0

«سمينار مطبوعات چشم اندازها و چالش ها» - روزنامه رسالت - صالح اسكندري

 
salmanjavan
salmanjavan
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 11418
محل سکونت : اصفهان

«سمينار مطبوعات چشم اندازها و چالش ها» - روزنامه رسالت - صالح اسكندري

«سمينار مطبوعات چشم اندازها و چالش ها» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي‌خوانيد:
بايد به طور جدي و علمي در خصوص مسائل اصلي مطبوعات در ايران انديشيد.

يکي از مسائل اصلي در اين حوزه نسبت بين مطبوعات و معنويت در جامعه معنا گراي ايران است. طرح اين مسئله بي ارتباط با شعار اصلي سمينار مطبوعات چشم انداز‌ها و چالش‌ها که ديروز برگزار شد يعني تهذيب رسانه و اخلاق نيز نيست.

در زمانه‌اي که بيشتر رسانه‌ها، از صداوسيما و مسئولان و مديران فرهنگي گرفته تا مطبوعات، خبرگزاري‌ها در و ديوار شهر و کارشناسان و متخصصان فرهنگي، جملگي از «جستجوي حقيقت»، «‌معنويت»، «‌معنا‌گرايي» و «‌ارزش‌ها» حرف مي‌زنند، کمتر کسي به اين مهم مي‌انديشد که آيا همين رسانه‌هاي مدرن معنا زا هستند و يا معنا زدا؟

حدود 100 سال پيش در اثناي مشروطه وقتي کارخانه چراغ برق حاج حسين آقاي امين الضرب 4000 چراغ را در تهران روشن مي‌کرد هنوز برخي از مردم معتقد بودند که در کابل‌هاي برق شيطان جريان دارد. قضاوت آن روز پدرانمان براي ما شايد کمي مضحک به نظر برسد اما وقتي خبر ساخته شدن گوشي‌هاي تلفن همراهي مي‌رسد که قادرند شبکه‌هاي ماهواره‌اي را بدون هيچ واسطه‌اي دريافت و پخش کنند بيشتر خانواده‌ها از خنده خود پشيمان و براي فرزندانشان نگران مي‌شوند.

در عصر حاضر فرهنگ مهاجم غربي تمامي افسارهاي خود را گسيخته است. تکنولوژي ديگر به هيچ حريم امني رحم نمي‌کند. اگر در رژيم پهلوي برخي از خانواده‌هاي مذهبي به سينما نمي‌رفتند تا از شر فيلم‌هاي غير اخلاقي خود و خانواده هايشان در امان باشند اما با ورود تلويزيون به خانه‌ها اين مصونيت از بين رفت.

بعدها با ورود کامپيوتر و قرار گرفتن يک صندلي مقابل آن، تماشا و ارتباط تصويري يک نفره شد و افراد از خانواده منزوي و کامپيوتر‌هاي شخصي جايگزين بسياري از مواهب غير قابل انکار خانواده شدند. ديگر کدام پدر و مادري مي‌تواند مطمئن باشد که فرزندش در مترو، پارک و يا هر جاي ديگر از شر بلوتوث‌هاي مستهجن، پيامک‌هاي تصويري و شنيداري مبتذل و اخيرا دسترسي به شبکه‌هاي پورنو و غير اخلاقي ماهواره‌اي مصون است.

پر بيراه نگفتيم که اگر امروز حرف نياکان مان را مجددا تکرار کنيم در عصر سلطه ارتباطات شيطان از طريق سيم‌هاي برق بلکه در امواج راديويي و تلويزيوني جريان يافته است و کوچکترين مهلتي را براي فکر کردن و تصميم گرفتن باقي نگذاشته است.
جوامع معناگرايي مانند ايران که بر پايه نهاد خانواده و مذهب استوار هستند به شدت نسبت به آسيب‌ها و لطمات رسانه‌ها واکنش نشان مي‌دهند.

البته سخن گفتن از نسبت ميان رسانه و معنا به ميزان تبيين مصرح الگوي بومي و عملي مطبوعات اسلامي در جامعه ما دشوار است. اعوجاجات رسانه‌اي در جامعه امروز و پيوند ناگسستني آن با معنازايي ومعنازدايي مجال كمتري را براي پرسش‌هاي بنيادين درباره نسبت رسانه ومعنا باقي گذاشته است. اين سئوال هميشگي وجود داشته است كه رسانه معنازا بوده و يا معناگرا.

در يك ديدگاه رسانه مولد يك معناي جديد است كه با معناي قديم در تضاد است وابزاري درجهت معنازدايي تلقي مي‌شود اما از منظري ديگر بين رسانه و معنا پيوند مستمري از ابتداي تاريخ وجود داشته است. هرچند مي‌توان تبيين پيوند رسانه‌ها ودين از جانب محققان جهان مسيحي را در واكنش به روند رو به رشد سكولاريزاسيون و عرفي شدن تلقي نمود اما در عين حال نمي‌توان منكر نقاط تماس غيرقابل انكار رسانه‌ها و معنا شد. تله ونجليسم از 1970 به بعد نمونه بارز پيوند رسانه‌ها ومعنا در سكولارترين كشور دنيا يعني آمريكاست. در جهان زدايش معنا معدودي از رسانه‌ها زباني گويا براي جنبش‌هاي ديني شده‌اند.

بدون ترديد رسانه‌ها پاسخي به يك نياز اجتماعي بودند اما واردات آنها به جوامع معناگرا در پاسخ به كدام نياز اجتماعي صورت گرفت؟ اين يك سئوال جدي است كه آيا مي‌توان حرفه مطبوعات را مانند مهندسي، پزشكي و يا ساير علوم تجربي از غرب فراگرفت؟

معدودي از رسانه‌ها در واكنش به پروژه دين زدايي از غرب با معنا مزدوج شدند اما رسانه درجوامع معناگرايي مانند جامعه ايران چه رسالتي به دوش مي‌كشد. تحقيقات نشان مي‌دهد هميشه رابطه مستقيمي بين الگوي رسانه‌ها و علي‌الخصوص مطبوعات با الگوي سياسي واقتصادي هر نظام اجتماعي وجود دارد اما واقعا مطبوعات و رسانه‌هاي ما توانسته‌اند با الگوهاي سياسي واقتصادي كشور ارتباط برقرار كنند.

هنوز در فضاي سياسي واجتماعي كشور مطبوعات مترادف با ركن چهارم دموكراسي تلقي مي‌شوند درحالي كه الگوي سياسي كشور در نظام مردم‌سالاري ديني متكي برگفتمان بي‌بديل انقلاب اسلامي است. اگر كسي بتواند از مدلول در هم تنيده مردم‌سالاري ديني مجرد دموكراسي را منفك كند آنگاه مي‌توان ركن چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت.

ناگهان چقدر زود دیر می شود...

پنج شنبه 4 خرداد 1391  8:43 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها