف" دارد به طوریکه آنها امتیاز باشگاه فوتبال "پاختاکور" را به دست آورده و مسابقات تنیس سالانه جایزه اسلام کریماف نیز با هزینه مالی آنها برگزار میشود.
به طور کلی موضع طایفه تاشکند بر تمرکز دولت و تقویت حکومت عمودی استوار میباشد و بسیار علاقمند به حفظ ماهیت سکولار نظام میباشد.
روشن است که "علیماف" در سمت مشاور رئیس جمهور ازبکستان طرفدار تدابیر سخت علیه زندانیان مذهبی بود.
در عین حال طایفه تاشکند افراد خود را در ستاد اصلی نیروهای مسلح ازبکستان دارند و حمایت آنها در صورت جنگ داخلی کاملا محتمل به نظر میرسد.
رقیب اصلی تاشکندیها طایفه سمرقند است که موقعیت برجسته خود را در سال 2004 میلادی به دنبال برکناری رهبر طایفه ژورابیکاف از پست خود به عنوان مشاور رئیس جمهور (که در واقع نفر دوم در دولت محسوب میشد) به اتهام فروش محموله بزرگ وسایل نقلیه زرهی (5 هزار دستگاه T-62) به روسیه جهت ذوب، از دست داد.
با این وجود برخی از افراد این طایفه مانند "بختیار مطلوباف" وزیر کشور، "مراد عطایف" دبیر شورای امنیت ملی و " انور صالح اللهاف" معاون وزیر امور خارجه نه تنها موقعیت خود را حفظ کردهاند بلکه از منابع قابلتوجهی در بخش انرژی، استخراج معادن زغال سنگ، فولاد و دارو برخوردار هستند.
در ضمن این احتمال نیز وجود دارد که طایفه سمرقند در مبارزه بر سر قدرت در دوره پس از کریماف به دنبال حمایتهایی از تاجیکستان خواهد بود.
این در حالی است که عطایف از طریق عوامل خود در کارخانه آلومینیوم تاجیکستان سهام دارد و پسران ژورابیکاف نیز در پروژههای بزرگ تجاری در تاجیکستان فعالیت دارند.
علاوه بر این سرزمین اجدادی طایفه سمرقند سالانه مقدار زیادی یارانه از بودجه کشور ازبکستان دریافت میکند و مردم این منطقه که از نژاد تاجیک هستند در مقایسه با مردم سایر مناطق ازبکستان از لحاظ ثروت دارای تمایز نسبی میباشند.
ژورابیکاف همچنین با رهبران مذهبی دره فرغانه و تجار بانفوذ ازبک در ایالات متحده و روسیه ارتباطات خوب و مستحکمی دارد و برخی منابع ادعا میکنند که او دارای نفوذ بر برخی از فرماندهان سابق ائتلاف شمال در افغانستان نیز میباشد.
با این حال پیشبینی نتیجه مبارزات سیاسی آتی بر سر قدرت پس از کریماف بسیار دشوار است چرا که هر یک از این طوایف پیشرو در ازبکستان از منابع قابلتوجه مالی، سیاسی و یا منابع انسانی بهرهمند هستند.
لیکن در صورت ایجاد گروههای نظامی-سیاسی در مدت این مبارزه چنانچه طایفهای از مذهب به عنوان یک ایدئولوژی استفاده کند همچون "حرکت اسلامی ازبکستان" در آن صورت به احتمال زیاد ادامه تسلط این طوایف در کشور در هالهای از ابهام قرار میگیرد.