واحد دانش و تکنولوژی تبیان زنجان
اقدامات پيش از ارتقا
براي يك علاقهمند به لينوكس، شايد موارد كمي رخ بدهد كه برايش از يك ارتقاي سيستم عامل درست و حسابي جذابتر باشد. معمولا ارتقاهايي كه در توزيع رخ ميدهند براي بهبود بازدهي سيستم يا رفع مشكلات امنيتي هستند و عموما ارتقا امر درستي است، اما ارتقاي هسته، اندكي متفاوت است و فاكتورهاي حياتيتري را براي ارتقا بايد در نظر گرفت.
تا الان ديگر همه از عرضه هسته نگارش 2/3 خبر داريم. درحالي كه اين هسته مزيتهاي جالبي ارائه ميدهد كه قرار نيست هميشه براي همه به درستي كار كند.
آيا ارتقا لازم است؟
بهروزرساني سيستم در اكثر مواقع براي جلوگيري از باگها و پشتيباني سختافزاري توصيه ميشود. اما موضوع اين است كه گاهي اوقات امكاناتي كه به هسته اضافه ميشود، باعث بهوجود آمدن مشكلاتي نيز ميگردد: شايد سختافزاري كه قبلا بهدرستي كار ميكرد، حالا با يك باگ روبهرو شده است و...
واضح است كه هميشه اين اتفاق نميافتد، اما بايد هنگام ارتقا به نگارش 2/3 همه جوانب را در نظر بگيريم چرا كه اين ارتقاي هسته، نهتنها مشكلات امنيتي و باگهاي گزارش شده را رفع كرده، بلكه چند ساختار جديد را به خود اضافه كرده است. مشكل اينجاست كه توزيعهايي همچون لينوكس مينت هستههاي خود را در مرحله 5 قرار ميدهند. اين يعني ارتقاي هسته «ممكن است» سيستم كاربر را از كار بيندازند. البته اگر از يك كاربر حرفهاي لينوكس بپرسيد، معتقد است كه چنين چيزي حرف بيپايهاي است.
واضح است كه در اينجا نميگوييم كسي نبايد لينوكس خود را بهروز كند، بلكه معتقديم موارد امنيتي، پيش از ارتقا بايد انجام شود. يك كاربر لينوكسي بايد همواره بهروزرسانيهاي هسته لينوكس را در نظر داشته باشد و آنهايي كه مهم هستند را علامتگذاري كند. هيچكس نميخواهد سيستم را در معرض خطر بگذارد و بعد از اينكه به مشكلي دچار شد، فكري بكند.
آمادهسازي براي ارتقا
دليل اصلي ارتقا به هسته 2/3 بازدهي بهتر است. بهبود عمر باتري، پيشرفتهايي در اكثر سيستمهاي فايل لينوكس، مديريت بهتر پروسسها و فهرست بلندبالاي ديگري از قابليتهاي جالب از دلايل ديگر ارتقا برشمرده ميشوند. اين ارتقا بهخصوص باعث ميشود لينوكس شما بيشترين بازدهي را داشته باشد، در حالي كه منابع بيشتري از سيستم را آزاد ميكند. همچنين پشتيباني از سيستم جديد وايرلس فعلي و اضافه شدن دستگاههاي جديد به فهرست شناخته شده لينوكسي از قابليتهاي ديگر آن است.
حالا اين سوال بزرگ مطرح ميشود كه آيا بايد سريع به نگارش 2/3 رفت؟ شايد كاربر محتاطتر بخواهد يكي دو ماهي صبر كند تا سوراخ و سنبههاي اين هسته مشخص شود و بعد سراغ آزمودنش برود. همچنين بهتر است از تمام پارتيشنهاي مهم خود پشتيبان تهيه كنيد. اگر چنين كاري برايتان مقدور نيست، دستكم كل دايركتوري home را جاي ديگري داشته باشيد كه بتوانيد بحران احتمالي را كنترل كنيد. اگر چنين كاري را انجام بدهيد، با خيال راحت سراغ بهروزرساني خواهيد رفت. اگر مشكلات رخ داده كوچك بود، ميتوان به سادگي به هسته قبلي برگشت و اگر مشكل بزرگتري رخ داد، ميتوان همواره لينوكس را مجددا نصب كرد.
بعد از ارتقا
يكي از كارهايي كه بايد قبل از ادامه كارهاي روزمره انجام داد اين است كه ديد آيا بهروزرساني به درستي انجام شده است و همه بخشهاي قبلي كار ميكنند يا خير؟ از آنجايي كه پشتيباني از سختافزار وايرلس در اين نسخه تغيير كرده، بهتر است اين بخش را با دقت بررسي كنيم. بخش بعدي، چككردن تمام دستگاههاي جانبي است. ممكن است بعدا در شرايطي گرفتار شويد و آن موقع يكي از بخشهاي سيستمتان كار نكند و مجبور شويد ساعتها وقت بگذاريد تا به نسخه قبلي بازگرديد. اگر از لپتاپ يا نتبوك استفاده ميكنيد، حرارت سيستم را بررسي و مصرف باتري را كنترل كنيد. همچنين يك تست كلي روي نرمافزارها داشته باشيد.
استفاده بهينه از هسته 2/3
گفته ميشود كه هسته 2/3 بسياري از مشكلات مصرف برق سيستم را حل كرده است. حقيقت اين است كه در اين هسته، منابع بسيار كمتري از سيستم هنگام كار، درگير ميشوند و اين منجر به مصرف كمتر كلي سيستم خواهد شد.