خبرآنلاین : محمد رویانیان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس ظهر روز جمعه ، در دفتر کار خود در فرمانیه جایی که او از صبح تا شب نشسته و پشت سر هم با بازیکنان جدید پرسپولیس مذاکره می کند، از دلایل ناکامی پرسپولیس در فصلی که گذشت گفت. او 6 عامل را در این ناکامی دخیل می داند. 6 عاملی که نام هایی چون علی دایی ، استیلی ، کاشانی ، بازیکنان ، دنیزلی و تا حدودی علی کریمی را در بر می گیرد.
* سوالی مطرح کردیم که مشکل پرسپولیس چه بوده است؟ و حالا اینجا نظرات مردم را داریم، بدون سانسور. تقریبا در دلایل اشاره شده از سوی مردم ، شما کمترین سهم را در این ناکامی دارید.
مردم خوب می فهمند. پرسپولیسی ها با سال ها فراز و فرود تیم آشنایی دارند. می دانند پرسپولیس افت وخیر دارد. اولین مشکل پرسپولیس این است که برنامه ندارد. من همین جا اعلام می کنم که ما از تیم پایه پرسپولیس هیچ چیز است. اصلا نمی شود به این تیم ها امتیازی بدهیم. این یعنی پرسپولیس با 50 سال سابقه هنوز سیستمی برای توسعه فوتبال پایه اش ندارد. همین مسئله نشان می دهد فاقد برنامه است. شما برد و باخت های ما را هم نگاه کنید، سینوسی بوده است. ما ثبات برنامه ریزی، برنامه چند ساله، برنامه مدون و ثابت مدیریت نداریم. در 10 سال گذشته، متوسط سالی یک مدیر این باشگاه داشته است.
*البته فکر کنیم 12تا
چه بدتر. متوسط عمر مدیریت در پرسپولیس کوتاه است. برنامه ندارد چون اگر داشت من با یک برنامه مواجه بودم و ادامه اش می دادم. مهمترین دلیل من از برنامه نداشتن این است که از تیم پایه یک ورق یا حتی یک فتوکپی شناشنامه ندیدم. هیچ برنامه ای برای توسعه و ساختن باشگاه نداشتیم. من اگر با یک برنامه 3 ساله مواجه بودم، همان را ادامه می دادم که ندیدم. الان خودم برنامه نوشته ام و دارد تمام می شود. اولین مشکل همین است و هوادارها می فهمند که این برد و باخت ها طبیعی است. این بزرگترین چالش پرسپولیس است. عدم ثابت مدیریت و نداشتن برنامه برای توسعه باشگاه و حتی تیم. نکته بعدی اینکه بالاخره پرسپولیس در فصلی که گذشت، اول فصل دعوا داشت. در دعوا هم که حلوا خیرات نمی کنند. در دعوا بدون استثنا ضرر هست. همانجا برکت تیم رفت و این دعوا باعث شد چند دستگی ایحاد شود در تیم. خوب یک تیمی که تفرقه و چند دستگی در آن باشد، نمی تواند موفق شود. مشکل بعدی اینکه بالاخره تیمی که بسته شده، از اساس خوب بسته نشد. یعنی من بی تعارف می گویم در این تیم تفاوت به این شکل است.(سپس دست هایش را بالا می برد) یک بازیکن 70 است یک بازیکن 30. هم از نظر فنی و هم از نظر شخصیتی است.
*در رقم های دریافتی هم بین بازیکنان این اختلاف وجود دارد؟
یک بازیکن 30، یکی 50 و یکی 70 است، از نظر فنی می گویم. یعنی تفاوت الان خیلی سینوسی است. دریافتی شان اما یکی است. خب؟ این نشان می دهد تیمی که در ساختار اینقدر متفاوت است، شخصیت تیمی اش شکل نگرفته است. یعنی شخصیت قهرمانی برایش قایل نشدند از همان اول. تیمی که شخصی قهرمانی ندارد که نمی تواند قهرمان باشد. مردم اینها را می فهمند. نکته بعدی اینکه من وسط کار آمدم. من دو راه داشتم. یک راه این بود که با تفکر خودم مدیریت کنم. یعنی تفکرم این بود که 4 ،5 نفر از داخل تیم بیرون کنم. از کادر فنی هم همینطور. در واقع با این برخورد قاطعانه اعلام کنم به مردم که تیم نیاز به این جراحی داشت. اما چون تازه آمدم فوتبال و من را فوتبالی نمی دانستند و 90 روز به من تاختند، قدرت این برخورد را از من گرفتند. اگر چنین تغییراتی را ایجاد می کردم، معلوم نبود در نهایت چه می شد که؟ چون من را به عنوان مدیر فوتبالی باور نداشتند، زیر سوال می بردنم.
*اگر رسانه ها با شما همیاری می کردند، دست به جراحی می زدید؟
بله دیگر. من از روز اولی که آمدم رفتم زیر سوال که این مدیر فوتبالی نیست. کل تشکیلات را زیر سوال بردند. اگر من با تفکرات مدیریتی خودم در آن فضا یک جراحی می کردم، می گفتند اینجا را با جبهه، جنگ و پلیس اشتباه گرفته است. این فاصله باشگاه را با هواداران بیشتر می کرد. رفتن دایی باعث شد 50 درصد ریزش در پی داشت. در ابتدای فصل اختلافاتی برای انتصاب سرمربی به وجود آمد که باعث شد 50 درصد هواداران ریزش داشته باشند. اگر چنین کاری هم من می کردم باعث می شد 50 درصد دیگر نیز ریزش داشتیم و در مجموع می شد 150 درصد ریزش!(خنده) آنوقت 50 تا ریزش هم اضافه می آوردیم که. دیگر چیزی نمی ماند. پس از نظر مدیریتی من چاره ای جز این نداشتم که محدودیت ها را بپذیریم و نتوانم تفکراتم را پیاده کنم. به خاطر همین مدیریتم را فدای یک تصمیم عقلانی کردم. یعنی بد را بپذیرم که بدتر نشود. آمدم همین تیم را پذیرفتم. به جای اینکه قیچی کنم و جراحی کنم با یک فرصتی دنیزلی را آوردم. زاید را آوردم که سه تا هت تریک کرده. پولادی را آوردم و آودوکیچ را آوردم. هوادار می فهمد دیگر. می گویند این که فوتبالی نبوده ولی به خاطر ما اینها را آورده. من به خاطر هوادرها چنین خریدهایی داشتم. من به خواست هوادارها احترام گذاشتم و هر چه خواستند انجام دادیم.
*می خواستیم به همین برسیم. شما 6 ماه همه چیز را به رای مردم گذاشتید. این مردمی ترین پرسپولیس بود که روی رای آنها دنیزلی را آوردید. البته گزینه های شما منطقی بود. در جذب بازیکن هم همینطور. زیاد از آنها کمک گرفتید.
اگر به من نخندید همین الان کمک می گیرم از شما یا سایت خودمان که کدام بازیکن فصل قبل را نمی خواهید، اسمش را بگویید. مردم جواب بدهند. از بین گزینه های جدید هم چه کسانی را می خواهید من آنها را می گیرم.
*فکر کنم بیشتر مردم نصفی از این تیم، شاید هم بیشتر بازیکنان را نخواهند.
از نظر من 60 درصد می روند، همین حالا.
*یعنی چند بازیکن را نگه می دارید؟
من 60 درصد را نمی خواهم.
*دنیزلی هم این بازیکنان نمی خواهد؟
بله، او هم نمی خواهد.
*بازیکنی هست در تیم که شما او را بخواهید، اما خودش بخواهد برود؟
یک نفر... ولی عده ای ناچارند بروند. این پرسپولیس باید عوض شود. حق مردم است ...
*6 تا از لیگ برتر می گیرید، مابقی لیست را چطور پر می کنید؟
6 تا سهیمه لیگ برتر، 4 تا هم خارجی. می شود 10 تا. 5 تا هم از لیگ یک می گیریم. جوانان را هم داریم. من برای اولین بار دارم یکسری جوان می آورم و ریسک آن را نیز می پذیرم.
*تقریبا تیم چقدر جوان می شود؟
میانگین سنی از 30 سال می رسد به 26 سال. سال بعد جوانتر از این هم می شود. یعنی می رسد به 24 سال و ما همینطور می خواهیم تیم را جوان نگه داریم.
*اغلب تیم های موفق دنیا هم، تیم هایی هستند که میانگین سنی شان 24 تا 26 سال است.
فعلا ما میانگین سنی 30 سال را داریم و به خاطر همین می خواهیم تیم را جوان کنیم. ریکسش را هم به جان می خریم.
*با طرفداران پرسپولیس که حرف می زنیم خیلی قاطعانه می گویند بازیکنان پرسپولیس بی تعصب هستند و کم کاری می کنند. هر جا بروید با پرپسولیسی ها حرف بزنید این حرف را می زنند.
به نظر من اینطوری نیست. بلکه بازیکنان من توان ندارند. برای شما دلیل هم می آورم. در همین بازی الاتحاد من 10 هزار دلار جایزه گذاشتم. به آنها گفتم به حضرت عباس اگر ببازید، هر چی از قراردادتان مانده، بلوکه می کنم. شما بگیرید، آنجا نزدیک 17 میلیون می دادم و اینطرف هم بگیرید که 80، 90 میلیون در صورت باخت ضرر می دادند. یعنی بازیکنان می دانستند در صورت چنین باختی نزدیک به 100 میلیون ضرر می کردند و اینطوری بازی کردند. این خیانت نیست. این فقط ضعف است. دلیل ضعفشان را هم می دانم چیست و به آن رسیدم.
*چیست؟
ضعیف بودن اراده، یعنی شخصیت قهرمانی ندارند. بعدی هم نداشتن تمرکز.
*چرا فکر می کنید تمرکز ندارند؟
برای چند دسته بودن شان. برای بد ارنجش شدن شان از ابتدای فصل.
*یعنی قبول دارید در پرسپولیس همدلی وجود نداشت.
بله صد در صد. نه همدلی بود و نه شخصیت قهرمانی در آنها شکل گرفته بود.
*از ابتدا به این مسایل واقف بودید؟ کی به این نتیجه رسیدید که تیم یکدستی ندارید؟
اواخر سال 90.
*اما در همان دوره مشکلات حل شده بود و شما دیگر بحرانی نداشتید.
ما نفت را 3 بر صفر زدیم. با الهلال مساوی کردیم. به الشباب 6 گل زدیم. رفتیم قطر و 3 تا به الغرافه زدیم. ولی تیم می آید یکد فعه به داماش می خورد و می بازد و بعد می رود 4 تا 4 تا می خورد. سپس با الغرافه اینجا مساوی می کند و به الهلال می بازد، مشکل این تیم چیست؟ چه مشکلی دارد؟
*چه اتفاقی واقعا افتاد؟ شما که بحران را حل کرده بودید.
اگر بحران داشتند که این اتفاق ها نمی افتاد و نتیجه نمی گرفتند.
*پس چه عاملی باعث شد؟
شک نکنید یکسری می خواستند پرسپولیس سقوط کند.
*چند بازیکن هم تحریک شدند.
یک مشکل این بود. ما لیدرها را بیرون کردیم، برنامه چیدند برای ما و ضربه زدند. یکسری بازیکنان ما هم شخصیت قهرمانی نداشتند. اگر داشتند که یکسری کارها را نمی کردند. کسیکه زمینه و شخصیت و توانمندی داشته باشد بعد از برد نفت، تساوی با الهلال، زدن 6 گل به الشباب و برد الغرافه، نباید یکهو برود ته جدول. این نشان می دهد شخصیت مشکل دارد.
*تیم شما روی سه عامل وارد بحران شد. سه تا را می گوئیم. اول حکمی که کمیته انضباطی صادر کرد و دو امتیاز از شما گرفت. دوم مصاحبه علی کریمی درباره دنیزلی و سوم مصاحبه دنیزلی درباره اخراج بازیکنان. کدام تاثیرگذارتر...
هر سه را قبول می کنم. هر سه تاثیر داشت. دو عامل دیگر هم به آن اضافه می کنم. نداشتن شخصیت قهرمانی. خیلی چیز مهمی است. اگر ما در داماش ضربه خوردیم، از ضعف خودمان است. شما یک آهو را می بینید، وقتی به او شلیک می کنید که غافل است. ما شخصیت خودمان زیر سوال بوده، داماش شلیک شد و شکار شدیم. این می شود که شما به ما می گوئید داماش به ما ضربه زد. اگر بچه های ما شخصیت قهرمانی داشتند، می گفتند شما 6 امتیاز کم کن، ایرادی ندارد. ما چند تا بازی دیگر داریم و همه را می بریم و دوباره خودمان را بالا می کشیم.
*شما با یک عامل به شدت برخورد کردید...
ببین، ما با چند عامل روبرو بودیم. اول دست هایی که در کار بود، دوم تیم شخصیت بردن نداشت و سوم حاشیه های پرسپولیس. یکسری لیدر اینطرف جوسازی می کردند و یکسری در طرف دیگر. یکسری با آقای ایکس بودند و یکسری با آقای ایگرگ. همین ها قبلا بوده و ادامه داشته. دلیل چهارم؛ ما بعد از بردهای توفانی و بسیار ارزشمند بعد از بازی نفت، یکهو مواجه شدیم با برنامه داماش و ضربه ای که کثر دو امتیاز به ما زد. این باعث شد افت کنیم. صحبت های کریمی و دنیزلی هم تاثیر داشت که روی هم 6 عامل باعث افت ما شد.
*شما مقابل عامل بیرونی به شدت پایش ایستادید و خیلی خوب مدیریت کردید...
یک بنده خدایی رفت خانه اش...
*ولی روی دو عامل دیگر.
یک لحظه...این را جواب بنویس. یک بنده خدایی رفت خانه اش. خانمش گفت امشب هم کاسب نبودی؟ گفت چرا 25 تومان کاسبی کردم. گفت چطور؟ جواب داد از چراغ قرمز رد شدم، پلیس من را نگرفت. برگردان دو امتیاز که دیگر برای ما نان نمی شد. بیچاره مان کردند. حالا یک امتیاز هم می گذاشتند رویش میداند، چه فایده ای داشت؟ وقتی شما می افتی، پایت می شکند، می گویند نباید می افتادی. ولی این پا که شکسته و دیگر پا نمی شود.
*شما یک نکته در بین حرف هایتان گفتید. گفتید که اگر تیم من انگیزه داشت، می آمد و بعد از کسر دو امتیاز می گفت ما کلی امتیاز دیگر می گیریم. ولی همین برخورد شما...
این دیگر به شخصیت ربط دارد. من الان مدیر عاملم. تیمم اینطوری شده. اگر شخصیت مدیریت نداشتم که تیم را ول می کردم یا تحمل نمی کردم 4 تا 4 را همان موقع می آمدم و تیم را جراحی می کردم. از آسیا هم عبور می کردم و تیم را می ریختم به هم. می گفتم آسیا را نمی خواهیم، باید تیم درست شود. این چه تیمی است؟
*ما می گوییم اگر شما به همان اندازه که با فدراسیون قاطع بودید، جلوی بازیکنان هم قاطعیت به خرج می دادید، شاید نتیجه این نمی شد.
ببین باید به دو سه مسئله توجه داشت. ما در بازی های آسیایی بودیم، من حق نداشتم امید مردم را به عنوان نماینده ایران از بین ببرم. خوب هم رفتیم جلو. از گروه در حال صعود بودیم و اول هم می توانستیم بشویم. من در این وضعیت باید به خواست مردم که خواست ملی بود، عمل می کردم. نمی توانستم به آن بی احترامی کنم. لذا اگر چند بازیکن را تغییر، در آسیا ضربه می خوردیم. این خیلی مهم است بالاخره. آدم وقتی چیزی را نمی خواهد اما روی سرش خراب می شود، یک راهش این است که فریاد بزند این ها را درب و داغان کند اما راه دیگر این است که باید تحمل کند. از بین بد و بدتر باید بد را انتخاب می کردم. الان آخر فصل است ولی اگر می دانستم دوازدهم می شویم، همان روز اول اینها را بیرون می کردم. می گذشتیم از لیگ برتر و می گفتیم شما را به خیر ما را به سلامت. بازیکنان روز آخر فولاد را بردند، اگر راه آهن را می بردند و حتی سایپا را می زدیم، می توانستیم به گرفتن سهمیه هم امیدوار باشیم. من امید داشتم ما چهارم شویم و سهمیه بگیریم. پس نمی خواستیم طرفدارن را از سهمیه آسیا برای فصل بعد محروم کنیم. اولین دلیل هم این بود که در آسیا بودیم و می توانستیم به عنوان تیم اول بالا برویم. سه بازی آنطوری بودیم و خوب نتیجه گرفتیم. پس باید تحمل می کردم. ولی امروز روز برخورد من است. اول اینکه 60 درصد آنها می روند و دوم اینکه هر چی پول مانده، به آنها نمی دهم. حالا هر چقدر می خواهد باشد. خب، راهی جز این نداشتیم. اگر ما الاتحاد را می زدیم، شماچه می گفتید؟ من به هوادارها می گویم اگر الاتحاد را می بردیم نظرتان روی برخورد من چه بود؟ نمی گفتند خوب کاری کردی برخورد نکردی؟ کما اینکه به الشباب سه گل در دبی زدیم. اگر من برخورد می کردم شاید بازی الشباب را هم از دست می دادیم. در بازی الشباب بچه ها روحیه شان خوب بود و در دبی بردیم. امید داشتیم الاتحاد را هم ببرند... حالا اگر می بردیم، هوادارها چه سوالی از من می کردند؟ یک نکته وجود دارد و آن این است که من به امید الاتحاد بودم که از این تیم بگذریم و با تیم جدید برویم آسیا.
*یعنی حتی در صورت برد هم دوباره تغییرات می دادید؟
بله، با تیم جدیدی که می بستم، قهرمان آسیا می شدیم. اما این فرصت را از من گرفتند. من 10 هزار دلار جایزه گذاشتم، این انگیزه مادی نبود؟ انگیزه معنوی هم ازاین بیشتر. رفتم گفتم سوم خرداد است، روز آزادسازی خرمشهر است. اول رحب است، تولد امام باقر(ع)، اینها هم عرب هستند. گفتم مرد باشید به یاد شهدای جبهه و سوم خرداد بروید بجنگید. ملت ایران را خوشحال کنید. نمی توانستم در مصاحبه ام این حرف ها را بگویم که عرب ها سو استفاده کنند. چقدر انگیزه معنوی دادم به آنها. همه اینها روی هم. رفتند مکه زیارت. گفتم اگر ببرید، همه جریمه ها را هم می بخشم.
*فکر کنیم چیزی کم نگذاشتید.
اگر الاتحاد را می بردند تمام مردم چه نظری می دادند؟ می گفتند دمتان گرم. با همه شکست هایی که امسال داشتید، رفتید در کورس قهرمانی آسیا.
*فضای مصاحبه خیلی تیره و تاریک شد. کمی هم درباره آینده حرف بزنیم.
نمی توانم از الان درباره آینده چیزی بگویم.
*برسیم به دنیزلی. از دست او دلخور هستید؟
دنیزلی سرمربی ماست. باید پاسخ بدهد. من پول خرج کردم، هزینه کردم، باید پاسخ بدهد. من نمی ترسم از کسی. ملاحظه نمی کنم، باید پاسخگو باشد.
*ولی به نظر می رسید دنیزلی هم آن دنیزلی همیشه نبود و صلابت نداشت.
به بیماری زنش، پدر زنش و مشکل دخترش برمی گشت.او آن دنیزلی نبود که می خواستم.
*حالا این سوال وجود دارد که دنیزلی می ماند؟ گویا از بشیکتاش پیشنهاد دارد.
در این باره حرفی نداریم. او برای فصل بعد با ما قرارداد دارد. ما می خواهیم پرسپولیسی ببندیم که قهرمان شود.من پرسپولیس مقتدر می خواهم.
*یعنی باید قول قهرمانی بدهد؟
صد در صد. قول قهرمانی می خواهم. همه چیز را فراهم می کنم و قول قهرمانی می خواهم
*کریمی چطور؟ در پرسپولیس می ماند؟ انگار از او هم دلخور بودید؟
کریمی بهترین بازیکن فوتبال ایران ، بزرگتر و کاپیتان تیم من است ، از او بیش از دیگران انتظار دارم. کریمی و دنیزلی در جده با هم نشست مثبتی داشتند.
*راستی شما برای آوردن دنیزلی با واسطه ها مذاکره کردید؟
من برای دنیزلی یک ریال نه حق دلالی دادم و نه به ایجنتی پول.
*برای تیم فصل بعد چطور؟ از این آدم ها استفاده نمی کنید؟
نه،اصلا استفاده نکردم. من شب و روز در همین اتاق تیم بستم. (محکم روی میز می کوبد) در همین اتاق. با شیوه ای که خودم دارم.
*و تیم را بسته اید ؟
بله، قدم های بزرگی برداشتم که بزودی اعلام شان خواهیم کرد.
*چون با برخی از بازیکنان که حرف می زنیم، می گویند با پرسپولیس بسته ایم.
حتما بسته اند که می گویند! ( می خندد)
*بنگر و جلال حسینی گفته اند. ظاهرا دفاعی رویایی دارید می بندید.
از کجا می دانید؟ معلوم نیست که. ما که هنوز نگفتیم با کسی قرارداد بستیم.
*به این دو بازیکن، ماهینی را اضافه می کنیم. گردان را هم در دروازه دارید. و شاید هم پولادی را برای چپ.
چرا شاید؟ پولادی با ما قرارداد دارد و بزنید رسما سال بعد با ماست. برای فصل جدید با او قرارداد دارم، با امضا و اثر انگشت. داخلی بسته ایم و فقط مانده در فدراسیون ثبت کنیم. من فقط الان تمدید قرارداد با پولادی را تائید می کنم.
*ولی فتح ا.. زاده می گفت که او بازیکن ماست.
آقای فتح ا.. زاده من را هم بخواهد، می روم تیمش. مخلص او هم هستم.
*فتح ا.. زاده قبل از اینکه با شما حرف بزنیم، تلفنی گفت به آقای رویانیان بگوئید فعلا که بیشه را خالی زشیران دیده، سریعا با بازیکنانش ببنند. گفته یکی از بمب هایش در همین تیم شماست.
من در بمب در کردن او را قبول دارم.
*پرسپولیس فصل بعد، چه ویژگی هایی برای بین المللی بودن دارد؟
من اگر بمانم، قطعا پرسپولیس را بر اساس یک منطق ظرف سه سال تا چهار سال آینده به جام باشگاههای دنیا خواهم برد. هدفم این است و اعتقاد دارم به آن می رسم. سه سال فرصت می خواهم.
*و فکر می کنید بمانید؟
برای من خیلی سخت است که بمانم ولی چون به مردم قول دادم ، می مانم . پدرم و بزرگم در فوتبال، آقای عباسی است. پدری که پول به بچه اش نمی دهد و انتظار دارد که بچه اش درس بخواند و زندگی کند.
*آن فوت چه شد که گفتید اگر وزیر به بودجه وزارتخانه بدهد، تمام بدهی های شما پرداخت می شود.
فوت که هیچی... فقط می توانم بگویم رئیسم به من پول نمی دهد.
*آقای رویانیان اگر دنیزلی نباشد، سرمربی فصل بعد خارجی است یا یک ایرانی؟
دو رگه است!(خنده)
*پس قطبی می شود دیگر!
(خنده). نه . انشاالله آقای دنیزلی می ماند.
*ولی ما شنیدم دنبال این هستید که اگر دنیزلی بگوید نمی آیم، کسی را می آورند که همه شگفت زده شویم. شنیده ایم نام او بسیار بزرگ است.
دنیزلی می ماند. ما می خواهیم با قهرمان شویم. او هم نماند ، عادل را سرمربی می کنیم!