0

سازمان تجارت جهانی ( WTO ) چیست ؟

 
mohamadsh74
mohamadsh74
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 2354
محل سکونت : خوزستان

سازمان تجارت جهانی ( WTO ) چیست ؟

 

سازمان تجارت جهانی ( WTO ) چیست ؟ واحد اقتصاد تبیان زنجان-

 ظهور دهکده جهانی مارشال مک لوهان ، که به دهه ششم از سده بیستم میلادی چون هاله ای از خیالی کم رنگ بیش نمی نمود اکنون محقق گردیده و روز از پی روز بر شتابش افزوده می گردد ، شتابی که مرز ها را زهم گسسته است ، شتابی که انقلابی تکنولوژیکی عظیمی را بسط و گسترش می بخشد و به سوی همسویی ملت ها و دولت ها و اندیشه ها گام بر می دارد و جوامعی که به سوی جوامع شبکه ای یا بهتر بگویم جامعه شبکه ای دو گام به یک گام پیش می روند تا جنبه ها و ظرفیت های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خویش را به یکدیگر نزدیکتر سازند ، اهنگی که شتاب گرفته است و ارمانی که موجبات به هم پیوستگی قلمرو های کوچک را به منظور مشارکت مستقیم در اداره کردن امور فراهم اورده است تا کوچکترین حرکت شرورانه یا فضیلت امیز از دید عموم پنهان نماند تا عشق به میهن به تنهایی خاک نباشد که به عشق هم میهن بدل گردد و این میسر نخواهد شد تا میهن را وسعتی به گستره جهان بخشند که این عطش را همسویی ملت ها ، دولت ها و اندیشه ها سیراب خواهد نمود .

ایا بشر امروزی با الهام از ارمانگرایی و فرهنگی غنی و مشترک جامعه جهانی مدنی می تواند تا دروازه های جهانی شدن را به روی خود بگشاید ؟

جهانی شدن را تا به امروز بسیار تعریف نموده اند منتقدین به نظام سرمایه و سرمایه داری انرا صحنه ای برای گسترش اعمال غیر انسانی و تحکیم سیاست برده داری به وسعت جهان و به یک کلام آمریکایی شدن می دانند و به تغییر جغرافیای سیاسی جهان اشاره دارند در شرایطی که طرفداران جهانی سازی به انتقال تکنولوژی بهبود شرایط نیروی کار و گردش جهانی سرمایه و انتقال ان تکیه می ورزند و به پایان یافتن چالش تاریخی با سرمایه اشارت دارند و پایان یافتن منازعات منطقه ای و مرگ جنبش کمونیسم جهانی . که هر کدام از این تعاریف به نوعی تعریفی خاص یا عام برای جهانی شدن نیز تلقی می گردند .

دسته اول جهانی شدن را در مفهوم عام ان عنوان می نمایند و به در هم ادغام شدن بازار های جهانی و زمینه های توسعه تجارت و سرمایه گذاری مستقیم و جابجایی انتقال سرمایه و کاستن قدرت دولت ها و شکافته شدن مرزهای ملی می بینند .

دسته دوم انرا از قبل سر بر براوردن دولت های نیرومند ملی و اوج پیروزی سرمایه داری جهانی که به تولید یکسان در برون و درون مرز هایشان ادامه می دهد و سلطه پذیزی و امپریالیسم پروری را در خود می پروراند که با الگوی امریکایی همخوانی دارد .

اما سهم سرزمینمان ایران و ایرانیان را چگونه می بینیم ؟ ایران چه باید بکند ؟ جنبه های منفی عضویت در سازمان تجارت جهانی و نکات مثبت ان برای ما چه خواهد بود ?

دسته سوم که رقابت بی قید و شرط در جهان را توسعه می بخشد و ثروتمند را داراتر و فقیر را بی چیزتر می نماید و رتبه اخر را برای بازار کار و نیروی کار می بیند . و به نفع و صرفه کشور های شمال و به ضرر کشور های جنوب ... به عبارتی شمال تا ابد برد .

دسته چهارم که انرا عصر تحولات عمیق بر انسان می بینند در گستره جهان که در سایه مبادلات متوازن و همگون در اتیه و نامزون ناهمگون به اکنون صورت می پذیرد که بر تقسیم عادلانه اهرم های کسب ثروت تکیه دارد .

و دسته پنجم که بر رشد بازار های مالی جهان ، فروپاشی نظام های سطه گر و سر فرود نیاوردن دول ضعیف ، بین المللی شدن دغدغه های بشری همچون مبارزه با بیماری ها و جهانی شدن محیط زیست ، کاهش هزینه های هنگفت نظامی و بسط جغرافیای اقتصادی و نه سیاسی ، انقلاب تکنولوژیکی اطلاعات و ترابری و ارتباطات و تقسیم کار و ارائه خدمات .

نقطه اوج و محقق گردیدن ارمان های کشور های حامی جهانی سازی و جهانی شدند اقتصاد را می توان در سازمان جهانی بازرگانی WTO جستجو نمود .

 به ان هنگام و سال های پایانی جنگ جهانی دوم و میل باطنی کشور های درگیر و خصوصا پیروز به منظور برقراری مبادله و تجارت با یکدگر که پس از عبور از مشکلات بسیار عاقبت در ۱۹۴۷ مودت نامه و معاهده ای را در قالب قراردادی به نام " گات " به امضا رسانیدند تا در سایه گات و در نشستی در کشور مراکش به تاریخ پانزدهم آوریل ۱۹۹۵ موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت جهانی General Agreement On Tarrif and Trade را تصویب و موافقت خود را با تشکیل WTO اعلام داشتند که در مفاد ماده اول اساسنامه ان می توان به اهدافی چون : بالابردن سطح زندگی شهروندان - فراهم اوردن امکانات اشتغال - افزایش مستمر در امدها - بهره برداری کامل و معقول از منابع جهانی - و افزایش مبادلات و بهبود بخشیدن نضام تجاری فی ما بین اشاره نمود که در مجموع می توان جنبه های مثبت و منفی بیشماری را برای ان بر شمرد .

اما سهم سرزمینمان ایران و ایرانیان را چگونه می بینیم ؟ ایران چه باید بکند ؟ جنبه های منفی عضویت در سازمان تجارت جهانی و نکات مثبت ان برای ما چه خواهد بود ?

اعضای گات بر چهار دسته تقسیم می گردند .

1- اعضای اصلی که می توانند از تمامی حقوق منظور شده از جانب سازمان تجارت جهانی بهره مند گردند و ملزم به اجرای دقیق تعهدات خویش در قالب گات و تعهدات صادره از ان هستند .

2- اعضای ناظر که با پرداخت سالانه ۱۵۰۰ فرانک سوئیس از کلیه مدارک و قطعنامه های مصوبات گات استفاده می کنند اما متعهد به اجرای ان نیستند ، همانند ایران که تا مدت ها عضو گات بود تا با اخرین تصمیم شورای گات در ۱۹۹۲ مدت زمان حضور کشور هایی چون ایران به مدت ۵ سال محدود گردید که پس از خاتمه این مدت کشور مورد نظر می باید تکلیف خود را روشن نماید یعنی اینکه یا عضو رسمی گردد و پیش نویس عضویت در گات را ارائه دهد تا به تصویب رسد یا اینکه دلایل عدم عضویت خود را شرح دهد . اعضای ناظر باید گزارش سالانه اقتصادی و تجاری خویش را هر ساله تسلیم گات نمایند و مبلغی را به عنوان یارانه داوطلبانه به گات پرداخت نمایند .

3- اعضایی که سابق بر این مستعمره کشوری بودند و اکنون استقلال یافته اند و قادر به عضویت در گات با استناد به حمایت از اطلاعیه تحت الحمایه قبلی نمایند که در دوره مستعمره بودن خویش به امضا رسیده است که البته در این حالت می توانند از حمایت کشور مورد اشاره نیز برخوردار گردند .

4- عضویت مشروط که از خق رای و دیگر حقوق اعضای کامل گات مانند امتیازات تعرفه ای محروم است و به عنوان عضوی چون ناظر پایین دست حضور دارد . مانند کشوری چون تونس .

کلیه اعضا بر ازاد سازی تجارت بین الملل و افزایش سهم کشور های در حال توسعه سازگار با توسعه اقتصادی اشاره دارند و در این بین دیدگاه موافقان و مخالفان از اهمیت ویژه ای بر خوردار است .

دیدگاهی که شامل حال ایران نیز می گردد و جهان سوم را نیز شامل می گردد . از دیدگاه موافقان کشور های جهان سوم ابتدا باید نتایج اولیه جهانی شدن و پیامد های ان را در سطوح مختلف بپذیرند و خصوصا بر سطوح اقتصادی و تکنولوژیک اشاره دارند و به تجربیاتی چون مقایسه وضعیت دو بلوک شرق و غرب اشاره دارند و به حکم قیاس به طور مثال وضعیت دو المان شرقی و غربی و یا دو کره شمالی و جنوبی را با یکدگر قیاس می کنند .

از دیگر موارد بر حجم تجارت جهانی در سال های دور و نزدیک و مقایسه وضعت کشور های اسیای شرقی تا قبل از ازاد سازی سیاست توسعه صادرات و بهبودی چشمگیر ان با وضعیت کنونی اروپا و امریکا یا قیاسی در همان سالها .

رونق اقتصادی و تجارت خارجی که به کمک سرمایه گذاری مستقیم در این کشور ها انجام پذیرفته و چین را می توان مثال قابل توجیه و بارزی دانست . گسترش روابط بین المل و بازتاب ان در توسعه صنعت گردشگری .

محیط زیست و تمرکز قدرت و ثروت و به یک کلام تحمیل چالش های شمال بر جنوب نیز تکیه دارند . اما ایا منتقدین بر جهانی سازی و جهانی شدن بر تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی نیز اشاره دارند ؟ ایا روند جهانی شدن به تغییرات ژئواکونومیک و تحمیل ان بر ژئو پلیتیک نیز می انجامد ؟

بهره مند شدن از مهارت و تخصص در کشورهای در حال توسعه با گرفتن ضرب اولیه جهانی شدند در ان کشور ها که بازدهی عوامل تولید را بر عهده دارد همانند تولید قطعات با رعایت حق امتیاز و فراتر از ان تولید انحصاری . حذف مالیات های تجاری تحمیل گردیده بر تولید که کاهش نرخ تعرفه و مالیات بر واردات را افزایش خواهد داد اما از طرفی با کاهش میزان کالای مشمول مالیات بر تولید می تواند یکی از مخلین و سام خواهان حق تولید را به حاشیه براند .

اما دیدگاه مخالفین حکایت از این دارد که این نظام ویژه اقتصادی بر پایه های لیبرالیسم استوار است و هدفش امریکایی شدن و تحمیل الگو های امریکایی بر جهان است و بر منافع کشور های پیشرفته جهان دلالت دارد ، چرا که بدین شکل تنها کمی بیش از بیست در صد جهان و به شکل مستدل کشور های پیشرفته همرا با کشور های صاحب ثروت و ثروت های طبیعی از خان نعمت بهره مند می گردند و دیگران به عقب رانده می شوند که نه پیشرفته هستند و نه صاحب و مالک ثروت های طبیعی انباشته شده در مرز های جغرافیایی و این تفکیک جهانی شدن را بر نمی تابد و با نفس یکپارچگی مخالف است و بر سیطره فرهنگی و فرهنگ غربی بر شرق و شرقیان تکیه می ورزند و به بحران های مالی و سلطه فرهنگی غرب و ازادی سرمایه گذاری در این کشورها و بر انگیخته شدن احساسات ناسیونالیستی و به خطر افتادن معاش اکثریت انسان ها و نادیده گرفتن نیروی کار .

محیط زیست و تمرکز قدرت و ثروت و به یک کلام تحمیل چالش های شمال بر جنوب نیز تکیه دارند . اما ایا منتقدین بر جهانی سازی و جهانی شدن بر تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی نیز اشاره دارند ؟ ایا روند جهانی شدن به تغییرات ژئواکونومیک و تحمیل ان بر ژئو پلیتیک نیز می انجامد ؟ یا اساساً باید این رابطه را به شکلی معکوس بیان نمود ؟ واکنش کشورهایی ایزوله شده ای چون ایران با عایق بندی به عمر بیش از دو دهه نسبت به تقدم هر کدام از ان دو مورد سنجش قرار گرفته است ؟ اواخر سال گذشته به واسطه نوع شغلم سفری به نهاوند داشتم و در مسیر رفت و بر گشت به نهاوند و دیگر مناطقی که در حاشیه قرار گرفته اند این پرسش به تکرار برایم مطرح گردید که ایا به واقه در حال توسعه هستیم ؟ شاخصه های توسعه محدود به چند شهر مهم و پر جمعیت ایران می گردد ؟ پس سهم بقیه این سرزمین از توسعه کجاست ؟ چرا توسعه ایران شمول نیست ؟ ....... دوستی عبارتی را می گفت که : شمال تا ابد برد . ایا براستی شمال تا ابد برد ?

شنبه 6 خرداد 1391  5:33 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها