واحد دانش و تکنولوژی تبیان زنجان
عنوان بازی: Kingdoms of Amalur : Reckoning
پلتفرم: Xbox360، PS3، PC
ناشر: Electronic Arts
سازنده: Big Huge Games
سبک: نقشآفرینی
امتیاز: 8.0
ورود به هر اجتماعی، منوط به رعایت ضوابط و پذیرش شرایطی است و ماندگاری و پایداری در آن جمع نیز وفای به آن شروط را میطلبد. در دنیای بازیهای ویدئویی قواعد مشابهی حاکم است. برای مثال کسی از یک عنوان اول شخص شوتر توقع داستان آنچنانی و درگیرکننده ندارد، در حالی که چنین چیزی از بایدهای سبک نقشآفرینی و ماجراجویی است.
حال اگر عنوانی با نام نقشآفرینی به بازار عرضه شده اما در زمینه داستان لنگ بزند، آیا میتوان نام آن را یک نقشآفرینی گذاشت؟ منتقدان در این باره نظرات کاملا متفاوتی ابراز می کنند، اما در نهایت این قلمروهای آمالور است که سرگردان مانده، نه یک نقشآفرینی عمیق و آزاد است، و نه آنچنان در زمینه فاکتورهای سبک یاد شده ضعیف است که بتوانیم روی آن خط قرمز بکشیم. قلمروهای آمالور، عنوان یک بازی در ژانر نقشآفرینی است که هر آنچه در داستان و مراحل کم دارد، در اکشن جبران کرده است. عنوانی که میتوانست یک اکشن بیبدیل باشد، تبدیل به یک نقشآفرینی متوسط شده که کمبودهایی دارد.
اما اگر بخت با طرفداران یار باشد و نسخه دوم بازی نیز کلید بخورد، با داستانی فوقالعاده مستحکم طرف خواهیم بود. در هر صورت قلمروهای آمالور، مدت زمان زیادی از شما خواهد گرفت و در عوض اکشنی پرهیجان به شما هدیه خواهد کرد. داستان، ماجرای فردی را (بنا به خواسته شما، مونث یا مذکر که کاملا از اساس آن را خواهید ساخت) روایت میکند که در جریان بازی سرنوشت و تقدیر کشته میشود، سپس توسط وسیلهای اسرارآمیز به زندگی بازمیگردد.
به دلیل مغایرت با قانون تقدیر، اکنون او اسیر دست سرنوشت، به کنترلکننده آن تبدیل خواهد شد. داستان زیرپایه یک داستان فوقالعاده را دارد، اما هیچگاه پتانسیل حقیقی خود را آزاد نمیکند. در اینجا ظاهر نقشه، همانند اسکایریم است، اما حقیقت چیز دیگری است. این دو بازی هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند و باید آن ابرهیولا را کاملا از ذهن خود دور کنید.
گویی نواحی مختلف نقشه مانند یک توپ چهلتکه رنگارنگ به هم دوخته شدهاند. در اینجا از هماهنگی خبری نیست و توازن در خواب به سر میبرد. از ماجراهای گیرا و درگیرکننده اسکایریم نیز نشانی نیست و با این که گویندگان بخوبی از عهده کار برآمدهاند، اما بیشتر مراحل، داستانی کلیشهای و سطحی دارد.
با وجود دیالوگهای زیاد و نسبتا غنی، میتوان گفت استعداد و زحمات گویندگان در این زمینه به هدر رفته و به ندرت با کاراکتری رو به رو خواهید شد که به خاطر شخصیت خاص و منحصربهفردش در ذهن شما بماند. تمایز حالات و فرمهای گرافیک در آمالور عنصر پیچیدهای را ساخته که ظاهری بندبند شده دارد. محیط واقعا زیباست.
دهکدهها، دشتها، جلگهها، مناطق افسانهای و غارها، همه و همه ظاهری زیبا دارند. هیولاها چهرههای مخوف و در عین حال کمیک دارند. کاراکترهای انسانی نیز در کنار بقیه عناصر، بازیکن را به یاد بازی Fable میاندازند. مشکل حقیقی اینجاست که گویا این سه فاکتور را از سه بازی مختلف گرفته و به هم چسباندهاند. اگر چه این ویژگی ظاهری در نگاه اول به چشم نمی آید، اما به چهره کلی آن ضربه زده است. با اين وجود، بازی از نظر تکنیک خوب چفت و بست شده و به ندرت شاهد باگ یا هر مورد دیگری هستیم.
کاراکتر بیصدا و صامت بازی (که نزدیک به یک دهه است در این سبک نقشآفرینیها باب شده) نقیصه کار را دوچندان میکند.
شما در هر زمان 2 خشاب سلاح دارید که میتوانید هر چه خواستید به آنها الصاق کنید. 3 درخت مهارت نیز در بازی تعبیه شده که پیشرفت کاراکتر شما را در مسیر جنگجویی، جادوگری و یاغیگری رقم میزند؛ البته انتخابات اشتباه در این سه شاخه، جای نگرانی زیادی ندارد. در هر زمان با مراجعه به یکی از «نساجان سرنوشت» در بازی، میتوانید کل امتیازات مهارت خود را پس بگیرید و آنها را از اول بچینید.
اگر دوست داشته باشید میتوانید سلاحهای به درد نخور خود را تجزیه کرده، با ترکیب آنها سلاح قدرتمندتر بسازید. کیمیاگری نیز مهارتی دیگر است که با بهرهگیری از آن می توانید گیاهان مختلف را با هم ترکیب کرده و معجونهای قدرتمندی بسازید. همچنین میتوانید به ساخت جواهرات و الصاق آنها به سلاح مشغول شوید. در بازی میتوانید به هر سلاحی المانهای مختلف، مانند برق و آتش و... اضافه کنید. حالت Reckoning بازی را به حالت اسلوموشن بکشانید، تا امکان اجرای حرکات تمام کننده قدرتمندی فراهم شود که دیدن آنها خالی از لطف نیست.
هدفگیری خودکار بازی به خوبی عمل کرده و تقریبا در تمام حالت به نزدیکترین دشمن سوئیچ میکند؛ اما بزرگ ترین مشکلی که در نبردها جلوه میکند، حرکت دیوانهوار و نامعقول دوربین است که در میانه نبرد، در گیجکردن بازیکن بیتاثیر نیست. با کسب تجربه و بالا رفتن درجات کاراکتر، امکان استفاده از حرکات جدیدتر و جذابتری را خواهید یافت.
برای مثال میتوانید همزمان با پرتاب چاکرامها (حلقههایی شدیدا تیز که مانند تیغهای نینجاها به سمت دشمن پرتاب میکنید) جاخالی دهید یا برای صدمه رساندن به دشمنان دوروبر، از یک حمله دوار کمک بگیرید.
جادویی دیگر نیز در اواخر بازی به شما تعلق میگیرد که به وسیله آن می توانید عناصر مختلف را با هم ترکیب کرده و توفانی باور نکردنی بر سر دشمن فرود آورید. آمالور اصلا عنوان بدی نیست؛ فقط غریب است. اگر اسکایریم را پیر ریشسفید و شاهبازیهای نقشآفرینی بدانیم، آمالور جوان طلایهدار سپاه این سبک پرطرفدار است.
در هر صورت، اگر علاقه به یک بازی اکشن شمشیربازی خوب و یک دنیای افسانهای زیبا دارید، اگر حوصله سر کردن با فاکتورهای نقشآفرینی را هم در خود مییابید، قلمروهای آمالور را از دست ندهید؛ زیرا در زمینه اکشن از خیلی عناوین اخیر سرتر است؛ اما اگر از عنوان نقشآفرینی خود یک داستان شدیدا گیرا و عمیق میخواهید، در آمالور آنچه را که به دنبالش هستید، نخواهید یافت.