0

علیرضا موحددانش چگونه خبر شهادت برادرش را به پدر داد + تصاویر

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

علیرضا موحددانش چگونه خبر شهادت برادرش را به پدر داد + تصاویر

نسخه چاپيارسال به دوستان
علیرضا موحددانش چگونه خبر شهادت برادرش را به پدر داد + تصاویر

خبرگزاری فارس: محمدرضا در اردیبهشت سال 61 در عملیات آزادسازی خرمشهر شهید شد؛ وقتی خبر شهادتش را به علیرضا دادند، او نتوانست جنازه را ببیند اما تلفنی خبر شهادتش را به ما داد و گفت: محمد دارد می‌آید...

خبرگزاری فارس: علیرضا موحددانش چگونه خبر شهادت برادرش را به پدر داد + تصاویر

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس ‌«توانا»، مرداد سال 1340 بود که محمدرضا در محله خاوران تهران به دنیا آمد؛ سه سال از برادرش علیرضا کوچک‌تر بود اما یک ‌سال و 3 ماه زودتر از او در عملیات «الی بیت‌المقدس» با مسئولیت جانشین گردان سلمان لشکر 27 محمدرسول الله(ص) در 21 سالگی به شهادت رسید.

غلامرضا موحد دانش پدر شهیدان والامقام محمدرضا و علیرضا موحد دانش این چنین روایت می‌کند: اول علی به جبهه رفت؛ آن موقع لشکر و تیپ وجود نداشت و علی جزء گروهان‌ها بود؛ بعدها خودش با همرزمانش تیپ 10 سیدالشهدا(ع) را تشکیل دادند.

شهیدان محمدرضا و علیرضا موحد دانش

محمد هم بعد از گرفتن دیپلم و با مشورت علی وارد سپاه شد و رفت به لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص).

کارت شناسایی شهید محمدرضا موحددانش

محمد خیلی لاغر و نحیف بود. یادم هست که به علی گفتم «مواظب محمد باش او ضعیف است» علی هم گفت «او ضعیف است؟!» بعد شروع کرد به تعریف کردن از محمد و با این حرف‌ها خیال ما هم راحت شد.

شهید محمدرضا موحد دانش در مناطق عملیاتی غرب کشور

محمدرضا، بار ششم یا هفتم بود که قرار بود به جبهه و منطقه شوش دانیال برود. مادرش هم نمی‌دانست و وقتی از او پرسید «کجا می‌روی؟» محمد هم جواب داد «شوش» مادرش فکر کرد میدان شوش را می‌گوید و گفت «برو، موقع ناهار برگرد» محمد هم به شوخی جواب داد «بله!».

شهید محمدرضا موحد دانش تصویر نشسته از سمت راست

متوجه شدم این رفتن عادی نیست و محمد دیگر برنخواهد گشت. این را از صورت و حرکات او می‌شد، فهمید. انگار بین زمین و آسمان بود. به مادرش گفتم «خوب او را نگاه کن، چون معلوم نیست، برگردد».

محمدرضا در اردیبهشت سال 61 در عملیات آزادسازی خرمشهر شهید شد. وقتی خبر شهادتش را به علی دادند، او نتوانست جنازه را ببیند اما تلفنی خبر شهادتش را به ما داد.

ـ محمد داره میاد.

ـ داره، میاد یا می‌آورندش؟

ـ می‌آورندش.

پیکر مطهر شهید محمدرضا موحد دانش

روزی که جناره محمدرضا را آوردند، 250 شهید دیگر هم تشییع شدند که از پادگان مالک اشتر بودند. پیکر محمدرضا را دیدیم که از ناحیه پشت سر و کمر آسیب دیده بود اما جلوی صورتش سالم بود. بر اثر ترکشی که به او خورده بود، قدری خون روی دندانش ریخته بود که حالت لبخند داشت.

حضور شهید علیرضا موحددانش در تشییع پیکر برادر

در مراسم تشییع محمد بود که علی راست قامت ایستاد و بعد از برگزاری مراسم ختم برادرش به جبهه برگشت و یک سال و 3 ماه بیشتر دوری محمدرضا را طاقت نیاورد.

انتهای پیام/

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:18 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها