زیبا کلام گفت: احمدینژاد شخصیت متفاوتی دارد. او خاتمی یا هاشمی نیست که بعد از تمام شدن دورهاش برود.
به گزارش افکارنیوز، روزنامه اعتماد در گفت وگویی با صادق زیباکلام نوشت:
*اگر نگاهمان به جزییات باشد باید سوال کنیم که آیا احمدینژاد میتواند بر عملکرد شورای نگهبان دخل و تصرف کند؟ امرو نهی کند؟ میتواند در مجمع تشخیص شرکت کند؟ اما در مساله کلی سوال این است که آیا حسب قانون اساسی ما به رسمیت میشناسیم که رییسجمهور متولی حسن اجرای قانون اساسی است یا نه؟ اگر بپذیریم قانون اساسی این قدرت را به رییسجمهور داده که رییسجمهور اختیار نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی را داشته باشد پس ایشان میتواند بر کل نهادها نظارت کند. به عبارت دیگر اگر بپذیریم در صورتی که رییسجمهور تشخیص بدهد یکی از زیرمجموعههای نظام، حسب مسوولیت و اختیاراتش در قانون عمل نمیکند، رییسجمهور باید دخالت کند یا نه؟ من معتقدم این حق رییسجمهور است و هر کس هم رییسجمهور باشد همین حق را دارد. این حقی است که در قانون اساسی به ایشان واگذار شده تا مسوول حسن اجرای قانون اساسی باشد اما مشکلی که وجود دارد این است که اگر ایشان مشاهده کرد در نهادی قانون اساس نقض میشود میتواند دخالت کند؟ متاسفانه قانون اساسی در این مورد بسیار گنگ است؛ از یک سو رییسجمهور را مسوول نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی معرفی میکند و از سوی دیگر هیچ ساز و کاری برای رییسجمهور تعریف نمیکند که اگر تشخیص داد یک قاضی، رییس دانشگاه یا حتی شورای نگهبان خلاف قانون اساسی رفتار میکند باید اعلام کند یا خیر؟
*[درباره نامه احمدینژاد به هاشمی شاهرودی] احمدینژاد میخواهد نشان بدهد که من هاشمیشاهرودی را به عنوان یک حکم بیطرف قبول دارم و این بیطرفی را در شورای نگهبان، قوه قضاییه و مجلس نمیبینم، بنابراین از او یاری میطلبم که به عنوان یک شخصیت بیطرف بگوید من کارم درست است و حالا که نتوانستم شورای نظارت بر قانون اساسی تشکیل بدهم از یک فرد بیطرف کمک میگیرم تا ایراد کارم را به من بگوید.
*احمدینژاد شخصیت متفاوتی دارد. او خاتمی یا هاشمی نیست که بعد از تمام شدن دورهاش برود. او میخواهد قدرتی که در هفت سال جمع کرده بخشی را برای خودش و اطرافیانش داشته باشد به همین دلیل مقابله میکند و مقاومت خواهد کرد و سعی میکند بخشی از قدرت را برای خود نگه دارد. برای او با توجه به شناختی که از شخصیت ایشان داریم سخت است به راحتی همه چیز را تحویل بدهد.
*ایشان خودش این موضوع را میداند و حتی میداند چهرههایی که به ایشان نزدیکند مثل مهندس مشایی، ثمرههاشمی یا سایرین که دست راست اویند، شأن اینکه نامزد بشوند را هم ندارند چون از طرف شورای نگهبان ردصلاحیت میشوند بنابراین ایشان عقلا به دنبال دو جور ایجاد قدرت است؛ یکی اینکه به کسی نزدیک شود که پیروز احتمالی انتخابات آینده است و از او حمایت کند تا پیروزی را برای او نزدیک کند یا اینکه در بیرون از قوه مجریه سعی کند برای خود بخشی از قدرت را حفظ کند.