5 علت طلاق بعد از یک عمر زندگی!
طلاق وقتی اتفاق میافتد كه استحكام رابطه زناشویی از بین میرود و بین زن و شوهر ناسازگاری و تنش به وجود میآید. در این میان طلاقهایی دیده میشوند كه زود هنگام نیستند و بعد از سالها زندگی زناشویی مشترك اتفاق میافتند. ازدواجهای ناآگاهانه با نارساییهایی همراهند و گاهی طرفین مجبورند مدت طولانی در این رابطه بمانند...
پیوندهایی كه بعد از یك عمر زندگی از هم میپاشند یكباره و غیر منتظره نیستند و ریشه در گذشته دارند. در ارزیابیهای انجام شده که مشکلات این همسران را میتوان به 5 گروه زیر تقسیم کرد.
1 - ازدواج بدون شناخت :
بعضی ازدواجها فقط با فشار دوستان، خانواده و حتی عقایدی كه فرد به خودش تحمیل میكند شكل میگیرند. برخی ازدواجها صرفا بر اساس معیارهایی از قبیل چهره، ثروت، پركردن خلاء عاطفی، عدم اعتماد به نفس و عطش جنسی انجام می شوند و در حقیقت زوجهای جوان در مرحله آشنایی پیش از ازدواج به دور از تفكر منطقی و با احساسات زودگذر تصمیم میگیرند و وارد زندگی مشترك میشوند و بعد از فروكش كردن هیجانها متوجه اشتباه خود میشوند. طبیعی است كه این پیوندها پایدار نیستند و به تدریج رنگ میبازند.
2 - مشکلات شخصیتی :
گاهی یكی از طرفین دچار ناهنجاریهای شخصیتی است و با آغاز زندگی زناشویی عیبها و نقصها پشتسر هم آشكار میشوند. معایبی مثل خسیس بودن، شلختگی و انجام ندادن وظایف زندگی به مرور ناسازگاری بین مرد و زن را پدید میآورد. نیازها برآورده نمیشود و نوعی عدم تحمل بهوجود میآید. البته دیده میشود كه زنان در بیشتر موارد انعطافپذیری بیشتری دارند و با صبر و بردباری تلاش میكنند تا وضعیتشان را بهبود بخشند.
3 - نداشتن مهارت همسرداری :
ازدواج یك مهارت است و جوانان از مهارت كافی برخوردار نیستند. انتظار چندانی هم نمیتوان داشت ولی این یك واقعیت است. آغاز زندگی بدون آموزش و مهارت مشكلات زیادی سرراه آنها میگذارد و برای كسب مهارت در زندگی مشترك نیز فرصت زیادی ندارند. داشتن مهارت و آموزشهای صحیح قبل از ازدواج ضروری است و كمك میكند كه زوجین در زندگی زناشویی هزینه عاطفی و اجتماعی كمتری بپردازند.
4 - انعطافناپذیری :
زنان و مردان خصوصیات رفتاری و شخصیتی خود را كه سالها با آن زندگی كردهاند، وارد زندگی مشترك میكنند. یادگیری مهارتهای ارتباطی با همسر اجتنابناپذیر است. اینكه « من از اول همین بودم و همینگونه بزرگ شدم » مانند حكم صادر كردن و یك قانون است. اگر زن و شوهر حاضر به تغییر و تحول و گذشت و ایثار در مقابل هم نباشند ادامه زندگی با تعارض همراه میشود.
5 - نا آشنایی با نقشهای اجتماعی :
گاهی آموختهها و آموزشهای دوران كودكی تصوراتی غلط در افراد ایجاد میكند. یكی از بینشهای غلط نسبت به وظایف مرد و زن این است كه بعضیها زن را موجودی میدانند كه باید فرزند به دنیا بیاورد و غذا بپزد و مرد نیز مانند قبایل اولیه بیرون از خانه شكار و آذوقه تهیه كند اما حضور اجتماعی زنان در جامعه این باور غلط را از مردان میگیرد. امروزه زنان تحصیل میكنند، شغلهای كلیدی دارند و پابهپای مردان برای زندگی تلاش میكنند. در صورتی كه نسبت به این افكار غلط از جانب مرد اصرار ورزیده شود تنش ایجاد میشود و ادامه زندگی در معرض خطر قرار میگیرد.
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست) /عنکبوت20
چهارشنبه 3 خرداد 1391 3:13 PM
تشکرات از این پست