وظيفه اصلي آپانديس كمك به هضم مواد غذايي گياهي است و به همين علت اين عضو در بدن موجودات گياهخوار در مقايسه با ديگر موجودات بزرگتر است.
از اين رو بسياري از زيستشناسان بر اين باورند آپانديس از بقاياي موجودات گياهخوار است. در حقيقت تصور ميشود اين اندام با گذشت زمان تحليل رفته و كاركرد اصلي خود را از دست داده است.
اگرچه زماني عضوي حياتي براي بدن بوده، اما بتدريج اهميت و نقش آن در متابوليسم بدن كمتر شده است.
آپانديس يا روده كور زائدهاي كوچك و انگشتي شكل است كه در قسمت ابتداي روده بزرگ و به عبارتي در محل تلاقي روده بزرگ و روده كوچك قرار گرفته است.
اين زائده از يك انتها بسته است و انتهاي ديگر آن به روده بزرگ ختم ميشود. اگرچه ممكن است موادي كه از روده بزرگ عبور ميكند وارد آپانديس شود، اما براي موادي كه وارد آن ميشود هيچ راه گريزي وجود ندارد.
آپانديس داراي پوششي است كه موادي را ترشح ميكند. مهمترين علت ابتلا به آپانديسيت، انسداد دهانه آپانديس است. اگر به هر علتي نظير به دام افتادن مواد عبوري از روده بزرگ در دهانه آپانديس يا ابتلا به عفونتهاي ميكروبي يا ويروسي دهانه آپانديس مسدود شود، فشار داخل اين زائده به علت تجمع مواد ترشحي از ديواره پوششي داخل آن افزايش مييابد و در نتيجه بتدريج آپانديس ملتهب ميشود.
التهاب اين عضو، در خونرساني به آن اختلال ايجاد ميكند و در صورتي كه فرد پس از ظاهر شدن علائم اوليه بموقع تحت درمان قرار نگيرد، بافت آپانديس مرده ميشود و حتي ممكن است آپانديس ناگهان تركيده و پيامدهاي ناگواري را براي فرد همراه داشته باشد.
حدود شش درصد از افراد در طول زندگي به آپانديسيت مبتلا ميشوند و ميزان شيوع آن در 10 تا 30 سالگي بيشتر است.
بررسيهاي انجام شده نشان داده است آپانديس هيچ عملكرد شناخته شدهاي در بدن ندارد اما بايد توجه داشت اين عضو كه محل استقرار شماري از سلولهاي لنفاوي است و پادتنهايي را در روده ترشح ميكند، بخشي از سيستم ايمني بدن را تشكيل ميدهد.
اگرچه در افرادي كه آپانديس آنها برداشته شده است نيز هيچ عوارضي ديده نشده و بدن آنها بدون وجود آپانديس نيز ميتواند به كاركردهاي حياتي خود ادامه دهد.