به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، چهار شنبه سوم دیماه سال 65 بعد از نمازمغرب در سنگر انتظار با پوشیدن لباس های غواصی آماده شدیم برای زدن به آب اروند؛ و حمله به استحکامات و خط اول دشمن. عراقی ها از چند روز قبل از انجام عملیات مطمئن شده بودند.
لذابا غروب آفتاب ابتدا خط اول خودمان با هواپیما بمباران شد سپس با انواع و اقسام سلاحها از چهار لول ضد هوایی تا تیر بار و دوشیکا روی سطح آب تیراندازی می شد. خلاصه باران گلوله از روبرو می آمد.
با منور همه جا روشن شده بود. رزمندگان گردان 410 از خاکریز خودی به سوی دشمن حرکت کردند و این تازه شروع کار بود. بچه ها می بایست حدود صدمتری را ازمیان گل و لای نی زارها عبور کرده تا به آب برسند. آنگاه عرض اروند را زیر باران گلوله غواصی کرده و خود را به موانع دشمن برسانند و پس از عبور از موانع با دشمن تا دندان مسلح جنگیده و خط اول را فتح کنند تا قایقها بتوانند سایر رزمندگان را برای فتح خطوط دیگر دشمن به این طرف بیاورند.
بچه ها وارد اروند شدند و به طرف دشمن حرکت کردند. هر از گاهی یکی از رزمندگان مورد اصابت گلوله قرار می گرفت و به زیر آب میرفت. از طرف دشمن هر چه بود گلوله بود و از طرف ما ذکر و توسل و فریاد یا زهرا و یا حسین.
|
تصویری از گردان 401 غواص لشکر ثارالله |
درهمین اثنا شهید فریدون حمزه ای درحالی که مجروح شده بود به فرمانده گروهان شهید رضا موذنی میگفت: رضا بیایید مرا سپر خودتان قراردهید. من که شهید می شوم ولی شما سالم بتوانید به خط دشمن بزنید.
* پی نوشت: فریدون حمزه ای در بین بچه ها به بهلول گردان 410غواص معروف بود زیرا علیرغم معنویت و عرفانی که داشت دربین بچه های گردان با یک تسبیح بزرگ و چوبی عصا مانند می گشت و شوخی می کرد . روحش شاد و مقامش متعالی باد