سینانیوز، سلامت نه فقط به معنی سلامت جسم بلکه در تمام زوایای انسانی شامل سلامت روح و روان و بدن، سلامت خانواده، سلامت فرهنگی، سلامت اقتصادی، سلامت سیاسی، سلامت اداری و غیره میشود.
چند نظریه در مورد دستورات اسلام وسلامت مطرح است که در یک نقد اجمالی به آنها می پردازیم:
1- اسلام یک دین الهی است و دستورات آن رابطه فردی بین خدا و انسانها را تعریف میکند و منجر به بهبود اخلاق انسانها میشود. ولی ایجاد سلامت جامع در تمام ابعاد فوق الذکر در جامعه رو به پیشرفت و پیچیده امروزی یک علم و یک تخصص مدرن است و اسلام حل تمام مشکلات را فقط به عقل و دانش خودمان واگذار نموده است و ما برای نیل به یک جامعه مترقی باید از دستورات جوامع پیشرفته امروزی استفاده نماییم، صاحبان این نظریه، دستورات اسلامی شامل وحی و سخنان اهل بیت علیهم السلام را مختص شرایط همان زمان میدانند و قائل به تبعیت محض از دستورات اسلام نیستند و برای حل مشکلات از جمله سلامت جسم تابع دستورات مکاتب غربی هستند.
بطور مثال برای حل مشکل اقتصاد طرحهای توسعه اقتصادی و بانکداری غربی شامل پول اعتباری(کاغذی)، نسبت قانونی، اسناد بهادار، تغییر نرخ بهره استفاده می نمایند و یا در طب بطور کامل تابع طب غربی و استفاده از الگوهای آن شامل تکیه بر پاراکلینیک برای تشخیص، رفع هر علامت جسمی بوسیله یک داروی شیمیایی و اقدام به جراحی می باشند.
همچنین در بعد سیاسی و فرهنگی از روشها و الگو های غربی مانند حزب گرایی، دموکراسی لیبرالی استفاده می کنند، بطور اجمال در این دیدگاه ما مسلمان هستیم ولی نسخه های سلامت ما همگی غربی است.
2- نظریه دیگر بکارگیری صرف قسمت نقل اسلام شامل وحی، احادیث و روایات است و برای ایجاد سلامت فراگیر نیازی به استفاده از دانش و تجربیات جدید بشری نمیباشد.
3- اسلام دین کاملی است و دارای برنامه جامع جهت سعادت بشر در دنیا و آخرت است. بنا براین دستورات راهبردی بطور کامل ارائه شده است و در کنار آن نعمت عقل به انسان عطا شده تا با تحقیق راه حل مشکلات جدید خود را بیابد؛ ولی در این راه هرگز نباید از چارچوب قوانین الهی خارج شود و یا در مقابل نص فتوا بدهد. البته باید دانست که تمام بدبختیهای بشر ناشی از ترک دستورات و قوانین الهی است و با اجرای دقیق این فرامین الهی از بروز مشکلات در سلامت فراگیر پیشگیری میشود و عقل بشر در راستای اجرای دقیق قوانین الهی و ایجاد فن اوری های جدید بکار گرفته میشود.
به عنوان مثال اولین دستور اسلام به بشر داشتن ایمان به خداوند یگانه، مهربان بخشنده حکیم عادل رزاق عالم بصیر پروردگار عالمیان و صاحب یوم رستاخیز است. حال تصور کنید اگر هر یک از ما به وجود چنین خدائی یقین قلبی داشته باشیم امکان دارد در جامعه دروغ، ظلم، حرص، دزدی، حیله گری و ... داشته باشیم؟ اگر ما به اندازه و متعادل بخوریم ممکن است سلولهای بدن ما دچار اختلال عملکرد شوند؟
پس در نتیجه ایجاد سلامت فراگیر در گرو اجرای دقیق دستورات الهی و بکارگیری عقل و علم النافع بشری است.