چهرهی یک سرباز فداکار و جان بر کف وقتی به خوبی آشکار میشود که برای دفاع از ارزشهای خود، بدون هیچگونه چشمداشتی تلاش میکند. این چهره هنگامی سرمشق جانبازی است که در روزگار تنهایی، پایبندی او به ارزشها و اعتقادات، مانع از زمین گذاشتن سلاحش میشود. او در چنین شرایطی میکوشد برخلاف بی وفایی دیگران و کوشش دشمن برای از هم گسیختن صفوف مبارزان به وسیله تهدید، تطمیع و تبلیغات سوء، بر مرام خود پافشاری کند و پرچم وفاداری را بر زمین نگذارد. سرباز فداکار اگر چه مرگ را پیش چشمان خود میبیند، نمیترسد و همچنان با روحیه عالی به مبارزه خویش ادامه میدهد. خون چنین سربازی، بزرگترین تضمین برای بقای ارزشها و معتقدات او است؛ زیرا سبب چشمهای خواب آلوده و فطرتهای غبار گرفته میشود.
حرکت و حضور حضرت عباس(علیهالسلام) در این نهضت و شهادت او در راه رسیدن به هدف عالی خود، گویای بزرگی حماسه و عرفان اوست. او که در آغاز حرکت، بی وفایی یاران را دیده بود، از حرکت و پویایی باز نایستاد؛ چرا که از کودکی برای جانبازی در راه حق، آموزش دیده بود. هم او بود که باران تیر و سیل شمشیرها در آخرین لحظات، سبب ایستایی او نگردید و از مبارزه، آن هم با دستانی که جدا شده بود، باز ننشست و هم چنان مشک را به سینه میفشرد؛ هم او بود که رمز بقای خود و آیین خود را در فنای خویش جست و جو میکرد و سرانجام نیز بدان دست یافت.