0

شهیدی که نخواست عروسی برادرش بهم بخورد!

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

شهیدی که نخواست عروسی برادرش بهم بخورد!

نسخه چاپيارسال به دوستان
شهیدی که نخواست عروسی برادرش بهم بخورد!

خبرگزاری فارس: خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد.

خبرگزاری فارس: شهیدی که نخواست عروسی برادرش بهم بخورد!

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» فارس،باشگاه خبری «توانا»، پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه تعریف می‌کرد: «یکی‌شان آمد به خوابم و گفت جنازه من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید! از خواب بیدار شدم. هرچه فکر کردم کدامیک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن، خواب بوده دیگه.

فردا قرار بود جنازه‌ها را تحویل بدهیم که شب دوباره خواب شهید را دیدم. دوباره همان جمله را به من گفت. این بار فوراً اسمش را پرسیدم. گفت امیر ناصر سلیمانی.

از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها. روی سینه یکی‌شان نوشته بود شهید امیر ناصر سلیمانی.

بعدها متوجه شدم در آن تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره!».

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

پنج شنبه 11 خرداد 1391  8:11 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها