این روزها حس می کنید از همسرتان فاصله گرفته اید. گاهی یاد روزهای اول زندگیتان می افتید که او هر چند وقت یکبار دسته گلی می گرفت و از تمام اتفاقات روزش برایتان صحبت می کرد.
بعضی وقت ها از دست تمام مشغله های ریز و درشت زندگی که حتی فرصت بیان احساساتتان را از شما گرفته است، عصبانی می شوید.
حتی با خود فکر می کنید شاید دیگر او شما را دوست ندارد یا نسبت به زندگی مشترکتان بی تفاوت شده است. شنیدن خبرهای مختلف در مورد آمار طلاق و از هم پاشیدگی خانواده ها هم حسابی شما را نگران تر می کند.
با خود می گویید باید به فکر یک چاره باشید، اما واقعیت این است که شما حتی دقیقا نمی دانید موضوعی که زندگی شما را تهدید می کند، چیست...
اگر با چنین شرایطی در زندگی تان روبه رو هستید، بدانید تنها این شما نیستید که احساس فاصله گرفتن از اعضای خانواده تان را تجربه می کنید.
در حقیقت مشکل از زمانی آغاز می شود که افراد بعد از گذشت مدتی از زمان تشکیل خانواده دیگر نیازی به بیان عواطف خود احساس نمی کنند.
دکتر ساره کامرانی، روان شناس خانواده معتقد است این مشکل تنها برای زوج های جوان که تازه وارد زندگی مشترک شده اند، ایجاد نمی شود، بلکه بسیاری از زوج های قدیمی تر هم با این مشکل درگیر هستند.
این روان شناس اضافه می کند: بسیاری از افراد آموزش های لازم برای بیان احساسات خود را ندیده اند یا متوجه لزوم این کار برای تداوم زندگی خود نیستند.
این افراد تصور می کنند با بسته شدن پیمان ازدواج دیگر همه مشکلات حل می شود و لازم نیست برای تحکیم پایه های زندگی خود، کاری انجام دهند.
دکتر کامرانی در ادامه می گوید: مشکل زمانی به مرحله بحرانی می رسد که شما مهارت ارتباط کلامی خود را از دست می دهید. برای مثال عصبانیت هم یکی از احساسات انسان است که برای مهار کردن آن، شیوه های خاصی وجود دارد. وقتی شما نتوانید با همسر یا سایر اعضای خانواده تان، ارتباط کلامی سالم برقرار کنید، هنگام بروز مجادلات، ناراحتی ها را در خودتان می ریزید یا با خشونت های بیجا همه را از خود دلگیر می کنید.
این روان شناس درخصوص کمک به افرادی که با این مشکل دست به گریبان هستند، می گوید: این طور نیست که شما تصور کنید چون در کودکی و نوجوانی با مهارت ابراز احساسات آشنا نشده اید، بنابراین هرگز نمی توانید آن را در خود نهادینه کنید، بلکه با رعایت چند نکته می توانید این عادت را در خود ایجاد کنید.
نباید به دنبال کلمات پیچیده خاصی باشید بلکه سعی کنید در بیان احساساتتان از ساده ترین کلمات که شرح حال دقیق احساسات شما هستند استفاده کنید
برای شروع شما باید نسبت به احساساتتان آشنایی داشته باشید. یعنی باید بدانید در چه مواقعی چه مسائلی باعث خوشحالی یا ناراحتی شما می شود.
همچنین در مورد این عواطف اطمینان کسب کنید. به این معنی که گاهی هیجانات، زودگذر هستند و نباید به صرف ایجاد شدن، آنها را بیان کنید. وقتی مدام احساسات متناقض خود را بیان می کنید، دیگران عواطف شما را حقیقی نمی دانند.
گام بعدی در بیان احساسات، انتخاب کلمات مناسب است. این روان شناس در خصوص شیوه بیان احساسات می گوید: شما نباید به دنبال کلمات پیچیده خاصی باشید بلکه سعی کنید در بیان احساساتتان از ساده ترین کلمات که شرح حال دقیق احساسات شما هستند، استفاده کنید.
همچنین هنگام ناراحتی و عصبانیت نیز سعی کنید میزان و علت آن را با ساده ترین عبارت ها توضیح دهید. مطمئن باشید دیگران با همین جملات ساده هم متوجه عمق ناراحتی شما خواهند شد.
● چرا در بیان احساساتمان ناتوانیم؟
ممکن است شما جزو آن افرادی باشید که از اهمیت ابراز احساسات در کانون خانواده تان آگاهی دارید، اما هر بار که به مرحله عمل می رسید، خود را در این زمینه ناتوان احساس می کنید.
دکتر ساره کامرانی ضمن این که این پدیده را در مردان شایع تر می داند، اضافه می کند: متأسفانه آموزش های نادرست خانواده در بروز این مشکل دخیل هستند.
برای مثال از همان دوران کودکی پدرها و مادر ها با بیان جملاتی نظیر این که «مرد گریه نمی کند» از فرزندان پسرشان می خواهند ناراحتی های خود را درونی کنند و بروز ندهند. این در حالی است که این خانواده ها فرزندانشان را از پرورش یکی از مهارت های مهم زندگی محروم می کنند.
این روان شناس به خانواده ها توصیه می کند تا اجازه دهند کودکان در سال های نخست زندگی تمام احساسات خوب و بدشان را بدون محدودیت بیان کنند و از آنها خجالت نکشند.
این روان شناس در ادامه می گوید: برای تقویت این توانایی در خودتان باید تا حد ممکن از تجربیات گذشته خود استفاده کنید. برای مثال مواردی که نتوانسته اید احساسات خود را بیان کنید یا در بیان آنها شیوه مناسبی را استفاده نکرده اید، یادداشت کنید. با خودتان فکر کنید در موارد مشابهی که ممکن است برایتان پیش بیاید بهتر است چه برخورد مناسبی داشته باشید و در نهایت سعی کنید برنامه هایتان را با تمرین بیشتر عملی کنید.
● احساسات خود را بیان کنید
انسان موجودی اجتماعی است که برای ادامه زندگی به همکاری و کمک دیگران احتیاج دارد. یکی از راه های ارتباط ما به محیط بیرون و بیان خواسته هایمان صحبت کردن و ارتباط کلامی است.
حتما در زندگی شما هم لحظاتی وجود داشته است که به کمک عاطفی و فکری دیگران احتیاج داشته اید. یکی از فواید مهارت برقراری ارتباط کلامی با دیگران و بیان احساسات این است که اطرافیان هنگام بروز مشکلات در جریان قرار می گیرند و به کمک شما می آیند.
دکتر کامرانی درباره با این که چه نکاتی هنگام بیان احساسات با فرد دیگری از خانواده اهمیت دارد، می گوید: ارتباط چشمی خود را با طرف مقابل حفظ کنید و از کلمات مؤدبانه با بار معنایی مثبت استفاده کنید. این شیوه به شما کمک می کند تا دیگران هرچه بیشتر در احساساتتان سهیم شوند.
● یک اشتباه رایج
یکی از دلایلی که باعث می شود افراد تمایلی به ابراز احساسات خود نداشته باشند، این است که فکر می کنند طرف مقابل آنها حتما از آنچه در فکر آنها جریان دارد خبر دارد.
شاید بار ها شنیده باشید که آقایان در پاسخ به این که چرا عواطف خود را برای همسرشان بیان نمی کنند، می گویند که همسرشان خودش از این موضوع آگاهی دارد و اصلا نیازی به این کار نیست.
اگر شما از این دسته افراد هستید، باید بدانید این شیوه در آینده برایتان مشکل ساز خواهد شد تا جایی که ممکن است پایه های زندگی مشترکتان را متزلزل کند.
دکتر کامرانی این موضوع را به تفاوت های روحی بین زنان و مردان مرتبط می داند و در این زمینه می گوید: بیشتر مردان تمایل دارند محبتشان را در عمل به همسرشان نشان دهند. آنها فکر می کنند همین که وسایل رفاه و آسایش او را فراهم کردند کافی است و بنابراین دوست داشتنشان را نیز ثابت کرده اند.
این در حالی است که زنان به دلیل خصلت برونگرایی تمایل بیشتری به شنیدن جملات محبت آمیز از زبان همسرشان دارند. آنها ترجیح می دهند در جریان مشکلات همسرشان قرار بگیرند، حتی اگر واقعا کاری از دستشان برنیاید.
بی توجهی به این تفاوت ممکن است مسبب بروز مشکلاتی برای خانواده ها شود.
این روان شناس به خانواده ها توصیه می کند نسبت به ویژگی ها و نیازهای یکدیگر شناخت پیدا کنند و خود را با آن تطبیق دهند.
این تطبیق باید از جانب هر دو طرف صورت بگیرد. یعنی این گونه نیست که تنها از مردان بخواهیم احساساتشان را بیان کنند بلکه زنان هم باید بدانند اگر همسرشان در این زمینه حرفی نمی زند به معنی بی توجهی و بی علاقگی او نیست.
● احساساتمان را چگونه جدی نشان دهیم؟
اگر در خانواده ای زندگی می کنید که افراد نسبت به احساسات یکدیگر بی توجه هستند، بتدریج انگیزه بیان احساساتتان را از دست خواهید داد. اما اشتباه نکنید. همیشه این دیگران نیستند که در این زمینه مقصر شناخته می شوند.
شما هم به نوبه خود، هم در ایجاد این شرایط تأثیرگذار هستید و هم می توانید در بهبود آن، دست به اقدامات مهمی بزنید. برای این که توجه اعضای خانواده تان را نسبت به احساساتتان جلب کنید راه های زیادی وجود دارد.
شما باید از تمام امکاناتی که در اختیار دارید، در این زمینه استفاده کنید.
یکی از این امکانات، استفاده از زبان بدن است. کمک گرفتن از حرکات دست می تواند نقش مؤثری در تفهیم منظورتان به طرف مقابل داشته باشد. البته در این کار زیاده روی نکنید چراکه ممکن است شخص مقابل تصور کند شما عصبی هستید.
اگر از مساله ای خوشحال هستید، یک لبخند ساده و چهره ای بشاش هم می تواند احساس حقیقی شما را بیان کند. در صورت ناراحتی حتما لازم نیست فریاد بزنید و خشونت به خرج دهید، بلکه تنها کافی است به یک چهره جدی اکتفا کنید.
از بلند کردن صدایتان بپرهیزید. در عوض برای جلب توجه دیگران لحن صدایتان را گاهی کم و زیاد کنید و به آن طنین ببخشید.
وقت شناس باشید. برای بیان احساساتتان باید زمان مناسبی را انتخاب کنید. برای مثال زمانی که می بینید یکی از اعضای خانواده تان به دلیلی ناراحت است، منتظر نباشید تا خود به خود تمام مشکلات حل شود. حتی اگر کمکی از دستتان بر نمی آید می توانید با او همدردی و همدلی کنید.
همچنین زمانی را انتخاب کنید که از شدت احساسات طرف مقابل کاسته شده باشد. برای مثال زمانی که شخصی عصبانی و برافروخته است، نمی تواند همفکری و کمک های شما را بدرستی درک کند و مورد استفاده قرار دهد.
یکی از مهارت های اساسی زندگی، توانایی «نه» گفتن است.
شما حق دارید هر بار که مساله ای شما را ناراحت می کند یا مایل به انجام کاری نیستید، کاملا صریح و روشن احساساتتان را بیان کنید. البته این به این معنا نیست که کاملا اطرافیانتان را نادیده بگیرید.
اگر رد پای دیگران به طور کامل از زندگی شما پاک شود، به فردی خودخواه و خودبین تبدیل خواهید شد. اعتدال را رعایت کنید و در کنار توجه به علایق و احساسات خود دیگران را نیز در نظر داشته باشید.
روابط انسانی از جمله پیچیده ترین روابط است که گاهی می تواند بخش مهمی از زندگی افراد را به خود درگیر کند. ممکن است شما هم از ترس این که مبادا دیگران از شنیدن احساسات شما ناراحت شوند، آنها را پنهان کنید.
دکتر کامرانی درخصوص این مطلب می گوید: «اگر چه افراد ممکن است دوره هایی از ناراحتی را تجربه کنند، اما هر شخص به تناسب قابلیت ها و توانایی هایی که دارد، از روش هایی برای کنار آمدن با این احساسات استفاده می کند. آسیب های عاطفی اگر چه از تأثیر گذارترین آسیب ها هستند، اما زمان می تواند از شدت آنها بکاهد.»
● فرزندانتان را تنها نگذارید
پدرها و مادرها مهم ترین منبع کمک عاطفی و فکری برای فرزندانشان هستند. اگر جزو آن دسته از والدینی هستید که برای خرج کردن احساساتتان در قبال فرزندان هم صرفه جویی می کنید، بهتر است هرچه سریع تر بر این بهبود رفتار خود، فکری کنید.
بسیاری از والدین با تصور این که محبت زیاد، فرزندان را ضعیف و متکی به دیگران پرورش می دهد، از ابراز احساساتشان خودداری می کنند.
این افراد هنگام بروز مشکلات برای فرزندانشان از هرگونه دخالت و راهنمایی دوری می کنند و از آنها می خواهند به تنهایی با مشکلاتشان روبه رو شوند.
یکی از مهارت های اساسی زندگی، توانایی «نه» گفتن است شما حق دارید هر بار که مساله ای شما را ناراحت می کند یا مایل به انجام کاری نیستید، کاملا صریح و روشن احساساتتان را بیان کنید
این روند بویژه در دوران نوجوانی که فرزندان احتیاج بیشتری به دریافت محبت های پدر و مادر دارند، دردسرساز می شود.
اگرچه شما به عنوان والدین باید بکوشید از دخالت های مستقیم در امور فرزندان خودداری کنید، اما این به آن معنا نیست که آنها را از محبت های خود محروم کنید.
ضمن آن که ابراز احساسات بیش از اندازه هم، به نوبه خود تأثیرات منفی در پی خواهد داشت.
برای مثال اگر سعی کنید در پوشش ابراز محبت، به جای فرزندانتان تصمیم بگیرید یا آنها را در حل مشکلاتشان دخیل نکنید، در آینده فرزندانی وابسته به خود که توانایی اداره زندگی را ندارند، تربیت خواهید کرد.
این نکات می تواند به شما کمک کند:
ـ مواظب لحن صحبت تان باشید. از کلماتی استفاده کنید که با احساساتتان هماهنگی دارند. گاهی برخی افراد هنگام ناراحتی ها از شیوه کلامی متضادی استفاده می کنند که باعث ایجاد سوءتفاهم بیشتر می شود.
ـ تا جایی که می توانید هنگام بیان احساساتتان از کنایه ها دوری کنید. اشاره های غیرمستقیم نه تنها دردی از شما دوا نمی کنند، بلکه باعث پیچیده تر شدن روابط شما با افراد دیگر می شوند.
ـ یکی از مهم ترین نکاتی که باید همیشه در نظر داشته باشید این است که در زندگی مشترک هر دو طرف به یکدیگر نیازمند هستند. شما باید ضمن توجه به نیازهای خودتان، به همسرتان هم توجه کنید و عاطفه و محبت خود را از یکدیگر دریغ نکنید.