«ضرورت عبرتآموزي نهميها از هشتميها؟»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم هادي وکيلي است كه در آن ميخوانيد؛ديروز يکشنبه، سوت شروع به کار مجلس شوراي اسلامي دوره نهم نواخته شد و قطار نهم به راه افتاد. انگار همين ديروز بود که خبر»بازگشايي مجلس هشتم" تيتر روزنامهها و بهانهاي براي يادداشتنويسي شده بود، مطابق سنت روزگار همه دير متوجه ميشوند که «چقدر زود دير ميشود!»
بسياري از کساني که در طول هشت دوره گذشته روزي بر صندلي سبز اين مجلس تکيه زدند، اکنون در زير خروارها خاک خفتهاند و گروهي هم درگوشهاي، روزگار سپري ميکنند. ديروز که دکتر مرندي را به عنوان رئيس سني مجلس ديدم، ناگهان متوجه سرعت گذر عمر شدم! کسي باور نميکند که اين مرد سپيدموي همان جوان موسياهي است که در دولتهاي گذشته، کرسي وزارت را عهدهدار بود. حال نوبت به نمايندگان کنوني رسيدهاست؛ بايد بدانيد که صندلي به شما هم وفا نخواهد کرد، چنانچه به اسلاف شما وفادار نبود. اما امروز بياييد، راهي ديگر برويد و منشي متفاوت اتخاذ نماييد که شما از پي مجلسي آمدهايد که جايگاه حدود 170 نفر از آنان با تشخيص مردم، به شما داده شدهاست.
به طور طبيعي، عملکرد آنان بود که سد راهشان شد، اگر بناست چهار سال ديگر به چنين سرنوشتي گرفتار نياييد، نيک در اعمالشان بنگريد. براي نمونه، مصوبه مجلس هشتم در خصوص"حقوق مادامالعمر" نمره رفوزهاي بود که آنان براي خود رقم زدند؛ در شرايطي که جامعه در تب گراني و بيکاري ميسوزد و ميسازد و خم به ابرو نميآورد، شنيدن اينکه نمايندگان تنها به فکر چارهانديشي براي حقوق مادامالعمر خود باشند، موجب حيرت و باعث تأسف بود.
گويا يادشان رفته بود که داعيه امامي را داشتند که خطاب به"زياد بن ابيه"، جانشين فرماندار بصره فرمودند: «همانا به راستي، به خدا سوگند ميخورم اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومي خيانت کردي، چنان بر تو سخت گيرم که قادر به تامين معاش عيال خود نيز نباشي» و يا در برخورد با يکي از کارگزاران خاطي فرمودند که «به من اطلاع دادهاند که تو زمين را برهنه کردهاي و محصول درختان و زراعت را براي خويشتن جمع کردهاي و چيزي به مردم ندادهاي و همه اموال بيتالمال را هم براي خويش اندوختهاي. بنابراين گزارش کار خود و حساب دخل و خرج را برايم بفرست و به ياد داشته باش که حسابرسي خداوند در رستاخيز، از حسابرسي مردم دقيقتر است.»
هان اي نمايندگان محترم دوره نهم ! اي کساني که با شعار"عدالت و سادهزيستي و فرياد عليه فساد"توانستيد نبض جامعه را مديريت کنيد و اذن ورود يافتيد، خود مواظب باشيد که در دام کاسبکاريهاي معمول گرفتار نياييد. بدانيد که رد پاي نماينده در پروندههاي اختلاس، تير خلاص به اعتبارنامهها در افکار عمومي است.
آنچه در زمان رقابتها گفتهايد و عده دادهايد، در حافظه جمعي محفوظ است. هر از گاه به آرشيو وعدههاي خود رجوع نماييد. اگر ميخواهيد مجلس در رأس امور باشد با جار و جنجال، اين مهم محقق نخواهد شد، بايد خود مستقل و منزه از مصادر قدرت باقي بمانيد. نمايندهاي که نگاهش به انگشت وزير و استاندار باشد و براي اين و آن، «فرصت» گدايي کند، نميتواند در رأس امور باشد. مجلسي که نتواند از ابزار نظارتي به نيکي و با تدبير بهره ببرد، نميتواند در رأس امور بماند چنانچه شأن مجلس با رفت و برگشت امضاها براي يک استيضاح، تنزل پيدا ميکند.
شايسته است که در خصوص استيضاح و سوال، يا وارد معرکه نشويد يا اگر با جمعبندي و تحقيق به اين نتيجه رسيديد که فلان مسئول ميبايست استيضاح گردد، از حق و موضع خود عقب ننشينيد و اجازه دهيد کيان مجلس حفظ گردد. مردم هرگز توقع جنجال و دعوا ندارند ولي در هر شرايطي انتظار دفاع از حقوق خود را دارند پس بر سر حقوق موکلان به نام هيچ مصلحتي کوتاه نياييد. اگر اينچنين بوديد در خاطر مردم ماندگار خواهيد ماند وگرنه مثل اسلاف خويش به زودي جاي خود را به ديگري ميسپاريد و در"فراموشخانه عمومي" بايگاني خواهيد شد.